#ارسالے
#پدربزگوارشهیدِ_مدافع_سعیدبیاضےزاده🌸🍃
سلام خدمت شما بزرگواران
سلام به شما که #پیروخط ولایت فقیه هستیدسلام به شما که از #منتظران امام زمان (عج) هستید سلام به شما که #راه شهدا را ادامه می دهید
در دی ماه سال ۱۳۶۵ خدا به بنده حقیر سعادتی داد که در کنار #رزمندگان عزیزمان در کربلای چهار انجام وظیفه کنم و نام مرا در لیست رزمندگان بنویسند ؛آن شب شبی به یاد ماندنی است آن شب هر کدام از #رزمندگان که لیاقت نصیبشان شد به #شهادت رسیدند آن شب جوانانی با خدا و با عشق به رسیدن به #کربلا خود را به آب زدند و تیر و ترکش سینه آنها را می شکافت؛آن شب هر قایقی که از راه می رسید گل های پرپری را با خود می آورد که هیجده یا نوزده ساله بودند.
وقتی آنها را به #پشت خط انتقال می دادند با خود می گفتیم آه از دل #مادرانشان وقتی عده ای از دوستان یا #اسیر دشمن شدند یا شهید شدند و بدن مطهرشان در خاک #دشمن ماند همه ی بچه ها شرمنده بودند که چرا ما باز می گردیم
و امروز فقط کمی استخوان به پدر ومادرشان تحویل می دهند.
خیلی از پدرها از دوری فرزندشان دق کردند و مردند و مادرانی از چشم انتظاری چشمشان نابینا شد و امروز شاهد بی حرمتی و جسارت بعضی از کسانی که نه فهمیدند داغ جوان چگونه کمر پدران را شکست و چه خونهایی برای این امنیت داده شده نفهمیدند پدر و مادرانی پیر شدند تا فرزندشان شد دانشمند هسته ای و دانشمندان جانشان را برای هسته ای دادند نفهمیدند چه کودکانی حسرت دیدن بابا و از بی پدری دق کردند و حالا مال مملکت را غارت می کنند و با کارهایشان گلوی مردم را می فشارند و دل #خانواده های شهدا را به دردمی آورند.
آیا میدانند این #پست و #مقام ها به چه قیمتی بدست آمده خدایا #رهبر عزیزمارا در پناه امام زمان (عج) حفظ بفرما و ما در رکابش به #شهادت برسان و کسانی که به رهبری وملت بزرگ ایران ظلم می کنند ظلمشان را به خودشان برگردان انشاءالله.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#شهید_حسن_باقری
سردار سرلشکر پاسدار #شهيدحسن_باقري در 25 اسفند 1334 مصادف با سالروز ميلاد #امام_حسين(ع) در تهران بدنيا آمد. وي پس از گذراندن دوران دبستان در دبيرستان «مروي» ادامه تحصيل داد و با اخذ ديپلم در سال 54 در دانشگاه اروميه در رشته دامپروري پذيرفته شد اما پس از چندي به دليل فعاليت هاي مذهبي و مبارزاتي از #دانشگاه اخراج شده و در سال 56 به خدمت #سربازي اعزام مي شود.
وي كه با #پيروزي انقلاب اسلامي وارد فعاليت هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي از جمله خبرنگاري مي شود در سال 59 با شروع #جنگ تحميلي راهي جبهه هاي جنوب شده و در بدو ورود به اهواز «واحد اطلاعات عمليات رزمي» را براي دستيابي دقيق از موقعيت دشمن راه اندازي مي كند كه اين آغازي براي راه اندازي اين واحد در ستاد عمليات جنوب مي شود.
از جمله #مسئولیت های شهید در طول دفاع مقدس می توان به #فرماندهي محور جنوب، فرماندهي #محوردارخوين درعمليات ثامنالائمه(ع)، #معاونت فرماندهي عمليات طريقالقدس، فرماندهي #قرارگاه نصر در عمليات فتحالمبين، #بيتالمقدس، #رمضان و #جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه اشاره کرد.
در #نهم_بهمن ماه 1361 در طليعه ايام مبارك دهه فجر در حالي كه تعدادي از همرزمان و همسنگرانش به ديدار #حضرت_امام_خميني(ره) شتافته بودند، او براي شناسايي و آمادهسازي عمليات والفجر مقدماتي به همراه تعدادي از برادران #سپاه در خطوط مقدم چنانه (منطقه فكه) در سنگر ديدهباني مورد هدف گلوله خمپاره #دشمن بعثي قرار گرفت و همراه همسنگرانش شهيدان #مجيدبقايي، #وزوائي و ... به لقاءالله شتافت. #آخرين كلامي كه از اين شهيد بزرگوار شنيده شد پس از ذكر شهادتين، #نام مبارك امام شهيدان، #حسين(ع) بود. #شهيدباقري در همه مدت حضورش در جبهههاي #جنگ تنها يكبار، آن هم به مدت پنج روز براي ازدواج، از جنگ جدا شد و به جهت عشق به حضرت امام زمان(عج) نام #نرگس را براي تنها فرزندش برگزيد.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔰همیشه وقتی میومد خونه🏘 دستش خالی نبود❌ یعنی این موضوع رو #گل_فروشی جلو بلوک، سوپرمارکت نزدیک خونه هم میدونستند😅
🔰من در جریان وضعیت مالیش💰 بودم اینقدری #حقوق نمیگرفت که بخواد اینجوری خرید بکنه، اما انگار #نمیتونست جلوی خودش و تو این موارد بگیره.
🔰یادش بخیر. باهم رفته بودیم گمرک خرید لوازم #نظامی، بعد از کلی بالا پایین کردن تو بازار که کار همیشگی آقا #روحالله بود، بالاخره خرید کردیم🛍 و آماده برگشتن شدیم.
🔰رو موتور🏍 نشستیم، از این خوشحال بودیم که چقدر وسایل #خوبی پیدا کردیم و خریدیم😃 تو همین لحظه #روحالله گفت: نگاه کن رفتیم کلی گشتیم و خرید کردیم⚡️اما یه روزی همه این وسایل و میذاریم و #میریم
🔰میخواستم #اذیتش کنم، گفتم: خوب پس اصلا چرا خریدی⁉️ گفت: این لوازم ابزار و میخریم که بتونیم راحت جلو #دشمن کارمون رو انجام بدیم و چیزی کم نداشته باشیم📛 تو اکثر شرایط، با #برنامه_ریزی خاص حواسش به همه چی بود✓هم #خانواده، ✓هم کار، ✓هم #دشمنِ اسلام....
خاطره: برادرخانم شهید
#شهید_روح_الله_قربانی
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#همسر_شهید: آقاهادی وصیتی که به من کردند این بود↯↯ 📜فاطمه عزیزم! #احترام به پدرو مادر را فراموش نکن
#خاطرات_شهدا 🌷
💠زود برمی گردم
🔰وقتی داشتند می رفتند نگاهشان، #نگاه_آخر بود؛ می خواستند یک حرفی بزنند ⚡️ولی #پشیمان می شدند و نمی گفتند، نمی دانم چه حرفی بود😔
🔰ساعت ۶ بعدازظهر🕧 #پانزدهم مهرماه بود نزدیکی های اذان مغرب🌒 سعی می کردند با #حرفهایشان مرا از نگرانی در بیاورند، گفتند: یکی دو ماه می روم مأموریت و #برمیگردم.
🔰در این چند روز #سه_بار تلفنی☎️ باهم صحبت کردیم در همین حد که از سلامتی همدیگر خبر بگیریم و صدای هم را بشنویم. #بارآخر زدم زیر گریه😭 و گفتم: شما را به خدا مواظب خودتان باشید و زود #برگرد من دوستت دارم💞 آقاهادی هم گفتند: «من هم #دوستت_دارم فاطمه جان! چشم زود بر می گردم خداحافظ👋»
🔰فرماندشون وقتی برای سر زدن به منزل ما آمد🏘 گفتند: « آقا هادی شما خیلی #شجاع بودند، سعی می کردند توی خط مقدم باشند، می خواستیم سنگر را با برگ درخت زیتون🌳 استتار کنیم تا از تیررس #دشمن به دور باشیم
🔰داوطلب می خواستیم #آقاهادی پیش قدم شدند، مشغول استتار بودند که تیر خورد💥 به دست و #قلبشان، شاخه درخت زیتون از دستشان افتاد و #شهید_شد. بیست و هشتم📆 مهر شهید شدند🌷 پیکرشان یکم آبان ماه روز #تاسوعای امام حسین (ع) از مصلای شهر چهاردانگه به سمت امامزاده عباس(ع)🕌 تشییع شد وقتی دیدمشان #جسمشان سالم بود و صورتشان نورانی✨
#شهید_هادی_شجاع(وهب زمان)
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
گفتم کلید قفل شهادت #شکسته است یا انـدر این زمانه، در بـاغ بسته است خندید وگفت... ساده نباش ای #قفس
4⃣2⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠طاقت رفتنش رو نداشتم
🌷عباس ۲ سال بود که وارد #سپاه شده بود. مدتی به عنوان #تیرانداز نمونه انتخاب شده بود. وقتی اعتراض مرا از خطرناک بودن کارش می شنید می گفت #مادرجان غصه مرا نخور، من به عشق کسی می روم که اگر تیر بخورم می دانم #خودش برای بردن من خواهد آمد.
🌷به من می گفت مادر اگر روزی نبودم ۱۳ روز #روزه_قضا برای من بگیر. خمس مالش را پرداخت کرده بود. قبل از اعزام به #سوریه خیلی روی خودش کار کرد و برای عروج و آسمانی شدن کاملا آماده شده بود.
🌷عباس سخنی از سوریه با من نزد و تنها گفت برای یک #ماموریت ۴۵ روزه خواهد رفت. من طاقت دوری از او را نداشتم برای همین زمانی که ساکش را می بست بیرون رفتم تا خداحافظی کردن و #رفتنش را نبینم.
🌷آن شب چند بار تماس گرفت وقتی متوجه حال #خراب من شد از مسئولان مربوطه اجازه گرفت و به منزل آمد او به من گفت #مادر هر زمان که جنگی رخ دهد و من در آن حاضر شوم #شهید خواهم شد چون آن را از امام حسین(ع) خواسته ام.
🌷پس بعد از شهادت من گریه نکن و هر زمان که به یاد من افتادی و دلتنگ شدی به یاد #علی_اکبر امام حسین(ع) گریه کن. می گفت کسانی که برای دفاع از حریم اهل بیت به سوریه می روند در حقیقت می روند تا #دشمن به کشور ما نیاید چرا که هدف اصلی دشمنان #ایران است از این رو ما با حضور در سوریه دشمن را در پشت مرزهای سوریه نگه داشته ایم تا #امنیت در کشور ما همچنان ادامه یابد.
#شهید_عباس_آسمیه🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#دل_بده ♥️ خدا نڪند ڪه حرف زدن و نگاه ڪردن به نامحرم برایتان عادی شود ! پناه میبرم به خدا از روزی
#خاطرات_شهدا 🌷
💠از زنان نفرین شده تاریخ نشدم
👌سخت بود #ندیدنش حتی برای لحظه ای😔 اما دوست نداشتم از #زنان_نفرین_شده تاریخ باشم❌ چراکه اگر در زمان امام حسین(ع)، زنان مردان خود را به #یاری_امام می فرستادند بی شک چنین اتفاقی هولناک رخ نمی داد.
🔰حال من از #خود و زندگی ام گذشتم تا اسلام را در حد وسع خودیاری کرده باشم✅ #عشق_واقعی آن است چیزی را بپسندی که محبوبت را راضی می کند و من می دانستم #حمید عاشق شهادت🕊🌷 است.
🔰اگر بارها به عقب برگردم بازهم این #مسیر را انتخاب خواهم کرد👌 و به همسرم💞 اجازه رفتن خواهم داد.
🔻از اشعار #شهید_سیاهکالی که در آخر وصیت نامه📜 نوشته است و آن بیانگر همه حرف و دلیل رفتن بود:↯↯
🔸همیشه یادتان💭 را من
به هنگام نظربازی
🔹ز رخسار #علی جویم
و این است اوج طنازی☺️
🔸همیشه با لبت آرام #میخندم
و با چشمان تو😍 مستم
🔹قسم خوردم به #جان_تو
که پای #رهبرم هستم✌️
🔸همیشه خار بودم من
به چشم #دشمن ناپاک
🔹خدا را شکر در #راهت
به خون❣ افتاده ام بر خاک
🔰باشد که همچون این شهید🌷 دانشجوی قزوینی ادامه دهنده #راه_شهدا و اهل بیت بوده و در این راه شهید شویم🕊 وگرنه خواهیم مرد😔
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
https://eitaa.com/setaregan_velayat313