داشتم میرفتم چایی دم کنم ، یهو چشمم به یکی خورد تو شیشهء گاز ، اینطوری شدم که :
عه وووی خدا این دختره رو چه نازه ، موهاشو ، سرمو که بالا آوردم تو شیشهء هود متوجه شدم که این خودمم .
ممنونم از سرفه های عصبیم که هیچوقت ترکم نمیکنن و همیشه حواسشون هست که کِی عصبی و ناراحتم و خودشونو سریع میرسونن .