eitaa logo
ستایشگران اهلبیت (ع) گرگان
207 دنبال‌کننده
339 عکس
123 ویدیو
8 فایل
این کانال مرجع اطلاع رسانی، ارسال اشعار و مطالب انقلابی کانون مداحان شهرستان گرگان می باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام. امروز آخرین فرصت برای ثبت اردوی زیارتی شهر مقدس قم می باشد. برای ثبت نام اقدام بفرمایید و با این حقیر تماس بگیرید. رنگرز 09119615118
سلام. امروز آخرین فرصت برای ثبت نام اردوی زیارتی شهر مقدس قم می باشد. برای ثبت نام اقدام بفرمایید و با این حقیر تماس بگیرید. رنگرز 09119615118
حاجی جنتی. کانون مداحان: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم کاروان اجتماع قلوب شهرستان گرگان با شعار لبیک یامهدی با حضور در مسجد مقدس جمکران با حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف تجدید پیمان نموده و در این اردو آمادگی خود را برای یاری حضرت اعلام خواهد کرد . زمان حرکت کاروان جمکران چهارشنبه سوم اسفند ساعت ۱۵/۳۰ از خیابان اربعین کانون طه وسایل زیر را به همراه داشته باشید: دلی آماده شام چهارشنبه( بین راه) پتوی مسافرتی (نازک) و ملافه (مکان استراحت حسینیه بوده و فاقد امکانات برای خواب میباشد) لیوان و بشقاب و قاشق لباس گرم
علیه‌السلام بند1⃣ از شوق داره میباره بارون اشکم قطره قطره جاریه رو گونه اشکم باز کن ای دل پنجره های بهشتو امشب دارم حال و هوای بهشتو قسمت میشه پایین پای بهشتو ای دل عاشق و مجنون کی میگیری سروسامون حالا که میزنه بارون زیر ایوون ای حسین عشق منی بند2⃣ دستش پرشد هر کسی پای حسینه پشتش گرمه هرکی گدای حسینه آرزوی همه ی زندگیم اینه که این نوکر بازم حرم و ببینه یک شب دیگه کنار ضریح بشینه با دوتا چش پر از آب میبینم عکسشو تو قاب باز صدا میزنم ارباب من رو دریاب ای حسین عشق منی بند3⃣ هر جا رفتم صحبت رسول ترکه هر کس هر کس نمیشه شبیه حر که هر چی خیره در خونه ی حسینه خلق عالم به بهونه ی حسینه عاقل اونه که دیونه ی حسینه کشتی نجات عالم ذکر شب و روز سالم توی رویا و خیالم شور و حالم ای حسین عشق منی شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ @tekyenokari
دوبیتی عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ▪️ شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است حسین ▪️ من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ▪️ ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتی نجات ▪️ محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ▪️ آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ▪️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ▪️ مصباح هدی به کائنات است، حسین فیاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ▪️ شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ▪️ خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ▪️ حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ▪️ محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ▪️ از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ▪️ من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ▪️ سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ▪️ سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ▪️ هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ▪️ اسباب نجات کائنات است، حسین فیاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین ▪️ در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین @nohe_sonnati
ما که هستیم ؟ انتخابِ حسین از دعاهایِ مستجابِ حسین گَردِ راهی در آفتابِ حسین پرِ کاهی در التهابِ حسین گِلی از خاکِ بوترابِ حسین ما که هستیم ؟ یک صواب حسین دورِ مَجنون گذشت ، نوبتِ ماست قرن ها می‌شود که صحبتِ ماست چارده قرن حرف حیرتِ ماست قصه‌یِ قِدمَتِ رفاقتِ ماست عشق فرمود آن که قیمتِ ماست نیست غیر از دلی خرابِ حسین در میانِ دلم حرارتِ کیست؟ شده‌ام عاشق ، این عنایت کیست ؟ سوختم آتشِ محبت کیست ؟ بویِ سیب است بویِ تربتِ کیست ؟ محشرِ کیست این ، قیامتِ کیست کیست ارباب جُز جنابِ حسین ای تمام شکوهت تمامِ علی پدر سه علی امام علی نور ای نورِ مُستدامِ علی می‌تَپد سینه‌ات به نامِ علی چیست رویِ لبت سلام علی جز علی نیست در کتابِ حسین رنگ سبزِ سیادت زهرا عطر و بوی قداست زهرا نورِ صبح عبادت زهرا آفتابِ سعادت زهرا جان حسین است عادت زهرا خود زهراست بازتابِ حسین کیست زینب جز انعکاسِ علی کیست زینب همه حواسِ علی کیست خانوم ؟ انبعاث علی باغبانِ حسین یاسِ علی کیست زینب علی شناسِ علی حضرت فاطمه به قابِ حسین جلوه‌ی اعتبارت عباس است جذبه ی ذوالفقارت عباس است سایه‌ی اقتدارت عباس است در شب بعد کارَت عباس است همه‌ی کار و بارت عباس است مستم از ساقیِ شرابِ حسین   سرِ سال است و این شبِ جمعه آمدم با یقین ، شبِ جمعه تا شَوَم خوشه چین شبِ جمعه حاجتم را همین شبِ جمعه داد ام‌البنین شبِ جمعه مادری از بَنی کِلابِ حسین  ذکر ما کربلا امام رضاست لطف آقایِ ما امام رضاست اثرِ ذکر یا امام رضاست دستِ ما نیست با امام رضاست کَس و کارِ گدا امام رضاست گفته‌ام بارها رضا به حسین   از دعایِ نماز مادرها حَرَمَت پُر شد از کبوترها خوش به حال من و پیمبرها سجده داریم رویِ مرمرها ما که بُردیم صد برابرها تا که رفتیم در حسابِ حسین از تو داریم سَروَری‌ها را آبروها و نوکری‌ها را بینِ روضه برادری‌ها را بشمارید آخری‌ها را نتکانید پادری‌ها را کُلُّ خیر است تا به باب حسین جلوه‌ات تا نصیبِ غیر تو شد سائلی آمد و زُهیر تو شد جُون شد عابِس و ، بُرِیر تو شد وَهَبَت شد ، حبیبِ دِیرِ تو شد حُر شد و عاقبت به خیرِ تو شد همه سر داده در رکابِ حسین می کُشی ام سزایِ دل این است پشتِ در دست هایِ مسکین است حاجتم گیرِ یک ، دو آمین است پایِ شش گوشه گریه تسکین است وایِ من نامِ تو چه شیرین است می‌چکد از لبم گلابِ حسین آه از شام هول آورِ قبر ما و تنهایی مقدر قبر در شب تنگی و مکدرِ قبر بینِ تاریکی مکررِ قبر در سؤال نکیر و منکر قبر ما چه داریم جز جوابِ حسین منم و این سلام و این تسلیم تو و زلفی گشوده دستِ نسیم منم و باز هم هوای قدیم گوشه‌ای در حرم کنارِ کریم کاش می‌شد شبیه ابراهیم می‌شدم در شبی مُجابِ حسین پایِ ایوانِ تو خلیل اُفتاد پشتِ سر باز جبرئیل اُفتاد پدری پیر آمد و  عَلیل اُفتاد مادری خسته با دخیل اُفتاد در شفایش چه قال و قیل اُفتاد چاییِ روضه است یا شرابِ حسین تشنه بودی بگو که آبت داد؟ آب گفتی کسی جوابت داد؟ آب بر کودکِ ربابت داد؟ کمکی وقتِ اضطرابت داد؟ یا‌ که با چکمه‌ای عذابت داد گریه‌ام هست از آب آبِ حسین @nohe_sonnati
جهان گردیده دریای كرامت شب جشن است یا صبح قیامت تو گویی ملک نامحدود هستی چراغانی ست از نور امامت  ملک، جن، آدمی بستند امشب سراسر بر نماز شكر قامت بهشت وحی، آبادِ حسین است  مبارک باد، میلاد حسین است عروج کل هستی تا حسین است محمد گرم شادی با حسین است تمام آرزوهای محمد تمام هستی زهرا حسین است نماز شكر خلقت، شادمانی دعای آفرینش، یا حسین است محمد در بغل آیینه دارد علی قرآن به روی سینه دارد سلام الله بر قدر و جلالش خدا را چشم بر ماه جمالش پر جبریل می‌سوزد به برقی كند گر قصد معراج كمالش زمان تا حشر با مهرش هم آغوش قیامت هم بود صبح وصالش لبش سرچشمه ی نوش محمد عروجش بر سر دوش محمد  لبش با دوست در راز و نیاز است ولای او قبولی نماز است میان انبیا تا صبح محشر محمد زین ولادت سرفراز است ز كوی او همه درهای رحمت به روی انس و جان پیوسته باز است قیامت، در قیامت بنده ی اوست شفاعت لاله زار خنده ی اوست   به شعبان المعظّم ماه دادند بشر را رهبری آگاه دادند به جسم آفرینش جان تازه به چشم دل چراغ راه دادند به ثارالله، ثارالله دیگر به وجه‌الله، وجه‌الله دادند محمد نقش لبخندت مبارک علی میلاد فرزندت مبارک دل عالم گرفتار حسین است محمد محو دیدار حسین است به بازار محبت صحنه صحنه دوصد یوسف خریدار حسین است خدا با دست قدرت تا قیامت علم گیر و علمدار حسین است دو عالم سایه‌ای از پرچم اوست محرّم نه، زمان ماه غم اوست تو خون در جسم توحید آفریدی تو بانگ ارجعی از حق شنیدی تو قرآن را ز نوک نیزه خواندی تو مقتل را به مهد ناز دیدی تو عزّت را، شرف را، روح دادی تو ذلّت را سر از پیكر بریدی تو وقتی بر شهادت خنده كردی تمام انبیا را زنده كردی شهادت بوسه زد بر پیكر تو ولادت یافت خون از حنجر تو چهل منزل به دنبال خدا رفت به نوک نیزه ی دشمن سر تو به حلق تشنه‌ات، قرآن هماره خورد آب حیات از ساغر تو شهادت می‌دهم نزد خدایت تو خون دادی، خدا شد خونبهایت تو خود احیاگر اسلام نابی درون تیرگی‌ها آفتابی تو در رگ‌های قرآن خون پاكی تو بر گلزار سبز وحی آبی تو در هر فصل ایمان را بهاری تو در هر نسل روح انقلابی تو با هر زخم فریاد خدایی تو روی نیزه هم یاد خدایی شهادت خطّ سرخ خامه ی ماست خط تو، مشی تو، برنامه ی ماست پس از هیهات منّا الذّلة تو كفن پیراهن و خون جامه ی ماست هزار و نهصد و پنجاه زخمت به موج خون زیارتنامه ی ماست تو حجّی، تو صلاتی، تو زكاتی تو اسلام محمد را حیاتی خوشا آنان كه در خون پا فشردند به عشقت از دل و جان سر سپردند به دین زنده ی ما مرده آن است كه گوید كشتگان عشق مردند همیشه میوه‌های نخل میثم ز خون عاشقانت آب خوردند ویَبقی وجه ربّک دولت توست تمام آفرینش ملت توست @nohe_sonnati
هر گدایی که در این قافله حاتم نشود هر غلامی که به درگاه تو مَحرم نشود ما همه ریزه خورِ سفره ی الطافِ توایم سایه ی لطفِ حسین از سَرِ ما کم نشود از همان روز ازل نیز به جز ذکر شما رمزِ مقبولیتِ توبه، فراهم نشود! جمع عشّاق شما محفل خوبان باشد خوب تر از تو کسی در همه عالم‌ نشود هرچه گشتیم در این جمع ندیدیم چرا؟ غافلی را که در این مدرسه آدم نشود! @nohe_sonnati
دوبیتی مژده ای دل عالمی امشب چراغانی شده کهکشان تا کهکشان یکسر درخشانی شده کز فروغِ روی ثارالله، نورِ عالمین از زمین تا آسمان بزمِ گل افشانی شده! @nohe_sonnati
دلا به هوش که ماه سرور، شعبان است دل مدینه و قلب رسول شادان است علیست شاد و لب فاطمه چه خندان است ز عرش تا به مدینه فرشته باران است هر آن که طالب جود است بگو شتاب کند بگو گدائی پور ابوتراب کند بگو بگو که شه عالمین می آید بگو برای نبی نور عین می آید الا که نور و مَهِ نیّرین می آید چقدر نام حسین، بر حسین می آید تمام جود به یک آن، به خلق نازل شد رسید و آیه ی تطهیر و نور کامل شد گرفته جان ز بیان و زبان پیغمبر وجود اوست تماماً ز جان پیغمبر جمال و جود و سخایش، بسانِ پیغمبر نظر به چهره ی او شد، جنانِ پیغمبر شنید بوی بهشت احمد از شمیم حسین مدینه تازه شد انگار از نسیم حسین رسیده ماه، به دامان ماهِ حضرت ماه رسیده شافع کوه گناه خلق از راه بگو به فطرس غمدیده از ملال گناه: بگیرد از پرِ قنداقه ی حسین پناه اگر سیاهِ گناهی، بیا فرات این جاست اگر که غرق گنه، کشتی نجات این جاست کریم اِبن کریم است و من گدای کریم اسیر سلسله ی رأفت و سخای کریم فقیر اویم و خاکم به زیر پای کریم همیشه پر شده دست من از عطای کریم غلامی در او افتخار اجدادم کویر بودم و کرده حسین، آبادم تمام خلق، فقیر حسن، برادر او همه غلام اباالفضل، امیر لشکر او الا که آینه ی مصطفی است، اکبر او روا کننده ی حاجات، علیِ اصغر او چه مادر و پدر و چه اصالتی دارد چه زینب و چه شکوه و جلالتی دارد سلام حضرت عطشان دشت کرب و بلا سلام معنی غربت، تجلی غم ها سلام سید و سالار زینب کبری سلام علت اشک همیشه ی زهرا ولادت تو هم آغوش اشک زهرا بود مصیبت تو دلیل سرشک زهرا بود گهی به مادر خود در رحِم سخن گفتی ز غربت و عطش و خشکی دهن گفتی گهی ز روضه ی خونین یک بدن گفتی ز خاتَم و ز خیام و ز پیرهن گفتی هماره گفتی و مادر شنید و هی نالید ولی فدای دل خواهرت که غم را دید رسید وادی کرب و بلا پریشان شد رسید روز دهم، غصه اش فراوان شد رسید مقتل و زینب دوباره گریان شد رسید پیش تن بی سری که عریان شد ز اوج غصه ی زینب ز عرش خون بارید عقیله خم شد و رگ های حنجرت بوسید @nohe_sonnati
دوبیتی تبریک که ماهِ صلوات است این ماه میلادِ سفینه ی نجات است این ماه یعنی که ز مقدمِ حسین بنِ علی لبریز ز خیر و برکات است این ماه! @nohe_sonnati