8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #پوشش_زنده|آیت الله رئیسی: «حفظ کرامت مردم» شرط کار در دولت من است نه قبول داشتن من
رئیس جمهور منتخب:
🔸هیچ کس حق ندارد کوچکترین خدشه ای به کرامت مردم وارد کند
🔸اجازه نخواهم داد هیچکدام از حقوق ملت ضایع شود
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🌸
🍀
🎥 #کلیپ
🌀 امروز چه خبر بود؟
💢 از نتایج تکمیلی انتخابات تا عملیات خرابکاری در انرژی اتمی
🍃🌻🍃
#رئیسی
#ایران_قوی
#مذاکره
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
کلیپ صوتی به نمایش بگذارید! مثل صحنه تئاتر.mp3
2.55M
مهم ترین عامل در تربیت فرزندان 🎁
🎚کلیپ صوتی
به نمایش بگذارید! مثل صحنه تئاتر🎊
#استاد_پناهیان 🌷
#تربیت_فرزند
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
#فرزندداری
نحوه برخورد با کودک غرغرو
🔸این مطلب به ما آموزش میده که چطور با غرغر بچهها برخورد کنیم و اصلا چرا فرزندمون غرغر میکنه، بخش سوم رو میتونید مطالعه کنید.
👧🏻 گاهی غرزدن کودک ممکنه به این دلیل باشه که نیاز داره بیشتر با شما ارتباط برقرار کنه.مثلا مادر یا پدرش تو مطالعه،پختن غذا یا بازیکردن باهم زمان صرف کنن وتمرکزشون فقط روی همین کار باشه.
🧒🏻 وقتی کودک میگه«با من بازی میکنی؟»به سمتش برگردید وبگید: «آره حتما،بیا بازی کنیم! من عاشق اینم که باهات بازی کنم!»وحتما برای این کار زمان بذارید و تمرکزتون روی همین کار باشه.
👧🏻 اگه تو اون لحظه امکانش فراهم نیست،براش زمان تعیین کنین.اگه به این برنامه پایبند باشید، محاله کودک هرگز برای این نیاز غر بزنه،وقتی کودک نوپا بازوهاش رو بلند میکنه تا اونو در آغوش بگیرید،بهسمتش برگردید و بلندش کنید وتو بغلتون نگهش دارید.
😔 وقتی محیط خانوادگی ناخوشایند یا متشنجه، کودکان بیشتر غر میزنن. وقتی مادران رفتار منفی از خودشون نشون میدن،بچهها بیشتر جروبحث و دعوا میکنن؛ولی وقتی پدرها این رفتار رو نشون میدن،بچهها غر میزنن وگریه میکنن.
ادامه داره...
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
✅ غار نمکی جزیرهی قشم
چه مکانهای منحصربهفرد و شگفتانگیزی در کشورمون داریم که حتی نمیشناسیمشون!😍
#ایران_زیبا
#گردشگری_مجازی
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
💢چهار گناه کبیره اززبان امیرالمونین!
🎤#حجت_الاسلام_عالی
#پیشنهاد_ویژه_دانلود 👌
🌾🍃🌾🍃
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🌸
🍀
✅ #کلیپ
❌ تکرار شایعه #آب_و_برق_مجانی توسط رییسجمهور!!
🍃🌻🍃
🔻روحانی امروز مجدداً دروغ آب و برق مجانی را به امام خمینی نسبت داد!!
🔺به نظر میرسد آقای روحانی این دروغ فضای مجازی را که بارها پاسخ داده شده را تکرار کرده تا نسبت به دولت آینده ایجاد توقع کند!!
#روشنگری
#ثامن
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
سهشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۸:۳۱
انتشار نامه سردار سلیمانی به فرزندش | هرگز نمیخواستم نظامی شوم
شهید قاسم سلیمانی در نامه خود به فرزندش که برای نخستین بار منتشر شده است، از چگونگی انتخاب شغل خود میگوید.
به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایسنا، در بخشی از این نامه آمده است: اولین بار است که به این جمله اعتراف میکنــم؛ هرگز نمیخواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمیآمد.
متن نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضیام. در این سفر برای تو مینویسم تا در دلتنگیهای بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید.
هر بار که ســفر را آغاز میکنم احساس میکنم دیگر نمیبینمتان. بارها در طول مســیر چهرههای پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کردهام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریختهام. دلتنگتان شدهام، به خدا ســپردمتان. اگرچه کمتر فرصت ابراز محبت یافتهام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم.
اما عزیزم هرگز دیدهای کسی جلوی آینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق میافتد اما چشمانش برایش باارزشترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید.
دخترم هر چه در این عالم فکر میکنم و کردهام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمیتوانم و این به دلیل علاقه من به نظامیگری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم، من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما.
من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است؛ یکی علم میآموزد و دیگری علم میآموزاند. یکی تجارت میکند کسی دیگر زراعت میکند و میلیونها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است.
من دیدم چه راهی را میبایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است، انتهای آنها کجاست، فرصت من چقدر است و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی میمانند و میروند. بعضیها چند سال برخیها ده سال اما کمتر کسی به یک صد سال میرسد. اما همه میروند و همه موقتند. دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براقشده و چند خانه و چند ماشین.
اما آنها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهماید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه وجودم را درد فرا میگیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعلههای آتش میبینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو میریزد. اما دیدم چگونه میتوانم حلال این خوف و نگرانیهایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گلهای وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست.
وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرضهای صعبالعلاجشان شود و از در بستر افتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کردهام و راه او را.
اولین بار است که به این جمله اعتراف میکنــم؛ هرگز نمیخواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمیآمد. من کلمه زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمیخاست بر هیچ منصبی ترجیح نمیدهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوند باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گندهگویی است و بار خورجین را سنگین میکند.
عزیزم از خدا خواستم همه شریانهای وجودم را و همه مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی میبینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم.
نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجئی برایش نیست، برای آن زن بچه به سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است
میجنگم.
عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمیخوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم، شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی میکنید. چه کنم برای آن دختر بیپناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه میتوانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا ماندهام.
دخترم خیلی خستهام. سی سال است نخوابیدهام اما دیگر نمیخواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک میریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند. وقتی فکر میکنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سر بریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم؟ بیخیال باشم؟ تاجر باشم؟ نه من نمیتوانم اینگونه زندگی بکنم.
والسلام علیکم و رحمتالله»
این نامه ارزش دارد که بارها مطالعه شود!