eitaa logo
پایگاه تحلیلی صراط
8.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
67 فایل
پایگاه خبری تحلیلی #صراط رسانه حوزه و روحانیت انقلابی www.seratzanjan.ir راه ارتباطی_ارسال سوژه: @masir1403 صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/serat_ir1/
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"نامه غیرمحترمانه هاشمی به امام(ره)" 🔹️وقتی هاشمی امام را به عافیت طلبی متهم کرد! 🔹️در قسمتی از این نامه آمده است: ⛔"...آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی باشیم و و جنابعالی در مقابل اینها بگیرید؟ آیا بودن و را می‌پسندید؟" 🔹️در مقابل عملیات بت سازی جریان غرب گرا از شخصیت هاشمی رفسنجانی، از متن كامل نامه غیر محترمانه هاشمي به امام خميني(ره) در 25 بهمن 59 پرده بر می دارد. 🔻جهت مطالعه متن نامه روی لینک زیر کلیک کنید.⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
نامه غیرمحترمانه هاشمی به امام(ره) وقتی هاشمی امام را به عافیت طلبی متهم کرد! [ص ۱ از ۲] ⭕️متن كامل نامه هاشمي به امام خميني در 25 بهمن 1359: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم به نظر می‌رسد در ملاقاتهای معمولی، به خاطر کارهای زیاد و خستگی جنابعالی، فرصت کافی برای طرح و بحث مطالبی اساسی که داریم به دست نمی‌آید، ناچار چیزهائی که تذکرش را وظیفه تشخیص می‌دهم تحت عنوان: «النصیحه لائمه المؤمنین» در این نامه بنویسم؛ خواهش می‌کنم توجه فرمائید و در ملاقات بعدی جواب لطف کنید: ۱- یکسال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری نامه‌ای به خدمتتان نوشتیم که نسخه‌ای از آن ضمیمه این نامه است. شما در بیمارستان قلب بستری بودید و ملاحظه حال شما مانع تقدیم نامه گردید، خواهش دارم، اول نامه را ملاحظه نمائید و سپس این یکی را. ۲- احساس می‌کنم که روابط و ما با جنابعالی، صورت به خود می‌گیرد و در طرح و بحث مطالب –من جمله خوف از اینکه جنابعالی سیاسی و تلقی کنید- به وجود آمده و من خائفم که این حالت بار باشد. ۳- تبلیغات متمرکز مخالفان –که از مقام رسمی و تریبونهای رسمی در رُل مخالف و اقلیت سخن می‌گویند- و و عام جنابعالی و سکوت و ملاحظات ما که علل موضع‌گیریها را روشن نکرده‌ایم، وضعی به وجود آورده که خیلی‌ها خیال می‌کنند ما و طرف ما بر سر قدرت اختلاف داریم و دو طرف را متساویاً مقصر یا قاصر یا ... می‌دانند. ما برای حفظ آرامش نمی‌توانیم مطالب واقعی خودمان را بگوئیم و جنابعالی هم که را از و درآورید. خود شما می‌دانید که ، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما در اینگونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما شما را با اجرا می‌کردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارک‌الصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمی‌دادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم می‌کردید، شما از حضور در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بی‌حجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری می‌کردید؟ همین‌ها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی باشیم و و جنابعالی در مقابل اینها بگیرید؟ آیا بودن و را می‌پسندید؟ البته اگر مصلحت می‌دانید که مقام رهبری در همین موضع باشد و سربازان خیر و شر جریانات را تحمل کنند، ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم، ولی لااقل به خود ما بگوئید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلاء قم و ائمه جمعه و جماعات و ... در یک طرف اختلاف و شخص آقای بنی صدر در یک طرف و جنابعالی موضع ناصح بی‌طرف داشته باشید؟ مردم چه فکر خواهند کرد؟ و بعداً تاریخ چگونه قضاوت می‌کند؟ ۴- ما جایز نمی‌دانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق، بگیریم و به اصطلاح و و ، به خاطر حفاظت از در می‌مانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمی‌هراسیم و به جنابعالی ایمان داریم، ولی در نظر رهبر برایمان مشکل است. مگر اینکه بفرمائید، همین ابهام صلاح است. احتمال اینکه این ابهام در رابطه با خطوط سیاسی و فکری جاری و خطی که در ارتش تعقیب می‌شود، آثار نامطلوبی در تاریخ انقلابمان بگذارد، وادارم کرد به عنوان وظیفه روی این مطالب، صراحت و تأکید داشته باشم و امیدوارم این را . ۵- قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به شما عرض کردیم که بینش آقای بنی‌صدر مخالف بینش است که ما برای اجرای آن تلاش می‌کنیم و اکنون هم بر همان نظر هستیم و شما فرمودید ریاست جمهوری مقام سیاسی است و کاری دستش نیست؛ امروز ملاحظه می‌فرمائید که چگونه در کار کابینه و ... می‌تواند کارشکنی کند و چگونه با استفاده از مقام، مجلس و دولت و نهادهای انقلابی را تضعیف می‌کنند و ما فقط می‌توانیم دفاع کنیم؛ چون تضعیف متقابل را با گفتن نواقص رئیس جمهور صلاح نمی‌دانیم و همان دفاع هم مشاجره تلقی می‌شود و بحق مورد مخالفت جنابعالی قرار می‌گیرد و آتش بس می‌دهید و خودتان هم دفاع لازم را نمی‌فرمائید که: اختلاف دو بینش است که یک طرف مصداق اسلامش غضنفرپور و سلامتیان و سعید سنجابی و طرف دیگر رجائی و گنابادی و منافی و موسوی و ... می‌باشند. @rozaneebefarda 👇 @Serat_zanjan
🔻ادامه متن كامل هاشمی به امام خمينی [ص ۲ از ۲] ۶- در خصوص جنگ و فرماندهی ارتش، مطالب و احتمالات زیادی داریم. فرماندهی به خاطر ناهماهنگی و وحشت از نیروهای خالص اسلامی، مایل است نیروهای غیر اسلامی را در حاکم کند –که منافع مشترک پیدا کرده‌اند- و نیروهای خالص دینی را یا منزوی و یا منفصل نماید. خلبان شیرودی که سمبل ایمان و شجاعت و تلاش است، در پادگان ابوذر به من می‌گفت که امروز ایمان می‌جنگد نه تخصص و می‌خواهند دست مؤمنان را کوتاه کنند، ایشان همراه و همرزم خلبان شهید کشوری و خلبان شهید آشوری است. وحشت داشت و به من گفت پیامش را به شما بگویم و ضبط هم شده؛ احتمال اینکه مدیران جنگ به علل سیاسی طالب طولانی شدن جنگ باشند، وجود دارد و این احتمال تکلیف‌آور است. احتمالاً آقای بنی‌صدر به منظور تضعیف دولت و شاید –بعضی‌ها هم باشند- برای اجرای منویات آمریکا و ... مخصوصاً کمبود مهمات و اسلحه قابل توجه است. در این مورد لازم است، جنابعالی سریعاً فکری بفرمائید و بهتر است در یک جلسه طولانی و محرمانه با دوستان مورد اعتماد ارتشی نظیر صیاد شیرازی، نامجو، سلیمی، شیرودی و ... با حضور ماها در خدمتتان بحث و تصمیم‌گیری شود. ۷- ما «حزب جمهوری اسلامی» را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیر مستقیم –من شخصاً در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم- تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی، تعداد احزاب را پذیرفته فکر می‌کنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکرراً تأیید فرمودید –ممکن است کرده باشید- و اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه می‌شود –غیر مستقیم- ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شده. میل داریم لااقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمائید. اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم، و اگر لازم می‌دانید که حزب بماند و اگر همین‌گونه که عمل می‌فرمائید، مصلحت است ما را قانع کنید تا ما هم دوستان حزبی را قانع کنیم. ۸- اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالح‌تراز شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور می‌کند که و شما را قرار داده و و لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوق‌الذکر ضعیف‌تر از گذشته نشان می‌دهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشت‌ساز . خدای نخواسته اگر روزی شما نباشید و این تحیر بماند، چه خواهد شد؟ واقعاً و حقاً ما انتظار داریم در مقام رهبری و مرجع تقلید اگر تعدیلی در شیوه حرکت ما لازم می‌دانید صراحتاً امر بفرمائید که مطیعیم؛ ما که از رسانه‌های جمعی بشنویم، احضار کنید و امر بفرمائید. ۹- آخرین مطلب –که در ترتیب مطالب جایش اینجای نامه نیست- اینکه ما پس از پیروزی آقای بنی‌صدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما می‌کرد و می‌گفت: «من می‌خواهم کار کنم ولی نمی‌گذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی می‌کرد و امروز هم می‌بینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟ با سپاس و معذرت. اکبر هاشمی_۲۵/۱۱/۱۳۵۹ 🔶حاشیه ۱)اگر هاشمی در سال ۸۸، نامه غیرمحترمانه بدون سلام و والسلام را نوشت و بر شعله ور شدن آتش فتنه دامن زد، او قبلا در سال ۵۹ نامه غیرمحترمانه مذکور را نوشته است و در مواردی شخص امام عزیز را زیر سوال برده است. ۲)اختلاف نظر با ولی فقیه مجاز است اما برای ابراز آن، کاربست ادبیات نامناسب و متضمن تعابیر زننده و تند، بایسته نیست. ۳)هاشمی در این نامه امام را رسما به آسایش طلبی، بی خطی و قیافه بی طرفی گرفتن، تحت تاثیر قرار گرفتن از دیگران، ضعف در صراحت و قاطعیت، و... متهم ساخته است. ۴)بهترین دلیل بر اثبات بی توجهی امام به فشارهای دیگران، همین نامه است. امام هرگز زیر بار هاشمی که انتظار حمایت و تایید مطلق از امام بود، نرفت. ۵)هاشمی متاخر، چه نسبتی با شعارهای سال ۵۹ دارد؛ در مورد همکاری با افراد متظاهر به فسق، زنان بی‌حجاب و از همه مهمتر، اسلام فقاهتی! ۶) این حضرات که به خود جرات می‌دهند برای ولی فقیه تعیین تکلیف کنند، چطور خود حدافل ظرفیت را برای پذیرش نقد نداشتند؟ انحصارطلبی ها و تلاش برای بستن دهان منتقدان، از رویه های ثابت سیاست ورزی هاشمی و مریدان سیاسی او مانند بوده است. @rozaneebefarda @Serat_zanjan
۲ 🔸سیلی سخت تر عبارت است از "غلبه ی نرم افزاری برهیمنه پوچ استکبار" 🔹️آنچه در شهادت او (سردار شهید سلیمانی) اتّفاق افتاد، اوّلین سیلی سختی بود که به آمریکا زده شد و تا آن زمان، مهم‌ترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی بود که انجام گرفت؛ بعد هم که خب برادرها یک سیلی‌ای زدند؛ لکن سیلی سخت‌تر عبارت است از غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی ما و ما [با] همّت، این هیمنه‌ی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند، این یک؛ یکی هم اخراج آمریکا از منطقه است که این همّت ملّتها و سیاستهای مقاومت را می طلبد که بایستی این کار را انجام بدهند؛ این، سیلی سخت است. 🔹️بیانات در دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج و خانواده شهید سلیمانی۱۳۹۹/۰۹/۲۶ @serat_zanjan
🔹️مطالبات و پیگیری مردمی از روحانیت مسئول @serat_zanjan
🔺️کدام آرزوی شهید مطهری را علامه مصباح محقّق کرد؟ 🔹️خلاصۀ عمر علامه مصباح، شاید همین جملۀ ایشان باشد: «جواب فکر را باید با فکر داد». 🔹️ایشان را می‌توان پایه‌گذار «علوم انسانی اسلامی» دانست. 🔺️چرا دشمن به تخریب چهرۀ علامه مصباح اقدام کرد؟ 🔹️در بین علمای حوزه آن عالمی که دانش او بیشتر از همه به‌درد دانشگاه‌ها می‌خورد، هدف قرار دادند. 🔹️نقش علامه مصباح در بسط معارف اسلام با تقریب حوزه و دانشگاه، یکی از علت‌های اصلی دشمنی لیبرال‌ها با ایشان است. 💠پاسخ استاد ، نسبت به اتهاماتی که حاکی از اختلاف جدی علامه مصباح و شهید مطهری در رویکرد علمی و دانشگاهی است را در مشاهده کنید.⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
🔴 شخصیت مهربان و مظلوم علامه مصباح 🔻 علامه مصباح می‌فرماید: «عرصۀ فرهنگ، جای جهاد فرهنگی است. جواب شبهات را نمی‌توان با گلوله داد؛ جواب فکر را باید با فکر داد.» شاید بشود عمر ایشان را در همین عبارت خلاصه کرد. 🔻 ایشان می‌فرماید: «پیشرفت علم در گرو تضارب آراء و نقد و بررسی به دور از تعصب است.» اتفاقاً فضای علمی مؤسسۀ امام‌خمینی که ایشان تأسیس کردند، همین‌گونه است. 🔻 برعکسِ تبلیغاتی که علیه ایشان می‌شود که می‌خواهند ایشان را فردی متعصّب و متصلّب نشان دهند، در مؤسسۀ ایشان آخرین حرف‌های الحادی و آخرین حرف‌های بی‌دینی در موضوعات مختلف را، از متخصّصین همان رشته‌ها می‌شنوید. 🔻 شهید مطهری آرزو داشت که مثلاً برای مباحثه دربارۀ مارکسیسم، یک فرد مارکسیست را بیاوریم تا مارکسیسم را به ما توضیح بدهد و ما نقدش کنیم، این آرزو را علامه مصباح به صورت ایده‌آل در موسسۀ خودشان محقق کردند. 🔻 خود ایشان در اوائل طلبگی زبان فرانسه یاد گرفتند و به زبان‌های دیگری هم تسلط دارند و شاگردان‌شان را به یادگیری زبان خارجی وادار می‌کنند. 🔻 ظلم بزرگ به علامه مصباح این بود که از ایشان چهره‌ای متعصب و غیرواقع‌بین به جامعه ارائه دادند، درحالی‌که واقعیت درست برعکس این است. 🔻 مثلاً دیدگاه‌ ایشان در مسائل اجتماعی زنان، این است: «سیاستمداران باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که اگر کاری از زنان، بهتر برمی‌آید یا مربوط به زنان است توسط خودِ آنها انجام شود. ولی متأسفانه تصمیم صحیح و تقسیم مبتنی بر نیاز در این زمینه صورت نمی‌گیرد.» 👤علیرضا پناهیان 🚩 مشهد مقدس- ۹۸.۱۱.۲۶ 👈🏼 متن کامل در سایت: 🌐 http://serat-zanjan.ir/post/70 @serat_zanjan
♦️مقاومت وقتی گفته میشود، فوراً ذهن میرود به مقاومت نظامی و امنیّتی و امثال اینها. خب بله، آن هم قطعاً مقاومت است، امّا بالاتر از آن، مقاومت فرهنگی است. حصار فرهنگی، خاک‌ریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همه‌چیز از دست خواهد رفت. من به شما عرض بکنم: امروز بعد از ۳۷ سال، ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، انگیزه‌ی دشمنان برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اوّل بیشتر است؛ نه اینکه کم نشده، قطعاً زیاد شده؛ روشها را هم که شما می‌بینید: این شیوه‌های فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و امثال اینها؛ [یعنی‌] انگیزه‌ها بیشتر شده. آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هسته‌ی اصلی ایجاد نظام اسلامی شد؛ یعنی ایمان دینی، آماج این است.۱۳۹۵/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران @serat_zanjan
استقبال از سخنان فائزه هاشمی! 🔸️وقتی از سخن میگوییم، برای شناخت مصادیقش، چندان به آسمان ریسمان بافی و فرافکنی نیازی نیست! 🔸️خداوند رسوایی دیگری برای رقم زد و معلوم شد که آنان تا چه اندازه با همگرایی دارند! 🔸️دختر مرحوم هاشمی که دولت فعلی محصول طراحی ابوی ایشان بود، رسما آرزو کرده که بر قدرت باقی بماند! 🔸️روزنامه های اعتدالی که به جریان انقلابی تهمت همصدایی با ترامپ را می زدند، خدا رسوایشان کرد! 🔻ادامه مطلب را ببینید:⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
1️⃣ همصدایی برخی جریانهای داخلی با منافقین به فقره اخیر محدود نیست؛ دهه۵۰ در حالی که امام حاضر نشده بود برای یک لحظه سازمان مخوف و منحرف منافقین را تایید کند، آقای هاشمی برخلاف دیدگاه امام، حامی مالی و معنوی این سازمان بود و حتی را به خاطر عدم حمایت از سازمان ملامت میکرد! 2️⃣ عجیب آنکه پدر شوهر فائزه (مرحوم لاهوتی) هم حامی سازمان بود، حتی برخی فرزندانش هم عضویت و برخی هم سمپاتی داشتند. 3️⃣ بازرگان منافقین را می نامید و امام به همین دلیل آنها را فرزندان عزیز مهندس بازرگان می دانست! 4️⃣ و حامیان او نیز به خاطر حمایت از سازمان آدمکش منافقین، با امام و انقلاب درافتادند. ⭕ حالا شاید آسانتر بتوان و پیوستگی آن با را شناخت. 🔺️جالب است که همه حامیان منافقین، خود را نماد می پنداشتند و تلویحا یا تصریحا امام و جریان انقلابی اصیل را خطاب می کردند! 🔺️اصلا دشوار نیست؛ ببینید در قم کدام جریان های حوزوی به حامیان منافقین(خاصه جریان منتظری) متصل است! @rozaneebefarda @serat_zanjan
🔺 به دنبال اظهارات اخیر عبدالکریم سروش در موضوع رحمانیت و خشونت در اسلام و تعارضات فراوان آن با آموزه‌های مسلم دین. 🔸درگفتگوی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی با حجت الاسلام دکتر : 🔹️سروش مانند بسیاری از مدعیان روشنفکری گرفتار نوعی آلزایمر تاریخی است. این همه آزادی اندیشه و گفت‌وگو را در کشور ما نادیده می‌گیرد و در آمریکایی زندگی می‌کند که کسی جرئت نمی‌کند هلوکاست را نقد کند. 🔹️فرایند و بسط اندیشه‌های سروش را با دو رویکرد می‌توان پی‌گرفت. 🔰با توجه به گرایش برخی از طلاب به اندیشه روشنفکرانه سروش، صراط زنجان عقبه فکری عبدالکریم سروش و شیوه تعامل وی با مخالفان را منتشر می کند: این مصاحبه را در آدرس زیر بخوانید:⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
پایگاه تحلیلی صراط
⛔ #فرایند_فکری_سروش 🔺 به دنبال اظهارات اخیر عبدالکریم سروش در موضوع رحمانیت و خشونت در اسلام و تعارض
🔸️ فرایند و بسط اندیشه‌های سروش را با دو رویکرد می‌توان پی‌گرفت: 1️⃣ رویکرد نخست:  شخص محور است یعنی با توجه به شخصیت‌هایی که بیشتر در شکل گرفتن اندیشه‌های سروش تاثیرگذار بوده‌اند، قابل شناسایی است. 2️⃣ رویکرد دوم: جریان یا موضوع محور است یعنی با توجه به جریان‌هایی که سروش با آنها در تقابل بوده یا موضوعاتی که دغدغه فکری او را تشکیل می­دادند قابل پیگیری است. 🔺️دکتر سروش در بخش شخص محوری از چه شخصیت‌هایی تاثیر پذیرفتند؟ 🔹️سروش در فرایند فکری خود به ترتیب از شخصیت‌هایی مانند ملاصدرا، پویر، کانت، گادامر و شلایر ماخر متاثر بوده بودند. ابتدا ملاصدرا است. گرایش خود را به اندیشه‌های صدرایی و مبانی و رئالیستی حکمت متعالیه با تدوین کتاب نهاد ناآرام جهان نشان می‌دهد. 🔹️در مرحله بعد از پوپر متاثر است. سروش در این مرحله با توجه به علاقه‌اش نسبت به فلسفه علم و گرایش به دیدگاه‌های فیلسوفان علم به ویژه ابطال‌گرایی پویر به سوی معرفت تجربی سوق پیدا کرد. کتاب علم چیست؟ فلسفه چیست؟ در این مرحله تدوین شد و برای نخستین بار فلسفه علم کارل پویر وارد اندیشه دانشگاهیان شد. 🔹️ آگاهی وی از فلسفه علم و فلسفه سیاسی کارل پویر سبب شد که تا به همراه بزرگانی چون استاد مطهری، استاد مصباح و استاد سبحانی به نقد که یکی از جدی‌ترین رقبای انقلاب اسلامی بود، بپردازد. 🔹️سروش که سالها خود را شاگرد خلف پوپر می‌دانست، از اردیبهشت سال ۱۳۶۷ وارد مرحله جدیدی شد و با کنارگذاشتن فلسفه علم، پای به عرصه و معرفت‌شناسی معارف دینی می‌گذارد. او با تدوین قبض و بسط تئوریک شریعت که به صورت مقالاتی در کیهان فرهنگی نیمه دوم دهه شصت با عنوان بسط و قبض تئوریک شریعت منتشر گردید، رویکرد گادامری و گرایی معرفت دینی را نظام‌مند کرد. 🔹️نهایتا در مرحله چهارم تائیرپذیری خود را از شلایر ماخر و شاه ولی‌الله دهلوی نشان می‌دهد. 🔺️می‌توان گفت بخش نسبیت دین را در این مرحله تدوین می‌کند؟ بله دکتر سروش در این مرحله به نسبیت معرفت تجربی و معرفت دینی بسنده نمی‌کند و پا را فراتر گذاشته و را هدف قرار می‌دهد. 🔹️ او با تدوین و انتشار بسط تجربه نبوی در سال ۱۳۸۷، علاوه بر بسط تجربه نبوی به مقوله‌های دیگری مانند ذاتی و عرضی در ادیان، دین اقلی و اکثری، خاتمیت پیامبر و غیره نیز پرداخته است. به تعبیر وی: [در] قبض و بسط تئوریک شریعت، سخن از بشری بودن و تاریخی بودن و زمینی بودن معرفت دینی می‌رفت و اینک در بسط تجربه نبوی سخن از بشریت و تاریخیت خود دین و تجربه دینی می‌رود. به عبارت دیگر این کتاب رویه بشری و تاریخی و زمینی وحی و دیانت را بدون تعرض و رویه فراتاریخی و فراطبیعی آن، بلکه با قبول و تصدیق آن، می‌کاود و باز می‌نماید. تعارض دانستن امامت و خاتمیت و نیز امامت و دموکراسی که در سال ۱۳۸۴ در دانشگاه سوربن فرانسه در جمع دانشجویان مطرح کرد، در راستای تکمیل مرحله چهارم معنا پیدا می‌کند. 🔻متن کامل این مصاحبه را در وب سایت بخوانید؛ 🌐 http://serat-zanjan.ir/post/74 @serat_zanjan
🔴جوخه‌هاي ترور همچنان مشغول به کارند. 🔸هيچيک از عالمان دين در دهه‌هاي اخير به اندازه آيت‌الله مصباح (ره) آماج ترور شخصيتي نبوده است. بدون ترديد او در اين زمينه رکورددار است... 🖊احمدحسين شريفي 🔻تفصیل این مطلب را اینجا ببینید؛⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @Serat_zanjan
پایگاه تحلیلی صراط
#زخم_نفوذ #انتشار_دوباره 🔴جوخه‌هاي ترور همچنان مشغول به کارند. 🔸هيچيک از عالمان دين در دهه‌هاي اخير
جوخه‌هاي ترور همچنان مشغول به کارند. 🔸هيچيک از عالمان دين در دهه‌هاي اخير به اندازه آيت‌الله مصباح آماج ترور شخصيتي نبوده است. بدون ترديد او در اين زمينه رکورددار است! خود ايشان مي‌فرمود آنقدر فحش و ناسزا و افترا و دروغ شنيده‌ام که به شنيدن آنها عادت کرده‌اند و به تعبير طنزآمیز خودشان نوعي «فحش‌درماني» مي‌کردند! 🔸بعد از رحلت ايشان نيز تروريست‌هاي بي‌مروت حتي به خود اجازه ندادند جنازه ايشان دفن شود؛ بلافاصله با شنيدن خبر رحلت ايشان از آن سر دنيا (آمريکا و اروپا) تيرهاي زهرآگين خود را روانه جنازه مطهرش کردند و از ترس اينکه مبادا فريب‌خوردگان محافل آنها به هر دليلي بعد از رحلت ايشان تمايلي به خواندن کتابي از کتابهاي ايشان پيدا کنند، ناجوانمردانه‌ترين افتراها و دروغ‌ها را به ايشان نسبت دادند؛ تا شايد بدين وسيله عده‌اي را از نزديک شدن به اين چراغ روشنی بخش علم و انديشه دور نگه دارند. 🔸اذناب داخلي آنها نيز بهانه خوبي به دست آورند، نقل ناشيانه و البته از روي صفا و صداقت کراماتي از ايشان توسط حاج آقاي صديقي، بهترين مستمسک حمله به علامه مصباح و تحت الشعاع قرار دادن عظمت و بزرگي او شد. خيلي روشن است که اين فقط يک بهانه جديد براي مصباح‌ستيزي بود، و الا خود آنها که غرق در خرافات‌اند، بسياري از آنها شيفتة افسانه‌ها و خرافات صوفيان و عارف‌نمايان‌اند، و با چه آب و تابي هم خزعبلات صوفيان دروغين را نقل مي‌کنند. 🔸به يقين حتي اگر اين مسأله نبود، بهانه‌اي ديگر دست و پا مي‌کردند؛ همچنان که پاره‌اي از سکولارهاي عمامه ‌به سر، همان روز اول و دوم رحلت ايشان، به گونه‌اي ديگر به ترور اين شخصيت پرداختند؛ عده‌اي حتي تشييع جنازه باشکوه ايشان را هم تحمل نکردند و حقد و کينه خود را نسبت به اسلام و ارزش‌هاي اسلامي و انقلابي به گونه‌هاي مختلف نشان دادند. 🔸اما چرا؟ به اعتقاد اين بنده، نفرت از آيت‌الله مصباح و تلاش شبانه‌روزي غربزدگان و اسلام‌ستيزان و ولايت‌گريزان براي دور نگه داشتن نسل جوان از ايشان دلايل متعدد دارد. آيت‌الله مصباح يزدي 1️⃣منطقي قوي و نفوذناپذير داشت، تجسم حکمت اسلامي و قرآني بود؛ مقلدان فکر و فرهنگ غرب را ياراي مواجهه با منطق مستحکم او نبود؛ و آنان که دل و دين به جايي ديگر باخته بودند، چاره‌اي جز ترور شخصيت او را نداشتند؛ 2️⃣شجاعتي کم‌نظير در بيان حقايق با بياني شفاف و رسا و منطقي مستحکم داشت؛ افراد زبون در مواجهه با شجاعان و دليران، براي سرپوش نهادن بر ضعف و زبوني خود چاره‌اي جز ترور شخصیت ندارند؛ 3️⃣او با بصيرتي کم‌نظير پنهاني‌ترين اهداف نفوذي‌هاي غرب در جريان فکر و فرهنگ انقلابي را مي‌ديد و مي‌شناخت و به دليل شجاعت کم‌نظيري که داشت، آنها را آشکار مي‌کرد؛ او ثمرة سالها نيروسازي غربيان براي زدودن فکر و فرهنگ اسلامي را خنثي کرد؛ اين يکي از رازهاي عصبانيت نامعقول رهبران روشنفکري غربزده از ايشان است. 4️⃣مصباح فقط يک عالم ديني نبود؛ او يک عالم انديشه‌‌پرور بود؛ او در کار نيروسازي و کادرسازي فکري براي انقلاب اسلامي بود؛ براي جلوگيري از نفوذ انديشه و حکمت او که همان انديشه و حکمت انقلاب و اسلام است، ساده‌ترين راه را ترور شخصيت او مي‌دانستند؛ غافل از اينکه علم نور است، حکمت همچون رودي روان است، کسي نمي‌تواند براي هميشه جلوي آن را سد کند. 5️⃣آیت الله مصباح صرفاً يک فيلسوف ولايت‌پذير نبود؛ بلکه حکيمي ولايت‌گستر هم بود؛ و دشمنان همواره در طول تاريخ اسلام، با ولايت‌گستراني مثل سلمان و ابوذر و عمار و مالک و مقداد و میثم تمار و حجر بن عدي و ... سخت‌ترين و بي‌رحمانه‌ترين مواجهه را داشته‌اند. با ترور آنها خواسته‌اند بازوان ولايت را قطع کنند. 6️⃣آيت‌الله مصباح يک فرد نبود؛ بلکه ""بود؛ با ترور شخصيت و دانش و انديشه او، مي‌خواستند و مي‌خواهند شخصيت و علم و انديشه انقلاب را ترور کنند. به تعبير ديگر مي‌توان گفت آيت‌الله مصباح خودش هدف اصلي نبود؛ او سپر دفاع از اسلام و قرآن و ولايت و انقلاب اسلامي بود؛ 🔸اما دشمنان و بدخواهان اسلام و انقلاب بدانند که اگر اسلافشان توانستند نور سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و مالک و حجر بن عدي را خاموش کنند و از تأثيرگذاري آنها در گسترة تاريخ بکاهند، اينان هم مي‌توانند چراغ روشني‌بخش علم و انديشه مصباح‌يزدي را خاموش کنند. مصباح يزدي برکه‌اي نبود که به مرور زمان رنگ و طعم خود را از دست دهد؛ او همچون رودي جاري در گسترة زمان است که تازه حرکت و جريان خود را آغاز کرده است؛ غرب‌باوران و ولايت‌ستيزان خوب مي‌دانند که اين جريان تازه به راه افتاده است؛ اين جريان با قوت دانش و خرد و انديشه، به دنبال در همه ابعاد زيست انساني است. دنبال تحقق منويات حضرت ولايت است و تا تحقق تمدن اسلامي از حرکت نخواهد ايستاد. 🖊احمدحسين شريفي @serat_zanjan
کسی به استقبالش نمی رفت. 26 سالروز فرار @serat_zanjan
چه جریان هایی شخصیت امثال نواب را برنمی تابند؟ 🔹️برخلاف تفکری که را فقط به ترور کردن می‌شناساند، این گروه نگاه گسترده‌تری به دنیای سیاست داشته و خواستار اصلاح وضعیت موجود و تشکیل حکومت جدید بودند. 🔹️نواب به این نتیجه رسیده بود که باید براى برنامه‏‌ریزى کرد و بدون برنامه نمى‏‌شود حکومت تشکیل داد. حداقل باید برای این‌کار یک حکومت اسلامى ارائه داد، تا از آن طریق مردم آگاه بشوند. 🔹️این نواب به مذاق برخی جریان ها خوش نیامده و عملا با فعالیت های وی مخالفت می نمودند. 🔻با توجه به اهمیت مساله و تشابه آن در تقابل جریان های مختلف با گفتمان انقلابی حال حاضر، به تبیین تحلیلی این موضوع می پردازد.⬇️ 🌐 https://eitaa.com/serat_zanjan @serat_zanjan
پایگاه تحلیلی صراط
⛔ چه جریان هایی شخصیت امثال نواب را برنمی تابند؟ 🔹️برخلاف تفکری که #فدائیان را فقط به ترور کردن می‌ش
چه جریان هایی شخصیت امثال نواب را برنمی تابند؟ 🔺️بعد از و روی کار آمدن رضاخان، علما و طلاب حوزه‌های علمیه از عرصه سیاست فاصله گرفتند. در این شرایط شاید بتوان نواب صفوی را اولین کسی دانست که موفق شد، با شعار یک جریان سیاسی و انقلابی به وجود آورد و جوانان زیادی را با خود همراه کند. 🔹️نام نواب صفوی و فدائیان اسلام در جریان مخالفت با احمد بر سر زبان‌ها افتاد. کسروی بعد از تالیف کتاب "شیعه‌گری" از طرف بسیاری از علما مرتد اعلام شد. نواب صفوی تنها کسی بود که وظیفه مقابله با تفکر انحرافی کسروی را بر‌عهده گرفت. 🔹️جریان های مختلفی اعم از لائیک، تکنوکراتها و داخلی و همچنین برخی علما و روحانیت در حوزه به مخالفت جدی با این گروه پرداخته و منش سیاسی فدائیان اسلام را و و به دور از مصالح کلان حوزه های علمیه تلقی می نمودند. 🔹️این اتهامات هنوز هم از جانب برخی روشنفکران و محافظه کاران حوزوی مطرح می شود. ⭕ اما نظر که به فرموده خودشان اولین جرقه های جوشش انقلابی در وجود ایشان از شخصیت انقلابی رقم خورده است متفاوت تر است: 1️⃣«کار مرحوم نواب به اعتقاد من کار مذهبی فقط نبود، کار مذهبی، سیاسی بود و به همین شکل هم منعکس شد. 2️⃣البته در اینکه تأثیرش در های آن روز چگونه بود...آن طور که من بعدها فهمیدم دستگاه هم تبلیغات زیادی کرده بود. روشنفکرهای آن روز هم با دین و مسائل دینی و هر جلوه‌ی دینی به شدت بد بودند، آن روز هنوز در کشور ما تفکر قرن نوزدهمی اروپا رایج بود، تفکر ضد دینی رایج بود. لذا هر چیزی که رنگ و بوی دین داشت، از نظر روشنفکرهای آن روز بدون هیچ استدلالی مطرود بود و نواب کسی بود که حرکتش صددرصد نشان داده میشد که صبغه و انگیزه‌ی دینی دارد. لذا بود که آنها قاعدتاً آن را نمی پسندیدند. 3️⃣ در نوشته‌جاتی هم که آن وقت روز، بعضی از روزنامه‌ها و همچنین محافل روشنفکری آن روز برخوردی که با این قضیه کردند نشان داد که هیچ قبول ندارند مرحوم نواب را، تا مدتها کار را به جایی رسانده بودند و وضع تبلیغات علیه نواب را جوری حاد کرده بودند حتی گروههای سیاسی غیرمذهبی، 4️⃣ [همینطور] افراد هم خیلی دوست نمی داشتند که منتسب بشوند به جریان نواب، برای خاطر اینکه گفته میشد آنها تروریستند و غیر از یک حرکت سیاسی سازمان یافته است و یک حالت پرهیز، پرهیز طبیعی را به زیان نواب و جریان فدائیان اسلام در خیلی ها بوجود آورده بودند تا سالها بعد. ⭕ لذاست که من تصورم این است که کار مرحوم نواب از نظر روشنفکرهای آن روز کار مطلوب و خوبی به حساب نیامد و تفسیر خوبی رویش گذاشته نشد. @serat_zanjan
به مادر سید فحش داد 🔸️سلسله استوری های ما را در این زمینه از آدرس زیر ببینید:⬇️ 🌐https://instagram.com/stories/serat_zanjan/2488417876659638946?utm_source=ig_story_item_share&igshid=1r8ronwibzd7d @serat_zanjan
جریان شناسی حوزه و روحانیت زنجان 🖋حوزه و روحانیت شیعه در طول تاریخ (برخلاف غالب ادیان و مذاهب موجود که گویندگان دینی در حوادث جامعه نقش چندانی ندارند و ماموریت خود از این عرصه جدا می دانند) پرچمدار فعالیت های سیاسی اجتماعی بوده اند و نیازهای جامعه را از اولویت های سلوک اجتماعی خویش قرار داده اند. 🔸️مطلبی که روشن است اینست که همه روحانیون در پاسخ به این نیازها، دارای فکر و رویکرد واحدی نیستند؛بلکه جریان های فکری متفاوتی در این عرصه وجود دارد،بدیهی است که برای رسیدن به وضعیت مطلوب؛ شناسایی جریان های موجود و بررسی نقاط ضعف و قوت آنها ضروری است. 🔸️اگرچه شناخت دقیق و روایت واقع بینانه از این جریان های فکری به طور دقیق و کامل میسر نیست؛ زیرا این جریان ها دارای اصول مکتوبی نیستند که بتوان به توصیف کامل آنها پرداخت، بلکه فرایندی هستند که در برابر تحولات و رویدادهای گوناگون عکس العمل نشان داده اند. 🔸️ جریان های فعال و نیمه فعال حوزوی در استان زنجان و نسبت آن ها با اندیشه انقلاب اسلامی را از چهار منظر مورد بررسی قرار داده است که هر یک از منظرها خود دارای تکثرهای گوناگونی اند. 🔸️ لازم به ذکر است به جهت روشن نبودن دقیق تمامی زوایای جریان های برشمرده شده، و همچنین جهت رعایت اختصار، از ذکر نام افراد فعال در هر یک از جریان ها خودداری شده و تنها به توصیف و رویکردهای اساسی آنها بسنده شده است. ... 🔺️با ما همراه باشید. @serat_zanjan
سخنی کوتاه از یک سرباز 40ساله درمیدان،به علمای عظیم‌الشأن ومراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی ها هستند؛ سربازتان از یک برج دید که اگراین نظام آسیب ببیند،دین و آنچه از ارزش‌های آن[که]شما درحوزه‌ها استخوان خُرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید،از بین می‌رود. این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است، ⛔اینبار اگر مسلّط شدند،از اسلام چیزی باقی‌نمی‌ماند.راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است. ⛔نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه شماامام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید.راه امام مبارزه با آمریکا وحمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار،تحت پرچم ولی فقیه است. من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق‌بجانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی(ره)هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرارگیرند. ⭕من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای راخیلی مظلوم وتنها می‌بینم. اونیازمند همراهی و کمک شماست وشما حضرات با بیانتان ودیدارهای‌تان و حمایت‌های‌تان باایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید.اگر این انقلاب آسیب دید،حتی زمان شاه ملعون هم نخواهدبود، ⛔بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل برگشت خواهد بود. دست مبارکتان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد. سربازتان و دست بوستان @serat_zanjan
روشنفکری وابسته ۱ 🖋 حوزه و روحانیت زنجان 🔺️جریان روشنفکری در ایران، از زمان پیدایی تا کنون، ادوار مختلفی را پشت سر گذاشته است. 🔹️این جریان را میتوان براساس ادوار تاریخی، ماهیت و چگونگی نگرش به تمدن غرب به دو دسته روشنفکری دینی و روشنفکری غربگرا تقسیم کرد. 🔹️جریان روشنفکری غربگرا از اوایل دوره ناصرالدین شاه در ایران بوجود آمد. این جریان که در ابتدا به جریان معروف بود، عمدتا شامل ایرانیان تحصیل کرده در فرنگ بود. 🔹️ شایان ذکر است که روشنفکری دینی در دوره گذار از سنت به تجدد به وجود آمد و عصر پس از قاجار در شکل گیری آن بسیار موثر بود. 🔹️روشنفکری دینی، پدیده ای است که دغدغه پیوند دنیای قدیم و جدید را دارد. شواهد فراوان نشان میدهد که روشن فکری دینی به مرور زمان، وفاداری اش را نسبت به دین کاهش داده و متمایل به آموزه های غربی شده است. 🔺️از جمله اشخاصی که در زنجان به عنوان فرد شاخص جریان روشنفکری غربگرا و تجددگرای حوزوی شناخته می شود،(مرداد ۱۲۳۵ - آذر ۱۳۱۳) است. ... باما همراه باشید. @serat_zanjan
باسلام لطفا از آدرس زیر در نظر سنجی اینستاگرامی ما درزمینه "میزان اهمیت شفافیت در مجلس" شرکت کنید. https://instagram.com/stories/serat_zanjan/2491347544492638206?utm_source=ig_story_item_share&igshid=i5105wf0d7wl @serat_zanjan
۲ قسمتی از وصیتنامه سردار شهید خطاب به خواهران و برادران مجاهدم: 🖋خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید، عنایت کنید: 🔹️جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.امروز قرارگاه حسین‌بن علی، ایران است. ♨️ بدانید جمهوری اسلامی است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص). 🔹️برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب می‌دانید که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد؛ 🔺️ لذا چه شما که به‌عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما به‌عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به‌دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. 🔹️خیمه، خیمه رسول‌الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. ♨️ والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند.