کلام نور
قال الإمام عليّ عليه السلام:
اَلْمُؤْمِنُ مَنْ كانَ حُبُّهُ لِلّهِ وَ بُغْضُهُ لِلّهِ وَ اَخْذُهُ لِلّهِ وَ تَرْكُهُ لِلّهِ
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
مؤمن، كسى است كه دوستى و دشمنى و گرفتن و رها كردنش، براى خدا باشد.
غرر الحكم، ح۱۷۴۲.
🌕🌕🌕
۴
استراتژی تقابل با رهبری
از این قبیل مباحث از وی زیاد داریم .
محمد هاشمی ( برادر آقای هاشمی ) می گوید : در این انتخابات باید رهبری را به هن و هن بیندازیم !!!
من فقط مستندات را ارایه می دهم و کدها را می گویم و اصلا نیاز به تحلیل ندارد . این واقعه ای که در کشور اتفاق افتاد این فتنه ای ، که مقام معظم رهبری اسم آن را فتنه ی عمیق گذاشتند و فرمودند ناشی از بی بصیرتی نخبه های عالی کشور بود و اگر نخبه های کشور بصیرت داشتند و آگاه بودند اما اسسیر این فتنه نمی شدیم ، باید در استانهای کشور همه از این نظام ، که ثمره ی صدها هزار شهید است ، دفاع بکنند ...
... بهزاد نبوی می گوید که سعی کنید احمدی نژاد را کاندید رهبری معرفی کنید که اگر شکست خورد ، رهبری شکست خورده است . ما ۱ بار این کار را در خرداد ۷۶ انجام دادیم ، ضربه ی سنگینی بود و به سختی از جا بلند شد ( منظورشون آقاست ) . الآن باید ضربه ی نهایی را به رهبری بزنیم !
این حرف در اتاق جلسات مجمع روحانیون ، که راهبردهای اطلاح طلبان را طراحی می کند ، زده شده است . از این دست حرفها زیاد داریم مثل اینکه : صندلی را باید از زیر پای رهبری کشید !! فرش را باید از زیر پای رهبری کشید !!
بهزاد نبوی جای دیگری می گوید : از لجبازی هاشمی با احمدی نژاد باید نهایت استفاده را ببریم . از بحث شورای فقاهت هاشمی باید حمایت کنیم و رهبری را منزوی کنیم !!
برادرا ! ما ادبیات اینها را خوب می فهمیم . بحث به زیر کشیدن نظام یا بازگشت به قدرت اینها فقط به زیر کشاندن مقام معظم رهبری است . منظور این آقایان این است که باید تکلیف رهبری برای اولین و آخرین در نظام مشخص کنیم .
جلسات محفلی دیگر
این مطالبی که من اینجا می گویم ۱ هزارم آن مستنداتی است که الآن ما در اختیار داریم و این سخنان ، با انتقال گروه جی ۷ به مجمع روحانیون بیان شده است . این دست سخنان و طراحیهای پیچیده متاسفانه در این جمع فراوان دیده و شنیده شده است .
۱ جلسات دیگری تحت عنوان جلسات دوشنبه به مدت ۲ سال برگزار می شد که در این جلسات ابطحی ، لاری ، تاج زاده ، امین زاده ، محمد صدر ، رضا خاتمی ، سعید شریعتی ، دهاقانی ، عرب سرخی ، نعیمی پور ، خانیکی ، میردامادی ، حسین بابایی حضور داشتند . این افراد را شما می شناسید . اینها در جریان اصلاحات بسیار تاثیرگذار هستند . هرکدامشان حرکت دهنده هستند و در حوزه های مختلف اثرگذار هستند . ۲ سال اینها برای برگشت به قدرت و برای ریاست جمهوری دهم جلسه می گذارند . ۲ سال اینها دوشنبه ها دور هم می نشینند و طراحی می کنند که هیچکدام از ماها و شماها برای برنامه های فرهنگی - مذهبی ۲ سال وقت نمی گذاریم .
در این ۲ سال چه اقداماتی در کشور انجام شد ؟ در حوزه های مختلف تخریب دولت ، رهبری ، صداوسیما ، نیروهای مسلح ، شورای نگهبان و ... در این جلسات طراحی شد . برای آنکه بتوانند زمینه را در آستانه ی انتخابات در جامعه بکنند تا بتوانند ۱۳ میلیون رای بیاورند . برای آنکه بتوانند اقدامات خیابانی خودشان را شکل بدهند . این اتفاقات ۱ شبه و ۲ شبه و ۱ ماهه و ۲ ماهه محقق نمی شود ؛ محصول اتفاقاتی که در این جلسات تصمیم گرفته شد و این تصمیمات یکی پس از دیگری طی چند سال در کشور اجرا شد و ذهن مردم را به این سمت برد که آماده باشند تا پشت سر اون چیزی که اونا مدنظرشون هست صف آرایی بکنند . در این رابطه اعترافات بسیاری را در دست داریم که من از اونها عبور می کنم .
بنیاد باران
جلسات بعدی مربوط به بنیاد باران هست که متعلق به خاتمیه و این جلسات به صورت منظم ۴ ساله که برگزار می شود . خاتمی زمانی که از ریاست جمهوری کنار رفت بنیاد باران را تاسیس کرد و در این بنیاد ۱۲۰۰ نفر از اساتید دانشگاه ، وزرا و معاون وزرا ، مدیرکلها ، استاندارها ، فرماندارها ، بخشدارهایی که با ایشون ارتباط داشتند و همسو هستند ، خاتمی را ساپورت می کردند و در کمیته های مختلف کارهای مطالعاتی انجام می دادند و محصول این کارهای مطالعاتی در اختیار خاتمی قرار می گرفت . برای اینکه خاتمی اکتیو باقی بماند برای برگشت به قدرت ! برای اینکه خاتمی را پشتیبانی بکنند تا در عرصه ی بین المللی و در جامعه ی بین الملل به ۱ جایگاه قابل توجه دست پیدا بکند .
ابطحی می گوید : تمام زحمات خاتمی طی این ۴ سال برای این ۲ نکته بود : ۱- به کشورهای آمریکایی و اروپایی و عربی ثابت بکند که رییس جمهور قدرتمند آینده ی ایران خاتمی است . ۲- در داخل نیز این آمادگی براش باقی بماند تا اگر خواست به قدرت بازگردد از این جلسات و کمیته ها بهره ی لازم را ببرد .
در این جلسات عمده ی تصمیماتشون برای این بود که زمینه را فراهم بکنند برای اصلاحات و بازگشت خاتمی . این زمینه ها تصمیماتش گرفته می شد و در کشور یکی پس از دیگری به ظهور می رسید .
ادامه ص ۵👇
🌕🌕🌕
۵
این چیزی که شما در حوزه های روانی در کشور می دید و از کاهی کوهی ساخته می شد اینها چیزهایی است که عموما تصمیماتش در این جلسات گرفته می شد که از اینها می گذریم .
صبحانه های مهدی هاشمی!
جلسات بعدی مربوط به جلسات مهدی هاشمی ( پسر آقای هاشمی ) می باشد که این جلسات نیز به مدت ۲ سال برگزار شد تحت عنوان جلسات صبحانه !
این مسایل پنهانی که من برایتان بازگو می کنم به علت آن است که مقام معظم رهبری فرمودند آگاه کنید ، بصیرت بدهید . شاید خیلی از سوالات دوستان این باشد که چرا با بعضی از سران برخورد نمی شود . ما ۱ کیفر خواست برای اینها تهیه کردیم ، آقا فرمودند نیاز به کیفر خواست نیست ، شما بروید آگاه سازی کنید ، بصیرت بدهید ، طبقه ی نخبگان کشور متوجه ابعاد پنهان این فتنه بشوند و سپس سینه به سینه پخش شود ، بگذارید مردم برای اینها کیفرخواست درست کنند .
جلسات صبحانه ی مهدی هاشمی ۲ سال پنجشنبه ها در منازل امین زاده ، بهزاد نبوی ، مرعشی ، موسوی لاری ، عطریانفرد ، تاج زاده و بعضا محمد خاتمی برگزار می شد .
می آیند صبحانه می خورند و تا ظهر می نشینند نحوه ی برگشت به قدرت و نظام را بررسی می کنند . خوب ، ۲ سال وقتی اینها دور هم بنشینند چی از داخلش درمی آید ؟ حتما باید ۱ طراحیهایی آنجا صورت گرفته باشد ، حتما باید ۱ اقدامات اجرایی برای رسیدن به اهدافشان از این جلسات بیرون بیاید . فقط برای این نیست که دور هم بنشینند و ۱ صبحانه ای بخورند .
این جلسات مهدی هاشمی در ماجرای فتنه یکی از موثرترین جلسات بوده است و آن چیزی که کف خیابانها و کشور را دچار تشنج کرد محصول این جلسه بود که تحت لوای مهدی هاشمی برگزار می شد .
به بهزاد نبوی گفتیم : شما به عنوان ۱ آدم با سابقه ، که به شما چریک پیر می گویند ، چگونه می رفتید در جلسه ای شرکت می کردید که ۱ آدم لمپن فاسد آن را اداره می کرد ؟!
ابعاد وجودی مهدی هاشمی را همه می دانند که چه تیپ آدمی است ؛ از پدرش گرفته تا بقیه همه می دانند . از ارتباطش با سرویسهای جاسوسی بیگانه ، که شکی در آن نیست ، تا فسادش ، که ساحت این جلسه محترم است و من وارد آن نمی شوم .
بهزاد نبوی در پاسخ سرش را تکان داد و گفت : بله ، متاسفانه من ۲ سال تحت تاثیر جلسات این آقا بودم !
ازاذل و اوباش و مهدی هاشمی!
امروز متهم در اختیار ما هست ، از سرکرده های اراذل و اوباش تهران ، که تیم مهدی هاشمی اینها رو از ۱ ماه ۲ ماه قبل از انتخابات دعوت کردند ، آموزش دادند و توجیه کردند برای اینکه از اینها بتوانند در روز مدنظرشان بهره ببرند !
متهمی در اختیار ما هست که شبی ۸۰۰ هزار تومان می گرفته به اتفاق رفقاش شرق تهران ، فلکه تهرانپارس ، نارمک و هفت حوض رو به آتیش بکشونن !
متهمی در اختیار ما هست که شبی ۱ میلیون تومان می گرفته ، از اراذل و اوباش غرب تهران ، که میدان کاج و امثال آنجا را هر شب با اعوان و انصارش به آتش بکشاند !
متهمی در اختیار ما هست که مسئولیتش جمع آوری سیاهی لشکر برای تهیه کننده های فیلمهای سینمایی است . آدم شناخته شده ای هم هست . این آدم را آوردند توجیهش کردند شبی ۲ میلیون می گرفته تا سیاهی لشکر رو توجیه کنه شبا تو خیابون اتوبوس آتیش بزنن ، بانک آتیش بزنن ، به نیروهای انتظامی حمله بکنن ، توهین به مقام معظم رهبری بکنن ، به پایگاههای بسیج حمله بکنن !!! این آدم الآن تو اوین در خدمت ماست .
این سرکرده های اراذل و اوباش از مهدی هاشمی نزدیک به ۲۰۰ میلیون تومان پول گرفته اند !!
جالب اینجاست اینها می گن وقتی ما می رفتیم پول بگیرم ، پول روز میز مهدی هاشمی دسته دسته چیده شده بود و مهدی هاشمی دسته دسته به ما پول می داد !!!
این اطلاعاتی که من دارم به شما می گم بی جهت نیست ؛ ما اینها را خدمت مقام معظم رهبری ارایه دادیم . ما برای آقا تحلیلگر نیستیم و بدون سند هم نمی توانیم حرف بزنیم . ما فقط باید مستندات ارایه بدهیم . همه ی این مستندات خدمت مقام معظم رهبری رفته است .
نرم افزار تقلب
... مهدی هاشمی رفسنجانی نرم افزاری وارد کشور کرده بود و گفته بود که این نرم افزار را در مجلس خبرگان به کار گرفتیم و موثر شد . همین مقدار به شما بگم که در انتخابات ریاست جمهوری ، نرم افزاری که ایشان وارد کشور کرده بود وصل می شد به ۱ اس ام اس سنتری که از طریق دیشهای ماهواره ای در قشم و کیش ارتباط برقرار می کرد و با سیستم مخابراتی کشور ارتباط چندانی نداشت . برای هر کدام از ناظرین انتخاباتی خودشون یه موبایل و یه خط ایرانسل گذاشته بودند که در سراسر کشور و سر صندوقهای رای ، ساعت به ساعت اطلاعات صندوقها را از طریق همین اس ام اس سنتر ، منتقل بکنند به این اتاق جنگی که مهدی هاشمی رفسنجانی راه انداخته بود .
ادامه ص ۶ 👇
🌕🌕🌕
۶
در تهران ۳ اتاق درست کرده بودند که تو هر کدام از اتاقها حدود ۳۰ دختر و پسر پای کامپیوتر نشسته بودند . قرار بود در اتاق اصلی مهدی هاشمی و میرحسین موسوی حضور پیدا کنند و از آنجا انتخابات را کنترل و هدایت بکنند . نماینده ی کاندیدا بر سر صندوق وقتی شماره اس ام اس سنتر رو می گرفت ، بعد از وصل ، اگر شماره ی ۱ رو می زد حجم جمعیت رو نشون می داد که زیاد است یا کم ! ۲ را اگر می زد یعنی اصولگرایان بیشتر رای دارند یا اصلاح طلبان . هر کدام از این عددها در این اس ام اس سنتر تعریفی جداگانه داشت . اینها ساعت به ساعت تمام انتخابات را در سراسر کشور می خواستند رصد بکنند .
چرا اینکار را کردند ؟ می گفتند ما مثل دفعه ی قبل سادگی نمی کنیم که بذاریم انتخابات تمام بشود و بعد بیایم شکایت بکنیم و بگوییم که مثلا تقلب شده ! ما ساعت به ساعت از این طریق شکایت روی شکایت روی میز مسئولان اجرایی کشور می گذاریم و جالب اینجاست که رسانه های خودشون ، حتی از خارجیها ، را در این اتاق جنگ بسیج کرده بودند تا اطلاعات را در اختیار آنان بگذارند و آنها منتشر کنند تا ۱ عملیات روانی بر روی افکار عمومی انجام دهند که آی مردم چه نشسته اید که الآن مثلا ساعت ۱۰ صبحه ، در فلان حوزه و فلان صندوق داره تقلب میشه ! می خواستند افکار عمومی را به هم بریزند .
جالب اینجاست که می گفتند می خواستیم در هر حوزه ای که رای رقیب ما بالاتر از ما بود ، نیرو اعزام کنیم و تقلبی انجام بدهیم تا آن صندوق باطل اعلام بشود ! خیلی برنامه مفصل بود .
۳ تا مثل این اتاق جنگ درست کرده بودند که اگر دستگاههای امنیتی اتاق اولی یا دومی را پیدا کردند به اتاق دیگری بروند . براشون خیلی مهمه .
این آقایان با مستنداتی که خودشون تهیه کرده بودند و در نظرسنجیها به این نکته رسیده بودند که قطعا شکست می خورند منتها بهانه تراشی جزء برنامه های اینها بود که در روند انتخابات خلال ایجاد کنند که به لطف امام زمان (عج) شب انتخابات ، بین ساعت ۸ تا ۱۲ شب هر ۳ جا شناسایی شد و هر ۳ جا را مختل کردیم و نگذاشتیم در انتخابات به شکل دلخواهشان اختلال ایجاد بکنند . یادتان هست که فریادشان درآمد که اس ام اسها چرا قطع شده ! و ...
اگر این نرم افزار مهدی هاشمی و برنامه شان تحت کنترل قرار نمی گرفت آنها همان ساعات اول انتخابات را زمینگیر می کردند و اجازه نمی دادند انتخابات به سرانجام برسد . آنها مطلع بودند که شکست خواهند خورد و می خواستند هزینه ی این شکست را به گردن نظام بیندازند . نمی خواستند این هزینه بر گردن اطلاح طلبان باشد و نشان داده شود که آنها از بی عرضگیشان نتوانستند در جامعه برای خودشان پایگاهی درست کنند .
حلقه میرحسین
میرحسین موسوی ۱۰ ساله جلساتی دارد و ۱ حلقه ها و کمیته های مطالعاتی دارد که بعضی از اساتید دانشگاهها نیز با آنها همسو هستند .
بهزادیان نژاد ، ۲ پسر شهید بهشتی و فاتح در این جلسات حضور دارند . ۱۰ سال این جلسات برقرار بود ، البته نه برای انتخابات ، که محصول این ۱۰ سال شده جزوه ی میرحسین موسوی با عنوان زیست مسلمانی . این جزوه راهبرد میرحسین موسوی است برای اداره ی ۱ جامعه و ۱ حکومت ! در حوزه های مختلف مسایل سیاسی ، دینی ، اقتصاد و فرهنگ و ...
جزوه زیست مسلمانی
در جزوه زیست مسلمانی آنچه که به ذهن میرحسین موسوی تراوش پیدا کرده مخالفت با حکومت دینی است . او می گوید حکومت دینی معنا و مفهومی ندارد ! ما باید حکومت دینداران را داشته باشیم نه حکومت دینی !؟! که این دقیقا فکر جریان چپ و فکر ملی مذهبی هاست که در این رابطه کتابها نوشته اند .
چرا حکومت دینداران ، حکومت دینی نه ؟! پس ذهن این آقایان این است که ما باید براساس نظام لیبرال دموکراسی و یا نظامات شرقی و آن نظامهای متداول غرب و شرق ، که تجربه شده است ، آنها را باید وارد این کشور کنیم و چند نفر آدم دیندار بگذاریم تا آنها را اجرا بکند !!! ما نباید احکام شریعت ، احکام قرآن ، احکام روایات و سیره ی نبوی و اهل بیت (ع) را ملاک قرار بدهیم !؟!
این ذهن و فکر میرحسین موسوی است .
فوکویاما راجع به نظام لیبرال دموکراسی می گوید : این نظام پایان تاریخ است . اگر هر کشوری غیر از این نظام را برگزیند واپسگراست . بشر اگر می خواهد به صلاح برسد و ۱ حکومت اگر می خواهد جامعه ی خود را به بهترین شکل و بهترین وجه مدیریت بکند ، باید نظامی مثل لیبرال دموکراسی را سرلوحه ی کار خودش قرار بدهد !
نظام لیبرال دموکراسی و آن اصلاحاتی که از آن دم می زنند و اینها می خواستند وارد کشور ما بکنند ، محصولش استحاله ی انقلاب بود . می خواستند ۱ انقلاب ماتیک مالیده شده در نظر مردم و جامعه ی بین الملل قرار بدهند . ادامه ص ۷👇
🌕🌕🌕
۷
میرحسین موسوی ۱ سال قبل از انتخابات جزوه اش به پایان رسیده و به این نتیجه رسیده است که محصول این جزوه را باید جایی ارایه دهد و نیاز به تریبون دارد . این را هم ما غافل بودیم هم اصلاح طلبان . اونا فکر می کردند کمافی السابق میرحسین را می آورند و از اسمش استفاده می کنند و بعد هم مثل ۱ دستمال کنارش می اندازند .
دغدغه خاتمی
خاتمی با نگرانی به میرحسین موسوی خویینی ها می گوید : کروبی و میرحسین آمده اند و این تعدد کاندیداها باعث شکست من می شود و باید برای این موضوع فکری کرد .
موسوی خویینی ها در جواب خاتمی می گوید : میرحسین را هر دفعه می آوریم و از اسمش استفاده می کنیم و بعد مثل ۱ دستمال کنارش می اندازیم .
بهزاد نبوی به خاتمی می گوید : به کروبی هم ۲ ، ۳ تا وزارتخانه می دهیم و می فرستمیش کنار !! میرحسین را هم همیشه ما می آوریم و خودمان هم کنارش می بریم . شما نگران چه هستید ؟! اگر کروبی کنار نکشید مدیریتش در دوران بنیاد شهید را بررسی می کنیم ۱ فساد اقتصادی برایش پیدا می کنیم و آن را مطرح کرده و بزرگ می کنیم تا بکشد کنار ! اگر هم چیزی پیدا نکردیم خودمان برایش ۱ فساد مالی می سازیم و می گوییم که اگر کنار نکشی این فساد را مطرح می کنیم !؟!
در رابطه با میرحسین هم نقشه ی اصلی را بهزاد نبوی کشید که گفت : به میرحسین می گوییم اگر کنار نکشی عکس بی حجاب خانمت در قبل از انتخابات را منتشر می کنیم !!!
این موضوع بعدا به اسم اصولگرایان مطرح شد اما ما مستنداتش را داریم که اولین بار این موضوع توسط بهزاد نبوی در جلسات خودشان مطرح شد .
جالب اینجاست ما هر ۲ مورد را خدمت کروبی و میرحسین بردیم که برایتان چنین تدارکی دیده اند . میرحسین هم ۱ مصاحبه بر علیه بهزاد کرد و دعوایی هم بینشان راه افتاد اما بعد مشکلشان حل شد .
این نگاه ، نگاه سیستم لیبرال دموکراسی است که برای برگشت به قدرت باید از هر شیوه ای استفاده کرد . از روشهای کاملا غیراخلاقی . در کشورهای لیبرال دموکراسی دنیا نمونه های فراوانش را می بینید که شخصی که به حکومت می رسد فاقد هرگونه خصوصیات اخلاقی و معنوی و فردی است . طرف فاسدالاخلاق است می آید رییس اجرایی ۱ کشور آمریکایی و غرب می شود . به علت اینکه آن نظامات سیاسی پشت صحنه هستند که اینها را هدایت می کنند . اینها همان الگو را می خواهند وارد کشور ما بکنند . اصلاحاتی را می خواهند وارد کشور ما بکنند که از درون نظام لیبرال دموکراسی درآمده و دروغ هم می گویند . ای کاش اصلاحات اینها هم همان چیزی بود که لیبرال دموکراسی می گوید ؛ لیبرال دموکراسی می گوید اصلاحات برای تغییر روبناهاست جهت جلوگیری از فروپاشی ساختارها . برای اینکه ساختارهای ۱ حکومت فرونپاشد ما باید مرتب روبناها را اصلاح کنیم و بشر را به صلاح برسانیم و در جامعه خوب اداره اش کنیم . جالب اینجاست که تعریف اسلام هم از اصلاحات همین است منتها قیدش اینجاست که اسلام می گوید برای اینکه بتوانیم بشر را در دنیا و آخرت به صلاح برسانیم .
شرقی ها و نظام مارکسیستی مطلقا اعتقادی به اصلاحات ندارند . آنها می گویند اصلاحات واپسگرایی است و اگر کسی بخواهد اصلاحات انجام دهد دچار تحجر شده است .
خوب ، آقایان دوم خردادی ! شما کدام اصلاحات را وارد کشور کرده اید ؟! اگر اصلاحات لیبرال دموکراسی را هم وارد کشور کرده باشید ما می پذیریم اما شما آن را هم وارد نکرده اید . اصلاحات شما ساختارهای نظام و انقلاب را هدف قرار داده است . ما یادمان نرفته است که اینها به دین ، قرآن ، امام و رهبری حمله کردند ، به ولایت فقیه حمله کردند ، امام را به موزه های تاریخ سپردند .
با ۱ بررسی فنی متوجه می شوید آن اصلاحاتی که آمریکا و دنیای غرب در اختیار این دوم خردادیها گذاشته آن اصلاحات جعلی است نه اصلاحات واقعی . خود اصلاحات چون ارزشمند برایش جعلی درست کرده اند . با این اصلاحات آمریکایی به جای آنکه روبناها را تغییر دهند به ساختارها حمله کردند و در این انتخابات هم تمام اهداف آنها و گام برداشتنهایشان برای حمله به ساختارهای نظام ، از جمله مقام معظم رهبری ، بود .
ورود میرحسین
میرحسین با این شرایط و نگاه به این نتیجه رسید که برای مطرح کردن جزوه اش نیاز به تریبون دارد تا به عرصه ی رقابت بیاید و مطالبش را مطرح کند . بنابراین وارد عرصه شد و این حضور برای خاتمی دغدغه به وجود آورد که : باید چه بکنیم ؟!
در ۲ ، ۳ جلسه ی اول به جمع بندی نرسیدند . میرحسین به خاتمی گفت : تو خودت را به من سنجاق نکن . اصلاحات کار خودش را انجام دهد . من برای ارایه ی مطالبم نیاز به تریبون دارم و خیلی هم بنای آمدن در انتخابات را ندارم .
ادامه ص ۸👇
🌕🌕🌕
۸
در جلسات سوم و چهارم میرحسین متوجه می شود که خاتمی برای آمدن کاملا متزلزل است . از این تزلزل بهره ی کافی را می برد و با چند استدلال توجیه می شود که در عرصه ی انتخابات باقی بماند .
استدلالهای موسوی چه بود ؟ می گوید اگر خاتمی بیاید اصولگراها با هم متحد می شوند و اصلاحات شکست می خورد . این حرف را خود خاتمی هم می زد . اما اگر من بیایم بین اصولگراها شکاف ایجاد می شود و من از سبد اصولگرایان رای دارم که خاتمی ندارد .
موسوی می گوید : اگر من بیایم خاتمی قطعا کنار خواهد رفت .
استدلال سوم موسوی این است که : اگر من بیایم جریان اصلاحات ، چه بخواهد چه نخواهد ، پشت من قرار می گیرد و باید به من رای بدهند .
این استدلالها میرحسین را به این جمع بندی رساند که به صورت جدی وارد عرصه ی انتخابات شود و با این ورود ، خاتمی از عرصه خارج شد .
برادران ! پروسه ی ورود خاتمی به انتخابات بسیار پیچیده است . همین قدر بگویم که تلاش ۴ ساله ی خاتمی بود که به انتخابات بیاید اما باید سنگش را با اصلاح طلبان وابچیند .
خاتمی می گوید : من از پس رهبری و اصولگرایان برمی آیم اما نمی دانم مشکلم را با شماها ، اصلاح طلبان ، چگونه باید حل بکنم . شماها یکی تان می گوید از قرآن رد شو ، دیگری می گوید از قانون اساسی رد شو ، آن یکی می گوید در مقابل رهبری بایست ؛ من جرات و توان این کارها را ندارم . من نگرانیم برای برگشتن به انتخابات اینه که باید شماها تکیلفم را مشخص کنم .
جریان اصلاحات به محض اینکه متوجه می شود خاتمی در آمدن متزلزل است شروع می کند به تهدیدکردن خاتمی ؛ که آقای خاتمی ! تو آدم خودت نیستی ! تو را ما به اینجا رسانده ایم . تو اگر امروز در دنیا جایگاهی داری به خاطر پشتیبانی اصلاحات از تو است و اگر پشت تو را خالی کنیم در دنیا کسی به تو توجهی نمی کند . آقای خاتمی ! اگر تو کنار بکشی ما پشت سر میرحسین نمی رویم و اگر هر کاندید دیگر ما در این انتخابات شکست بخورد تو باید پاسخ شکست ما را بدهی . امروز اصلاحات به فداکاری و از خود گذشتگی نیاز دارد .
مجید انصاری می گوید: آقای خاتمی! اگر امروز نمی خواهی برای اصلاحات فداکاری کنی پس کی می خواهی ؟ امروز جامعه نیازمند وجود توست .
در جلسه ای، که خاتمی نبود، موسوی خویینی ها گفت باید خاتمی را گوشه ی رینگ ببریم آنقدر با بوکس بهش بزنیم که هزینه ی نه گفتن بیشتر از آمدن بشه و جرات نکنه نه بگه! و همینکار را کردند.
خاتمی گفت این همه کاری که دارید روی من انجام می دهید را روی اصولگراها انجام دهید. شماها همه تون متمرکز بر من شده اید. من می دانم که اگر بیایم، با این تفکرات شماها ، چه شکست بخورم و چه پیروز بشوم، نابود شده ام !
وقتی خاتمی کاندیداتوری خودش را اعلام کرد بهش گفتند ما تو رو به بوشهر و شیراز می بریم؛ اونجا ۳۵ هزار نفر جمیعت جمع می شود که وقتی رفت کلا ۵ هزار نفر بیشتر جمع نشدند.
همان موقع بنیانهای فکری خاتمی فروریخت. اون فهمید که نظرسنجیهایی که بهش داده بودند که چه نشسته ای که ملت ایران منتظر است تو بیایی، همه دروغی بیش نیست!
هاشمی به خاتمی پیغام داده بود: اگر بیایی رای تو ۱۰ میلیون بیشتر از احمدی نژاده !!
خاتمی بعد از اون استقبال ضعیف مردم گفت: نه اون نظرسنجیهای شما را قبول دارم نه تحلیل هاشمی را. شما همه دارید اشتباه می کنید و به من دروغ می گویید و من را نابود می کنید.
وقتی میرحسین آمد خاتمی فرصتی پیدا کرد که از صحنه بیرون برود. میرحسین با ژست مستقل آمد. او می خواست از سبد اصولگراها رای جمع بکند پس نباید خودش را اصلاح طلب معرفی بکنه !
میرحسین به جنوب شهر و مسجدی در نازی آباد می رود و حرفهای عدالت طلبانه و انقلابی در حمایت از آرمانهای امام می زند. اینجا بود که اصلاحات دچار یاس و ناامیدی کامل شدند و به مدت ۲ هفته در کمای اساسی فرو رفتند و فحش و ناسزا پشت موسوی می گفتند .
موسوی خویینی ها ، وقتی موسوی آمد ، گفت : خاک عزا بر سر ما ، میرحسین شد کاندید ما ! ما چه گناهی ازمون سر زده است که میرحسین باید دور میزی برود که ما می خواهیم برایش تصمیم بگیریم ! ما زمان امام هم مدیریت موسوی را قبول نداشتیم ! میرحسین مثل بهمنی بر سر ما خراب شد و ما به زور توانستیم سر خود را از زیر بهمن بیرون بکشیم ! کی گفته میرحسین نخست وزیر امامه و جنگ را اداره کرده ؟ اون مگه می تونسته جنگ رو اداره کنه ؟!
موسوی و جام زهر!!
این حرفها در جلسات خود اصلاحات مطرح شده است و حرف ۱ فرمانده ی سپاه نیست . این حرف پدر معنوی اصلاحات بود .
موسوی خویینی ها می گوید : میرحسین اگر عرضه داشت و زمان امام پای جنگ بود آن موقع که عملیات فتح المبین و بیت المقدس انجام شد و جمهوری اسلامی در اوج پیروزی بود ، در نظام ۱ دیپلماسی قوی راه می انداخت و ۱ قطعنامه ای پذیرفته می شد تا جنگ را خاتمه بدهد ! جام زهر را چه کسی دست امام داد ؟ همین میرحسین موسوی !
ما الآن باید چه خاکی بر
ادامه ص ۹👇
🌕🌕🌕
۹
سرمان بریزیم که باید برویم از این آدم دفاع کنیم ؟! اگر امکانات کشور را در اختیار جنگ می گذاشت و به پشتیبانی جنگ می برد اگر اعتقادی به دفاع مقدس داشت که امام جنگ را اینجوری تمام نمی کرد که بگه من جام زهر را سر کشیدم !
خیلی عجیبه . برای ما این حرفها خیلی ویژه بود که در درون خودشان نگاهشان به همدیگر چگونه است .
۱ نواری از آقا داریم که ایشان در گلف اهواز هستند و همه ی فرماندهان جنگ دور ایشان هستند و همه دارند به ایشان تشر می زنند ، آن موقع آقا رییس جمهور بودند ، که چرا امکانات را در اختیار جنگ نمی گذارید ؟ جنگ نیاز به مهمات و تجهیزات و خودرو و نیرو دارد .
برادرا ! اواخر جنگ به قدری پیچیده و سخت شده بود که برای فرماندهان و رزمنده ها واقعا کمرشکن بود . در ۲ ، سال آخر جنگ چه فشار طاقت فرسایی بر گرده ی بچه ها و رزمنده ها وارد شد . کمر بچه ها در جنگ خورد شد .
تمام این فریادها را در آن جلسه به آقا ، که رییس جمهور بودند ، می زنند . چرا خود شما در جنگ نیستید ؟ چون آقا چند ماهی در جنگ غیبت داشتند . آقا می فرمایند : من که همیشه در جنگ بوده ام آن مدتی که نبودم هم امام حضور بنده در برخی از استانهای جنگی حرام کرده بود . این اواخر جنگ موشکباران شدید بود و امام نگران حال آقا شده بودند .
آقا می فرماید : من خیلی تلاش کردم به جنگ برگردم اما امام قبول نمی کردند . آقایان سید احمد و موسوی اردبیلی را واسطه قرار دادم ، آنها رضایت امام را جلب کردند که من برگشتم به میان شماها .
وقتی مقام معظم رهبری به جبهه می رفتند امام دستور می دادند ۲ گوسفند قربانی کنند تا ایشان به سلامت برگردند .
آقا در پاسخ به اعتراضات فرمانده ها راجع به کمبود تجهیزات در جنگ می فرماید : من چه بکنم وقتی به آقای میرحسین به عنوان نخست وزیر دستور کتبی داده ام که صنایع کشور ، از جمله ایران خودرو ، در خدمت جنگ و پشتیبانی از جنگ قرار بگیرد اما این نامه ی من روی میز ایشان مانده و هیچ اقدامی نکرده و در ایران خودرو پیکان با ارز ۷ دلار تولید می کنه زیر پای مدیران دولتی گذاشته ! من چه بکنم ؟
بعد آقا ۷ ، ۸ تا از دستوراتش به نخست وزیر را اسم می آورد که من دستور دادم و او عمل نکرد . این مستند انقلاب است که ما صدای آقا را داریم .
حالا ما همین حرفها را از موسوی خویینی ها در جلسه ی اتاق فکر اصلاحات می شنویم . البته بعدش هم محسن رضایی همین حرفها را زد و او هم گفت که میرحسین جام زهر را دست امام داد . آنها اصلاح میرحسین را قبول ندارند .
موسوی بجنوردی می گوید : میرحسین فاسق است و با آمدنش فعل حرام انجام داده است !
مجید انصاری می گوید : وقتی میرحسین آمد پیروزی ۱۰۰٪ ما تبدیل به باخت ۱۰۰٪ شد .
اینها اساسا با هم مشکل دارند و مواضعشان از هم جداست .
من خدمت حضرات مجلس خبرگان رسیدم و از ۱ صبح تا بعدازظهر مفصل اسناد و مدارک را خدمتشان ارایه دادم . خدمت نمایندگان مجلس رفتم و حدود ۵ ساعت مفصل برایشان توضیح دادم . خدمت آقایان مراجع هم همینطور .
میرحسین موسوی فکرش فکر مارکسیستی شرقی است ...
این مقام ارشد امنیتی همچنین به تحرکات مشکوک سید حسن مصطفوی و برخی افراد دیگر همچون محسن رضایی ، قالیباف ، علی لاریجانی و ... اشارات آشکاری می نماید . مشفق در قسمت دیگری از سخنانش نسبت به مساله ی اسفندیار رحیم مشایی نیز نکاتی را مطرح می کند . این مقام ارشد اطلاعاتی به صراحت اعلام می نماید که این مطالب را خدمت مقام معظم رهبری برده است و حضرت آقا دستور داده اند که باید مردم را نسبت به آنها آگاه نمایید .
میرحسین مستقل وارد میشود
... میرحسین موسوی مستقل وارد انتخابات شد اما بعد از دوهفته احزاب اصلاحطلب خود را جمع و جور کردند و گفتند: "اگر ما بتوانیم از طریق وی به بخشی از نظام آویزان شویم، خودش کلی است. ما فرصتی برای دست و پا کردن یک کاندیدای دیگر نداریم. "
بنابراین تصمیم گرفتند که از وی حمایت کنند و به ستادهای وی نفوذ کنند. روز چهارم عید جلسه پنهانی با حضور اعضای سازمان مجاهدین و میرحسین برگزار شد که میرحسین گفت که نباید صدای این جلسه را در بیاورید و توقع نداشته باشید که من با شما عکس دو نفره بگیرم اما مطمئن باشید که 90 درصد از افکار من به شما نزدیک است. چند روز بعد با مشارکت و ملی - مذهبیها جلسه گذاشتند که گزارش آن در رسانهها افشا شد.
چند روز بعد جبهه اصلاحات آقای صفدر حسینی را به ستاد موسوی معرفی کرد و موسوی دست بهزادیاننژاد را در دست او گذاشت و ستاد اصلاحطلبان و ستاد موسوی در اکثر استانها یکی شد به جز چند استان که یکی از آنها تهران بود و در رأس تمامی این ستادها یک فرد مشارکتی قرار گرفت.
ادامه ص ۱۰ 👇
🌕🌕🌕
۱۰
یکی از اصلاح طلبان به صراحت گفت که این صحبتهایی که میرحسین میکند همان صحبتهای احمدینژاد است و تنها فرقش این است که ایشان عاقل است. بنابراین به وی گفتند که باید این ادبیات خود را عوض و مثل اصلاحطلبان صحبت کنی. بعد از این اصلاحطلبان در برج میلاد یک جشن برگزار کردند و از اعضای ستاد میرحسین موسوی و خود وی دعوت کردند تا در این جشن به وی بفهمانند که چگونه باید کار کرد. این جشن برگزار شد و همه وقایعی که در طول 8 سال دولت خاتمی روی داد در دو ساعت این جشن خلاصه شد. کارناوالها و سیاهنمایی علیه نظام انجام دادند.
میرحسین در حین مراسم به بهزادیاننژاد گفت یاد بگیر. اینجوری برای من باید جلسه بگذاری. . . بعد از این کار به جایی رسید که مشارکتیها برای وی سخنرانی مینوشتند و او ایراد میکرد.
در عین حال بعضی اعضای مجمع روحانیون در مخالفت با میرحسین گفتند که آقای میرحسین ما را به مقصد نمیرساند و اهداف ما را مثل رابطه با آمریکا برآورده نمیکند. او یک اصولگرا است و یک هندوانه در بسته است که نمیتوان به وی اعتماد کرد.
نمایی برای توطئه نافرجام اصلاحطلبان
در نمای توطئه نافرجام اصلاحطلبان یک سری اهداف و استراتژی داشتند که به اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم شد. در اهداف بلندمدت تغییر قانون اساسی که در ذیل آن صدا و سیما، شورای نگهبان، نیروهای مسلح، محدود کردن رهبری، جدا کردن دین و مذهب از سیاست موضوعاتی است که در جلسات مختلف روی اینها کار میکنند. حصر رهبری و ولایت فقیه جزو اهداف اصلی اینهاست. احمدینژاد بهانه اصلی اینها برای انتخابات است. تحلیل دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس این بود که نظام جمهوری اسلامی در ضعیف ترین دوران خود در طول 30 سال گذشته قرار گرفته و امروز باید ضربه نهایی را به آنها وارد کنیم. این حرف در جلسات اصلاح طلبان نیز مطرح میشود.
کار را به جایی رساندند که در فتنه اخیر هدف اصلی مقام معظم رهبری قرار گرفت و هر شب علیه ایشان شعار نویسی میکردند. تیر کینه اینها مستقیم به سمت ولایت فقیه بود. البته زمانی اینها با مصداق رهبری مشکل داشتند و میگفتند باید موسوی خوئینیها رهبر شود اما بعد از مدتی دیگر با مصداق مشکل نداشتند بلکه با اصل ولایت فقیه به تقابل پرداختند.
طرح اصلاحطلبان این بود که ما باید احمدینژاد را کاندیدای بیت رهبری معرفی کنیم و میرحسین را به عنوان کاندیدای بیت امام و از این طریق بیت امام و رهبری را در مقابل هم قرار دهیم تا اگر احمدینژاد شکست خورد، بیت رهبری در مقابل بیت امام شکست خورده باشد. از این طریق ما هم ریاست جمهوری را به دست آوردیم و هم ردای رهبری به بیت امام بازگشته است.
ولایت فقیه؛ دشمن بزرگ اصلاحطلبان
در دستگاههای اطلاعاتی بیگانه به این نتیجه رسیدهاند که تا وقتی ولایت فقیه است، نمیتوان برنامهای برای ایران پیاده کرد.
آقای فوکویاما میگوید: شیعه دو بال دارد یکی بال شهادت و عاشورا و یک بال هم انتظار برای حضور مهدی موعود. محور سومی که این دو بال بر روی آن استوار است، ولایت فقیه است و اگر میخواهیم به هدف نهایی خودمان برسیم باید این محور را تضعیف کنیم. او میگوید باید شهادتطلبی در ایران را به میل دنیاطلبی تبدیل کنیم. دین آنها باید به سمت سکولاریسم برود. بنابر این حذف رهبری باید جزو برنامه اصلی قرار بگیرد.
حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و حذف احمدینژاد به هر قیمتی نیز جزو برنامههای کوتاهمدت اصلاحطلبان بود. موسوی خوئینیها در این خصوص میگوید: اگر شمر هم بیاید بهتر از احمدینژاد است.
موسوی خوئینیها ادامه میدهد: ملاک برای ما رأیآوری کاندیداست. بازگشت به قدرت تحت هر شرایطی بدون کمک رهبری و با عبور از سیستمهای دینی یکی دیگر از برنامههای اصلاحطلبان است و اینکه میگویند از ایشان اجازه نگیرید همین موضوع را به اثبات میرساند چراکه آنها پس از به قدرت رسیدن با رهبری کار دارند.
تشکیل ستاد انتخاباتی ایران در امریکا
تمامی این موضوعات در آستانه انتخابات شکل گرفته بود و نکته مهم اینجاست که این بی سابقه است که در یک انتخابات ایران در امریکا هم ستاد انتخاباتی داشته باشیم و آنها ثانیه به ثانیه وقایع ایران را رصد و هدایت میکردند. دراین کشور کمیته تشکیل شد و از اصلاحطلبان حمایت میشد و وقایع پس از انتخابات را مورد حمایت قرار میدهند. همین موضوع باعث شد که این فتنه بسیار پیچیده شود.
اصلاحطلبان به دنبال حذف رهبری
طرح محدود و پاسخگو کردن رهبری و فعال کردن مجلس خبرگان برای نظارت و حذف رهبری، شورایی و مدت دار کردن رهبری نیز از برنامههای اصلاحطلبان پس از انتخاب شدن بود. میگفتند رهبری را دو دوره پنجساله کنیم تا همه چیز تمام شود. چه معنی دارد که بگوییم تا ظهور امام زمان ادامه پیدا کند.
ادامه ص ۱۱👇
🌕🌕🌕
۱۱
همین آقایان در جلسات خود در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتند که باید بسیج را از مساجد بیرون کنیم و داشتند یک مصوبه را میگذراندند که بسیج از مساجد به یک ساختمان بروند چون ماهیت آنها نظامی است.
تعیین مرجع رسیدگی به شکایت از رهبری، به وجود آوردن عفو رهبری توسط مراجع قضائی هم از برنامههای اصلاحطلبان بود. اینها در حالی تنظیم طرحی برای ارائه به قوه قضائیه بودند که علیه مقام معظم رهبری دادخواهی کنند و با کمک این نهاد به رهبری حمله کنند. در جلسات میگفتند که ما باید ابهت ولایت فقیه را بشکنیم. بنابراین قابل مشاهده است که در نظام جمهوری اسلامی ایران دشمن به این نتیجه رسیده است چیزی که 30 سال است نظام را سرپا نگه داشته است همین ولایت فقیه است.
گـــزارش تیمهای جاسوسی امریکا از ایران
در امریکا در جلسهای دعوایی بین دونالد رامسفلد و خانم رایس اتفاق افتاد که رامسفلد نظرش بر این بود که باید به ایران حمله کنیم و از 56 پایگاه اطراف ایران علیه این کشور استفاده کنیم اما خانم رایس معتقد به جنگ نرم بود. بنابراین امریکاییها هفت تیم جاسوسی وارد ایران کردند تا ببینند که چطور انقلاب ایران به رغم تهاجمات هنوز 30 سال است که سرپا ایستاده است. این تیمهای جاسوسی گزارش جالبی میدهند.
آنها میگویند ایرانیان یک سمبل به نام امام حسین دارند که نوه پیامبر اسلام است. این فرد 1400 سال قبل با تعداد اندکی در مقابل یک لشکر بزرگ میایستد و با شجاعت کشته میشود و این اخلاق به ایرانیان به ارث رسیده است و ایرانیها بر همین اساس در مقابل ما ایستادهاند. روز کشته شدن این سمبل 70 میلیون ایرانی سیاهپوش میشوند. آنها سپس راهکار ارائه میدهند و میگویند از طریق منبرها و هیاتها میتوان نفوذ کرد و گفتند که از طریق مداحان ما باید موضوعات خود را منتقل کنیم.
نمونه این کار هم آقای هلالی است که بعد از دستگیری ایشان توسط نیروهای امنیتی معلوم شد که این آقا از طریق چند واسطه با سرویس MI6 ارتباط دارد. علاوه بر آنها قصد داشتند که سراغ روحانیونی که تریبون داشتند و مطرح بودند نیز بروند. آنها ملودیهای مداحیها را تغییر دادند تا ذائقه جوانان را تغییر دهند.
این مداحیهای جدید حماسه سازی و انسان سازی نمیکند و اثر گذار نیست. این برنامه امریکاییهاست. نکته بعدی بررسی این تیمهای جاسوسی در خصوص مقام معظم رهبری بود و تأکید زیادی کردند که باید مورد هدف قرار بگیرد و سومین راهکار اینها در خصوص مراجع بود.
جریان اعتراضی را زنده نگه دارید
دستور کار بعدی اصلاحطلبان پس از انتخابات تشکیل جبهه سیاسی و فعال و زنده نگه داشتن جریان اعتراضی بود. اتفاقی که در روز قدس،13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا افتاد برای زنده نگه داشتن جریان اعتراضی است.
آنها گفتند که از فرصتهای نظام باید استفاده کنیم چون به ما مجوز نمیدهند و اگر هم خودسرانه عمل کنیم با ما برخورد میکنند. در 13 آبان اینها سه هفته تمام امکانات خود را بسیج کردند و رسانههای انها به صحنه آمدند که 13 آبان به هر قیمتی جریان اعتراضی را باید کنترل کنیم. فکر میکردند که روز 13 آبان بتوانند به اندازه هرسال برای خود جمعیت جمع کنند اما اینها در حالت خوشبینانه حدود 5 هزار نفر بیشتر در خیابان نیاوردند.
جالب است که در طرف مقابل امت انقلابی که هر سال حدود 10 تا 15 هزار نفر برای راهپیمایی 13 آبان میآمدند، حضوری 70 هزار نفره در این خصوص داشتند.
این پنج هزار نفر حضور هم قابل توجیه است. چرا که ما در تهران حدود 400 خانوار نفاق داریم که همیشه در جریانات فعال هستند. در کنار اینها یکسری ارذل و اوباش داریم که با پول حضور پیدا میکنند اما به رغم این جمعیت خوبی که برای ضد انقلاب میتوان در نظر گرفت آنها پنج هزار نفر بیشتر نتوانستند به خیابانها بکشند.
ذخیره نیرو در NGOها
استفاده از ظرفیت کشورهای بیگانه و NGOها نیز یکی دیگر از برنامههای اصلاحطلبان در ایام پس از انتخابات بود. خاتمی میگفت ما باید نیروهای اجتماعی خود را در این NGOها جمع و متراکم کنیم تا در موقع لزوم همه آنها را بیرون بریزیم. در انقلابهای رنگی قابل مشاهده است که اکثر جریانات از طریق همین NGOها به ثمر میرسد.
برنامهریزی برای انتخابات آتی، ترویج غیر مشروع بودن دولت، ایجاد انشقاق در جبهه اصولگرایان و تشویق و ترویج نافرمانی مدنی یکی دیگر از برنامههای این جریان است.
تلاش برای تخریب نماز جمعه 29 خرداد
اصلاحطلبان روزهای شروع آشوبها بالغ بر یک هفته تمام برنامهریزی میکردند که ابهت رهبری را در نماز جمعه 29 خرداد بشکنند و تمام امکانات خود را برای این کار بسیج کردند. به همین خاطر روز شنبه 30 خرداد توانستند حدود 20 هزار نفر اغتشاشگر را به خیابانها بکشند. این آدمها هم از ثمرات همان جلسات دو ساله بود.
تلاش برای شروع درگیریها پیش از انتخابات
ادامه ص ۱۲👇
🌕🌕🌕
۱۲
در ایام تبلیغات همزمان با شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، ستاد موسوی برنامه ریزی کرده بود که از میدان تجریش تا میدان راه آهن با لباس سبز کارناوال راه بیندازند؛ درست در روزی که در میدان ولیعصر(ع) هر ساله هیات رزمندگان اسلام برنامه برقرار میکند. این موضوع به آقای بهزادیاننژاد تذکر داده شد و ایشان ابراز بیاطلاعی کرد. خود میرحسین موسوی هم در این خصوص خبری نداشت. بنابراین پس از بررسیها مشخص شد که در اتاق جنگ روانی، آقای خانیکی، نعیم پور و حجاریان به این موضوع خوراک میدهند و این اطلاعیه را توزیع کردند.
با این طرح مشخص است که اینها قبل از انتخابات تصمیم به اغتشاش داشتند. اینها از قبل گفته بودند که باید بین جنبشها پیوند برقرار کنیم. چراکه هر جنبشی به تنهایی بیاید نظام با آنها برخورد میکند. بنابراین باید این جنبشها پیوند بخورند و به یک خیزش عظیم اجتماعی علیه نظام تبدیل شوند. این ماجرای کشته سازی نیز جزو طراحیهای جلسات اصلاحطلبان بوده است که قبل از انتخابات میخواستند خونی ریخته شود و پیراهن عثمان درست کنند.
نقش برجسته منافقین در فتنه اخیر
در حوادث اخیر، حدود 30 نفر که ارتباط مستقیم با منافقین داشتند توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. اینها در ستاد اصولگرایان هم جاسوس داشتند. سفارتخانهها نیز به صورت شبانه روزی با تمام توان فعال بودند و این نکته عجیبی بود. NGOهای خارجی هم نقش عجیبی در این فتنه داشتند و تلاش گستردهای کردند که تمام جوانان ایرانی مقیم خارج را به داخل ایران گسیل دهند.
چه کسانی با سرویسهای جاسوسی در ارتباط هستند؟
بر اساس اسناد موجود در نهادهای امنیتی برخی عناصر فتنه بدون شک با خارج از کشور در ارتباط هستند و این موضوعی است که به اثبات رسیده است. جالب این است که برخی از فرزندان آقایان نامهرسان سرویس MI6 انگلیس هستند و برای آقایان نامه میبرند و میآورند.
یکی از بازداشتشدگان در اعترافات خود به دفتر ژنو خاتمی اشاره میکند و میگوید بارها به خاتمی گفتیم که این دفتر مشکل ساز میشود اما توجهی نکرد. وی ادامه میدهد یکبار در هواپیما نظر سفیر سوئیس در خصوص دفتر خاتمی در ژنو را پرسیدم که ایشان گفت که این دفتر بهترین مکان برای ارتباط خاتمی با آمریکا و غرب است.
خاتمی هر زمان که به دفتر ژنو میرفت با آقایان رسام، بهنود، خانم کاملیا و شیلر ملاقات میکرد. خاتمی هر موقع که آنجا میرود، ساعتها با این افراد پشت درهای بسته جلسه داشته است.
تلاش اصلاحطلبان برای ایجاد تغییر در مبانی نظام
آن چیز که مسلم است اتفاقی است که در کشور افتاد، یک جریان از قبل طراحی شده سیاسی، برای جهتگیریها و تغییر در برخی از اصول و مبانی نظام بوده است که با خروج از نظام و قانون و رهبری و به کارگیری ظرفیتهای داخلی و خارجی از جمله ایجاد اغتشاش در حال پیاده سازی بود. اصلاحطلبان با برنامه ریزی قبلی خود میدانستند که شکست میخورند به همین خاطر گفتند که ما باید هزینه این شکست را به گردن نظام بیندازیم. بنابراین موضوع تقلب و عدم صلاحیت مسؤولان کشور را مطرح و گسترده پخش کردند و کلید رسمی آن توسط محتشمیپور که کمیته صیانت از آرا را درست کرد، زده شد.
اینها در پاسخ این سوال که چرا به رغم وجود نظرسنجیها در خصوص شکست، چرا به میرحسین موسوی چیزی نگفتید؟ یکی از این افراد در این خصوص میگوید: ما میدانستیم که رأی نداریم و تقلب هم غیر ممکن است. ما رأی روستائیان را در نظرسنجیها عمداً محاسبه نمیکردیم و آرا را با 5 درصد اختلاف به میرحسین میدادیم تا باور کند که پیروز است و اگر پیروز نشود، تقلب شده است. علی هاشمی نیز در این زمینه بسیار موثر بوده است که میرحسین را دچار توهم تقلب بکند. این جزو اعترافات اکثر عوامل دستگیر شده فتنه است.
برخی از اظهار نظرهای سران اصلاحات در خصوص توهم تقلب:
- رضا خاتمی میگوید: بعد از بررسیها که انجام شد آقای موسوی خوئینیها و محتشمی پور به عنوان محور طرح تقلب مطرح شدند.
- 8 ماه پیش از انتخابات در جلسات مختلف تاجزاده میگفت که ما باید قبل از هرچیز طرح تقلب را در دستور کار خود قرار دهیم.
- موضوع تقلب،بحثی بود که یک سال پیش از انتخابات که بحث اولیه انتخابات مطرح شده بود، مطرح شد.
- موسوی خوئینیها میگوید: اگر مشاهده شد که تقلبی صورت گرفته است یا باید مردم را در جریان بگذاریم یا باید یک روش جایگزین را معرفی نمود تا مردم احساس کنند که با این روش میتوانند به حق خود برسند.
- یکی از همفکران اینها هم میگوید: در این چهار سال خلاصه کارهای مصطفی تاجزاده این بود که در حرفها و نوشتههایش بروز میکرد، این عناوین است که همه مشکلات را به گردن رهبری بیندازیم و احمدینژاد را عامل رهبری بدانیم و اجماع علیه وی درست کنیم و گروههای مخالف را متحد کنیم و فضای خیابانی را برای تقلب یا جشن مهیا کنیم.
ادامه ص ۱۳👇
🌕🌕🌕
۱۳
یعنی اگر پیروز هم میشدند این وقایع به وقوع خواهد پیوست.
- تاجزاده در انتخابات میگفت: اگر ما بتوانیم پیروز شویم با تجربیاتی که در این سالها به دست آوردیم خواهیم توانست رهبری را مهار کنیم.
- محتشمی پور هم میگوید: ما یک سلسله برنامه در نظر داریم که قبل از آن باید به اطلاع مهندس موسوی برسانیم. این برنامه طرح الله اکبر تا ابطال انتخابات است. این انتخابات فاقد مشروعیت است و ما هر شب از ساعت 10 باید الله اکبر بگوییم تا انتخابات باطل شود.
ما دیندار هستیم
برنامه جدید فتنه گران این است که هیاتهای مذهبی را در اختیار بگیرند و مراسم دعا برگزار کنند تا به مردم اثبات کنند که متدین هستند. موسویخوئینیها در زمان انتخابات میگوید: به ستادها بگویید ولو به صورت صوری، در زمان نماز در را ببندند و بگویند که میخواهیم نماز بخوانیم. محتشمی پور هم مدام در منزل خودش دعای کمیل برگزار میکند. اما نکته اصلی این است که اینها در حوزه دین تفکرات عجیبی دارند. برخی از احکام قرآن در خصوص زندگی قبیلهای آن زمان بوده است یا احکام صادره در آن زمان احکام قطعی و جاودان بوده است که تحت شرایط آن زمان صادر شده است. اگر قطعی باشد باید ما نیز به صورت قبیلهای زندگی کنیم.
لابیهای بین المللی برای حمایت از میرحسین
در جریان انتخابات اصلاحطلبان تلاشهای زیادی کردند تا نظر کشورهای مختلف را برای میرحسین موسوی جلب کنند. عطریانفر در این خصوص میگوید: مهدی هاشمی گفت که پیغام ما به اوباما این بوده است که تا قبل از انتخابات با ایران وارد مذاکره نشوید. جالب است که آقای خاتمی ماموریت داشت که با سفر به کشورهای غربی نظر آنان را به نفع میرحسین موسوی جلب کند. چراکه این کشورها موسوی را قبول نداشتند و معتقدند که تفکرات مارکسیستی دارد.
بعد از جلسات خاتمی با کشورهای غربی و عربی یک موج فزاینده حمایت و دفاع از میرحسین توسط رسانههای خارجی شروع شد که خاتمی این رسانهها را منسجم کرد. یکی از نزدیکان سابق او میگوید: من چندشم میشود که با چه وضعیتی رفتم و از این کشورهای عربی برای مرکز گفتوگوی تمدنها پول گرفتم و نمیتوانم بگویم که چقدر جمهوری اسلامی را فروختیم. وی ادامه میدهد: یک بار نماینده امارات تماس گرفت و از قول پادشاه گفت که اگر پول میخواهید خاتمی باید بیاید در مرکز استراتژیک ما در خصوص آن چیزی که میخواهیم سخنرانی کند و بابت هر سخنرانی 100 هزار یورو بگیرید.
استراتژیهای هاشمی شکست خورد
هاشمی سه استراتژی را یکی پس از دیگری اجرا کرد. هاشمی میانه خوبی با خاتمی و احمدینژاد ندارد. بنابراین تصمیم میگیرد که نه خاتمی باشد و نه احمدینژاد و کسی باشد که فرمانبردار او باشد. ایشان خدمت مقام معظم رهبری رسیدند و طرح دولت راست صالح را مطرح کردند و از مقام معظم رهبری خواستند که جلوی احمدینژاد را بگیرد تا از این طریق وی نیز جلوی خاتمی را بگیرد. سپس حسن روحانی را به عنوان کاندیدا معرفی میکند.
استراتژی دوم هم با توجه به دفاع مقام معظم رهبری از احمدینژاد اینگونه شد که نه به احمدینژاد و بله به خاتمی. بنابراین طرح دولت وحدت ملی مطرح شد و تبلیغات سنگینی را انجام دادند.
یک آدم اصولگرا را نیز پیش انداختند و او در مجلس جشن 30 سالگی گرفت و همه را دعوت کرد و به آنها تریبون داد تا هر سیاهنمایی که میخواهند انجام دهند.
استراتژی سوم هم این شد که نباید بگذاریم اصولگرایان با یک کاندیدا بیایند. باید با چند کاندیدا بیایند تا رأی احمدینژاد خرد شود و صف اصولگرایان را دچار انشقاق کنیم. بنابراین استراتژی سوم دولت ائتلافی که از زبان رضایی مطرح شد، بود.
بنابراین هاشمی اول به سراغ لاریجانی رفت و لاریجانی هم برای آمدن جدی بود اما با افشای طرح هاشمی و تلاش وی برای سوزاندن پیش از موعد مهرههای اصولگرایان وی منصرف شد.
پس از این سراغ قالیباف رفتند و او نیز رفت و ستادهای خود را فعال کرد اما بعد کنار رفت. قالیباف که کنار کشید، 13 ستاد خود را به محسن رضایی داد و 23 ستاد را نیز در اختیار میرحسین موسوی قرار داد. هاشمی نهایتاً به گزینه محسن رضایی رسید.
راز های واقعی سردار مشفق
بیانیه مجمع روحانیون مبارز در باره سخنرانی سردار مشفق
(افشاگری های سردار مشفق از پشت صحنه فتنه در سخنرانی مشهد در میان نخبگان)
پایان/🌕🌕🌕
پاورپوینت این سخنرانی در فضای مجازی بنام🔆 ساختار فتنه ۸۸ 🔆 موجود است.
*✍ #سیدمختارموسوی :*
*🔴« #انقلابی_نما ها را بهتر بشناسیم»*
#انقلابی_نما ، به فرد یا افرادی گفته می شود که به رغم داشتن هویّت وملیّت ایرانی ومسلمان بودنشان ، اساساًدر باطن وقلب وضمیر خویش ، شکلاً وماهیتاً هیچگونه تجانس وهمخوانی وهمراهی وهمفکری وعلاقمندی با انقلاب اسلامی ایران ندارند . بلکه به لحاظ تضاد فکری و عقیدتی وتقابل سیاسی که با انقلاب اسلامی دارند ، همواره مترّصد تحصیل فرصتی برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی هستند
بدیهی است که اگرفرد یا افرادی با صفات ومشخصات فوق بخواهند بطورآشکار وعریان وبدون نقاب وحجاب در جامعه ظاهر شوند وبه فعالیتهای مورد دلخواهشان بپردازند ، از جمله اینکه بخواهند در انتخابات بعنوان نامزدهای انتخاباتی شرکت کنند، قطعاً از نگاه انقلاببون اصیل وپیروان راستین ولایت ونیروهای امنیتی وپاسداران ومدافعان جان برکف انقلاب اسلامی ایران وچشمان تیز بین شورای نگهبان پس زده می شوند وشانسی برای عرض اندام پیدا نمی کنند ،
بنابراین این گروه از دشمنان خطر ناک انقلاب اسلامی وملت مسلمان ایران ، ناچار هستند که برای نجات جان خود و ایمنی کردن فعالیت های ضد انقلابی شان ، به فکر جان پناه واستتارباشند . ویک چتر امنیتی برای خود درست کنند ودر زیر آن چتربه ادامه فعالیت بر علیه انقلاب اسلامی وملت انقلابی ایران اسلامی بپردازند . یا به عبارتی این دشمنان خطر ناک ؛ مجبور هستند برای حفظ بقای خود وتشکیلاتشان در لباس دوست ظاهر شوند ونقاب انقلابی بودن را به چهره بزنند .وبا چنین حجابی در جامعه تردد نمایند .
وقتی یک دشمن خبیث وایرانی وطن فروش وضد انقلاب که در حقیقت مزدوراستکبار وصهیونیسم جهانی است ، در عین خباثت وخصم وکینه ای که نسبت به انقلاب اسلامی وملت انقلابی ایران دارد ، بخواهد بعنوان نفوذی استکبار وصهیونیسم جهانی به حریم انقلاب اسلامی راه پیدا کند ، تا در هرفرصتی که بدست می آورد ، ضربه ای به انقلاب اسلامی وملت انقلابی ایران اسلامی بزند ، قطعاً راهی جز تظاهر به انقلابی بودن وملبس به لباس انقلابیون ومجهز به بیان وقلم انقلابیون ندارد . به چنین موجود خطرناکی انقلابی نما می گویند .
آری انقلابی نما کسی است که ، درخیلی از عرصه ها کاسه از آش داغتر ودایه از مادر غزیز تر، شده وحتی انقلابیون اصیل و پیروان راستین ولایت ومدافعان برحق گفتمان امام ورهبری وپاسداران واقعی نظام مقدس جمهوری اسلامی را انقلابی نما می داند .
انقلابی نما ، بیشتر ازهر انقلابی حقیقی واصیل ، گاه وبی گاه وجا وبی جا ، دم از ولایت ورهبری می زند ، ودر ظاهروشعاروبیان چنان وانمود می کند ، که اگر یک ولایتمدار ومطیع رهبری واقعی در ایران وجود داشته باشد هموست . در حالی که در عمل هر آنچه خودش می خواهد وبه صلاح وصرفه اهداف وامیال سیاسی خودش می باشد انجام می دهد .
انقلابی نما ، برای حفظ خود وهم کیشانش ، به دنبال شکستن قلم های انقلابیون اصیل وبستن دهانهای آنهااست . تا تک نوشته وتک صدایی که منتشر می شود وبه گوش مردم می رسد ، فقط نوشته های او وصدای او وهم قطارانش باشد .
آری همانطوری که تاریخ اسلام ثابت کرده که هر چه اسلام ومسلمین ضربه خورده اند از مسلمان نما های مقدس مآب بوده ؛ قطعا انقلاب اسلامی هم تا به امروز هر چه ضربه خودره از انقلابی نماها وخواص مردود وبی بصیرت وازنفس افتاده بوده است . و متأسفانه همیشه دام انقلابی نما برای صید انقلابیون اصیل پهن است . پس بنابراین باید با چشمان بصیربه به اطراف وپیرامون خود نگاه کنیم تا مبادا در دام کثیف انقلابی نماها بیفتیم .
بهترین زمانی که دام انقلابی نماها گسترده می شود وانقلابی نماها بیش از گذشته فعال می شوند ایام انتخاباتهااست . اعم از انتخابات شوراهای شهر وروستا ، مجلس شورای اسلامی ، خبرگان رهبری وریاست جمهوری است . امیدوارم ملت انقلابی وفهیم وبا بصیرت ایران اسلامی ، با نگاه تیز بین انقلابی خود ، ودوختن چشمان خود به دهان وانگشت اشاره مقام عظمای ولایت ، بتنوانند انقلابی نماهارا از انقلابیون اصیل تمیز وتشخیص داده واز راهیابی آنان به حریم وناموس انقلاب اسلامی برای همیشه جلو گیری نمایند .
الاحقر سید مختار موسوی
*✅کانال نشر آثار سید مختارموسوی درایتا*
https://eitaa.com/seyedmokhtarmousav/4568
PTT-20240128-WA0010.opus
3.42M
🔴فایل صوتی سخنان #سیدمختارموسوی خطاب به #نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در #سراسرکشور .
⚫ #مدرک_فروشی وفخر فروشی با مدرک ممنوع .
🔵اگر صاحبان مدارک تحصیلی تکمیلی در کنار مدارک خود ؛ در رشته علمی مربوطه #نظریه_پرداز ، #تولیدکننده_علم و #پژوهشگر و #محقق و #مولف نباشند ، به صرف داشتن مدرک مثلا دکتری ، نمیتوانند ادعای عالم بودن ومتخصص بودن داشته باشند.
🟢👈👈متخصصین حوزه #امنیت را دست کم نگیریم . وبدانیم که مهمترین وحساس ترین #کمیسیون تخصصی مجلس ، #کمیسیون_امنیتی مجلس است که فقط جای متخصصین حوزه امنیت است.
🟤امروز وجود وتولید امنیت وتثبیت وتحکیم امنیت ؛ از اولویت ممتاز مردم ونظام ودولت وملت است .
✅ کانال نشر اًثار سید مختارموسوی درایتا👇
@seyedmokhtarmousav
امام علی علیه السلام:
«بدانید آنان که در زمان غیبت حجت خدا در دین خود ثابت مانده و به خاطر طول مدت غیبت منکرش نشوند، روز قیامت با من هم درجه خواهند بود.»
https://eitaa.com/nahjolbalaghe_qom
36.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 جزئیات عملیات بمبگذاری گسترده در یک کارخانه صنعتی در اصفهان که برای اولین بار منتشر میشود
🔹 ماکت این کارخانه به صورت کامل از سوی موساد در یک کشور آفریقایی شبیهسازی و نحوه اجرا به ۴ تروریست عضو کومله آموزش داده شده بود.
🇮🇷 https://eitaa.com/jahad_tabbin
PTT-20240109-WA0030.opus
3.33M
🔴سخنان صمیمی #سیدمختارموسوی ، با آحاد #شهروندان_بهبهانی درحوزه انتخابیه شهرستان بهبهان درباره #انتخابات؛ ودعوت همه همشهریان با سلائق مختلف سیاسی به حضور حداکثری در انتخابات.
*🔵توصیه به تک تک شهروندان درحوزه جغرافیای شهرستان بهبهان برای حضور حداکثری در انتخابات ۱۱ اسفند
🟤چرا باید همه همشهریان عزیز، با سلایق وگرایشات مختلف سیاسی در انتخابات شرکت کنند ؟ وشرکت انها ضروری است ؟
🟡شرکت درانتخابات یک تکلیف فردی ، اجتماعی ، ملی وشرعی وانقلابی است .
⚫با هرگرایش وسلیقه سیاسی که باشی ، شرکت درانتخابات یک تکلیف است واین تکلیف ، مثل حق نیست که قابل اهمال ویا سقوط ویا تسامح وتساهل باشد.
✅کانال نشر اثار سید مختارموسوی پژوهشگر ونویسنده درحوزه دین وعلوم انسانی و تحلیلگر سیاسی
https://eitaa.com/seyedmokhtarmousav
💢💢💢سعید محمد علیه پاکدستی و کارآمدی!
سعید محمد، دبیر پیشین شورایعالی مناطق آزاد و از چهرههای نزدیک به یک سخنران محفلی، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه گفته است: کسانیکه امروز برای مجلس شورای اسلامی در حال علم بلند کردن هستند همان کسانیاند که بارها و بارها در بوته آزمایش و درمقابل مردم قرار گرفتهاند و مردم خروجی کارهایشان را دیدهاند که عملا چیزی غیر از ناکارآمدی نبوده و نباید دوباره مردم در چاه مجددی بیفتند!
به گزارش انصافنیوز، او هدف خود را آگاهسازی مردم دانسته و همچنین ادعا میکند که –در دوران دبیری شورایعالی مناطق- از ناحیه مجلس بسیار اذیت شده و مجلس در کار دولت دخالت میکرده است!
محمد همچنین از مخالفت قالیباف با حضورش در وزارت راه نیز خبر میدهد و از این میگوید که فضاسازی علیه او در انتخابات سال 1400 به دلیل "همان پرونده فساد" (هولدینگ یاس) بوده که او پیگیریاش کرده است.
این چهره نزدیک به شبکه سخنران محفلی ادعا میکند: در مبارزه با فساد پا روی دم خیلی ها گذاشته بودم و برخی از آنها درباره صلاحیت من نظر دادند.[3]
*حرفهای محفلی آقای محمد علیه قالیباف نکته تازهای ندارد.
الّا اینکه حالا و با پیگیریهای قوه قضائیه مشخص شد که قالیباف نه تنها در پرونده هولدینگ یاس بلکه در هیچ پرونده دیگری نقشی نداشته و پاکدست بوده است.
در ماجرای دخالت در مناطق آزاد نیز محمد باید سند خود را درباره غیر قانونی بودن این دخالتها ارائه کند چون دخالت مجلس اگر قانونی و نظارتی باشد فینفسه چیز بدی نیست.
پیرامون مخالفت قالیباف با وزارت محمد نیز مجددا با چالش سند و مدرک مواجهیم. اگرچه باید اذعان کرد یک رئیس مجلس اگر دارای کارنامهای کارآمد باشد؛ هیچ اشکالی ندارد اگر در روند انتصاب یک وزیر توصیههایی داشته باشد. چون طبعا او بهتر از همه میداند که چه کسی کارآمد هست و چه کسی نیست؟! از طرفی همه میدانیم حرفهای محمد بهانهجویی سیاسی است زیرا انتخاب نهایی وزیر با شخص رئیسجمهور است نه با هیچکس دیگر!
در این میان اما محمد همچنان با چالش بیسندی علیه قالیباف و البته کارآمدی قالیباف مواجه است. و این، هجر عقلانیت در مواضع او را بیشتر آشکار میکند.
دوست و دشمن میدانند که قالیباف کارآمد است و کارنامه مجلس یازدهم نیز به سبب همین کارآمدی مشحون از نمرات خوب است. (اگرچه ضعفهایی هم به دلیل جایگاه صرفا تقنینی مجلس و تداخلات سیاسی در آن وجود دارد)
لذا اکنون باید پرسید محمد با کدام انگیزه یا مأموریت قصد ایستادن در مقابل این حقیقت را دارد؟
کتمانی که میبینیم یا علیه قالیباف هیچ سندی ندارد و یا برای پوشاندن واضحات کارنامه او از قبیل کارآمدی تقلا میکند.
در اینجا البته یک خیرخواهی هم برای آقای محمد بیراه نخواهد بود. و آن اینکه کارآمدی و پاکدستی خواسته و مطالبه ولی فقیه است و عاقبت مخالفت با آن، دشمنی با مردم خواهد بود.
آن مدعیان عدالتخواهی، آن سخنران محفلی و همه دیگرانی که به سمت این گزارهها سنگ پرتاب میکنند؛ خوشعاقبت نخواهند بود. همچنانکه در دنیا هم کارشان به رسوایی، ادعای ارتباط با غیب، خوشنشینی با امثال تتلو و مخالفت با خواست و مصلحت مردم یعنی "کارآمدی" کشیده است.
🖌اصلاحطلبان: سند راهبردی جبهه اصلاحات پسروی است!
پسروی یعنی به سراغ پوپولیسم رفتن درست مانند کاری که میرحسین موسوی در فتنه ۸۸ در پی آن رفت!
سرویس سیاست مشرق- برخی از اصلاحطلبان مشارکت جو با انتقاد از تصمیم جبهه اصلاحات برای عدم مشارکت در انتخابات برچسب زدن این تصمیم به نام مردم را یک پسروی میخوانند.
این بخش از اصلاحطلبان با اذعان به ریزش زیاد اعتبار شخصیتهای جریان اصلاحطلب و به تبع آن ریزش سرمایه اجتماعی این جریان تاکید دارند، راحتترین کار در حال حاضر پسروی است.
این دسته از جناح چپ معتقدند که پسروی یعنی به سراغ پوپولیسم رفتن درست مانند کاری که میرحسین موسوی در فتنه ۸۸ در پی آن رفت!
اصلاحطلبان مشارکت جو در ادامه با انتقاد از اظهارنظر آذر منصوری در خصوص سند راهبردی جبهه اصلاحات که خلاصهی این راهبرد(ادعای در کنار مردم بودن) تصریح می کنند که این راهبرد این پسروی است نه پیشروی!
اصلاحطلبان مشارکتجو معتقدند که جریان سیاسی باید پیشرو باشد به این معنا که راهی را که برای خروج از وضع موجود و بهبود شرایط درست میداند به مردم عرضه کند، بدیهی است که شاید راهش همه پسند نباشد، رقابت جریانهای سیاسی در تلاش برای جا انداختن راهکار خود به مردم است نه همراهی با خواستههای قشری!
کانال گام دوم انقلاب👇💐
https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
9/11/1402
بسمه تعالی
به کجا چنین شتابان؟!
روحانی نماهایی که روزی بواسطه حضور در سنگر ولایت مداری ، وهمراهی با نظام ولائی وهم صدا با امت ولایت مدار ؛ مشهور شده ونام ونانی برای خود مهیا ساخته وشخصیتی به هم زده وبه ظاهرمحبوبیتی پیدا کرده اند ؛ در چه فکری هستند ؟
آیا فکر می کنند ،آنچه را که بواسطه نظام مقدس جمهوری اسلامی بدست آورده ؛ ولباس عافیت شهرت وشخصیت ومحبوبیتی که این نظام الهی ومردمی به تن آنها کرده ، دائمی و ابدی ویا موروثی است؟
این آقایان محترم ، اگر آنچه را که روزگاری نه چندان دور، در مدرسه از اساتید خود آموخته از یاد نبرده باشند ، وآنچه را که در کتب تاریخ منتسب به اولیاءالله مطالعه نموده ، ودریافت هائی که از سیر وسلوک وتقریرات معصومین علیهم السلام، داشته اند فراموش نکرده باشند ، به خوبی می دانند که حکومت اسلامی ، با کسی عقد اخوت نبسته ووراثت وخویشاوندی وقوم گرائی وسابقه خدمت هم ؛ برای کسی امتیاز وبر تری ایجاد نمی کند .
اینان که ادعای اسلام شناسی ودفاع از اسلام وبعضاً هم ادعای مرجعیت و روشنفکری توأم با عدالت خواهی شان ، گوش فلک را کر نموده ،آیا تاریخ اسلام را برای یکبار هم که شده ، مطالعه کرده اند ؟ واز واقعة زیاده خواهی عقیل ابن ابیطالب ، برادر مولا علی (ع) وداستان طلحه وزبیروعاقبت مارقین ودیگر خوارج ، چیز هائی به یاد دارند؟ وحتماً اطلاع دارند که نقشه ترور وشهادت حضرت علی (ع) را چه کسانی طراحی وچه کسی اجراء نموده است؟
بنا براین ، رویکرد وعملکرداین گروه( روحانی نمای روحانیت ستیز) که متأسفانه خودرا نیز جزو خواص جامعه می دانند، درتاریخ 45 ساله انقلاب اسلامی ، درزمان فتنه ها وتهدیداتی که متوجه نظام وکشور وملت شده کجای تاریخ انقلاب ایستاده اند ؟ ومضافاً مواضع اتخاذی آنها علیه قوای سه گانه وتخطئه نمودن شأن وجایگاه ولایت فقیه ، که همه چیز خود را مدیون ولایت هستند ، بالباس وادعای ظاهری آنها چگونه قابل توجیه وجمع می باشد؟
آیا غیر این است که ، با توجه به نقش این افراد ورویکرد وعملکردشان ، حداقل از فتنه 78 تا 1401 وبعد زا« تا به امروز ، ( گفتار ، کردار ، رفتار ، سکوت وفعل وترک فعل ) از نظر قواعد فقهی وحقوقی ، می توان ؛ آنها را به اتهام مسبب در آشوبها واغتشاشات وهمراهی با کودتاچیان مخملی وداعشی های داخلی وتجزیه طلبان وسلطنت طلبان ومنافقین جدید وقدیم ، تحت تعقیب کیفری قرارداد، که در این صورت با توجه به اینکه ، در این ماجرا سبب اقوا بر مباشر است ، گناه ومجازات خودشان اگر بیشتر از مجرمین و دستگیرشدگان ، قطعاً کمتر از آنها نخواهد بود ؟
لذا شایسته است که این آقایان محترم ، اینقدر فهم وشور وشعور سیاسی مردم را دست کم نگیرند ، وکمتر به ادراکات ملت توهین کنند و به قول عوام ، خودرا به کوچه علی چپ نزنند، و مماشات ومدارای مسئولین ومردم با خودرا ؛ به چیز دیگری تعبیر نکنند ، وبا توبه به درگاه الهی واظهار ندامت وعذر خواهی از محضر ملت خداجوی ایران اسلامی ، موضوع را فیصله دهند وخودرا بیش از این در معرض گناه ونافرمانی وبدنامی قرار ندهند .
متأسفانه این حرفها ونوشته ها ، همان میخ کوبیدن در سنگ است ، ودر کله سخت اینها چیزی فرو نمی رود ، برای اینکه گمراهی چنین افرادی به حدی رسیده که ، تغییرات وخروج خود از نظام را به پای نظام می نویسند .
اینها می گویند ، مسیر ما درست است ونظام باید به رنگ ما در بیاید وبا ما همراه شود ؛ در عین حالیکه راه آنها را ه شیطان بزرگ است که به کمک دلارهای کثیف آل سعود به آنها دیکته و القاء شده است.
واما سخن آخر:
کسانی که این روزها چشمان خودرا بر روی حقایق و واقیعیتها بسته اند ، ودر کمال گستاخی با سوء استفاده از ؛ رأفت وشفقت وملاطفت دستگاههای قضائی و امنیتی کشور و سوء استفاده از بردباری وشکیبائی مردم مومن وخداترس ایران اسلامی ؛ بر مرکب جهالت وعناد سوار شده وبر مقدسات وباورها واعتقادات سیاسی ومذهبی این ملت صبور می تازند ؛ وبا ظاهر شدن درنقش وکیل مدافع خواص مردود و دست اندرکاران فتنه ها وآشوبها، دشمنی خود را با نظام وهمراهی خود را بامتهمین به عرصه ظهوروثبوت رسانده اند ، بهتر است که به خود آیند واز عاقبت خود وسرانجام این راه در محضر احکم الحاکمین در روز جزاء بترسند .
آنهائی که ، برای رفیق های نیمه راه نظام وافرادی که منفعت طلب شده و مصالح خود ودشمنان را بر مصالح نظام وملت بزرگ ایران ، ترجیح داده اند و تیشه به ریشه نظام زده ومی زنند ؛ و برای براندازی نظام ، مصمم شده و از هر تلاشی دریغ نداشته وندارند ، دل می سوزانند و بعضاً ، برای چنین مجرمان سیاسی واجتماعی، قائل به مصونیت قضایی و سیاسی می شوند ، و سخنان حضرت امام را بر خلاف منطوق و مفاهیم آن تفسیر به رأی می نمایند ، و صراحتاً حضرت امام را متهم به مدارا با دشمنان انقلاب اسلامی و حفظ مارقین و پیمان شکنان و خائنین می کنند ؛ باید بدانند که حتماً هم میدانند ؛ ماهیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ، یک ماهیت دینی و منطبق بر سیاستها و اصول و احکام اسلام ناب محمدی (ص) است و بنیانگذار و معلم و ناشر این نظام کسی نیست به جز امامین انقلاب اسلامی خاصه امام راحل که از خدا می خواهیم آن عزیز فقیدرا با اولیاء اش محشور فرماید .
حضرات مخاطب این وجیزه نیک می دانند که ، حضرت امام خمینی (ره ) نهضت خود را از سال 1342 وحتی قبل از آن ، مستنداً به نص صریح قرآنی در آیه شریفه 30 از سوره مبارکه روم ، بر آیین پاک اسلام ناب محمدی(ص)که فطرت انسان ها منطبق بر آن آفریده شده پایه گذاری و استوار نموده اند ؛ وانقلاب اسلامی را با یک ماهیت اسلامی دایر و هدایت ورهبری کردند؛ واز ملت مسلمان ایران نیز خواستند تا بر اساس ندای فطرت پاک خدا خواهی وکرامت خواهی خود ، از این نهضت حمایت وبا آن همراهی نمایند.
لذا از آنجائیکه ، ماهیت و ذات دین خدا لامتغیر است . ومتعاقباً ماهیت فطرت انسانها که بر اساس دین خداتعبیه شده نیز تغییر ناپذیر خواهد بود ؛ بدیهی است که ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران که متبایناً بر اساس مفاهیم واحکام نورانی اسلام ناب وآئین محمد وآل محمد(ص) وهم سو وسازگار با فطرت انسان ، ساخته وپرداخته شده نیز به تبعیت منشاء و سرچشمة خود که دین مبین اسلام وفطرت خداجوی ودین خواهی انسانها است ، لامتغیر و جاودانه ابدی خواهد بود .
پس وقتی ماهیت نظام ثابت است ، افرادی که روزی بنام نخست وزیر ورئیس جمهور ووزیر وکیل این نظام بوده ویا درکسوت روحانی این نظام و استاندار ، فرماندار و فرمانده و رزمنده و سرباز این نظام رشد کرده وبه نان ونوائی رسیده اند و به خواص جامعه تبدیل شده اند و بواسطه ارتباطات خود با نظام محبوبیت ملی و کشوری پیدا کرده اند، ولی حالا تحت تأثیر تبلیغات سوء دشمنان اسلام و قرآن گرفته وبر خلاف مسیر فطرت خود قدم برداشته و باورهای دینی خود را لگدمال و در مقابل نظام آرایش خصمانه گرفته اند ، چگونه می توانند در چهارجوب نظام جایگاهی داشته باشند ؟
خواص بی بصیرت وبی کفایت ومردودی که این جماعت از آنها حمایت ودفاع می کنند ، بدواً از مسیر دین خدا خارج شده وسپس بر خلاف فطرت پاک توحیدی و دین خواهی وحقیقت جوئی وعدالت طلبی خود سیر سلوک نموده و بنده زر وزور وتزویر شده اند وسرانجام از راه امام وخط انقلاب ومسیر ولایت خارج گردیده وحتی برای براندازی وتغییر بنیادین در ماهیت نظام یعنی برای حذف اسلامیت نظام با دشمنان قسم خورده نظام هم قسم وهم پیمان شده اند .!!!
آیا چنین افرادی مستوجب چنین دلسوزیهائی از جانب چنین شخصیتهائی هستند؟
آیا بهترین برخورد با اینها که به عدالت نزدیکتر باشد ؛ این نیست که از تاریخ امیرالمؤمنین علی (ع) الگو بگیریم وهمان برخوردی را که مولای ما با مارقین وپیمان شکنان زمان خود انجام دادند ما هم تکرار کنیم ؛ ویا از رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیا نگذارجمهوری اسلامی ایران ، درس بگیریم وبا خواص مردود همان کنیم که آن بزرگوار با قائم مقام رهبری نمودند؟؟؟
سید مختار موسوی
✅کانال نشر آثار سید مختارموسوی
@seyedmokhtarmousav
💢💢💢سعید محمد علیه پاکدستی و کارآمدی!
سعید محمد، دبیر پیشین شورایعالی مناطق آزاد و از چهرههای نزدیک به یک سخنران محفلی، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه گفته است: کسانیکه امروز برای مجلس شورای اسلامی در حال علم بلند کردن هستند همان کسانیاند که بارها و بارها در بوته آزمایش و درمقابل مردم قرار گرفتهاند و مردم خروجی کارهایشان را دیدهاند که عملا چیزی غیر از ناکارآمدی نبوده و نباید دوباره مردم در چاه مجددی بیفتند!
به گزارش انصافنیوز، او هدف خود را آگاهسازی مردم دانسته و همچنین ادعا میکند که –در دوران دبیری شورایعالی مناطق- از ناحیه مجلس بسیار اذیت شده و مجلس در کار دولت دخالت میکرده است!
محمد همچنین از مخالفت قالیباف با حضورش در وزارت راه نیز خبر میدهد و از این میگوید که فضاسازی علیه او در انتخابات سال 1400 به دلیل "همان پرونده فساد" (هولدینگ یاس) بوده که او پیگیریاش کرده است.
این چهره نزدیک به شبکه سخنران محفلی ادعا میکند: در مبارزه با فساد پا روی دم خیلی ها گذاشته بودم و برخی از آنها درباره صلاحیت من نظر دادند.[3]
*حرفهای محفلی آقای محمد علیه قالیباف نکته تازهای ندارد.
الّا اینکه حالا و با پیگیریهای قوه قضائیه مشخص شد که قالیباف نه تنها در پرونده هولدینگ یاس بلکه در هیچ پرونده دیگری نقشی نداشته و پاکدست بوده است.
در ماجرای دخالت در مناطق آزاد نیز محمد باید سند خود را درباره غیر قانونی بودن این دخالتها ارائه کند چون دخالت مجلس اگر قانونی و نظارتی باشد فینفسه چیز بدی نیست.
پیرامون مخالفت قالیباف با وزارت محمد نیز مجددا با چالش سند و مدرک مواجهیم. اگرچه باید اذعان کرد یک رئیس مجلس اگر دارای کارنامهای کارآمد باشد؛ هیچ اشکالی ندارد اگر در روند انتصاب یک وزیر توصیههایی داشته باشد. چون طبعا او بهتر از همه میداند که چه کسی کارآمد هست و چه کسی نیست؟! از طرفی همه میدانیم حرفهای محمد بهانهجویی سیاسی است زیرا انتخاب نهایی وزیر با شخص رئیسجمهور است نه با هیچکس دیگر!
در این میان اما محمد همچنان با چالش بیسندی علیه قالیباف و البته کارآمدی قالیباف مواجه است. و این، هجر عقلانیت در مواضع او را بیشتر آشکار میکند.
دوست و دشمن میدانند که قالیباف کارآمد است و کارنامه مجلس یازدهم نیز به سبب همین کارآمدی مشحون از نمرات خوب است. (اگرچه ضعفهایی هم به دلیل جایگاه صرفا تقنینی مجلس و تداخلات سیاسی در آن وجود دارد)
لذا اکنون باید پرسید محمد با کدام انگیزه یا مأموریت قصد ایستادن در مقابل این حقیقت را دارد؟
کتمانی که میبینیم یا علیه قالیباف هیچ سندی ندارد و یا برای پوشاندن واضحات کارنامه او از قبیل کارآمدی تقلا میکند.
در اینجا البته یک خیرخواهی هم برای آقای محمد بیراه نخواهد بود. و آن اینکه کارآمدی و پاکدستی خواسته و مطالبه ولی فقیه است و عاقبت مخالفت با آن، دشمنی با مردم خواهد بود.
آن مدعیان عدالتخواهی، آن سخنران محفلی و همه دیگرانی که به سمت این گزارهها سنگ پرتاب میکنند؛ خوشعاقبت نخواهند بود. همچنانکه در دنیا هم کارشان به رسوایی، ادعای ارتباط با غیب، خوشنشینی با امثال تتلو و مخالفت با خواست و مصلحت مردم یعنی "کارآمدی" کشیده است.
به کجا چنین شتابان.docx
43.4K
✍ #سیدمختارموسوی :
🔴به کجا چنین شتابان؟!
#روحانی_نماهایی که روزی بواسطه حضور در سنگر ولایت مداری ، وهمراهی با نظام ولائی وهم صدا با امت ولایت مدار ؛ مشهور شده ونام ونانی برای خود مهیا ساخته وشخصیتی به هم زده وبه ظاهرمحبوبیتی پیدا کرده اند ؛ در چه فکری هستند ؟
آیا فکر می کنند ،آنچه را که بواسطه نظام مقدس جمهوری اسلامی بدست آورده ؛ ولباس عافیت شهرت وشخصیت ومحبوبیتی که این نظام الهی ومردمی به تن آنها کرده ، دائمی و ابدی ویا موروثی است؟
این آقایان محترم ، اگر آنچه را که روزگاری نه چندان دور، در مدرسه از اساتید خود آموخته از یاد نبرده باشند ، وآنچه را که در کتب تاریخ منتسب به اولیاءالله مطالعه نموده ، ودریافت هائی که از سیر وسلوک وتقریرات معصومین علیهم السلام، داشته اند فراموش نکرده باشند ، به خوبی می دانند که حکومت اسلامی ، با کسی عقد اخوت نبسته ووراثت وخویشاوندی وقوم گرائی وسابقه خدمت هم ؛ برای کسی امتیاز وبر تری ایجاد نمی کند .
✅کانال نشر آثار سید مختارموسوی
@seyedmokhtarmousav