هدایت شده از ناخواسته ۵
☑️ یک روزنامه ژاپنی با انتشار این تصویر از رهبر شهید سینوار در مقاله ای او را با جنگجویان سامورایی مقایسه می کند که برای آخرین نفس خود می جنگیدند و معتقد بودند که مردن با افتخار بهتر از شرم تسلیم شدن است.
هدایت شده از استیکرشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر ولایت۹۴۵
توصیه در مورد تلاوت قرآن.
هدایت شده از ناخواسته ۵
4_5989934804601148781.mp3
14.47M
✘ بدون ارتباط با امام زمان علیه السلام، ارتباط با خدا ممکن نیست!
حرف_خاص۹۳ | #استاد_شجاعی
منبع: احیاء نیمه شعبان
❣️اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
•┈┈••✾🍀🕊🍀✾••┈┈•
کانال هوالله 🕋
https://eitaa.com/hooallah
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نتانیاهو در خانه سرقتی فلسطینیان زندگی میکند!
🔹 این خانه مجلل که در محله «القدمون» قرار دارد، در اصل به دکتر توفیق کنعان، یکی از معروفترین پزشکان و محققان فلسطینی، تعلق داشته است.
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به مناسبت گرامیداشت شهادت : طلبه بسیجی، شهید حسینعلی داوری
نام پدر: حسن عملیات: محرم محل
شهادت: عین خوش
تاریخ تولد: 03/03/1344
تاریخ شهادت: 3/08/1361
سن شهید هنگام شهادت : 17 سال ، برگی ازخاطرات شهید : گام های استوار"شب عمليات محرم بود. ستون دستگاهها در ساحل نزديك رودخانه آماده عبور از آب بودند. آب روي پل را گرفته بود و دستگاهها از روي پل به سوي دشمن شروع به حركت كردند. من پشت يكي از دستگاه هاي بولدوزر حركت كردم و دست خود را به بدنه آن گرفته بودم. شدت فشار آب نزديك بود مرا از دستگاه جدا كند و با خود ببرد. برگشتم و حسينعلي را ديدم كه نزديك مي شد. با نگراني به او گفتم چگونه از رودخانه بگذريم. ناراحت نشد و گفت: «بچه ها آن طرف زير آتش دشمن دارند تكه تکه مي شوند و شما مشكل داريد که چگونه از آب بگذريد.» از جلوي من به راه افتاد و به آب زد و من هم دستم را به شانه اش گرفتم و به دنبال او حركت كردم. آب تا سينه ما را گرفته بود و هر لحظه مي خواست ما را از جا بكند و ببرد. حسينعلي محكم و استوار قدم بر مي داشت تا اينكه از رودخانه عبور كرديم. اگر گام هاي استوار حسينعلي نبود من جرأت عبور از آن رودخانه خروشان را نداشتم. هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفت دلیل برای اینکه محکم بگوییم :
(((مرگ بر اسرائیل)))
هدایت شده از اطلاعات شهدا
خاطره دوم از طلبه بسیجی، شهید حسینعلی داوری:تا آخر ایستاده ایم! در حوالي پاسگاه زيد بوديم. عراق فاصله بين دو خط را آب انداخته بود. بچه هاي واحد مهندسي شبها براي جلوگيري از پيشروي آب و استحكام خط خاكريزهاي خط اول را تقويت مي كردند. آن شب حسينعلي جلو مي رفت و بولدوزر از پشت سر او کار می کرد. تير بار دشمن بي امان كار مي كرد. او بر روي خاكريز ايستاد و شروع به هدايت دستگاه كرد. از پايين مشاهده مي كردم كه تيرها از اطراف او رد مي شوند و او هيچ توجهي به آنها نداشت. كوچكترين اهميتي به خمپاره هایي كه لحظه به لحظه در اطرافش منفجر مي شدند نمی داد. 🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به مناسبت گرامیداشت شهادت : شهید محمدمهدی داوری نام پدر: کریم عملیات: محرم
محل شهادت: عین خوش تاریخ تولد: 01/01/1343 تاریخ شهادت:3/08/1361 سن شهید هنگام شهادت : 18 سال ، برگی ازخاطرات شهید : امتحان الهی"برنامه دقيقي براي زندگي اش داشت. قدر ثانيه هاي عمر كوتاه را می دانست. شبها در جلسات قرآن شركت مي كرد تا با آيه هاي آسماني قرآن رشد کند و یک انسان واقعي شود. امتحانش را آنجا پس داد که چندين بار مبالغ قابل توجهي پول در محل كار خود پيدا كرد و پولها را به دست صاحبانش رساند. خاطره دوم : نصیحت برادرانه " آن شب ستاره ها روشن تر از هميشه در آسمان حياط خانه جلوه گري مي كردند. آخرین شب مرخصي محمدمهدي بود. گویی با فرشته ها به نجوا نشسته و دعوت نامه همنشيني با عرشيان را گرفته است. با لحني آرام گفت وصيتي دارم. حرف او را قطع كردم و خواستم به عنوان برادر بزرگتر نصيحتش كنم تا از جبهه رفتن منصرف شود. به او گفتم تو جواني و وظيفه من است که به جبهه بروم. او مصمم تر از قبل گفت تو فرزند داري و حضورت براي خانواده لازم و ضروري است. وظيفه تو تربیت فرزندان صالح و انقلابي و تحويل آنها به جامعه اسلامي است.هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87 🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به مناسبت گرامیداشت شهادت : طلبه بسیجی، شهید حسینعلی داوری
نام پدر: حسن عملیات: محرم محل
شهادت: عین خوش
تاریخ تولد: 03/03/1344
تاریخ شهادت: 3/08/1361
سن شهید هنگام شهادت : 17 سال ، برگی ازخاطرات شهید : گام های استوار"شب عمليات محرم بود. ستون دستگاهها در ساحل نزديك رودخانه آماده عبور از آب بودند. آب روي پل را گرفته بود و دستگاهها از روي پل به سوي دشمن شروع به حركت كردند. من پشت يكي از دستگاه هاي بولدوزر حركت كردم و دست خود را به بدنه آن گرفته بودم. شدت فشار آب نزديك بود مرا از دستگاه جدا كند و با خود ببرد. برگشتم و حسينعلي را ديدم كه نزديك مي شد. با نگراني به او گفتم چگونه از رودخانه بگذريم. ناراحت نشد و گفت: «بچه ها آن طرف زير آتش دشمن دارند تكه تکه مي شوند و شما مشكل داريد که چگونه از آب بگذريد.» از جلوي من به راه افتاد و به آب زد و من هم دستم را به شانه اش گرفتم و به دنبال او حركت كردم. آب تا سينه ما را گرفته بود و هر لحظه مي خواست ما را از جا بكند و ببرد. حسينعلي محكم و استوار قدم بر مي داشت تا اينكه از رودخانه عبور كرديم. اگر گام هاي استوار حسينعلي نبود من جرأت عبور از آن رودخانه خروشان را نداشتم. هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید مرتضی داوری نام پدر: علی محمد
عملیات: محرم محل شهادت: عین خوش تاریخ تولد: 03/05/1346
تاریخ شهادت: 4/08/1361 سن شهید هنگام شهادت : 15سال ، برگی ازخاطرات شهید : تعمیرکار خانگی " علاقه زيادي به درس خواندن داشت و تمام نمراتش عالي بود. به ديگران خيلي كمك مي كرد. وقتي سفره پهن می شد دست در سفره نمي برد تا ابتدا پدر و مادر شروع به غذا خوردن بكنند. هواي ما خواهر و برادرانش را هم داشت. يك روز همگي در مقابل تلویزيون در حال تماشاي برنامه بوديم. هر كدام از ما دوست داشت برنامه مورد علاقه خودش را ببيند. شروع به تعويض مكرر تلویزيون كرديم. ناگهان صداي عجيبي به همراه دود بلند شد و تلویزیون خراب شد. همه ما ترسيده بوديم. اگر پدرمان از سركار برمي گشت و موضوع را مي فهميد ناراحت يا عصباني مي شد. بعدازظهر كه مرتضي از كار برگشت مشغول تعمیر تلویزيون شد و آن را درست کرد تا پدر ناراحت نشود. خاطره دوم : در راه جهاد" دوره هاي نظامي را در مدرسه مي گذارند اما هيچگاه بازگو نمي كرد و از دشواري آموزش ها سخن نمی گفت. پدر از زخمي بودن مرتضي متوجه شد كه دوره هاي نظامي مي بيند. يكبار كه براي مرخصي آمده بود پدر گفت بمان و ادامه تحصيل بده. مرتضي دلخور شد و گفت: «آيا درست است من در آسايش و راحتي باشم درحالي كه رزمنده هاي كم سن و سال تر از من در راه جهاد خدا مردانه بجنگند و در راه سعادت و رسيدن به قرب الهي از من پيشي بگيرند. اگر امثال من سنگرهاي نبرد را خالي بگذارند دشمن آسايش و راحتي را از شما خواهد گرفت.» پدر سكوت كرد و ديگر مانع رفتنش نشد. صلوات
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید نعمت الله داوری نام پدر: حسینعلی
عملیات: محرم محل شهادت: عین خوش تاریخ تولد: 01/02/1343
تاریخ شهادت: 4/08/1361 سن شهید هنگام شهادت : 18سال ، برگی ازخاطرات شهید : همراه همیشگی"همیشه و همه جا همپای برادرش بود. فعالیت های سیاسی قبل از انقلاب را با او شروع کرد و هر روز بیش تر از پیش نفرت خود را از رژیم شاهنشاهی نشان داد. براندازی حکومت شاهنشاهی هدف و آروزی مشترکشان بود و تا رسیدن به آرزویش لحظه ای از پا ننشست. پس از شهادت برادرش گفت: «من هم به این انقلاب دینی دارم که باید ادا کنم. شاید شهادتم همچون شهادت برادرم طلیعه ای برای بیدار کردن دیگران شود.» و بی صبرانه راهش را در پیش گرفت تا اینکه در عملیات محرم در منطقه عین خوش برای همیشه همراه برادرش شد.خاطره دوم: مناجات در زیر آفتاب"عملیات رمضان تمام شد و هوا در تابستان رو به گرمی گذاشت. در شهرک دارخوئین بقدری هوا گرم شد که کسی از ساختمان ها خارج نمی شد. در یکی از همان روزهای گرم نزدیک ظهر زیر آفتاب سوزان سجاده انداخته بود و با معنویت خاصی نماز می خواند. می گفت: «می خواهم ببینم می توانم شرایط نماز ظهر امام حسین علیه السلام درروز عاشورا را درک کنم. دوست دارم اینگونه با خدایم صحبت کنم.» هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید مرتضی داوری نام پدر: علی محمد
عملیات: محرم محل شهادت: عین خوش تاریخ تولد: 03/05/1346
تاریخ شهادت: 4/08/1361 سن شهید هنگام شهادت : 15سال ، برگی ازخاطرات شهید : تعمیرکار خانگی " علاقه زيادي به درس خواندن داشت و تمام نمراتش عالي بود. به ديگران خيلي كمك مي كرد. وقتي سفره پهن می شد دست در سفره نمي برد تا ابتدا پدر و مادر شروع به غذا خوردن بكنند. هواي ما خواهر و برادرانش را هم داشت. يك روز همگي در مقابل تلویزيون در حال تماشاي برنامه بوديم. هر كدام از ما دوست داشت برنامه مورد علاقه خودش را ببيند. شروع به تعويض مكرر تلویزيون كرديم. ناگهان صداي عجيبي به همراه دود بلند شد و تلویزیون خراب شد. همه ما ترسيده بوديم. اگر پدرمان از سركار برمي گشت و موضوع را مي فهميد ناراحت يا عصباني مي شد. بعدازظهر كه مرتضي از كار برگشت مشغول تعمیر تلویزيون شد و آن را درست کرد تا پدر ناراحت نشود. خاطره دوم : در راه جهاد" دوره هاي نظامي را در مدرسه مي گذارند اما هيچگاه بازگو نمي كرد و از دشواري آموزش ها سخن نمی گفت. پدر از زخمي بودن مرتضي متوجه شد كه دوره هاي نظامي مي بيند. يكبار كه براي مرخصي آمده بود پدر گفت بمان و ادامه تحصيل بده. مرتضي دلخور شد و گفت: «آيا درست است من در آسايش و راحتي باشم درحالي كه رزمنده هاي كم سن و سال تر از من در راه جهاد خدا مردانه بجنگند و در راه سعادت و رسيدن به قرب الهي از من پيشي بگيرند. اگر امثال من سنگرهاي نبرد را خالي بگذارند دشمن آسايش و راحتي را از شما خواهد گرفت.» پدر سكوت كرد و ديگر مانع رفتنش نشد. صلوات
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید نعمت الله داوری نام پدر: حسینعلی
عملیات: محرم محل شهادت: عین خوش تاریخ تولد: 01/02/1343
تاریخ شهادت: 4/08/1361 سن شهید هنگام شهادت : 18سال ، برگی ازخاطرات شهید : همراه همیشگی"همیشه و همه جا همپای برادرش بود. فعالیت های سیاسی قبل از انقلاب را با او شروع کرد و هر روز بیش تر از پیش نفرت خود را از رژیم شاهنشاهی نشان داد. براندازی حکومت شاهنشاهی هدف و آروزی مشترکشان بود و تا رسیدن به آرزویش لحظه ای از پا ننشست. پس از شهادت برادرش گفت: «من هم به این انقلاب دینی دارم که باید ادا کنم. شاید شهادتم همچون شهادت برادرم طلیعه ای برای بیدار کردن دیگران شود.» و بی صبرانه راهش را در پیش گرفت تا اینکه در عملیات محرم در منطقه عین خوش برای همیشه همراه برادرش شد.خاطره دوم: مناجات در زیر آفتاب"عملیات رمضان تمام شد و هوا در تابستان رو به گرمی گذاشت. در شهرک دارخوئین بقدری هوا گرم شد که کسی از ساختمان ها خارج نمی شد. در یکی از همان روزهای گرم نزدیک ظهر زیر آفتاب سوزان سجاده انداخته بود و با معنویت خاصی نماز می خواند. می گفت: «می خواهم ببینم می توانم شرایط نماز ظهر امام حسین علیه السلام درروز عاشورا را درک کنم. دوست دارم اینگونه با خدایم صحبت کنم.» هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از ستارگان درخشان برخوار
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید نعمت الله داوری نام پدر: حسینعلی
عملیات: محرم محل شهادت: عین خوش تاریخ تولد: 01/02/1343
تاریخ شهادت: 4/08/1361 سن شهید هنگام شهادت : 18سال ، برگی ازخاطرات شهید : همراه همیشگی"همیشه و همه جا همپای برادرش بود. فعالیت های سیاسی قبل از انقلاب را با او شروع کرد و هر روز بیش تر از پیش نفرت خود را از رژیم شاهنشاهی نشان داد. براندازی حکومت شاهنشاهی هدف و آروزی مشترکشان بود و تا رسیدن به آرزویش لحظه ای از پا ننشست. پس از شهادت برادرش گفت: «من هم به این انقلاب دینی دارم که باید ادا کنم. شاید شهادتم همچون شهادت برادرم طلیعه ای برای بیدار کردن دیگران شود.» و بی صبرانه راهش را در پیش گرفت تا اینکه در عملیات محرم در منطقه عین خوش برای همیشه همراه برادرش شد.خاطره دوم: مناجات در زیر آفتاب"عملیات رمضان تمام شد و هوا در تابستان رو به گرمی گذاشت. در شهرک دارخوئین بقدری هوا گرم شد که کسی از ساختمان ها خارج نمی شد. در یکی از همان روزهای گرم نزدیک ظهر زیر آفتاب سوزان سجاده انداخته بود و با معنویت خاصی نماز می خواند. می گفت: «می خواهم ببینم می توانم شرایط نماز ظهر امام حسین علیه السلام درروز عاشورا را درک کنم. دوست دارم اینگونه با خدایم صحبت کنم.» هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از ناخواسته ۵
49.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اُف
به کسی که بداند
و
عاشق نشود.
💘💘💘💘💘
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید حسین درّی
نام پدر: رمضان
عملیات: جانباز
محل شهادت: جانباز
تاریخ تولد: 15/09/1347
تاریخ شهادت:05/08/1384
سن شهید هنگام شهادت : 37سال ، برگی ازخاطرات شهید : جا مانده " پنج رفیق بودند که تنها دونفرشان از خیل شهدا جا ماندند. حسین یکی از آن دو بود که سینه اش نه به خاطر جراحتهای ناشی از بمبهای شیمیایی بلکه با داغ فراق از قافله شهدا سوخته بود. سالها بیماری و تنگی نفس را تنها به امید پیوستن به جمع یاران آسمانی اش تحمل کرد تا اینکه بالاخره در شب قدر روح بی قرارش برای همیشه از جسم بیمارش به سمت ملکوت به پرواز در آمد. خاطره دوم : مکبر مسجد " پدرش اما جماعت مدرسه علمیه بود. با تأسی به پدر همیشه جزو اولین افرادی بود که مسجد می رساند. مکبر مسجد بود و همین باعث شده بود از همان بچگی با نماز خو بگیرد. عاشق نماز و مناجات با خدا بود حتی در جبهه و در نزدیکی دشمن. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید حسین درّی
نام پدر: رمضان
عملیات: جانباز
محل شهادت: جانباز
تاریخ تولد: 15/09/1347
تاریخ شهادت:05/08/1384
سن شهید هنگام شهادت : 37سال ، برگی ازخاطرات شهید : جا مانده " پنج رفیق بودند که تنها دونفرشان از خیل شهدا جا ماندند. حسین یکی از آن دو بود که سینه اش نه به خاطر جراحتهای ناشی از بمبهای شیمیایی بلکه با داغ فراق از قافله شهدا سوخته بود. سالها بیماری و تنگی نفس را تنها به امید پیوستن به جمع یاران آسمانی اش تحمل کرد تا اینکه بالاخره در شب قدر روح بی قرارش برای همیشه از جسم بیمارش به سمت ملکوت به پرواز در آمد. خاطره دوم : مکبر مسجد " پدرش اما جماعت مدرسه علمیه بود. با تأسی به پدر همیشه جزو اولین افرادی بود که مسجد می رساند. مکبر مسجد بود و همین باعث شده بود از همان بچگی با نماز خو بگیرد. عاشق نماز و مناجات با خدا بود حتی در جبهه و در نزدیکی دشمن. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله مخوف اسرائیل
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا اونا بله🤐🤐🤐
ولی ما
نه🤫🤫🤫🤫🤫🤫
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک سند
که ثابت می کند اسرائیل خونخوار
را
ایرانیان عصر ظهور
نابود می کنند.
مستند قرآنی و حدیثی.
بعد نگید ما نمی دانستیم.
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثبات وجود امام زمان سلام الله علیه با بیان چندین خطیب و عالم شیعه و اهل سنت
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به مناسبت گرامیداشت شهادت : شهید مصطفی بهادرانی نام پدر: عبدالحسین عملیات: محرم محل شهادت: عین خوش تاریخ تولد: 01/09/1344 تاریخ شهادت: 11/08/1361 سن شهید هنگام شهادت : 17 سال ، برگی ازخاطرات شهید : ای کاش با تو بودم! تصمیمش را گرفته بود که با پدرش صحبت کند و مرد و مردانه حرف دلش را بزند. رو به روی پدر نشست و گفت: «پدر جان اگر رضایت بدهید می خواهم به جبهه بروم.» پدر با ناراحتی از مصطفی پرسید: از درس خواندن سیر شده ای یا برای اسلحه دست گرفتن می خواهی بروی؟ اگر هم شغل مرا دوست نداری برو دنبال کار و کسبی که به آن علاقمندی. مصطفی خیلی مصمم گفت: «نه از درسم سیر شده ام و نه برای بازی با اسلحه می روم. من برای یاری رهبر و انقلاب و اسلام و امام حسین علیه السلام عزم رفتن دارم. مگر شما همیشه برای مظلومیت امام حسین علیه السلام عزاداری نمی کنید و نمی گویید اگر در زمان سیدالشهداء علیه السلام بودیم حتماً به یاری شان می رفتیم، حالا هم همان زمان است و یزیدیان زمان هنوز زنده اند.» حرف هایش مردانه بود و به دل می نشست. پدر گفت: برو به سلامت! خاطره دوم : کمک حال مردم " مصطفی با اینکه کم سن و سال بود اما همیشه دوست داشت کاری انجام دهد که ثواب داشته باشد و موجب خشنودی خدا شود. وقتی می دید زن یا مرد سالخورده ای بار گندم به دوش داشت جلو می رفت و می گفت اگر می خواهید کیسه را به من بدهید تا برایتان بیاورم و یا اگر کسی بارش روی زمین می افتاد می دوید و کمکش می کرد. هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وهدیه به ارواح مؤمنین ومؤمنات صلوات
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به مناسبت گرامیداشت شهادت :
شهید مرتضی حدادی
نام پدر: رضا
عملیات: محرم
محل شهادت: عین خوش
تاریخ تولد:16/01/1345
تاریخ شهادت: 11/08/1361
سن شهید هنگام شهادت : 16 سال ، برگی ازخاطرات شهید : عطر شهادت "
مرتضي و حسينعلي پسر خاله بودند اما مثل دو برادر هميشه و همه جا همراه همدیگر بودند. در كار كردن، راهپيمايي و در بسيج. هر دو عاشق امام بودند و تصميم گرفتند با هم به جبهه بروند تا به نداي آن پير جمارانی لبيك بگويند. آرام و قرار نداشتند و هوايي شده بودند. مرتضي به حسينعلي گفته بود وقتی برادرم از جبهه برگشت ما با هم اعزام مي شويم. برادرش كه به خانه برگشت لحظه اي درنگ نكرد و با چند نفر از دوستان رهسپار جبهه شد. هنگام خداحافظي اجازه ندادند مادرانشان برای بدرقه بیایند تا مبادا با اشك مادران عزمشان براي رفتن سست شود. مرتضي و حسينعلي با فاصله كمي به شهادت رسيدند. يكي از همرزمانشان وصيت كرده بود بين این دو شهید به خاك سپرده شود. هنگامي كه قبر براي شهيد قبر حفر می كردند عطر خوشی به مشام مي رسيد. هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87 🌴نشر مطالب ، صدقه جاریه است .🌴
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️اروپایی ها و چشم آبی ها باید عذرخواه باشن نه طلبکاربقيه
نه استاد اخلاق بقیه نه یه سال دوسال هاااا، سه هزار سال.
🔸صحبت های جالب رئیس فیفا بعد از بالا گرفتن انتقادات به قطر در جام جهانی که گذشت.
هدایت شده از اطلاعات شهدا
به مناسبت گرامیداشت شهادت :
شهید حسن طاهری
نام پدر: محسن
عملیات: محرم
محل شهادت: عین خوش
تاریخ تولد:01/01/1346
تاریخ شهادت:11/08/1361
سن شهید هنگام شهادت : 15 سال ، برگی ازخاطرات شهید : قول شفاعت" بزرگترين مانع رو به رویش پدر بود. اگر او راضي مي شد رضايت بقيه كار سختي نبود. آن روز تصميم گرفت هر طور که شده رضايت پدر را جلب كند. پدر از سركار آمد و او به استقبال پدر رفت. براي چندمين بار خواسته اش را مطرح كرد اما باز هم همان جوابهاي هميشگي پدر. دو ماه ديگر كه درس را تمام کردی برو، هنوز براي تو زود است. حسن گفت: «من بايد بروم، درسم را بعد هم مي توانم بخوانم. اگر فرداي قيامت از من سؤال كردند که چرا به وظيفه ات عمل نكردي من شما را مقصر مي دانم.» جمله اش تمام شد و پدر فقط سكوت كرد و سپس گفت: «بايد قول بدهي ديگر برنگردي و روز قيامت براي ما از حضرت زهرا سلام الله علیها شفاعت بگيري.» خاطره دوم : برای رزمندگان دیگر " حواسش به همه بود مخصوصاً به خواهرهایش. خواهر كوچكتر را هميشه تشويق به حجاب مي كرد. از او قول گرفته بود اگر نمازهايش را به موقع بخواند از جبهه كه بر مي گردد برايش يك چادر مشکي بخرد. قبل از اعزام به جبهه پسته هایی را که خواهر برای برادر و همرزمانش خریده بود گرفت و مستقیم برد به مسجد آيت الله بهشتي رحمه الله علیه كه محل جمع آوري كمك هاي مردمي براي جبهه ها بود. پسته ها را به آنها تحويل داد تا به دست رزمندان ديگر برسانند. هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه وصلوات