eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
148 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
خواب #ڪربلا را دیده بود حضرت از #ضریح مبارڪ بیرون آمد و خطاب به او فرمودند: توهم مال این #دنیا نیستی خودت راصاف ڪن، اعمالت راصاف ڪن بیا پیش ما... #شهید_مدافع_حرم #شهید_علے_امرایی🌷 هدیہ به روح مطهرش صلواتـــــ . https://eitaa.com/setaregan_velayat313
تو همین #عکسا این عکسای رنگی وسیاه و سفید هنوزم #غوغای چشمای تو رو میشه دید چشمایی که این #دنیا رو دید و #دل برید... #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #شهید_مرتضی_عبداللهی🌷 #شبتون_شهدایی🌙 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم! 🌺🍃اولین کوچه به نام شهید همت؛ "محمدابراهیم باصدایی آرام و لحنی دلنشین..." نامم را صدا زد! گفت:توصیه ام بود!چه کردی؟ جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌺🍃دومین کوچه شهیدعبدالحسین برونسی؛ "پرچم سبز یازهرا سلام الله علیها برسر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همینجا بود.... عبدالحسین آمد!صدایم کرد! گفت:سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت حدود خدا...چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم.... 🌺🍃به سومین کوچه رسیدم!شهید محمدحسین علم الهدی.... به صدایی ملایم اما محکم مرا خواند! گفت: قران و نهج البلاغه در کجای زندگی ات قرار دادی؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! باچشمانی که گوشه اش نمناک شد!سر به گریبان ؛گذشتم ... 🌺🍃به چهارمین کوچه!شهید عبدالحمید دیالمه... اقا حمید برخلاف ظاهر جدی لش در تصاویر و عکس ها!بسیار مهربان و ارام دستم را گرفت؛ گفت:چقدر مطالعه کردی؟برای بصیرت خود چه کردی؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌺🍃به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران.... صدای نجوا و مناجات شهید می امد... صدای اشک وناله در درگاه پروردگار... از حال معنوی ام😞.... گذشتم... 🌺🍃ششمین کوپه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت...مشغول تدریس بود! مبارزه با هوای نفس نگهبانی ... کم اوردم.... گذشتم.... 🌺🍃هفتمین کوچه انگار کانال بود!بله!شهید ابراهیم هادی.... انگار مرکز کنترل دلها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دلهای دختران و پسرانی بود که در خطر و لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم..... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌺🍃هشتمین کوچه شهید رضا عادلی مثل همیشه لبخند روی لبش بود،همهی شهدای جنگ برای او الگو بودن پس همه چی داشت: اخلاص،ایثار،بصیرت،تقوا،مناجات شبانه،مبارزه با هوای نفس،ولایت مداری.... بالبخند از من پرسید:برای پشتیبانی از دلایت فقیه چه کاری انجام دادی؟ ولی...از روی او هم شرمنده گذشتم... 🌺🍃نهمین کوچه؛رسیدم به شهیدمحمودوند... انگار شهید پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را تفحص میکردند! شهید محمودوند پروندشان را به شهید پازوکی میسپرد! ارسال نزد ❤️ پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم شهدای گمنام وساطط میکردند برایشان... اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا فاصله زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... 💢از کوچه پس کوچه های دنیا!بی شهدا نتوان گذشت....🚫 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💢چگونه صدقه دهیم؟ ✅امام صادق(ع): جلوی مردم، صدقه نده تا تو را ستایش کنند. زیرا اگر چنین کنی، پاداش خود را فقط در گرفته ای نه در آخرت. بلکه طوری پنهانی، با راستت صدقه بده، که حتی دست هم خبردار نشود. زیرا آن کسی که به خاطر او پنهانی صدقه می دهی، تو را آشکارا خواهد داد. 📚بحارالانوار ج۷۸ ص ۲۸۴
💔هرشهیدی را ڪه دوستش داری #ڪوچه_دلـت را به نامش ڪن 👌یقین بدان در ڪوچه پس ڪوچه های پر پیـچ و خم #دنیـا #تنهـایـت نمےگذارد... #اللهم_الرزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک #صبحتون_شهدایی https://eitaa.com/setaregan_velayat313
تو همین #عکسا این عکسای رنگی وسیاه و سفید هنوزم #غوغای چشمای تو رو میشه دید چشمایی که این #دنیا رو دید و #دل برید... ✍سیره 💠 #نماز.اول.وقت از همه چیز براش مهّم تر بود و حتی نمازش رو بر پست ترجیح داد و خدا پاداش نماز اول وقتش رو بهش داد و #شهید شد. #طلبه_شهید_مدافع_حرم #شهید_میلاد_بدری🌷 #سالروز_شهادت 🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
💕 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌼یک ‌بار که آمده بود «شهرضا» گفتم: «بیا این‌جا یک خانه برایت بخریم و همین‌جا زندگی‌ات را سر و بده!» ❄گفت: «حرف این چیزها را نزن مادر، هیچ ارزشی ندارد!» 💐گفتم: «آخر این کار درستی است که دایم زن و بچه‌ات را از این طرف به آن می‌کشی؟» 🍀گفت: «مادر جان! شما مرا نخور. خانه من عقب است.»☺ 🌻پرسیدم: «یعنی چه عقب ماشینت است؟»😳 🍃گفت: «جدی می‌گویم؛ اگر نمی‌کنی بیا ببین!» 🌷همراهش رفتم. در عقب را باز کرد. وسایل مختصری را توی عقب ماشین چیده بود: سه تا کاسه، سه تابشقاب، سه تا قاشق، یک سفره پلاستیکی کوچک، دو قوطی برای و یک سری خرده ریز دیگر. 🌿 گفت: «این هم . می‌بینی که خیلی هم راحت است.»☺ 🌹گفتم: «آخه این‌طوری که نمی‌شود.»😔 🌸گفت: « را گذاشته‌ام برای ، خانه هم باشد برای !»😍😢 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
❤🍃 +أیْن الْقُلُوبُ الّتی وُهِبَتْ لله ... کجایند #دل های به خدا پیش کش شده؟! 📚نهج البلاغه / خطبه 144 . #قول هایم... به خدا ... پوچ از آب در آمدند ... آن وقت که ؛ شیطان ... با #دنیا ! به سراغم آمد😔💔 #أنا_سائِلُ_الذي_أَعطيتَ درِ گوشے با خدا...💚 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
هرشهیدی را ڪه دوستش داری #ڪوچه_دلـت را به نامش ڪن 👌 یقین بدان در ڪوچه پس ڪوچه های پر پیـچ و خم #دنیـا #تنهـایـت نمےگذارد. https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🔰 #وصیت_شهدا 🔹زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و #شهادت بود. 🔸امروز بعد از گذشت این مدت راغب تر شده ام که این #دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید. 🌷 #شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده https://eitaa.com/setaregan_velayat313
⭕️ ⭕️ از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! 🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... 🌸به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌸به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم.. 🌸هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌸هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌸پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... 🌸دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... 🔴از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... 🌹 گاهی،نگاهی😔...🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
⭐️دلت که تنگ💔 باشد  هم با تمام بزرگی اش برایت کوچک می شود ⭐️تو می مانی و و ای کاش هایی که مانند نوار ویدیو🎞  هی می شوند ↵تکرار و ↵تکرار و ↵تکــرااار ⭐️می دانی ! راستش را بخواهی که تنگ یک نفر👤 باشد تمام مــــــردم دنیا هم کنارت👥 باشند انگار کنارت نیست🚷 ⭐️تو می مانی و دلی♥️ که روزی بهانه می گیرد... 🌙 https://eitaa.com/setaregan_velayat313