eitaa logo
سه‌شنبه‌‌یِ ملیحه آخوندی🕊
248 دنبال‌کننده
88 عکس
11 ویدیو
5 فایل
@Maliheakhoondi همه روزای خدا سه‌شنبه بود... شاعر و ترانه‌سرا🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
قرار بود بیایی بهار برگردد به خانه‌اش دلِ بی اختیار برگردد قرار بود قراری که با دلم داری برای روز شکستن کنار بگذاری
می‌خواهم از خودم بزنم بیرون دیگر دلم قرار نمی‌گیرد این شاخه مبتلا شده با پاییز از هیچ‌کس بهار نمی‌گیرد
تو بی دلیل‌تر از بودنت کنار منی بدون آن‌که بخواهی در انتظار منی تو دور می‌شوی از من ولی دچار منی قرار نیست بیایی و بی‌قرار منی
این پرده دگر کنار باید برود از حوصله‌ام قرار باید برود آن‌قدر که پاییز بزرگ است و قشنگ از زندگی‌ام بهار باید برود
یا با غم دلتنگی‌ات یا با سر زلفت یاد آوری کردی قرار شانه بودن را
هنوز در دلم از انتظار حرفی هست و چشم میکندم آشکار...حرفی هست به جز تو در دل من هیچ گفت و گویی نیست درون قلبت از این بی‌قرار حرفی هست؟
قرار بود که نورم بگیره جهانو قرار بود تو دنیا بشم انعکاست حواسم نبود و دلت رو شکستم ولی تو همیشه به من بود حواست
توو کدوم آینه نگا کنم نگه چن سالمه حال یه مادرِ پیر توی نگا کردن عکسای قدیمی حالمه دوتا چش که منتظر نیس، که بدون خواهشه دیگه آرزویی نیس بخواد برآورده بشه نه ساله با شمع بیس سالگی خاموش شدم گوشه‌ی یه تخت پیرم که فراموش شدم من یه شاعرم با یه دفتر شعر بی‌صاحاب با یه آرامش ساختگیِ بعدِ قرصِ خواب... منو دل‌خوش نکنین واسه پیدا کردنم گوشه‌ی یک شهر شلوغ مث گوش دادن به حرفای بزرگا به دروغ، منو دل‌خوش نکنین پای حرفام نشینین، غریب‌نوازی نکنین نقش هیشکی رو توو‌ زندگیم بازی نکنین تنها موندن آدما رو تکه‌تکه می‌کنه جز همین شیر حیاطمون که چکّه می‌کنه↓ هیشکی پا به پام به جای خواهرم گریه نکرد واسه دردِ بی قرارِ مادرم گریه نکرد گوش دادن به حرفا مثل طوطی اما نشنیدن مث نقالای چارساله بدونِ فهمیدن، منو از بر نکنین مث یه شماره‌ی تماس آشنای دور مث شعرای سه نمره‌ایِ امتحان به زور، منو از بر نکنین آره یه حسرته که همه حواستون باشم یا یه آویزِ همیشه رو لباستون باشم کاشکی مثلِ بی‌بی از ترسِ حواس پرتتون منو سنجاق کنین گوشه‌ی پیراهنتون، منو یادتون نره کاش مث بوسه‌ی روز اول بهارتون مث لبخندِ توو عکسای سه در چاهارتون، منو یادتون نره @seshanbee
شیر آبمون خراب شده بود و سخت وا بسته می‌شد. دستم باید انققققدر دورش می‌گشت تا یه نظری می‌کرد. همون دفعات اول لِمِش دستم اومد و دورش می‌گشتم تا بلخره... . . . شیر آب درست شده ولی هنوزم دستم دور سرش می‌گرده... دستم عادت کرده به همون خرابیش... شیر رو که می‌خوام باز کنم بازم همون تلاش‌ها رو به‌ هوای خرابیش دارم... سه روز, برای وابسته شدنِ دستم و دورت بگردم‌ها کم نیست! وقتی دوست داشته باشی, سعی می‌کنی قِلِق خرابیا دستت بیاد و حتی آبادم که میشن, تا به خودت میای, می‌بینی انگاری خرابیِ رو همه‌جوره پذیرفتی و ای کآبِ زندگانی من در دهان توست! با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی...
کاش یه دستمال لطیف باشم توو جیب پیرهنت وقتی سردرد داری، بگردم هی دور سرت منو مرهمت بدون و از سرت باز نکن!
28.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. . رفت و همیشه هست با همه فرق داره تنها عزیز منه توو گلدونای اتاق همون گلی میشه که روی میز منه ❤️🕊