eitaa logo
ستارگان درخشان برخوار
53 دنبال‌کننده
800 عکس
836 ویدیو
23 فایل
این کانال مخصوص مطالب شهدایی وارزشی درراستای جهادتبیین است .
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شبکه خبری سفیر
. چرا مسعود پزشکیان تکرار حسن روحانی است؟ 🔹اگر دولت روحانی کمترین محبوبیت و مقبولیتی نزد مردم داشت، آقای پزشکیان دیروز نسبتش با این دولت را انکار نمی کرد. ♦️پزشکیان دیروز در پاسخ به یک سوال، حرفی زد که نوع کانال های مدعی اصلاحات و اعتدال سانسور کردند و مورد بی اعتنایی قرار دادند. 🔹او گفت: غیرممکن است دولت سوم روحانی باشم. دولتی که می آید، دولت مسعود پزشکیان خواهد بود. ♦️قطعا او از انزجار مردم نسبت به وضعیتی آشفته ای که دولت روحانی تحویل داد، خبر دارد و اگر کمترین احتمالی نسبت به محبوبیت آن دولت می داد، فاصله گذاری نمی کرد. مقبولیت روحانی در ماه های پایانی دولتش به زیر ۶ درصد سقوط کرده بود. 🔹با این وصف، اجتماع نقیضین محال است. نمی شود اعضای دولت روحانی، حزب زیر دست وی و احزاب و سیاسیون مدعی اصلاح طلبی، دور پزشکیان جمع شوند و ستاد او را قبضه کنند و با این همه، او ادعا کند دولتش، غیر از دولت ائتلافی روحانی (و خاتمی) خواهد بود. ♦️هم اکنون، کسانی مانند نوبخت، واعظی، عباس آخوندی، آذری جهرمی، علی جنتی، صالحی امیری، علی ربیعی، ظریف، خاتمی و...، همه کاره ستاد پزشکیان، و حامیان اصلی او هستند. 🔹احزابی مانند اعتدال و توسعه، کارگزاران و صدای ملت، ارکان تشکیل دهنده این ستاد محسوب می شوند و پزشکیان، تقریبا هیچ فرد مستقل از این حلقه در کنار خود ندارد. ♦️حکما گفته اند:"تو اول بگو با کیان دوستی- پس آنگه بگویم که تو کیستی". برای فهم این که دولت پزشکیان چه شکل و شمایلی می تواند داشته باشد، کافی است ببینیم که همه کاره ستاد او، چه کسانی هستند؟ 🔹ائتلاف روحانی و خاتمی اگر قرار بود کاری برای مردم بکنند، در آن هشت سالی که دولت در اختیارشان بود، اقتصاد کشور را به قهقرا نمی بردند. دولت پزشکیان، پیشاپیش به این حلقه واگذار شده است. ✍محمد ایمانی ✅ eitaa.com/safir_channel ایتا ✅ splus.ir/safir_channel سروش
به منا سبت بزرگداشت شهادت : شهید عباسعلی عباسی نام پدر:حسن عملیات: قدس1 محل شهادت: محور پیرانشهر- سردشت تاریخ تولد: 01/01/1343 تاریخ شهادت: 31/03/1364 سن شهید هنگام شهادت : 21سال ، برگی ازخاطرات شهید :به بهانه ده روز "چند روز بود که وقتی از سر کار به خانه بر می گشت در خودش فرو می رفت و با کسی حرف نمی زد. گفتم: پسرم چرا نمی روی بیرون هوایی بخوری و سرحال شوی؟ گفت: «خجالت می کشم.» گفتم به کسی بدهکار هستی؟ گفت: نه. فردا صبح قبل از اینکه به سر کارم بروم به مادرش گفتم: از عباسعلی بپرس از چه چیزی خجالت می کشد که بیرون نمی رود، نکند دلش می خواهد ازدواج کند و به ما چیزی نمی گوید؟ به مادرش گفته بود: «به بابا بگو رضایت بدهد تا من ده روزی به جبهه بروم و دین خود را ادا کنم و برگردم. من وقتی توی کوچه می روم و می بینم رفقایم نیستند و همگی به جبهه رفته اند و یکی یکی شهید می شوند انگار یک حالتی به من دست می دهد و از نبود آنها و بی تفاوتی خودم خجالت می کشم.» خاطره دوم : قانع و صرفه جو " عباسعلی بچه آرام و سر به زیری بود. شیطنت های هم سن و سالانش را نداشت و گاهی فکر می کردم شاید بیمار باشد. برای بچه ها دفتر و مداد را به صورت عمده ای می خریدم اما عباسعلی با آنکه آنهمه لوازم التحریر دست نخورده داشت باز هم اگر در دفتر مشقش صفحه ای اضافه می آمد زیرش خط می کشید و بقیه مشق هایش را زیر خط می نوشت تا در کاغذ صرفه جویی کند. از همان بچگی قانع و صرفه جو بود. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، صلوات
به منا سبت بزرگداشت شهادت : شهید مرتضی عباسی نام پدر:احمد عملیات: درگیری با ضد انقلاب محل شهادت: کردستان – سردشت تاریخ تولد: 1/1/1343 تاریخ شهادت: 31/3/1364 سن شهید هنگام شهادت : 21سال ، برگی ازخاطرات شهید : برای آخرین بار " انگار دلش گواهی رفتن داده بود. باهمه عکس یادگاری می گرفت. با هم به خانه خاله اش رفتیم، به خاله گفت: «شاید این آخرین دیدارمان باشد، حلالم کنید.» یک جعبه بزرگ از مغازه تهیه کرده بود و لباس ها و انگشتر و تسبیح و وسایلش را جمع کرد و داخل آن گذاشت.گفتم چرا اینها را جمع کردی؟ گفت میخواهم گرد و غبار نگیرند. وقت رفتنش رسید، بعد از خداحافظی دوباره برگشت. پرسیدم چیزی جا گذاشتی؟ گفت: «نه، برگشتم دوباره شما را ببینم.» پسرمان را بغل گرفت و برای آخرین بار بوسید و رفت. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید حسین داوری نام پدر: نعمت الله عملیات: منطقه عملیاتی نصر4 محل شهادت: شلمچه تاریخ تولد: 05/01/1345 تاریخ شهادت: 01/04/1366 سن شهید هنگام شهادت : 21سال ، برگی ازخاطرات شهید : شیمیایی شده بود." هر وقت براي مرخصي مي آمد به تك تك اعضاي خانواده سر مي زد. با خواهرزاده ها و برادرزاده ها رابطه خيلي خوبي داشت و با آنها بازي مي كرد و آنها را به گردش مي برد. آخرين باري كه به مرخصي آمده بود به خانه مان آمد. او را براي صرف شام نگه داشتم و مي خواستم غذا بپزم. پرسيد: خواهرم چه مي خواهي بپزی؟ گفتم: غذای سرخ كردني است. گفت براي من خوب نيست ولی چيز ديگري نگفت. مدتی بعد فهميدم كه شيميايي شده است و به هيچكدام از ما حرفي نزده بود! خاطره دوم : درخت خرما "بالا رفتن از درخت خرما و چيدن خرما آنهم درست در دید عراقي ها دل شير و سر نترسي مي خواست. رزمنده ها مي دانستند كه این كار فقط كار حسين است. بي معطلی از نخل بالا رفت و برايمان خرما چيد! هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
هدایت شده از مصطفي کريمي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جلیلی: امروز گفتند که ۳ سال اخیر فلاکت بوده! این‌ها خودشان دلار ۳ هزار تومانی را تحویل گرفتند و ۳۰ هزار تومان تحویل دادند 🔹سال ۹۲ وعده دادند ما بیاییم چرخ اقتصاد و سانتریفیوژ با هم می‌چرخد. سانتریفیوژها را از ۱۹ هزار تا رساندند به ۳ هزار تا و بتن هم ریختند. 🔹در اقتصاد هم دلار را از ۳ هزار تومان رساندند به ۳۰ هزار تومان. تحریم‌ها آن موقع ۸۰۰ تا بود تحریم‌ها را رساندند به ۱۵۰۰ تا که هیچ، خودشان هم تحریم شدند. بعد این‌ها می‌گویند ۳ سال اخیر فلاکت بوده. @Farsna
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمتر از ۸۰ ثانیه و: تمام فلسفه ی انتخابات در ایران و راه تشخیص اصلح
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید محسن مهدیان نام پدر: علی عملیات: ماموریت محل شهادت: جاده اهواز- خرمشهر تاریخ تولد: 11/07/1347 تاریخ شهادت: 03/04/1368 سن شهید هنگام شهادت : 21سال ، برگی ازخاطرات شهید : شهر من " همیشه می گفت خرمشهر شهر من است. وقتی اعلام کردند خرمشهر آزاد شد، خیلی خوشحال بود و می گفت: «شهر من آزاد شد.» صاف و صادق بود و چهره ای دلنشین و چشمانی معصوم داشت که نشان از قلب پاکش بود. هیچگاه از زیر کار شانه خالی نمی کرد. همیشه رساله امام رحمه الله علیه همراهش بود. بسیار متواضع بود و گوش به فرمان امام رحمه الله علیه ، وقتی سفره پهن می شد و نان می آوردند می گفت : » شروع کنیم ، حضرت امام فرموده اند هر وقت سر سفره نان را آوردند منتظر چیز دیگری نباشید » خاطره دوم : چیریک چی! عکسی که با شهید چمران گرفته بودم را دید و گفت: «بابا من می خواهم با شما به جبهه بیایم» گفتم نمی شود، حالا برای تو جبهه رفتن زود است. با اصرار آمد و چند ماه تابستان را در جبهه بود. با شهید چمران همراه شد و به او می گفتند «چیریک چی» در جهاد سازندگی چند مرتبه در رشته های مختلف مقام کسب کرد.هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید رضا معینی نام پدر: عباس عملیات: جبهه جنوب محل شهادت: کوشک تاریخ تولد: 01/05/1343 تاریخ شهادت: 04/04/1367 سن شهید هنگام شهادت : 24سال ، برگی ازخاطرات شهید : فرشته نجات "رزمنده ها همه دور ماشین حامل غذا جمع شده بودند تا یکی یکی سهم غذای سنگرها را ببرند. هر یک از بچه ها به شوخی چیزی می گفت: «چرا غذا آبگوشت نیست؟ چرا اینقدر دیر آوردید؟ ما اگر از دست عراقی ها هلاک نشویم تو آخر با دیر آمدنت ما را به کشتن می دهی؟» فاصله کمی با دشمن داشتیم، رضا هم از راه رسید و گفت: «چرا همه یک جا تجمع کرده اید؟ می دانید الآن در چه موقعیتی هستید؟ هر لحظه ممکن است دشمن ما را با خمپاره 60 که سرو صدایی هم ندارد هدف قرار بگیرد» هنوز چند لحظه از دور شدنمان از ماشین نگذشته بود که یک خمپاره 60 به آن اصابت کرد و یکی از دیگ های غذا با ترکش سوراخ شد. خاطره دوم : چراغ راه " روزها هوا آنقدر گرم و شرجی بود که آب تانکرها کم کم به نقطه جوش می رسید. عطش امانمان را بریده بود. با رضا تصمیم گرفتیم شب به پشت خط برویم تا برای خنک کردن آب یخ بیاوریم و دعای خیری برای خودمان بخریم. شبانه راه افتادیم وقتی می خواستیم برگردیم، نمی توانستیم چراغ های ماشین را روشن کنیم چون دشمن به راحتی می توانست ما را هدف بگیرد. مانده بودیم چه کنیم. رضا از ماشین پیاده شد و پیراهنش را در آورد و گفت: من جلوی ماشین می روم تا در تاریکی از جاده منحرف نشوی. او آن شب دو کیلومتر از جاده تا خط مقدم را دوید و با زیرپوش سفیدش چراغ راه شد تا یخ ها را سالم به مقصد برسانیم. هدیه به ارواح مطهرشهداصلوات
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید محمد تقی زاده نام پدر:قاسمعلی عملیات: قدس 1 محل شهادت: کوشک تاریخ تولد:30/06/1344 تاریخ شهادت: 04/04/1364 سن شهید هنگام شهادت : 20سال ، برگی ازخاطرات شهید : یادگاری " قبل از شهادتش چند روزی به پابوسی امام رضا علیه السلام رفته بود. بعد از بازگشت به خانه به دیدن اقوام و آشنایان رفت و برای آنها برای تبرک سوغات آورده بود. برای پسر من هم پیراهن آورده بود. بعد از دیدن آن به برادرم گفتم این لباس بزرگ است. برادرم گفت: «می دانم، این پیراهن را بزرگتر آورده ام تا چندین سال از من یادگاری داشته باشد. رفتن من به جبهه با خودم است، اما برگشتنم با خداست.» خاطره دوم :لباس دامادی " محمد برادرزاده ام بود. قانع، متواضع و بچه ای آرام. 7 ساله بود که مادرش از دنیا رفت و او کم کم خودش را با غم بی مادری وفق داد. در آخرین مرخصی اش به خانه ما آمد و پرسید شما کی سیفی کاریتان در اهواز تمام می شود و بر می گردید. پدرم برای من به خواستگاری رفته و من گفته ام هر وقت عمو از اهواز برگشت عقد می کنم. دوست دارم شما هم در شادی من باشید و من را در لباس دامادی ببینید. بعد از مدتی که کارم در اهواز تمام شد قصد رفتن داشتم که از طرف بنیاد شهید جهت شناسایی ایشان مرا فرا خواندند. پاهایم سست شد و از خود بی خود شدم. اشک از چشمانم جاری شد. او به جای لباس سفید دامادی لباس شهادت به تن کرده بود.هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید محمدعلی حیدریان نام پدر: عباس عملیات: نصر4 محل شهادت: شلمچه تاریخ تولد: 01/01/1344 تاریخ شهادت: 04/04/1366 سن شهید هنگام شهادت : 22سال ، برگی ازخاطرات شهید : بدرقه " ديگر وقت خداحافظي بود و حال و هواي همه فرق مي كرد. انگار اين بار خداحافظي رنگ ديري داشت.‌ احساس مي كرديم شايد اين ديدار آخرمان باشد. در دل ما غوغا به پا بود و در نگاه محمدعلي آرامشي عجيب جای داشت. روي مادر را بوسيد و لحظاتی او را نگاه كرد. دور خودش چرخی زد و گفت ديگر كسي نيست كه با او خداحافظي نكرده باشم. از زير قرآن گذشت و بدرقه راهش يك كاسه آب و اشك هاي همیشگی بود. خاطره دوم : کمک حال پدر " از خدا خواسته بودم اگر فرزندي به من بخشيد اهل نماز و كمك حال و دلسوز مردم باشد. شكر خدا همان هم شد. محمدعلي پسری آرام و يار و غمخوار من بود. هميشه در كشاورزي كمك حالم بود و مي گفت: «حالا ديگر وقت استراحت شماست، اگر كاري داشتيد به ما بگویید تا انجام دهيم.» هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از دیدن این کلیپ مصمم شدم به پزشکیان یا پور محمدی رای بدهم. گوسفند نباشیم.
به منا سبت بزرگداشت شهادت : شهید سیداکبر معینی نام پدر: سیدکریم عملیات: جبهه جنوب محل شهادت: فاو تاریخ تولد: 05/06/1343 تاریخ شهادت: 05/04/1365 سن شهید هنگام شهادت : 22سال ، برگی ازخاطرات شهید : زیارت خود سیدالشهداء علیه السلام " دوستان و اطرافیان را برای رفتن به جبهه تشویق می کرد و خود نیز خالصانه و مشتاقانه به سوی جبهه شتافت و مشغول به احداث خاکریز برای عملیات در خط مقدم شد. در دل شب عظمت خدا را می دید و خاک را می شکافت تا مأمن و سجده گاهی برای فرشته های زمینی مهیا کند. بعد از مجروحیت ، مادر از او خواست بماند تا بهبودی کامل پیدا کند. سید در جواب مادر با مهربانی گفت: «مادرم قدم در راهی گذاشته ایم که تا به پایان نرسد آرام نمی گیریم.» مادر برایش دعا کرد و گفت ان شاء الله پیروز می شوید و همگی به زیارت امام حسین علیه السلام خواهیم رفت. آرام در گوش مادر گفت: «به زیارت آرامگاه امام حسین علیه السلام برویم بهتر است یا به زیارت خود سیدالشهداء علیه السلام ؟ هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fcd87
خاطره دوم ، از بسیجی شهید ، سیداکبر معینی ، فرزند سید کریم : یک نفر برای 300 نفر " از فرماندهی محور دستور رسیده بود که در خط شهید قوچانی باید خاکریز هلالی شکل احداث کنیم. کار بسیار حساس پر خطر و مشکل بود. در انتخاب راننده بولدوزر مانده بودیم. سید اکبر هم مهارت کافی داشت و هم شجاعت لازم. سید متوجه شد که نیرو نیاز داریم. به تکاپو افتاد و غسل شهادت کرد. شب هنگام یک دستگاه بولدوزر از جهاد سازندگی گرفتیم و به خط منتقل کردیم. سید آن سوی خط و در فاصله کمتر از 150 متری با دشمن شروع به خاکریز زدن کرد. رگبار گلوله و موشک های دشمن به سویش می بارید ولی او همچنان با آرامش مشغول کار ش بود. در حال بررسی خط بودیم که بیسیم به صدا درآمد و شنیدیم که بولدوزر مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. گلوله از کلاه آهنی گذشته و به سر سید اصابت کرده بود. اگر ایثار او و چند داوطلب دیگر نبود آن شب 300 نفر به شهادت می رسیدند. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆فقط و فقط و فقط و فقط برای وجدان خود جوابی پیدا کنند کسانی که به پور محمدی و پزشکیان می خواهند رای دهند .😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 ♦️در کتاب خاطرات خانم کلینتون وزير امور خارجه آمریکا در بازار فراوان هست نوشته با انتخاب روحانی ایران را ۲۰ سال عقب راندیم بدون اینکه یک تیر شلیک کنیم....!!! اکنون نیز آیا میخواهید با انتخاب پورمحمدی و پزشکیان ...😭😭😭😭😭😭😭😭 وای به حال وطنم که بعضی مردمش اینقدر.....😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
هدایت شده از ناخواسته ۵
باسلام و احترام هم‌ اکنون آقای جلیلی و آقای قالیباف در یک جلسه دو نفره هستند و در حال بررسی شرایط و اتخاذ آخرین تصمیم. تا ساعتی دیگر همه چیز معین می‌شود.
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه کاغذ،یه خودکار دوباره مساوی است با نجات میلیون ها انسان
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا چنین تفکر ویرانگری در ایران وجود دارد همین است که می بینیم. اگر یک وطن پرست از این درد دِق کند سرزنشش نکنید.
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید مرتضی معینی نام پدر: رضا عملیات: اسارت محل شهادت: زندان عراق تاریخ تولد: 02/12/1340 تاریخ شهادت: 11/04/1367 سن شهید هنگام شهادت : 27سال ، برگی ازخاطرات شهید : مهمان نيمه شب " گلبانگ اذان صبح در فضا پيچيده بود و پدر در حال وضو گرفتن بود كه متوجه صداي در شد. در را باز كرد. مرتضي با لباسي گلي پشت در ايستاده بود. پدر با تعجب پرسيد اين چه وضعي است؟ مرتضی سر به زيرانداخت و گفت: «نيمه شب رسيدم. چراغ هاي خانه خاموش بود. زير اتومبيل همسايه خوابيدم تا شما بیدار شوید.» خاطره دوم : آماده گلوله " هنرستان ابوذر كنار سازمان دوستي ايران و آمريكا قرار داشت. در هنرستان تجمع اعتراض آمیزی بر پا شد و شعارهايي علیه شاه داده شد. ناگهان كاركنان سازمان وارد هنرستان شدند. مدير با تلاش زياد توانست آنها را قانع كند كه خودش اوضاع را کنترل خواهد کرد. به تك تك كلاس ها سرزد و با نصيحت و گاهی هم تهديد سعي در آرام كردن اوضاع داشت. به كلاس مرتضي که رسيد بعد از سخنان تهديدآميزش مرتضي بلند شد و دكمه هاي پيراهنش را باز كرد و گفت: «سينه ما آمده گلوله هاي طاغوت است و از حرف خود كوتاه نمي آئيم.» مدير بدون هيچ حرفي از كلاس خارج شد. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fc
به منا سبت بزرگداشت شهادت: شهید مرتضی معینی نام پدر: رضا عملیات: اسارت محل شهادت: زندان عراق تاریخ تولد: 02/12/1340 تاریخ شهادت: 11/04/1367 سن شهید هنگام شهادت : 27سال ، برگی ازخاطرات شهید : مهمان نيمه شب " گلبانگ اذان صبح در فضا پيچيده بود و پدر در حال وضو گرفتن بود كه متوجه صداي در شد. در را باز كرد. مرتضي با لباسي گلي پشت در ايستاده بود. پدر با تعجب پرسيد اين چه وضعي است؟ مرتضی سر به زيرانداخت و گفت: «نيمه شب رسيدم. چراغ هاي خانه خاموش بود. زير اتومبيل همسايه خوابيدم تا شما بیدار شوید.» خاطره دوم : آماده گلوله " هنرستان ابوذر كنار سازمان دوستي ايران و آمريكا قرار داشت. در هنرستان تجمع اعتراض آمیزی بر پا شد و شعارهايي علیه شاه داده شد. ناگهان كاركنان سازمان وارد هنرستان شدند. مدير با تلاش زياد توانست آنها را قانع كند كه خودش اوضاع را کنترل خواهد کرد. به تك تك كلاس ها سرزد و با نصيحت و گاهی هم تهديد سعي در آرام كردن اوضاع داشت. به كلاس مرتضي که رسيد بعد از سخنان تهديدآميزش مرتضي بلند شد و دكمه هاي پيراهنش را باز كرد و گفت: «سينه ما آمده گلوله هاي طاغوت است و از حرف خود كوتاه نمي آئيم.» مدير بدون هيچ حرفي از كلاس خارج شد. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب ، امام خامنه ای حفظه الله و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلَی‌ مُحَمَّد ٍو َآلِ‌ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ‌ فَرَجَهُم ْ🤲 لینک گروه دوستان شهدا شهرستان برخوار https://eitaa.com/joinchat/394657979Ca7c78fc
هدایت شده از ناخواسته ۵
مردم ایران می‌فهمید "۱ با‌ک بزنین ۱ میلیون تومان خواهد شد" یعنی چه؟ با رای دادن یا عدم شرکت در انتخابات اجازه دهید پزشکیان رای بیاورد آن وقت قشنگ حساب دستتان می آید. فقط لطفا آن وقت سمت درست ناسزاها را گم نکنید.
هدایت شده از ناخواسته ۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 اگر ستاد جلیلی تمام کارهایش را تعطیل کنه و این کلیپ را در سطح میلیونی پخش کنه اثرش از صد تا مناظره تلویزیونی بهتر است 👌🇮🇷✌