هدایت شده از پیک آشنا😍✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️هنری رالینز، خواننده آمریکاییه که کل دنیا رو گشته، ازش میپرسن که خطرناکترین جای دنیا کجاست؟ میگه بغداد، قاهره و کالیفرنیا...
✅ بعدش هم که ازش میپرسن با دیدن کدوم کشور به آینده بشریت امیدوار شدی، جواب میده: #ایران!asa
#خود_تحقیر_نباشیم
هدایت شده از سیدمرتضی حسینی دولت آبادی
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید حمید الساعدی
نام پدر: دعیر
عملیات: جبهه جنوب
محل شهادت:اهواز
تاریخ تولد: 09/10/1339
تاریخ شهادت:29/12/1369
سن شهید هنگام شهادت : 30 سال ، برگی ازخاطرات شهید : تنها یادگار
وقتی که فهمید خدا می خواهد به ما یک فرزند هدیه بدهد برق شادی در چشمانش نمایان شد. نمی گذاشت دست به هیچ کاری بزنم و می گفت استراحت کن. تمام کارهای خانه را انجام می داد. دوست داشت فرزند اولمان دختر باشد و می گفت اگر دختر بود نام او را زینب می گذاریم. خداوند هم لطفش را بر ما تمام کرد و یک دختر به ما عطا کرد تا نامش را زینب بگذاریم. تنها یادگار حمید برای من در این دنیا. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
هدایت شده از سیدمرتضی حسینی دولت آبادی
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید رمضان صادقی
نام پدر :مسیب
عملیات : جبهه غرب
محل شهادت : دیواندره
تاریخ تولد : 1339/12/1
تاریخ شهادت : 1361/12/29
سن شهید هنگام شهادت : 22سال
هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
هدایت شده از سیدمرتضی حسینی دولت آبادی
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید عباس نریمانی
نام پدر: علی
عملیات: فتح المبین
شهادت: دشت عباس
تاریخ تولد:6/3/1340 محل
تاریخ شهادت:02/01/1361
خاکسپاری : 9/9/1382
سن شهید هنگام شهادت : 21سال ، برگی ازخاطرات شهید : چای آخر
یادم هست که نیم کیلو پسته خریده بود و وقتی من سوار اتوبوس شدم گفت: «بیا چای آخر را با هم بخوریم.» همین طور که داشتم نگاهش می کردم، خوابم برد. قرار بود 40 روز بعد با هم برگردیم. 40 روز بعد من برگشتم کنار همان مغازه که برای من پسته خریده بود. دیدم پدرش ایستاده است. گفت: «پسرم مفقودالاثر شده است.» هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
هدایت شده از سیدمرتضی حسینی دولت آبادی
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید حسنعلی معینی
نام پدر: حیدر
عملیات: فتح المبین
محل شهادت: کرخه نور
تاریخ تولد: 01/02/1339
تاریخ شهادت:02/01/1361
سن شهید هنگام شهادت : 22سال ، برگی ازخاطرات شهید : سجده شكر"
حوالي سال 1357 بود كه آمد كنار پدر و با حالتي متواضع گفت: «پدرجان اكنون انقلاب به من احتياج دارد. مي خواهم كار را ترك كنم و خودم را وقف خدمت به انقلاب كنم.» به راستي يك پدر از فرزندش چه انتظاري مي تواند داشته باشد جز اينكه در راه خداوند گام بردارد و به تعالي برسد. پدر سر به نشانه رضايت تكان داد و سجده شكر به جای آورد.خاطره دوم :قرار آسماني"قبل از انقلاب حسنعلي شب ها در خيابان مشغول شعار نويسي عليه رژيم و روزها در مسجد به برخورد با مخالفين مي پرداخت. روز و شب برايش فرقي نداشت و از تلاش در راه برافراشته نگه داشتن پرچم اسلام دریغ نمی کرد. او راه را از بيراهه مي نشاخت و حركت مي كرد. مراسم سومين روز شهادت برادرش عباس كه برگزار شد اجازه نداد تفنگ برادر روي زمين بماند و راهي جبهه شد. او پس از دو ماه به برادرش در آسمانها پيوست. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
هدایت شده از سیدمرتضی حسینی دولت آبادی
به منا سبت بزرگداشت شهادت:شهید حسین رفیعی نام پدر: مهدی
عملیات: فتح المبین محل شهادت: کرخه نور
تاریخ تولد:14/08/1334 تاریخ شهادت: 02/01/1361
سن شهید هنگام شهادت : 27سال ، برگی ازخاطرات شهید : از دشت عباس تا کربلا "
ماه در آسمان خودنمایی می کرد و درخشش ستاره ها آسمان کوهستان را به قطعه ای از بهشت مبدل کرده بودند. شب عملیات فتح المبین بود و همه باید آماده می شدند. رزمنده ها همدیگر را بغل می گرفتند و روی همدیگر را می بوسیدند. آن شب چهره نورانی حسین انگار از نور مهتاب روشن تر شده بود. از راه سخت کوهستان عبور کردیم که حسین گفت: «بچه ها من که بعد از پایان عملیات از این راه نمی آیم.» با تعجب پرسیدم پس از کدام راه بر می گردی؟ گفت: «از دشت عباس!» صبح عملیات فتح المبین آغاز شد دشمن پاتک سنگینی به ما زد. حسین بدون ترس بر فراز دستگاه بود و در مقابل گلوله های مستقیم دشمن و دود حاصل از انفجارها خاکریز می زد. هر چه به او اصرار کردیم که خسته شدی بیا و کمی استراحت کن، گوشش بدهکار نبود. آنقدر ادامه داد تا با اصابت گلوله از دشت عباس راهی کربلا شد. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
هدایت شده از شبکه خبری سفیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گروهی از زنان انگلیسی در همبستگی با زنان غزه، موهای خود را مقابل پارلمان این کشور تراشیدند
✅ eitaa.com/safir_channel ایتا
✅ splus.ir/safir_channel سروش
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی از زنان انگلیسی
در حمایت از فاجعه ی انسانی
در غزه گیسوان
خود را در مقابل پارلمان
انگلیس تراشیدند ولی
هنوز کسانی در ایران نفس می کشند
که این مساله ی مهم را نفهمیده اند.
امان از اسیران ایرانی که در
دستان رسانه های دجال صفت
اسیرند.
هدایت شده از سیدمرتضی حسینی دولت آبادی
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید قدمعلی معینی
نام پدر: براتعلی
عملیات: منطقه عملیاتی والفجر8
محل شهادت: فاو
تاریخ تولد: 19/3/1347
تاریخ شهادت: 03/01/1365
سن شهید هنگام شهادت : 18سال ، برگی ازخاطرات شهید : دعای شهادت
در منطقه عملیاتی فاو شب ها در خط النبی خاکریز می زدیم. یک شب دو دستگاه مورد اصابت قرار گرفت و از کار افتاد. من چندکیلومتر عقب تر در حال خاکریز زدن بودم. رضا و قدمعلی برای راه اندازی مجدد دستگاه ها جلو رفتند. چند ساعتی گذشت و آنها برنگشتند. نگران شدم و به سراغ آنها رفتم تا اگر کمکی از دست من بر می آید انجام دهم. در راه دیدم که تویتایی که آنها سوار بودند مورد اصابت قرار گرفته است. جلوتر رفتم رضا را دیدم که روی زمین افتاده بود و کمک می خواست و قدمعلی هم زیر تویتا بود. سعی کردم بیرون بیارومش. صدایش زدم جوابی نشنیدم. دعایی که همیشه زمزمه می کرد مستجاب شده بود. «اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک» هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c
هدایت شده از سیدمرتضی حسینی دولت آبادی
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید رمضان نظریان
نام پدر: اسکندر
عملیات: جانباز-کربلای5
محل شهادت: جانباز – بیمارستان شهید صدوقی اصفهان
تاریخ تولد:26/03/1333
تاریخ شهادت: 04/01/1390
سن شهید هنگام شهادت : 58سال ، برگی ازخاطرات شهید : قرص ها راحت تر پایین می روند!
25 سال بی خوابی در شب بر اثر تنگی نفس و سرفه ها و سردردهای شدید و طاقت فرسا کمرش را خم نکرد و در آخرین روزهای زندگی راست قامت تر از همیشه خودش به انجام کارهایش می پرداخت. با توجه به مجروحیت و داروهای گران قیمت که برایش تجویز می شد وقتی به ایشان گفته می شد که از تسهیلات بنیاد برای خرید نسخه های پزشک استفاده کند می گفت: «وقتی هزینه را خودم می دهم قرص ها راحت تر پایین می روند.» هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
هدایت شده از ناخواسته ۵
اوايل دهه شصت تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود.
تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می كردیم و اگر شانس یارمان بود
و از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی كیف می كردیم.
سس مایونز كالایی لوكس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی كودكی بود.
صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت!
بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كامیون در محله ها توزیع می شد، خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب.
جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی ...
نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پوشیدن كفش آدیداس یك رویا بود.
همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و ... اما كسی از قحطی صحبت نمی كرد
یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه می شد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود.
همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود.
و اما امروز...
امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم می خورند
و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست.
از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و ...
داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا تا
بستنی با روكش طلا !
و حال، این تن های فربه، تكیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت از شنیدن كلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم.
مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود!
صورت های دستکاری شده
جراحی های بیهوده
دلهای اجاره ای
متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است .
ورشكسته شدن انتشارات،
تعطیلی مراكز ادبی فرهنگی و هنری برایمان مهم نیست
ولی از گران شدن ادكلن مورد علاقه مان سخت نگرانیم!
می شود كتابها نوشت...
خلاصه اینكه این روزها
لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی به خشم
فقط كافیست یک ذرّه احساس كنیم كه یكى مخالف نظر ماست آنوقت چنان نابودش می كنیم كه انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم
قحطی امروز که ما ایرانیان در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم : قحطى اخلاق است!
قحطی همدلیست! قحطى رفاقت است! قحطی عشق است! قحطی انسانیت است
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻤﺎﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻓﻬﻢ ﺍﺳﺖ!
ببار ای آگاهی...
هدایت شده از سیدمرتضی حسینی دولت آبادی
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید حسینعلی معینی
نام پدر: حسن
عملیات: فتح المبین
محل شهادت: عین خوش
تاریخ تولد:15/03/1340
تاریخ شهادت: 05/01/1361
سن شهید هنگام شهادت : 21سال ، برگی ازخاطرات شهید : در راه هدف امام خمینی(ره)
مريد امام(ره) بود و براي هدف ایشان جان مي داد. قبل از انقلاب پاي ثابت تظاهرات و پخش اعلاميه هاي امام(ره) بود. همين كه متوجه شد ایشان در راه بازگشت به ايران است كار و زندگي را تعطيل كرد و سراسيمه براي استقبال از او عازم تهران شد. بعد از انقلاب فقط به عشق استفاده از سخنراني هاي امام(ره) تلويزيون خريد. تمام دوستان و اقوام را دعوت مي كرد تا با هم سخنان ايشان را بشنوند. با شروع جنگ راهي جبهه شد و حتي گريه هاي مادر بزرگش هم نتوانست مانع شود. به مادر بزرگش توصيه مي كرد هر وقت به ياد من افتادي زيارت عاشورا و دعاي توسل بخوان. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87