⭐️ لوح | واخفض جناحک للمومنین
✍اکثرا در ماه مبارک رمضان ماموریت بودند و همیشه با بچههای خط افطار میکردند و همان غذایی که آنها میخوردند را میل میکردند. گاها افطار خود را به رزمندهها میدادند و فقط نان و ماست میخوردند...
☫ @sephbod_soleymani
📌حاج قاسم: پیکر شهید بادپا به خاطر من بر نمی گردد
✍خیلی دوست داشتیم حاج قاسم را ببینیم. تا اینکه خبر دادند قرار است حاجی به مصلای بابل بیاید و از ما دعوت کردند به دیدارش برویم. با پدر و مادر شوهرم و بچه ها رفتیم. وقتی نماز را خوانیدم سر میزهایی که گذاشته بودند نشستیم. همه خانواده شهدای مدافع حرم بودند. سردار سلیمانی سر هر میز چند دقیقه می نشست. به میز ما که رسید پرسید همسرتان کیست و کجا به شهادت رسیده؟ گفتم سید جلال حبیب الهی در درعا شهید شده و دوست صمیمی شهید بادپا بود. یکی از محافظانش در گوش حاج قاسم گفت او با بادپا بوده. سید جلال هنوز آن موقع پیکرش نیامده بود. از سردار پرسیدیم آیا پیکر شهید بادپا برگشته؟ گفت نه پیکر سید جلال چطور؟ گفتیم نه. حاج قاسم گفت: پیکر حسین بادپا بر نمی گردد. با تعجب پرسیدم چرا؟ گفت: چون در کرمان همه شهدا را خودم دفن می کنم. اما حسین دوست صمیمی من بود و می داند من دلش را ندارم او را خاک کنم برای همین پیکرش بر نخواهد گشت.
📚راوی: همسر شهید مدافع حرم سیدجلال حبیباللهی
☫ @sephbod_soleymani
📌فرار داعش از اربیل بخاطر ترس از نام حاج قاسم سلیمانی
🔺خاطره مسعود بارزانی رئیس حزب دموکرات کردستان عراق از سردار سلیمانی:
✍داعش به دروازههای اربیل رسیده بود و بیم آن میرفت که شهر عنقریب اشغال شود، من پس از حمله داعش با آمریکاییها، ترکهـا، انگلیـس فرانسه و حتی عربستان تماس گرفتم که همه مقامات این کشورها در جواب گفتند که فعلاً هیچ کمکی نمیتوانند بکنند.
فوراً با مقامات ایرانی تماس گرفتم و به آنها صریحاً گفتم که شهر در حال سقوط است اگر نمیتوانید کمکی کنید ما شهر را تخلیه میکنیم، لذا مقامات ایرانی فـوراً شماره تماس قاسم سلیمانی را به من دادند و گفتند حاج قاسم نماینده تام الاختیار ما در امور مبارزه با داعش است، لذا فـوراً با حاج قاسم تماس گرفتم و اوضاع را دقیقاً شرح دادم. حاج قاسم به من گفت من فردا صبح بعـد از نماز صبح اربیل هستم.
به ایشان گفتم فردا دیراست همین حالا بیاید. حاجی گفت کاک مسعود فقـط امشب شهر را نگهدار. فـردا صبح حاج قاسم در فرودگاه اربیل بود و من به استقبالش رفتم. حاجی با 50 نفـراز نیروهای مخصوصش آمده بود. آنها سریعاً به محل درگیری رفتند ونیروهای پیشمرگ را سازماندهی دوباره کردند و در عـرض چنـد ساعت ورق به نفع ما برگشت.
درضمن کمکهای تسلیحاتی ایران نیز برای ما رسید، حاج قاسم چند نفر از نیروهایش را جهت مشاوره نظامی در اربیل گذاشت و خـودش به کربلا بازگشت.
ما بعدها یک فرمانده داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم چگونه شد شما که درحال فتح اربیل بودید به یکباره عقب نشستید. این اسیر داعشی به ما گفـت نفـوذیهای ما در اربیـل به ما خبـر دادند، قاسم سلیمانی دراربیل است؛ لذا روحیه افراد ما به هم ریخت و عقب نشستیم.
📚میزان به نقل از کتاب «من قاسم سلیمانی هستم، سرباز ولایت».
☫ @sephbod_soleymani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج قاسم سلیمانی: این را دقت کنید؛ غرور، تکبر، نخوت؛ آفت هرگونه اثر تربیتی و اخلاقی و هرگونه مسئولیتی است.
☫ @sephbod_soleymani
هدایت شده از تبلیغ موقت
🍯 #عسل_گون (یک کیلویی) دارای گرید B ( از آزمایش 9 آزمون ساکارز: (۳/۵)
(وزن خالص ۹۵۰ گرم)
وزن با ظرف یک کیلوگرم
قیمت : #98000 تومان😳
محصولات طبیعی و ارگانیک طلائیه
😍با کیفیت بالا و قیمت مناسب 😍
😎❤️فروش به صورت تک و#عمده
📬 ارسال به سراسر کشور✈️🚗
https://eitaa.com/joinchat/610992267C48fe8a7692
🌷ایثار و خلوص سردار
✍حمید حسنی همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: ایشان خصایص اخلاقی بسیار زیادی همچون ایثار، از خودگذشتگی و مردم داری داشتند و به عنوان فرمانده هرگز به ما اجازه نمی دادند كه با مردم رفتار بدی داشته باشیم. ایشان به صله رحم خیلی اعتقاد داشتند و نیكی به پدر و مادر را سرلوحه كار خود قرار می دادند ایشان وقتی بعد از مأموریت به كرمان برمی گشتند بعد از فرودگاه مستقیم به رابر برای دستبوسی و دیدار با والدین می رفتند. خود ایشان به همسرشان و خانواده خود بسیار احترام می گذاشتند. حاج قاسم سلیمانی بسیار مظلوم بودند ایشان گاهی از خستگی زیاد در حسینیه پتویی زیر سرشان می گذاشتند و استراحت می كردند. آقای ترامپ مرتكب اشتباه بزرگی با به شهادت رساندن سردار سلیمانی شدی چرا كه حاج قاسم سلیمانی میلیون ها فرزند دارد و اگر گوشه ای ضربه ای به قاسم سلیمانی زدی باید نگران باشی كه از هزار گوشه به تو ضربه زده خواهد شد و انتقام سختی از شما می گیریم.
☫ @sephbod_soleymani
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایتی از حضور سردار سلیمانی در بغداد، ساعتی پس از درخواست کمک رسمی دولت عراق از ایران
🔹داعش به ۳۰۰ کیلومتری پایتخت رسیده بود، وحشت کل عراق را فراگرفته بود...
☫ @sephbod_soleymani
📸 تصویری از حضور سردار سلیمانی در اتاق عملیات بازپسگیری فلوجه
☫ @sephbod_soleymani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان ماندگار شهید ابومهدی به مناسبت آغاز ماه رمضان...
در این کلیپ دعای خیرِ شهید ابومهدی المهندس برای رهایی عراق از شرِ داعش به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان را مشاهده کنید.
☫ @sephbod_soleymani
✨🌼✨
رفته مالک که زندهتر گردد
وقت رجعت دوباره برگردد
این شهادت غیورمان کرده است
بیقرار ظهورمان کرده است
ذوالفقار از غلاف بیرون است
تیغ زیر گلوی صهیون است
گفت قاسم، ظهور نزدیک است
صهیون به گور نزدیک است
شب حق بیسحر نخواهد ماند
ظلم بیدردسر نخواهد ماند
در دلِ خسته غم نخواهد ماند
اینچنین نیز نخواهد ماند...
یوسف ما هنوز در چاه است
انتقامی شدید در راه است...
☫ @sephbod_soleymani
📌به او بگویید سلیمانی از رفقای قدیمیتان برای دیدنش آمد!
✍عبدالصمد مرزوقی، قاری و فعال قرآنی و از سربازان شهید سلیمانی در دهه 70:بعد از دو سال، سربازیِ من تمام شد و حدود سه سال از اتمام آن گذشت، سردار سلیمانی هم دیگر از لشکر کرمان رفته بودند و در تهران مشغول خدمت بودند. در آن سالها سفری به کیش داشتند و در شهر ما دو، سه روز مهمان بودند. بعد از اینکه با رفقای خود در کیش ملاقات میکنند، یاد من میافتند و از آنها جویای احوال من میشوند و مشخصات من را میدهند؛ اتفاقا رفقای ایشان هم که ساکن کیش بودند، گفتند او را میشناسیم و آدرس منزل ما را به سردار میدهند.
سردار جلوی در منزل آمده بودند تا من را ببینند ولی متأسفانه همان روز من یک سفر قرآنی به مرکز استان در شهر بندرعباس داشتم. تابستان بود، سردار به در منزل ما که میرسند، بعد از سلام و وحوالپرسی به مادرم میگویند عبدالصمد مرزوقی خانهاش اینجاست؟ مادرم میگوید بله؛ میپرسند که کجاست، من آمدهام او را ببینم؛ مادرم به ایشان میگوید او نیست و برای یک سفر یک روزه به بندرعباس رفته است و فردا میآید. مادرم سردار را نشناخته بود و به مادرم گفته بودند به او بگوید سلیمانی از رفقای قدیمیتان برای دیدنش آمد.
مادرم فکرش را هم نمیکرد و انتظارش را نداشت که سردار سلیمانی اینگونه به دیدن ما بیاید و لذا فکر کرده بود که ایشان یکی از دوستان من است. فردا که از سفر برگشتم رفقای ایشان به ما گفتند که سردار جلوی در خانه شما آمد و قبل از رفتنش در زد، اما شما نبودید. همین که رفتم و ماجرا را به مادرم گفتم، حالش بد شد و فشارش افتاد و گریه کرد. جالب اینجا بود که بعد از دو سال که به شهر ما آمده بود، سراغ من را گرفتند و حتی اسم من در ذهنشان مانده بود آن هم با مشغلههای بسیاری که داشتند به خانه ما آمده بودند که سربازشان را ببینند. این صفات و ویژگیها در خیلی از افراد امروز دیده نمیشود/فارس.
☫ @sephbod_soleymani
تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته. پرسیدم #افطار كردید؟ گفتند بچهها برايم در قرارگاه افطار آماده كردند اما نرفتم و در خط ماندم و با رزمندهها سفره انداختيم و نان پنير مختصری خورديم. گفتم چرا قرارگاه نرفتید؟ گفتند «ميترسم در غيبتم مظلومی با زبان روزه، اسير و يا شهید شود».
✍زینب سلیمانی
☫ @sephbod_soleymani