پنجشنبه ڪه مے آید
باز دلتنگ #شهیدان مےشوم
بی قرارِ یـاد #یاران مےشوم
یاد #جانبازان میدان جنون
آشنایان غبارو خاڪ و #خون
یادآنانےڪه #مجنون بودهاند
#شهدا_را_یاد_کنید_باذکرصلوات
🌹| https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
پیاده روی قدمگاه امام رضا(ع) واقع در ۱۴کیلومتری بهبهان به نیابت از #شهید_یونس_پورجلو #شهید_حادثه_ت
خوشا به سعادتت التماس دعا ما راهم دعا کن مشکلم حل بشه
امشب به عشاق حسین، زهرا دهد مزد عزا
یک عده رادرمان دهد، یک عده بخشش در جزا
یک عده رامشهد بَرد، یک عده را دیدارحج
باشد که مزد ما شود تعجیل در امر #فرج🙌
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
12_Moghadam.Haftegi.950910.1_(www.rasekhoon.net).mp3
3.15M
خدحافظ سیاهی غم
خداحافظ مشکی ماتم
خداحافظ شایدحسرتت به دل بمونه
وداع باماه محرم وصفر😔
سلام علیکم
ان شاءالله از #امشب ، با رمان عاشقانه/مذهبی #درحوالےعطریاس در خدمت دوستان هستیم.
#التماس_دعا🌷
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃💜🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس💜🌸
#قسمت_اول
خدارو شکر کلاس تموم شد....
واقعا دیگه حوصله ام سر رفته بود،سریع وسایلامو جمع کردم اومدم بیرون پله ها رو تند تند دویدم و رسیدم به محوطه، نفس مو با خیال راحت دادم بیرون، سمت سمیرا که رونیمکت پشت به من بود راه افتادم،
آروم دستامو رو چشماش گذاشتم، سریع دستشو رو دستام گذاشت
-خودِ نامردتی!😕
با خنده دستامو از روی چشماش برداشتم و کنارش رو نیمکت نشستم
-حالا چرا نامرد؟!😄
در حالی که گوشیش رو تو کیفش می انداخت گفت:
_نیم ساعته منو اینجا کاشتی اونوقت میگی چرا نامرد😐
-خب عزیزم چکار کنم استاد مگه میذاشت بیام بیرون هی گیر داده بود جلسه ی آخر و چه میدونم سوال و ...😅
پرید وسط حرفم
-باشه باشه قبول، حالا پاشو بریم تا دیر نشده🙁
بلند شدیم راه افتادیم ..
هنوز چند قدم برنداشته بودیم که گفت: _نظرم عوض شد😆
چادرمو یه کم جمع کردم و گفتم:
_راجبه چی؟😟
-پسر خاله ی نردبونم!😜
زدم زیر خنده که گفت:
_در مورد کادو برای بابام دیگه😃
در حالی که میخندیدم گفتم:
_خیلی دیوونه ای سمیرا ..من نمیدونم اون پسرخاله ی بنده خدات آخه چه گناهی کرده اومده خاستگاری تو
روشو برگردوند و گفت:
_اییشش، ولش کن اونو ..فعلا تولد بابا رو بچسپ😇
سری تکون دادمو گفتم:
_والا چه میدونم به نظرم همون پیراهنی که اون روز دیدیم خوب بود همونو بگیریم
-آخه میدونی میترسم زیاد تو چشم نیاد .. مثلا قراره چشم فامیل رو دربیارما
لبخندی زدم و گفتم:
_امان از دست تو دختر!😊
#ادامہ_دارد....
🍃🌸🍃🌸🍃
💌نویسنده: بانو گل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده حرام
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃