#من_و_دوستام ۱ #برنا_منتظر مراسمات استان سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat

آقای کریمی پرسید: تو کی هستی؟ یکی گفت: پسر بابام 😅 ولی یهو برنا یه چیزی گفت و آقای کریمی هم جوابی داد که دیدم نه بابا، این سوال سخت تر از اینه که فکر میکردم... داستانهای #من_و_دوستام ۱ نریتور : محمد خوری #برنا_منتظر مراسمات استان سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat

#من_و_دوستام 2 #برنا_منتظر مراسمات استان سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat ╚══ 🍃🌺🍃 ══════

امروز روز خیلی افتضاحی بود⚠️ هم برای من و هم برای بُرنا، که با ژست عُقَلایی داشت برا عقب انداختن کارامون بهانه تراشی می‌کرد! توی همین دعواها بودیم که آقای احمدی صدامون کرد دفتر .... داستانهای #من_و_دوستام 2 نریتور : محمد خوری مراسمات استان سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat ╚══ 🍃🌺🍃 ══════

#من_و_دوستام 3 #برنا_منتظر مراسمات استان سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat ╚══ 🍃🌺🍃 ══════

💥انگار یه پارچ آب یخ ریختن رو سرم مخصوصاً وقتی که دیدم اسم محمد هست ولی اسم من نیست! وای باورم نمی‌شد! خودمو باختم، ده هیچ هم باختم! داستانهای #من_و_دوستام 3 #برنا_منتظر مراسمات استان سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat ╚══ 🍃🌺🍃 ══════

#من_و_دوستام 4 #برنا_منتظر مراسمات سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat

😵‍ دنبال یه جا می‌گشتم تا قایمش کنم. زیر بالشم امتحان کردم، توی کشوی میزم، زیر تختم! لعنتی‌ها دست از سر این زنگ بر نمی‌داشتن؟گذاشتمش تو کمد دیواری لای رخت خواب‌ها.... #من_و_دوستام 4 #برنا_منتظر مراسمات سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat

#من_و_دوستام 3 مراسمات سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat

💥انگار یه پارچ آب یخ ریختن رو سرم مخصوصاً وقتی که دیدم اسم محمد هست ولی اسم من نیست! وای باورم نمی‌شد! خودمو باختم، ده هیچ هم باختم! داستانهای #من_و_دوستام 3 مراسمات سمنان https://eitaa.com/semnanmarasemat

#من_و_دوستام 3 https://eitaa.com/semnanmarasemat