eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
152 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
هفت سال پیش حدود همین ساعت یعنی ساعت ده شب,توی دوازدهم شهریور کمیل به تلفن خونه زنگ زد تلفن رو برداشتم و شروع کردیم به صحبت کردن،صدای تیروخمپاره می اومد،بهش گفتم کجایی!؟اونجا چه خبره؟گفت هیچی نگران نباش رزمایشه!«توی درگیری بود» بهش گفتم کمیل جان سه شنبه میشه دوهفته،تو هردوهفته یکبار مرخصی داشتی میای دیگه؟بغض کردو صداش میلرزید بخاطر بغضش گفت قطع میکنم دوباره زنگ میزنم، قطع کرد و دوباره زنگ زد دوباره همین سوال رو ازش پرسیدم گفت نمیدونم گفتم پنجشنبه چی پنجشنبه میای؟ گفت به احتمال خیلی زیاد...یکشنبه ساعت حدود پنج صبح به شهادت رسید،سه شنبه خبر شهادتش رو آوردن و پنجشنبه هم توی گلزارشهدا به خاک سپردیمش اون شب آخر که باهم صحبت کردیم و بعد خداحافظی که قطع کردم چندساعت بعدش یه چنددقیقه ای داشتیم به هم پیام میدادیم،گفتم کمیل جان توروخدا مواظب خودت باش،گفت نگران نباش عزیزم رزمایش مختصره گفت خانم صورتم سوخته بخاطر گرمای اینجا«گفتم اشکال نداره،دلت نسوزه»گفت دل منم سوخته عزیزم، قبل از اینکه پیام آخرش رو بخونم بین پیام دادن ها خوابم برد، توی عالم خواب دیدم یه تابوتی هست وتوی تابوت یه جنازه هست که یه پارچه مشکی روش کشیدن هیچ جای این جنازه مشخص نبود و فقط لب های جنازه مشخص بود پیش خودم گفتم این لب ها چقدر آشناست!چندنفر اومدن این جنازه رو تشییع کنن ولی به جای لااله الا الله میگفتن یاامیرالمومنین،یا امیرالمومنین،یاامیرالمومنین یهو اون جنازه با صدای بلند گفت یاااااعلیییی!اونقدر با ابهت و بلند این جمله رو گفت که از شدت ترس از خواب پریدم و دست و پام رو گم کردم،گوشی رو برداشتم که به کمیل زنگ بزنم تا باشنیدن صداش دلم آروم بشه دیدم گوشیش خاموشه وساعت رو نگاه کردم دیدم حدودا ساعت چهار یا پنج صبح هست.. بعدها که قضیه خوابم به گوش همرزم های کمیل رسید گفتن خیلی جالبه!آخه اون شب عملیات شهید جعفرخانی اسم عملیات رو گذاشته بود یا علی بن ابی طالب و کمیل هنگام شهادت ذکر یاعلی روی زبانش بود و حدود چهار پنج صبح به شهادت رسید... 👇👇👌👇👇 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
AUD-20180904-WA0008.mp3
1.06M
نوکرےامام حسین چند؟ امسال محرم داره میاد،منادےتوعالم ندا بده،هرکےامسال براامام حسین زحمت بکشه دیگه بهش مزدنمیدیم،چیکار میکنید؟ جالبه حتما گوش بدین @setaregan_velayat313
#یا_حسین_ع سال‌ها بود که در بند تعلّق بودم از زمانی که اسیر تو شدم ، آزادم... #شهید_حجت_الله_رحیمی https://eitaa.com/setaregan_velayat313
❤️ من از آن روز که در بند تواَم فهمیدم زندگی درد قشنگیست که جریان دارد
+ یکی از رفقای کربلا نرفته ام میگفت: آقاست دیگه شاید کربلا نمیبردت که خودش بیاد دیدنت... چه میدونی آقاست دیگه... :)😌 جانم💔 @setaregan_velayat313
بزار یه خورده بادت بزنم خسته شدی انقدر رونق اقتصادی ایجاد کردی😏 😏 😒 @setaregan_velayat313
وصیتنامه #شهید_سعید_خواجه_صالحانی شادی روح مطهر شهدا #صلوات 💞 @setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدافع حرم «سعید خواجه صالحانی» در تاریخ هشتم فروردین ۱۳۶۸ در شهرستان پاکدشت از توابع استان چشم به جهان گشود. وی در چهارمین اعزامش به سوریه و در تاریخ چهارم فروردین ۱۳۹۶ و به عنوان شهید سال ۱۳۹۶ در طی عملیاتی مستشاری در استان حماه سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. https://eitaa.com/setaregan_velayat313
خاطره ای از یادم می آید روزی وارد اتاق شد درحالیکه تازه وضو گرفته بود حدود نیم ساعت مانده بود تا اذان ظهر ابوالفضل همیشه آستین های لباس سربازی امام زمانش را وقتی وضو میگرفت بالا نگه میداشت تا دستهایش خشک شود. بعد کمی با هم حرف زدیم... نیم ساعت گذشت بلند شد برای نماز حرکت کنیم ... مهر و تسبیح و قرآنش را برداشت و با هم از اتاق خارج شدیم. من وضو نداشتم ، با من سمت وضوخانه آمد... و به من گفت : چقدر زیباست زمانیکه وضو داری ، برای نماز وضو بگیری. نقل از شهید https://eitaa.com/setaregan_velayat313