فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادداشت ارائه شده پیرامون این اتفاق در خلال یکی از بازیهای اخیر تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیا که در کشور قطر در حال برگزاری است نگارش شده است.
✅ @serrenahan
به غرق کشتی من دزدها کمر بستند
میان بیعتشان دست ناخدا هم هست
به این مشخصه ها نارفیق را بشناس
که زخم میزند و اهل ادعا هم هست
سپرده ام به خدا هر چه داشتم اما
خدای گله خداوند گرگها هم هست
سعیده صاحب علم
✅ @serrenahan
سِرّ نهان| صغری عاشوری
به غرق کشتی من دزدها کمر بستند میان بیعتشان دست ناخدا هم هست به این مشخصه ها نارفیق را بشناس که زخ
این سه بیتی در راستای پارگراف پررنگ یادداشت دیروز نوشته شده است.
"نوار را به عقب برگردان!"
برای شناخت زینب کبری، نیاز است بارها و بارها نوار را به عقب برگرداند و مصیبت عظیم عاشورا را بازخوانی کرد. زینب کبری همان است که در شب عاشورا، وقتی صدای وداع اباعبدالله را میشنود، بی طاقت میشود و چشمانش رود جوشان و خروشان میشوند. او همان زنی است که وقتی به اسارت میافتد دشمن نانجیب برای تحقیرش دست به هرکاری حتی کشیدن معجر از سر اهل بیت امام حسین میزند. اما چه میشود که تمام معادلات تحقیرشکن بنیامیه که در صدد "ضعیفه" قلمداد کردن زینب کبری و خاندان مطهر پیامبر(ص) بود به یکباره فرو میریزد؟!
وقتی که او شجاعت خود را در قالب یک زن عالم عملگرا به معنای اتم و اکمل کلمه نشان میدهد(السّلام عَلَیکِ أَیَّتُهَا الکامِلَةُ العالِمَةِ العامِلَةُ) و در مجلس شقی ترین مخلوقات از جان امام زینالعابدین با سپر کردن جان خود محافظت میکند(السَّلامُ علیکِ یا مَن حَفِظَتِ الإِمامَفِی مَجلِسِ أَشقَی الأَشقِیاءِ) و با شجاعت تمام علیرغم احتمال شهادت وجدانهای به خواب رفته مردم کوفه و شام را بیدار میکند( نَطَقَت کَنُطقِ عَلِیٍّ علیه السلام فِی سَکَکِ الکوفةِ وَ حَولَها کَثیرٌ مِنَ الأَعداءِ).
زینب کبری علیرغم زخمی که از امت دید، برای امت مادری کرد و بسان مادری که کودک یاغی خود را تنبیه میکند با خطبههایش تنبیهشان کرد. اینگونه او ضعیفه نشد. هرگاه که زن در زیر پرچم توحید برود هرگز ضعیفه نخواهد شد و هرگز قوارهی او به اندازهی بند کوچک و سست طاغوت در نمیآید که به اسارت بنشیند.
#یا_زینب_کبری #زن_مومن_ضعیفه_نیست
🌱نویسنده: صغری عاشوری
✅ @serrenahan
هدایت شده از زن به روایت سوم
🍃«محمد فرزانه»، استاد تاریخ ایران دانشگاه نورثایسترن ایلینوی آمریکا با اشاره به تازهترین کتابش با مضمون حضور زنان ایرانی در دوران دفاع مقدس میگوید:
✨"من در کتابم، ۱۸ نقش را برشمردم؛ از راننده و پرستار و دکتر و جراح تا مدافع انبار مهمات و محافظ فرماندهانِ عراقیِ اسیر. چون نمیشد آنها را به دست هرکس بسپارند و ستون پنجم همهجا بود، زنان چون چشم و گوش بودند و حتی ستون پنجم را شناسایی و معرفی میکردند. دیگر کارها، دفاع از اجساد شهدا، تبلیغات، محافظت از انبار مهمات و حتی خلبانی ازجمله آنها بود.
✨ما خلبان زن با نامِ شهلا دهبزرگی داشتیم که برای مدت کوتاهی، پروازهای تجسسی کرد. در لجستیک، لیلا حسنزاده را داریم؛ مادر شهید مفقودالاثر، حسن شیخشعبانی که در لنگرود، خانهاش را در اختیار داوطلبان قرار داد.
✨اینها در تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران خیلی مهم است که ما نخواهیم زنانمان را طوری تشریح کنیم که یا باید در اندرونی باشند یا در بیرون کارهایی کنند که دونشأنشان است.
#زن_به_روایت_سوم
@revayat_sevom
"جبهه خالی است؛ آن را دریابید!"
تکنولوژی ها پدیدههای نوظهوری نیستند، با آنها در عصر "ادیسون"، "گراهام بل" و "برادران رایت" آشنا شدیم. شاید بتوان گفت که اختراعات آنان، دروازهای جدید از زیستن را بر روی انسانها و البته تکنولوژی گشود. آنقدر که وقتی عصر حاضر را با عصر ادیسون و گراهام بل قیاس میکنیم تفاوتهای بسیاری در سبک زندگی مردمان آن عصر با عصر حاضر میبینیم!
این تفاوت صرفا متوقف در بازهی زمانی حال با یک الی دو قرن گذشته نیست بلکه در زمان حال نیز ما شاهد تفاوتهای جدی در زندگی انسانها هستیم که ماحصل تولد تکنولوژی های نوظهور است. برای مثال هوش مصنوعی و سازههای جدید مشتق شده از آن به ماننده چت جیبیتی، دیپ فیک و... به فراخور میزان دسترسی آسان و سریع برای مردمان غرب، به نسبت مردمان شرق زندگی متفاوتی را پدیدار کرده است.
این زندگی لزوما آسان و مشکلگشا برای انسانها نبوده است. برای مثال چت جیبیتی قابلیت کنکاش، جست و جوی انسان پیرامون مقالات، کتابها، آزمایشات و مباحث علمی_پژوهشی را میگیرد، ایدههای نوظهور را با بازدارندگی انسان از پژوهش، سرکوب میکند و اعتبار علمی پژوهشگران خوش فکر را میکاهد. دیپ فیکها با صحنهسازی فیلمهای مستهجن صرفا به واسطه عکس منتشر شده در فضای سایبر از شخصی، آبروی او را به تاراج میبرند و مصائب دامنهداری برای انسانها ایجاد میکنند. کفه سنگین این مصائبی رخ داده به واسطه تکنولوژیهای نامبرده بر دوش زنان است و آنان را به سوژههای همیشگی دیپ فیکهای مستهجن بدل ساخته است و تبدیل به ترس سیاری برای آنان شده است!
اگر در گذشته تکنولوژیهای اختراعی از گراهام بل، ادیسون و دیگر دانشمندان در راستای برطرف کردن نیاز انسانها در سطح گسترده بود اما این روزها برخی تکنولوژیهای نوظهور دردسر بیشتری برای انسان دارند. علت این موضوع چیست؟! آیا علت را باید در ذات و ماهیت این تکنولوژیهای نوظهور جست یا در چیستی هدف انسان مخترع در ساختن آنان بررسی نمود یا شاید جواب سوال در ماهیت انسانهایی است که میل بیمارگون به انحراف دارد و از ابزارها در سطح وسیع و به طور متعدد استفاده نادرست و آسیبزا میکند؟!
در هر حال فضای سایبر امروز بسان سیارهای ناشناخته است که میبایست برای فهم آن بیشتر تلاش کرد. فهم این پدیده و مشتقات نوظهور ذیل آن میتواند ما را در مواجهه منطقی با آن مهیا سازد به طوری که بنابر جهان بینی اسلامی خود فضای حاکم در سایبر را بازسازی و منتشر نماییم.
سوال این است آیا پژوهشگران حوزه رسانه، سبک زندگی، زنان و خانواده خود را موظف به شناخت این فضا، ماهیت و ذات تکنولوژیهای نوظهور آن، تاثیرات این تکنولوژیها بر زن، خانواده، جامعه و سبک زندگی انسانی میدانند و به عرصه ادراک این مهم ورود کردهاند تا سیاستگذاران فضای مجازی در دولت و مجلس ملزم به ارائهی راهبردهای کارآمد منطبق با شناخت شکل گرفته پیرامون فضای سایبر نمایند؟!
نمیشود که عرصهی فهم و استنباط فضای سایبر و تکنولوژیهای ابداع شده ذیل آن را خالی نمود و آنگاه مدام نق زد که چرا سیاست فیلترینگ یا سیاست ولنگاری فضای سایبر را در پیش گرفته ایم؟! عزیزان؛ ساحت اندیشهورزی پیرامون فهم و ادراک این فضا خالی است و به تبع، ساحت قانونگذاری سایبر، سیاستگذاری سایبر، تولید سکوها و اپهای سایبری داخلی ساحتی ناشناخته و گنگ است. اندیشهورزان گرامی؛ ساحت فهم و ادارک فضای سایبر و ابداعات نوظهور آن را دریابید، این جبهه خالی است و نیازمند متمرکز شدن اندیشهها برای فهم آن است.
🌱نویسنده: صغری عاشوری
✅ @serrenahan
خیلیها از امام موسی کاظم(ع) وقتی میخوان یاد کنن، فشارهای ناشی از ظلم دستگاه عباسی خصوصا در زندان رو به تصویر میکشن به طوری که انگار امام به استیصال رسیدن.
حقیقتش من اینطور نمیبینم. دست کم وقتی کتابِ "انسان ۲۵۰ ساله" رو خوندم التفات پیدا کردم که هیچکدام از امامان ما به استیصال نرسیدن بلکه دشمن رو به استیصال رسوندن به قدری که دشمن دست به حماقت بزرگ حذف امام میزد.
دشمن غافل شد از یالثاراتالحسین آخرالزمانی ما که منتقم خون تمام ائمه اطهار به امامت و فرماندهی امام عصر(عج) هستیم و درحال آماده کردن ساز و برگ یاری جانهمون زیر بیرق نایب امام زمان(عج) آقا سیدعلی خامنهای هستیم.
#یا_موسی_بن_جعفر
#یالثارات_الحسین
#نفس_تازه_کنیم
✅ @serrenahan
" ای دریغا مرهمی! "
چرا انسان فراموش میکند که صرفا نطفهای بد بو بود و با عنایت و مهربانی خالق یگانه به این زیبایی صورتگری شد؟!
چرا انسان فراموش میکند که روزی تبدیل به مرداری میشود بدبو؟! چرا این غرور لعنتی را کنار نمیگذارد؟!
امروز بعداز اتمام کارم درحال بازگشت به منزل بودم و طبق معمول اتوبوسی که مسیرش به منطقه زندگیمان میرود را سوار شدم. حرکت نکرده بودیم که ناگاه دیدم راننده اتوبوس، پیرمردی که به سختی از پلههای اتوبوس بالا آمده بود و خود را به صندلی کنار راننده رسانده بود و روی آن نشسته بود را بلند کرد و پایین انداخت! پیرزنی که سن و سالی از او گذشته بود و با چادرش به زور وارد اتوبوس شد را مجبور کرد که روی پلهی اتوبوس بنشیند و نه روی صندلی کناریاش و در راه، مردی را که سوار کرد با اکرام و احترام بر روی همان صندلی کناریاش که پیرمرد و پیرزن را منع از نشستن روی آن میکرد، نشاند! همان صندلی خالی که پیرمرد وپیرزن منع شدند از نشستن روی آن!
مردی که تازه سوار شده بود امان نداد حتی پیرزن کمی تکان بخورد، با حرکتی پایش را به پشت پیرزن زد، خود را روی صندلی نشاند و خوشحال بود از فتح خود!
بغض داشت خفهام میکرد. آمدم بلند شوم از صندلیام تا دست پیرزن را بگیرم و روی آن بنشانم که دیدم جوانمردی زودتراز من پیش دستی کرد و جای خود را به پیرزن داد. خداخیرش دهد. خدا تمام جوانمردان را خیر دهد که مردانگی با وجود آنان عزت گرفته است!
مدام با خود فکر میکنم که چه شد عزت و احترامی که کهولت سن افراد در دهههای قبل میان مردم وجود داشت امروز تا به این حد رنگ باخته و ما بی حرمتی نسبت به آنان را از جانب برخی جوانترها شاهدیم بدون آنکه ترسی از سرزنش و ملامت دیگرانی داشته باشند که شاهد آن بی حرمتی اند؟! چه بلایی به سر انسان آمده که مرهم شدنش دیگر از نوادر شده است؟! باید بر این سوالات فکر کرد و پاسخ آنان را با وجدان و ذات خود داد! از سال ۱۳۹۹ که کتاب "آنا لئون گوررو" جامعه شناس آمریکایی در مورد کاهش ارزش زنان مسن در آمریکا را میخواندم، با خود میگفتم چه خوب ما فرهنگ مان اینگونه نیست. امروز با دیدن آن صحنه بی احترامی به پیرمرد و پیرزن اما ترسیدم. درست است با یک گل بهار نمیشود اما این یک نمونه نیز به نظر محل ترس دارد! اینکه آن راننده بدون ابایی از اعتراض دیگران به توهین خود ادامه داد، شاید نشانهای از بیهوده نبودن نگرانی است.
حقیقتش من از آمریکایی شدن فرهنگمان سخت میترسم و نمیخواهم حتی ذرهای به آن فرهنگ منحوس نزدیک شویم. لذا بر خود واجب دانستم این سطور را نوشته و از این ترس، رویداد امروز و جدی دیدن آن از منطق خود برایتان بگویم.
🌱نویسنده: صغری عاشوری
✅ @serrenahan