ستارگان آسمانی ولایت⭐️
واقعا کی فکرش رو میکرد ادامه راهتان اینقدر #سخت باشد بعد از شما #غرق شدیم در روزمرگی هایمان و گیر کر
#خاطرات_شهدا 🌷
سیب🍎سرخی سر نیزه است
دعاکن من نیز
این چنین کال نمانم
به #شهادت برسمـ🕊
💢سید ابراهیم(مصطفی صدرزاده) میگفت:
دفعه اول که به #سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره💥 درست خورد کنار من ولی من چیزیم نشد❌....
گفتم شاید #مشکل مالی دارم و خدا نخواسته شهید بشم😔...
آمدم #ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم.
💢دفعه دوم که رفتم سوریه باز خمپاره خورد #کنار من و چیزیم نشد🙁...
گفتم شاید وابستگی💞 به خانواده و بچه هاست که نمیذاره #شهید شم.
اومدم ایران و از بچه ها دل بریدم💕
💢و برای #بارسوم که به سوریه اعزام شدم در عملیاتی ترکش خوردم⚡️ و مجروح شدم ولی شهید نشدم⭕️.
من کجا و #باشهیدان زندگی
من کجا و قصه ی رزمندگی😔
من کجا و دیدن وجه خدا⁉️
💢به ایران🇮🇷 آمدم نزد #عارفی رفتم و از او مشکلم رو پرسیدم,ایشان گفتند:من کان الله کان الله له,تو #برای_خدا به جبهه نمیروی⛔️ برای #شهادت میروی
نیتت را درست کن خدا قبولت میکند.👌
💢پدرش میگفت:ایندفعه آخر که #مصطفی(سیدابراهیم) عجیب بال و پر در آورده بود🕊 و دیگر #زمینی نبود🚫..
💢رفت و به آرزویش رسید...
شهید مصطفی صدرزاده در #شب_عاشورای 1394 در دفاع از حرم عمه سادات شهید شد🌷
#شهید_مصطفی_صدرزاده
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
❣﷽❣ #کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_چهل_وسوم 3⃣4⃣ «عارفانه» راوی
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_چهل_وچهارم 4⃣4⃣
عمل عرفانی
(دوستان شهید)
آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) در کتاب عمل عرفانی،ص۳۹به بعد می فرمایند:
«عبادت اگر با تفکری که جان را متوجه حق
می کند همراه باشد،انسان را کاملا در مسیرحق قرارمی دهد و سبب نجات آدمی می شود.
درعبادت،بدن کاملا تابع روح می شود و اگر
جان انسان در این حالت با تفکر متوجه حق باشد کاملا در مسیر حق قرار می گیرد و گر نه انسان جز شقاوت چیزی به دست نمی آورد.
چنانکه در روایتی درکافی،جلد۱،ص۶۳،آمده :
آگاه باشید در عبادتی که درآن #تفکر نباشد خیری نیست...
عارف همه ی کارها را به دستور «هوالاول» و برای لقای «هوالاخر» انجام می دهد و گویا حق رادر همه ی مظاهرش می بیند.»
🌺🌺🌺
با چند نفر از رفقا راهی قم شدیم.
بعداز زیارت به همراه احمـ🌹ــدآقا و دوستان به خانه ی یکی از رفقا رفتیم و شب را ماندیم.
نیمه های شب بودکه احمـ🌹ــد آقابیدارشد.
من هم بیدارشدم ولی ازجای خودم بلندنشدم!
✨✨✨
احمـ🌹ــدآقا می خواست برای نماز وضو بگیرد اما احساس کرد این کار باعث اذیت صاحبخانه می شود.
لذا قرآن را برداشت و در گوشه ای از اتاق مشغول خواندن قرآن شد.
او بیداری در سحر را #حفظ_کرد ولی برخلاف همیشه نماز شب نخواند❗️
ومن این رفتار او را مشاهده می کردم.
بعد هم که اذان را گفتند و رفقا بیدارشدند وضوگرفتیم ونماز راخواندیم.
روز بعد با ایشان صحبت می کردم.
به دلایلی صحبت ازسحرگاه و قرآن خواندن
احمـ🌹ــدآقاشد.
ایشان به من گفت : من به خاطر رعایت حال صاحبخانه نتوانستم وضو بگیرم و نمازشب بخوانم،واماخداوند به واسطه ی قرائت قرآن درکآن سحرگاه پاداش عظیم و تأثیرات عجیبی به من داد.
رفتاراحمـ🌹ــدآقا و این حکایت او برای من عجیب بود.
او در آن سحرگاه بدون وضوومشغول قرآن شد و از عنایات خدا به خودش صحبت می کرد❗️
او به خاطرخدا نخواست که صاحبخانه اذیت شود و خدا اینگونه مزدش را داده بود.
احمـ🌹ــدآقا مصداق کلام استادش،
حضرت آیت الله حاج آقاومجتبی تهرانی بود که می فرمودند:
«اگرببینم کارهای مستحب به واجب من لطمه بزند(یاباعث حرام شود) آن ها را#ترک می کنم.»
بارها دیده بودم که احمـ🌹ــدآقا
می گفت :
اگراحساس کنم نماز شب باعث شود که صبح،برای رفتن به محل کار یا سر درس چرت بزنم یقیناً نمازشب را #ترک می کنم.
✨✨✨
احمـ🌹ــدآقا اعتقادداشت اگر مستحب مهمی مثل نمازشب جلوی کاری که به او واجب است را بگیرد یا باعث اخلال در آن کارشود،بایدنمازشب را #کنار گذاشت.
البته ایشان معمولاً شب ها را #زود
می خوابید تا برای نماز شب🌙 وکار روزانه دچار مشکل وخستگی نشود.
فقط شب هایی که دربسیج بود و آماده باش و...بود کار برایش سخت می شد
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313