eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
152 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
دینــــدار آن اســت ڪــہ در ڪشاڪــش بلا دینـدار بماند وگرنہ در راحت فراغت و صلح چـــہ بســیارند اهــل دیـن ... «سید مرتضے آوینی» https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔰داستان صلوات 🔸بچه‌ها با صدای بلند صلوات می‌فرستادند و او می‌گفت: «نشد این صلوات به درد خودتون می‌خوره» 🔸نفرات جلوتر که اصل حرف‌های او را می‌شنیدند و می‌خندیدند، چون او می‌گفت:« برای سماورای خودتون و خانواده هاتون به قوری چایی دم کنید» 🔸بچه‌های ردیفهای آخر فکر می‌کردند که او برای سلامتی آنها صلوات می‌گیرد و او هم پشت سر هم می‌گفت: « نشد مگه روزه هستید»و بچه‌ها بلندتر صلوات می‌فرستادند. 🔸بعد ازکلی صلوات فرستادن تازه به همه گفت که چه چیزی می‌گفته و آنها چه چیزی می‌شنیدند و بعد همه با یک صلوات به استقبال خنده رفتند. https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💞 #بسیجی نام من سربازکوی عترت است دوره آموزشی ام هیئت است پادگانم چادری شد وصله دار سردرش عکس علی(ع) باذولفقار ارتش حیدرمحل خدمتم بهرجانبازی پی هرفرصتم نقش سردوشی من یافاطمه(س) است قمقمه ام پرزآب علقمه است افسرمافوقم عباس علی(ع) گرچه شدفرمانده ام غایب ولی دلخوشم برنائبش #سیدعلی «رزمنده بسیجی سیدعلی» https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃﴾•°﷽°•﴿🍃 . ♡عَلاجِ دَرد ِ مرٰا عآشقـٰان☝فقَط داننـد...❤ بھ #ڪَربَلاٰ🍃 بِرسَمْ بَرنَگردمْ اِن شٰاءالله..♡ https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌸 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی : ✅ روایت داریم؛ هرکس بعد از نماز واجب یک دعای مستجاب دارد! وقتی خـدا به شمـا میگوید بعداز نمـاز دستت را بلنـد کـن و یـک حاجت بخـواه، چـرا انجـام نمیدهی؟ #به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
پس از نشر خبر بازگشت پیکر دو شهید مدافع حرم پس از چندسال؛ شهید حاج محمد بلباسی از شهدای خانطومان در صفحه اینستاگرامی اش نوشت: 🍃ما جاي بذر، سرو به زمين داده ايم تا زودتر پاجوش بزند با بذر اميد كار پيش نمی رود.. گرد كردن اعداد را همه بلدن براي رُند كردن اعداد، به نزديكترين عدد صحيح متصلش می كنند، از رفتنت دو سال و خرده ای گذشته، به آمدنت چقدر مانده؟! به كدام سمت، سالهای فراق تو را گرد كنيم؟ به همان ساعتی كه رفتی و زمان برايم متوقف شد يا به همان لحظه ی موعود ظهور كه قرار است برگردی...؟ كدام نزديكتر است..؟ كاش همراه خود آقا سر از مزار گمنامت دربياورم همان بيابان كه صدای نسيمش به گوشم می رسد شايد گلی بر مزارت روييده.. همان بيابان حوالی خانطومان...🍃
امروز سالروز میلاد توست و من باز ڪبوتر عشقم را در آسـمان خیـال تـو پـرواز مےدهـم سالهاست ڪبوترم جلد مهربانیت شده است ... #شهیــد_عـلی_هاشــمی 🌿 #سالروز_ولادت | ۱۰ شهریور https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فصل اول زندگی نامه و خاطرات به روایت خانم همسر معزز شهید با ما همراه باشید. https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#قسمت_دوم نصف حواسم به اتاق پیش مهمان هابودونصف دیگرش به تست جزوه هایم، 👫عمه آمنه وشوهرعمه به خانه
توقعش رانداشتم،مخصوصادر چنین موقعیتی که همه میدانستندتاچندماه دیگرکنکور دارم وچقدراین موضوع برایم مهم است. جالب بودخودحمیدنیامده بود. 👫فقط پدرومادرش آمده بودند. 👱♀هول شده بودم،نمیدانستم بایدچکارکنم،هموزازشوک شنیدن این خبربیرون نیامده بودم که 👨پدرم وارداتاقم شدوبی مقدمه پرسید:👱♀فرزانه جان توقصدازدواج داری؟ 👱♀باخجالت سرم راپایین انداختم وباتته پته گفتم:نه کی گفته؟بابامن کنکوردارم،اصلابه ازدواج فکرنمیکنم،شماکه خودتون بهترمیدونین. باباکه رفت،پشت بندش مادرم داخل اتاق امدوگفت: دخترم،آبجی آمنه ازماجواب میخواد،خودت که میدونی از چندسال پیش این بحث مطرح شده،نظرت چیه؟بهشون چی بگیم؟ 👱♀جوابم همان بود،به مادرم گفتم:طوری که عمه ناراحت نشه بهش بگین میخواددرس بخونه. عمه یازده سال ازپدرم بزرگ تربود،قدیم ترهاخانه پدری مادرم باخانه آن هادریک محله بود،عمه واسطه ازدواج پدرو مادرم شده بود،برای همین مادرم همیشه عمه را آبجی صدامیکرد.رابطشان شبیه زن داداش وخواهرشوهرنبود، بیشترباهم دوست بودندوخیلی بااحترام باهم رفتارمیکردند. https://eitaa.com/setaregan_velayat313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 💠 نماز شب خوان ناشی 🔸نماز شب از مستحباتی بود که خیلی به آن اهمیت می دادیم اما با بعضی ها ، شب ها مشکل داشتیم و روزها، کل کل 🗣 🔹در روزهای سخت آموزش آبی🏊 بودیم و ☃❄️بی سابقه هوا طاقت مان را کم کرده بود . به ما شش نفر یک 🎪 داده بودند که باید بدون هیچ شب را به صبح می رسانیدم. 🔸ولی او دست بردار نبود. نیمه شب 🌑در تاریکی چادر بلند می شد و چند دست و پا را له می کرد تا به آبی 💦که از قبل در گوشه‌ای گذاشته بود، برسد. 🔹تازه این اول کار بود، وقتی ✨ می گرفت با تمام دقتی که داشت همه را می کرد و به اصطلاح وضو را به جماعت مي گرفت. 🔸به او می گفتیم بیا و بزرگی کن و قید نماز شب را بزن. این که نمی شود هر شب چند برای نماز مستحبی شما بدهیم. او هم کوتاه نمی آمد و می رفت و از فواید شب می گفت. 🔹تا اینجای کار، خیلی تحملش سخت نبود و می شد با او کنار آمد، ولی فاجعه از زمانی شروع شد که گردان در سخنرانیش گفت که هر نمازی با کردن، هفتاد0⃣7⃣ برابر ثوابش بیشتر است. 🔸به کارهای قبلی اش زدن هم اضافه شده بود. سر را از لای چادر🎪 بیرون می برد و مسواک می کرد. عمق فاجعه را زمانی متوجه شدیم که برای می خواستیم پوتین ها را با کف های پر از به پا کنیم.😖😵 آه از نهاد ما درآمده بود. 🔹آن روز، هر کس که حال ما را می دید می گفت چرا اول صبح، این پنج 🏃🏃🏃🏃🏃نفر یک نفر🚶 کرده اند.😂😂 غلامرضا رضایی 😁 🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313