اطلاعیه مهم جذب مدافع حرم تا فرصت هست دیگران رو به ثبت نام تشویق کنیم. #من_رای_می_دهم

به منا سبت بزرگداشت شهادت سردارشهید علیرضا محمدی نام پدر: اسماعیل عملیات: جانباز – کربلای10 محل شهادت: جانباز – بیمارستان ساسان تهران تاریخ تولد:01/07/1342 تاریخ شهادت:1/12/1379 سن شهید هنگام شهادت : 35 سال ، برگی ازخاطرات شهید : تنها آرزویش " " در اين دنيا تنها آرزويش طواف خانه خدا بود. با ديدن تصاوير مسجدالحرام و مسجدالنبي در تلويزيون اشك در چشمانش حلقه مي زد.بالاخره قرعه به نام ما افتاد و بعد از سالها انتظار خداوند ما را هم به زيارت خانه اش فراخواند. عليرضا از همان آغاز سفر بيمار شد و تب و لرز شديد داشت. موقع احرام بستن با همان مريضي زيارت عاشورا را به ياد روزهای پرشور جبهه با صداي رسا وزيبا براي همه زائران داخل اتوبوس می خواند. بعد از بازگشت در روز عيد قربان سال 1379 بعد از تحمل 137 روز بيماري و زخم هاي جامانده از جنگ، حج ابراهيمي خود را به كمال رساند و اين بار به دیدار صاحب البیت نائل شد.هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87

به منا سبت بزرگداشت شهادت : شهید براتعلی معینی نام پدر: رمضان عملیات: ماموریت محل شهادت: جاده اسلام آباد- برخوار تاریخ تولد: 08/03/1335 تاریخ شهادت: 02/12/1362 سن شهید هنگام شهادت : 27 سال ، برگی ازخاطرات شهید مداح اهل بیت(علیهم السلام) ”تك پسر خانواده بود و تحصيلاتش را به خاطر كمك به امرار معاش خانواده نيمه كاره رها كرد. هنوز به سن تكليف نرسيده بود كه واجبات ديني اش را با پشتكار خاصي انجام مي داد. عشق و علاقه زيادي به خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) داشت و بیشتر اوقات در مجالس مداحي مي كرد. كتابچه كوچكي داشت كه مداحي هايش را از روي آن مي خواند و با صداي دلنوازش زينت بخش مجالس عزاداري مي شد. هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87

🔻کدام کشورها با رأی ندادن، امنیت‌شان از بین رفت؟ 🔹اگر نمی‌خواهید رأی بدهید حتما این ۲دقیقه را ببینید 🎤 استاد راجی 💢 یک رأی هم مهم است #به_خاطر_ایران_مان_رای_میدهیم #به_خاطر_حاج_قاسممان_رای_میدهیم #به_خاطر_شهدایمان_رای_میدهیم #وعده_ما_حضور_خانوادگی_پای_صندوق_های_رای_اسفندماه_۱۴۰۲ #به_عشق_امام_زمان_عج #انتخابات_پرشور

🎥 سردار نوعی‌اقدم: کل هشت سال دفاع مقدس و دفاع از حرمم را با یک رأی عوض می‌کنم! 🇮🇷 کنگره شهدای شهرستان برخوار 🔸کانالِ #چشم_برخوار👇👇 ♦️https://eitaa.com/joinchat/2815164416Ce6455e1074

به منا سبت بزرگداشت شهادت : جاویدالاثر شهید عبدالرزاق عباسی نام پدر: محمد عملیات: مولای متقیان امام علی علیه السلام محل شهادت: چذابه تاریخ تولد: 24/05/1345 تاریخ شهادت: 3/12/1360 سن شهید هنگام شهادت : 15 سال ، برگی ازخاطرات شهید " پاپیچ فرمانده " چيزي به شروع عمليات نمانده بود. همه نيروها آماده و منتظر شروع عمليات بودند. عبدالرزاق در گروهان پياده شهيد قوچاني در سنگر به همراه چند رزمنده ديگر نشسته بودکه آمدند و يكي از رزمنده ها را براي عمليات بردند. عبدالرزاق نارحت از اينكه چرا او انتخاب نشده سنگر را ترك كرد تا گوشه اي خلوت كند. يكي از رزمنده ها متوجه ناراحتي اش شد و به دنبالش به راه افتاد. عبدالرزاق گريه مي كرد و مي گفت من از همرزمانم عقب افتاده ام، چرا مرا نبردند؟ حتماً به خاطر جثه كوچكم است. كوتاه نيامد و رفت سراغ مسئول گروهان. آنقدر پاپیچ فرمانده شد تا رضايتش را براي رفتن گرفت . هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87

به منا سبت بزرگداشت شهادت : شهید سید جعفر {شهرام ) حسینی نام پدر: سید حسن عملیات: کربلای 5 محل شهادت: شلمچه تاریخ تولد: 30/06/1349 تاریخ شهادت04/12/1365 سن شهید هنگام شهادت : 16 سال ، برگی ازخاطرات شهید : شوق دیدار" پدرش مغازه كوچكي داشت و سید شهرام هر بار كه فرصت داشت به كمك پدر مي رفت. كاركردن را دوست داشت مخصوصاً در كنار پدر. در عمليات كربلای 4 زخمي شد و برخلاف ميل قلبي اش به خانه برگشت تا جراحتش بهبود یابد. چند روزی در مغازه پدر مشغول بود. مقداري خوراكي بسته بندي کرده بود تا براي همرزمانش به جبهه ببرد. به شوق ديدار دوباره رزمنده ها مرتب لبخند مي زد و كارهاي مغازه را سرو سامان مي داد. هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87

ده دلیل قانع کننده برای شرکت در انتخابات https://www.aparat.com/v/0k6pN

یه کاغذ،یه خودکار دوباره مساوی است با نجات میلیون ها انسان

به منا سبت بزرگداشت شهادت : شهید علی نریمانی نام پدر: محمدعلی عملیات: جبهه جنوب محل شهادت: چزابه تاریخ تولد: 20/06/1345 تاریخ شهادت:05/12/1360 خاکسپاری :20/2/1381 سن شهید هنگام شهادت : 15 سال ، برگی ازخاطرات شهید : شهردار سنگر" امیر روحیه کاری بالایی داشت و خیلی زرنگ بود. اهل نماز و دعا بود. با امیر در یک سنگر بودیم و او هیچ وقت اجازه نمی داد که کس دیگری نظافت آنجا را انجام بدهد. بچه ها به او می گفتند: «شهردار سنگر!» حتی لباس ها و ظرف های بچه ها را هم می شست. امیر با احمد آقادادی که دایی اش بود در منطقه بودند. او یک قمقمه آب داشت و همان یک قمقمه را هم به دایی اش داد. احمد خیلی تشنه بود و در گل و لای منطقه امیر قمقمه اش را درآورد و به سمت دایی پرتاب کرد. احمد کمی آب خورد و در عملیات شهید شد. هدیه به ارواح مطهر و منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ 🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87

به منا سبت بزرگداشت شهادت : شهید مجتبی داوری نام پدر: محمد عملیات: کربلای 5 شهادت: شلمچه تاریخ تولد:22/12/1346 تاریخ شهادت: 07/12/1365 سن شهید هنگام شهادت : 19 سال ، برگی ازخاطرات شهید : نیروی کمکی " هنوز منطقه عملیاتی کربلای 5 کاملاً از دشمن پاکسازی نشده بود و بچه ها مشغول خاکریز زدن بودند. آن شب مجتبی را با خود نبرده بودند تا شاید کمی استراحت کند. شبهای قبل بی وقفه و بدون توجه به درگیریهای اطراف تا صبح کار کرده بود. با چند راننده دیگر به خط رفتند اما همان اوایل شب رانندگان شهید یا مجروح شدند. تنها یکی از راننده ها بر روی یک دستگاه کار می کرد که کافی نبود. درخواست نیرو شد و باز هم مجتبی آمد. گفت: «نیروی کمکی می خواستید؟ من آمدم!» هنوز چند لحظه ای از آمدنش نگذشته بود که گلوله ای نزدیکش منفجر شد. مجتبی آمده بود تا برود درست همان لحظه که درهای آسمان برایش گشوده شد. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87