🚨با حرف نمیشه، عمل میخواد!
حاج حسین یکتا: وقتی جنگ شروع شده بود همه میدونستن جنگ شروع شده ولی همه جبهه نرفتن؛ فرودگاه مهرآباد تهران بمب بارون شد، مرکز نشینها فهمیدن جنگ شده اما همه جبهه نرفتن. اگه حتی تعداد کمی جبهه میرفتن، جنگ هشت سال طول نمیکشید!
امروزم جنگ شروع شده؛
الان هم آقا فرمودند جنگ فرهنگی، جنگ نرم شروع شده. من چیکار کنم که خیلیها نمیبینن؟! موقع جنگ هم خیلی از پدر و مادرا به بچههاشون میگفتن چرا تو بری؟ تو درس داری، تو زن و بچه داری، تو حالا کنکورتو ندادی، خیلیها دارن میرن، ببین چقدر صف اعزام شلوغه؟!
موقع جنگ هم همین صحبتا بود؛ اما یه عده فهمیدن که باید برن. امروز با شعار جنگ نرم که نمیشه جنگ کرد. شعار دهنده هم موقع جنگ زیاد بود. توی نماز جمعهها هم خیلیها داد میزدن جنگ جنگ تا پیروزی، اما کیا جنگیدن؟
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_مهیار_مهرام #از_جهالت_
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_شهید_مهیار_مهرام
#از_جهالت_تا_شهادت
✫⇠قسمت: 2⃣
✍از ترک اعتیاد تا جبهه
🌟در این فاصله جنگ شروع شده بود. من هم راهی مریوان شدم و همراه با حاج احمد متوسلیان و در واحد مهندسی سپاه، مشغول فعالیت بودم.
🌟ارتباط ما با یکدیگر کمتر شده بود. او موضع گیری های سیاسی ضد نظام داشت و از منافقین حمایت می کرد. اما با این حال، وقتی به مرخصی آمده بودم، به دیدن مهیار رفتم.
🌟خانم او ایران را ترک کرده و به انگلیس رفته بود. پدر مهیار با من صحبت کرد و گفت: پسرم به خاطر مدرک مهندسی در رشته ی هوافضا ، قصد استخدام در یگان بالگرد صدا و سیما را داشت، اما به خاطر موضوع اعتیاد، نمی تواند استخدام شود. پدر مهیار با ناراحتی از من خواست کاری برای مهیار انجام دهم.
🌟با مهیار صحبت کردم. گفتم: من می خوام برم جبهه، می یای با هم بریم؟ او هم که توی حال خودش نبود گفت : باشه .
🌟خانواده ی مهیار از او قطع امید کرده بودند، با این خبر خوشحال شدند. انگار می خواستند یک جوری از دست او راحت شوند!
🌟فردا صبح، قبل از اذان آمدم منزل آن ها، یک ساعت طول کشید تا مهیار از دستشویی بیرون بیاید!
🌟حسابی خودش را ساخت! پدرش یک شیشه آب سیاه به من داد و گفت: این شیره ی سوخته ی تریاک است. هر روز سه بار به او بده تا ترک کند.
🌟بعد مکثی کرد و گفت: البته این دفعه ی چهاردهم است که قصد ترک کردن دارد! ایشان قرص های والیوم نیز به من داد و گفت : در شراط خیلی سخت این قرص ها را به او بده.!!
#ادامه_دارد...
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا #صلوات
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
.
خدایا کاش...
آخر دیکتہ پرغلط زندگۍ ام
بنویسی:
با ارفاق، #شهـادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_شهید_مهیار_مهرام #از_جهالت_
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷
✫⇠ #خاطرات_شهید_مهیار_مهرام
#از_جهالت_تا_شهادت
✫⇠قسمت: 3⃣
✍ترس آبرو
🌟وقتی راه افتادیم، با خودم گفتم عجب اشتباهی کردم. حالا آبروی خودم را هم می برم .
🌟بعد گفتم : مهیار، تو اگر شده الکی دولا راست شوی، باید بغل من بایستی و نماز بخوانی، وگرنه برمی گردیم.
🌟شب رسیدیم به یکی از مقرها. من مشغول نماز شدم. مهیار هم که حسابی خمار بود؛ زیر چشمی من را نگاه می کرد.
🌟بعد از نماز برگشت و گفت : ببین، نمازت غلط بود. تو یه بار دولا شدی، اما دو بار سرت رو زمین گذاشتی!
🌟با تعجب نگاهش کردم. یعنی این پسر رکوع و سجود و اعمال نماز را هم بلد نیست!؟
🌟فردا رفتیم یکی از مقرهای سپاه مریوان، به دوستم گفتم: این آقا که همراهم آمده مریضه، اگه حالش بد شد یه دونه از این قرص ها بهش بده.
🌟آن روز وقتی من نماز می خواندم، مهیار هم کنار من ایستاد. او هیچ چیزی از نماز بلد نبود. به من می گفت: توی نماز چی می گی؟ بین دو نماز چه دعایی می خونی؟
🌟روز بعد بردمش یه مقر دیگه و همین طور تا هفت روز او را جا به جا کردم تا کسی به مشکل او پی نبرد...
#ادامه_دارد...
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
زدن نداره دختری که رمق نداره.mp3
22.92M
زدن نداره دختری که رمق نداره...😭💔
🎤 #شهید_حسین_معزغلامے
#التماس_دعای_فرج😔
#یارقیه_س...✋😭
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷 ✫⇠ #خاطرات_شهید_مهیار_مهرام #از_جهالت_تا_
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷
✫⇠ #خاطرات_شهید_مهیار_مهرام
#از_جهالت_تا_شهادت
✫⇠قسمت: 4⃣
✍رو به بهبودی
🌟روز هفتم حال و روز مهیار بهتر شد. گفت: من دیگه ترک کردم، دیگه خماری ندارم.
🌟پدرش به من گفته بود: وقتی مهیار ترک کنه ، به خوراک می افته و باید حسابی غذا بخوره.
من هم چند کارتن تن ماهی با روغن زیتون برای مهیار گرفتم. او حسابی غذا می خورد.
🌟مهیار را به یکی از مقرهای کوهستانی بردم. آنجا بالای ارتفاع بود و چند متر برف نشسته و شرایط بسیار سختی داشت.
🌟آن ایام اوایل زمستان سال 1360بود. مهیار در آن مقر کوهستانی در کنار چند بسیجی و مجاهد عراقی در واحد مخابرات مشغول شد .
🌟هوش و استعداد خاصی داشت .رمزهای بیسیم را سریع حفظ می کرد. شب اول از سرما ترسیده بود. اما رفته رفته به آنجا عادت کرد.
🌟مدتی بعد به سراغ او رفتم. با بسیجی ها حسابی جور شده بود. با برخی از آنها صحبت می کرد و مسائل و مشکلات دینی خودش را می پرسید.
🌟به نماز خواندن او نگاه کردم. انگار یک عمری نماز خوان بوده! مانند بقیه ی بسیجی ها شده بود...
#ادامه_دارد...
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🏴🌹🏴
💠به رسم هر روز صبح
💠با سلام بر ارباب بی کفن
💠روز مون رو شروع کنیم
▪️اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً مابَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِكُمْ،
▪️ #اَلسَّلامُ_عَلَى_الْحُسَیْنِ
▫️ #وَعَلى_عَلِیِّ_بْنِ_الْحُسَیْنِ
▪️ #وَعَلى_اَوْلادِ_الْحُسَیْنِ
▫️ #وَعَلى_اَصْحابِ_الْحُسَیْنِ
🔷التماس دعا .....
🔸سلام...
#صبحتون_امام_حسینی ع
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌹 زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها
🌹 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ،عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَ مَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ،وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴خوابيدم خوابت رو ديدم بابا
🎥مداحی محمود کریمی شب شهادت حضرت رقیه (س) - صفر 98
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
کانال روضه صوتی22.mp3
2.86M
#یاسیدتیرقیه
️من را ببخش اگر که....
لکنت زبان گرفتم😭😭
آخر شکسته دستی
دندان شیری ام را😭😭
⠀
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
خیلی زینبی بود و نسبت به عمه ی سادات حساسیت خاصی داشت،🍃
همیشه می گفت : تا زمانی که به من احتیاج داشته باشند ،
تو سوریه می مونم و از ناموس امام حسین (علیه السلام) پاسداری می کنم.✌️
یادم هست که می گفت با چند نفر از دوستانم با هم نشسته بودیم
و در مورد سوریه صحبت می کردیم٬
اگر سوریه سقوط کرد چیکار کنیم
هر کدام از دوستان یه چیزی میگفت.
یکی گفت میرم لبنان یکی عراق ، اون یکی ...🙁
هرکس یه جایی گفت٬ اما وقتی نوبت به مهدی رسید.
لبخند همیشگی خودش زد گفت:«
من ميرم حرم بی بی زینب دم در حرم میمونم
تا آخرین قطره خونم از حرم خانم پاسداری می کنم.😭💔
اونجا بود که رفقاش به اذعان خودشون به تفکر #مهدی حسادت کردند ...😔
#شهید_آقا_مهدی_حسینی
#به_روایت_همرزم_شهید
#سالروز_شهادت🕊🕊
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
15.8K
ذکر الهی به رقیه شهید حسین معزغلامی💔
التماس دعا از تمام اعضای کانال و همچنین شهید معز غلامی انشاءلله امشب از دستای سهسالهی ارباب❤️ کربلامونو بگیریم چون از قدیم گفتن
گر دخترکی پیش پدر ناز کند...
گرهی کرببلای همه را باز کند...
یا رقیه نگاهی..💔