📢📢📢📢📢📢📢📢 بسم الرب المهدی عج یعقوب ترین چشم جهان قسمت ما باد چون یوسف گمگشته ما یوسف زهراست بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" اللهم عجل لولیک الفرج آمین یا رب العالمین😌

بیا ای همیشه آشنا! هی فکر می‌کنم نمی‌دانم کجا دیدمش ولی وقتی صحبتی ازش می‌شنوم گویی که یک عمر با او بوده‌ام نمی‌دانم وقتی ببینمش چه حالی خواهم داشت بیا ای همیشه آشنا! #ياايهاالعزيز #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سلام_امام_زمانم

‌انگار همه یادمان رفته بی تو! تعادل دنیا، در نقطه ای فاحش می لنگد... سلام! بازآ ‌ #ياايهاالعزيز #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سلام_امام_زمانم

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 به نام خدایی که در همین نزدیکیست سلام عزیزان همراه این مدت اینقدر مشغول برنامه های روز میلاد آقا بودیم که نشد بیام و باهاتون صحبت کنم یا حداقل یه تبریک بهتون بگم. ولی خب اینو میدونم همه به نحوی مشغول بودند و هر کسی در جایگاه خودش برای شاد باش این روز زیبا برنامه داشت . راستش دوست داشتم در کنار برنامه های سطح شهر یه کار مجازی یه مسابقه یا هر چیزی که بتونیم در قالب کار فرهنگی انجام بدیم هم داشته باشیم...ولی درگیری های زیاد برنامه ها دیگه این اجازه رو به ما نداد . حالا ایراد نداره روز بعد ولادت هم یه روز قشنگه چون از بعد اون دنیای ما قشنگتر شد . میخوام براتون یه چالش بذارم و ازتون دعوت کنم که تو این چالش شرکت کنید ، این چالش جایزه نداره ، یعنی جایزه اش دنیایی نیست . یه حس خوبه که میدونم همه ما بعد شرکت در اون به دست میاریم. دوست دارم بهم بگید چی شد که با آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آشنا شدید ؟ اون اولین اتفاق ، اون اولین لحظه ای که باعث شد وصل شید به آقا از اون به بعد تو زندگیتون پر رنگ تر بشن و بدونید حضرت حضور دارن چی بود ؟؟ برامون بگید تا بقیه ام با شنیدن لحظات قشنگ شما حال دلشون خوب شه . من که خیلی ذوق دارم برای شنیدن این لحظات . همه متن ها رو میذارم در کانال ، مطمئنم خیلی قشنگ میشه 😢 اگه دوست ندارید بشناسمتون میتونید با لینک ناشناس پیام بدید . لطفا به عشق آقا در این چالش شرکت کنید . https://harfeto.timefriend.net/16779055896808

بسم رب المهدی عج ظهور آخرین فرزندِ فاتحِ خیبر، نزدیک است و مسجدالاقصی باید مهیای میزبانی او و عیسی‌بن مریم باشد... 🔹 ای منتظران! آماده باشید که به‌زودی ندای «اشهد ان علی ولی الله» در جهان خواهد پیچید و مردم دنیا را دلباختهٔ منجی آخر‌الزمان خواهد کرد. 🔸 فتحی دوباره در راه است و این‌بار نابودی کامل کافران... ان‌شاء‌الله. سلام خوبان همراه برنامه هفته صد و هفتم پویش سه شنبه های مهدوی دیار کریمان ، اهدای متن واقعه فتح قلعه خیبر به دست امام علی علیه السلام به همشهری های عزیز کرمانی به نیابت از آقا امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف . #گزارش_هفتگی #سه_شنبه_های_مهدوی #سه_شنبه_های_مهدوی_دیار_کریمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم #خیری_که_جاری_میشود 💐 #قدم_قدم_تا_جهانی_شدن #فتح_قلعه_خیبر #فتح #داستان_خیبر #خیبر_شکن #کار_خیر #ظهور_نزدیک_است #رجعت #ظهور سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱

متن داستان خیبر 👇👇👇 نزدیک یک ماه بود که پشت دیوارهای قلعه مانده بودند. خیبر، قلعه مستحکمی بود با دیوارهای بلند که بالای تپه ساخته شده بود؛ پر از آذوقه و اسلحه و سرباز. درِ بزرگ قلعه انگار بنای باز شدن نداشت. دورتادورش هم خندق بزرگی کنده بودند که پر از آب بود. هیچ راهی برای گذشتن و نزدیک شدن نمانده بود. قلعه یهودیان خیبر حسابی داشت برتری‌اش را به مسلمانان نشان میداد. یهودیانی که یکی از دو دشمن بزرگ اسلام در جزیره العرب بودند. جنگ راه می‌انداختند، پول و نقشه به قریش می‌دادند. هرچه از دستشان برمی‌آمد برای نابودی اسلام کرده بودند. حالا مسلمانان پشت قلعه همان یهودی‌ها مانده بودند و باید کاری می‌کردند. رسول خدا فرماندهی یک لشکر از مسلمانان را سپرد به یکی از اصحاب: «برو قلعه را فتح کن.» هنوز نرفته برگشته بودند. فرمانده می‌گفت تقصیر سربازان است که ترسیدند و جلو نیامدند. سربازان می‌گفتند فرمانده بود که عقب‌نشینی کرد. رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) نفر بعدی را فرستاد. دوباره همان ماجرا تکرار شد. اوضاع بدی شده بود. مرحب، پهلوان بزرگ یهودیان خیبر داشت همه را فراری می‌داد. قد و قامت عجیبی داشت. حتی بعضی‌ها گفته‌اند به‌جای کلاه‌خود سنگ‌آسیا روی سرش می‌گذاشت و کسی توان رویارویی با او را نداشت. بار سوم پیامبر(صلی‌الله علیه وآله وسلم) سعد بن عباده را فرستاد. رئیس قبیله خزرج هم دست از پا درازتر برگشت. هیچ‌کدام از پس مرحب برنمی‌آمدند. قلعه که جای خودش را داشت.  روز سوم که به شب رسید، احساس تلخ شکست و ناامیدی جمع مسلمانان را گرفته بود. پیامبر(صلی‌الله علیه وآله وسلم) اما آرام بود. آرام و مطمئن وقتی گفت: فردا پرچم را به دست کسی می‌سپارم که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند. می‌دهم دست آدمی که «کرار غیر فرار» است. جنگجوی سرسختی که مدام حمله می‌کند. هیچ‌وقت پشت نمی‌کند. فرار نمی‌کند. نفر آخر علی بن ابی‌طالب بود.  من حیدرم خان اول مرحب بود. نه ترسید و نه فرار کرد. مرحب که رجز خواند و فریاد زد: من مرحبم. علی(علیه السلام) محکم‌تر پاسخ داد: من حیدرم. شیر جنگ‌جوی بیشه‌ها چنان ضربه‌ای به کلاه‌خود مرحب زد که تا دندان‌هایش فرو آمد. فرمانده که به زمین افتاد سربازها فرار کردند. خان دوم خندق بود. گودال پر آب و عریضی که هیچ راه عبوری نداشت. سربازها پشتش گیر افتاده و نمی‌توانستند به قلعه خیبر نزدیک شوند. علی(علیه‌السلام) از خندق پرید. رسید به خیبر. خان آخر قلعه‌ای بود با در بسته که هیچ راه نفوذی نداشت. علی (علیه‌السلام) در قلعه را از جا کند. یهودیان داشتند از ترس و تعجب جان می‌دادند که در بزرگ و آهنی را گذاشت روی خندق. پلی شد برای عبور سربازها. لشکر پیاده اسلام از خندق رد شدند و قلعه را فتح کردند.  حیدر کرار برگ برنده رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) بود. مردی که خدا و رسول را دوست داشت و خدا و رسول هم خیلی دوستش داشتند. @seshanbe_mahdavi_diyarkariman

#پیام_شما 👇👇👇 ♦️ دلم تنگ شده برا کلاسهای مهدویت و کارهای جهادی مهدوی اونم با دوستام ✅ اتفاقا منم دلم برای اون سالهایی که میرفتیم کلاس مهدویت تنگ شده. خب : یه پیشنهاد بدم ؟ اگه کلاس مهدویت برگزار کنیم شما شرکت میکنید؟ دوستاتون هم بگید بیان . این گروه هم کارهای جهادی مهدوی انجام میده اگه ما رو قابل بدونید خوشحال میشیم همراهمیمون کنید ☺️ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌸🍃 🌸🍃 🍃 عزیزان همراهم سلام در روزهایی که کم‌کم داریم به بهار زیبا و سال نو نزدیک می‌شیم یکی از دوستان‌مون در انجمن روزهای سختی رو داره میگذرونه. جهت تأمین هزینه جراحی چشم این عزیز که به علت بیماری شنوایی خودش رو هم از دست داده به کمک و همراهی شما نیاز داریم. بیایین با همراهی هم کمک کنیم که بینایی این دوست عزیزمون از دست نره و بتونه به زندگی طبیعی برگرده.. از همه شما خواهش میکنم در نشر این پیام و برای هر چه زودتر انجام شدن این کار همراه ما باشید. لطفا کمک‌های خودتون رو به حساب من (ناصحی) واریز کنید تا سریعتر بتونم به دست‌شون برسونم. ۵۸۵۹۸۳۱۰۱۱۸۲۳۱۰۰ بانک تجارت ، زهرا ناصحی مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران نوروفیبروماتوزیس 🌸🍃 #مهربان_باشیم #من_اگر_بنشینم_تو_اگر_بنشینی_چه_کسی_برخیزد

سلام دوستان عزیز ، اگه خاطرتون باشه گفتم که گروه ما تا جایی که در توانش بوده حامی بیماران عزیز مبتلا به نوروفیبروماتوز بوده . حالا مثل همیشه به کمک شما عزیزان نیازمندیم ، لطفا نیت کنید و هر مبلغی که در توانتون هست به شماره کارت مدیر عامل انجمن واریز کنید ممنونم

می نشینم کنار ماه، به یادت... و چراغانی آسمان را خیره می شوم دویدن های شهاب سنگ ها برای رسیدن به گرمای قدومت... این جمعه فقط تو را کم دارد... #یاایهاالعزیز #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سلام_امام_زمانم

ای که روشن شود از نور تو هر صبح جهان روشنای دل من حضرت خورشید سلام #ياايهاالعزيز #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سلام_امام_زمانم