eitaa logo
کانال سید سراج الدین جزائری
23هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
11 فایل
شهیدتر ز شهیدان بی کفن، #شاعر غریب تر ز #نویسنده ها، #کتابفروش . یک جوان نسبتا خییییلی معمولی ارتباط : @seyedseraj اگر حرفی رو نخواستی رو در رو بگی👇 https://eitaayar.ir/anonymous/F902.WG72a ⛔تبلیغات ندارم⛔ ‌. کپی و برداشت از مطالب جایز
مشاهده در ایتا
دانلود
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حالم مثل بازار نبطیه خراب شد خودشان پناه برده‌اند به استان الجبل و شهر بعبدا و از آنجا برایم این را فرستاد و نوشت: سراج بازار نبطیه را یادت هست!؟ همه‌اش خراب شد. حالا این حال دل من است که با همین یک جمله خراب می‌شود. درست مثل بازار نبطیه...! انگار یک سنگرشکن ۲ دوتنی افتاده است درست وسط دلم. همینقدر بی پناه شده است حال قلبم... . پ‌ن: نبطیه مرکز استان نبطیه در جنوب لبنان است هم مرز با سرزمین‌های اشغالی... سه شهر الخیام و بنت جبیل از دیگر شهرهای بزرگ این استان است برای هر سه این شهر قصه‌ها و البته غصه‌ها دارم که سر فرصتش برایتان خواهم نوشت. کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
کانال سید سراج الدین جزائری
حالم مثل بازار نبطیه خراب شد خودشان پناه برده‌اند به استان الجبل و شهر بعبدا و از آنجا برایم این ر
49.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نبطیه زنده بود نبطیه را باید دیده باشی تا بفهمی چه بر سر دل مردمش آماده با این صحنه‌ها... شور و نشاط در هر لحظه نبطیه جاری بود در نفس کشیدنت تمام شش‌هایت در از زندگی می شد. نبطیه را خیلی ها پایتخت تشیع لبنان می‌دانند. معنی این حرف را وقتی بهتر می‌فهمی که محرمی را در دسته‌های عزاداری نبطیه نفس کشیده باشی... البته که نام و سبقه نبطیه و جبل عامل در تشیُع به مُحرم و دسته‌های عزاداری اش ختم نمی‌شود. آنجا از قدیم یعنی از قرن‌ها پیش با حوزه علمیه‌اش سرآمد بود و فخر منطقه اش و البته نام مشاهیرش که همیشه بر قله بودند. شیخ حر عاملی، شیخ بهایی، شهید ثانی و ... به زودی ان‌شاءالله نبطیه را در کنار اهالی‌اش از نو می‌سازیم و ساختن نبطیه مقدمه‌ای خواهد بود برای نماز قدس... پ‌ن:این وییدئو، تصویری از یک روز عادی قبل از جنگ در نبطیه است. علی‌الظاهر همان‌جایی که امروزش را در ویدئو قبل دیدیم. کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الأُم مصنع الرجال مادر سازنده مرد است. وقتی می گوییم ایران و به تبع آن مقاومت به سلاح هسته‌ای نیاز ندارد به این خاطر است.... ما چیزی داریم که از هزاران بمم هسته‌ای قوی تر است. مادر شهید لبنانی در تشییع سومین فرزند شهیدش خطاب به رژیم موقت صهیونیستی اینگونه رجزخوانی می‌کند: والله شکستم ندادی و شکسته‌ام نکردی و هر شهیدی دادم قوی‌تر شدم... این هدیه ای از سوی خداوند بوده ... به خدا سوگند ما خار چشمانت و تیر در قلبت هستیم ما اهل حقیم کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ‌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ‌ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ‌ خالِدِينَ فِيها أَبَداً إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ
کانال سید سراج الدین جزائری
ان‌شاءالله که در سلامت باشند باید منتظر بیانیه حماس بود
🌴 مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا یحیی سنوار دیگه منتظر شهادت نیست. به آنچه دوست داشت رسید...
کانال سید سراج الدین جزائری
🌴 مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَه
سنوار ترور نشده در درگیری تن به تن و اسلحه به دست شهید شده... مذاکره و سازش در کار نیست یا پیروز می شویم یا کربلا رخ می دهد. والسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 من می‌گویم بزرگترین هدیه‌ای که ممکن است دشمن و اشغالگران به من هدیه کنند این است که من رو بکشند. ... از خداوند می‌خوام که مرا شهیدی بدست آنها قرار دهد. ترجیح می‌دم با یک موشک بمیرم تا اینکه با کرونا و بیماری یا در بستر خودم بمیرم یا در تصادف جاده‌ای، سکته مغزی یا حمله قلبی بمیرم ... اما ما از کشته شدن به خاطر دین و کشور و مقدسات خود ترسی نداریم و خون و جان ما از خون کوچکترین شهید ارزشمندتر نیست. کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
🌴 وسایل همراه شهید یحیی السنوار... اسلحه، تسبیح، کتاب اذکار و دعا ... چقدر این مجاهدان بزرگ‌اند ... کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
از آنچه می ترسیدم سرم آمد همه وحشتم این روزها این بود که احوال کسی را در لبنان بپرسم و کسی جواب بدهد استشهد... میدانم. این را قبلاً هم گفته بودم. اما امشب این ترس بر سرم آمد. به بانو علویه پیام دادم حالش را بپرسم. خانم مهربانی بود در مؤسسة الشهید (بنیاد شهید) لبنان کار میکرد. خیلی هوایم را داشت. هربار که دنبال سند یا صوتی از شهیدی میرفتم یا پیگیر بودم تقریبا تنها کسی بود که تحویلم می‌گرفت و اساسی پیگیر کارم بود. طفلکی حتی یک بار که بدون اجازه اسناد شهیدی را به من داده بود توبیخ شد. امشب کمی احوال پرسی و گفتگو کردیم از وضعیت لبنان و مردمش. احوال خانواده‌اش را پرسیدم. که ای کاش نپرسیده‌بودم. پاسخش دنیا را بر سرم خراب کرد: همسرم چند روز است که شهید شده... زبانم بند آمد و دستم از نوشتن ایستاد. این روزها خیلی خودم را برای چنین موقعیتی آماده کرده بودم اما حالا که در آن قرار گرفتم همه توانم را در نوک انگشتم جمع کردم و تنها توانستم یک جمله بنویسم، آن هم به سختی: هنیئا به الشهادة شهادت گوارای وجودش این را که گفتم انگار درد دلش وا شد... شرع کرد به نوشتن: ۱۵ روز پیش ابو... در جنوب به آرزویش رسید. ۳ روز هم پیکرش در معرکه بر زمین ماند مثل مولایش حسین (ع). بصورت امانت به خاک سپردندش. کمی به خودم آمدم و برایش آیه من المؤمنین رجال... را نوشتم. پاسخ داد: این آیهٔ مورد علاقه اش بود... عکس شهیدش را برایم فرستاد «نور شهادت در چهره اش پیداست اگر شهید نمی شد به او ظلم می شد» این پاسخ من بود به تصویر شهیدش. انگار به دلش نشست تایید کرد: صحیح و شروع کرد به گفتن: به من گفته بود دوست ندارم به دست داعش کشته شوم دلم میخواهد به دست صهیونیست‌ها بمیرم به او گفتم: چرا؟ هر دو جهاد تو راه خدا و شهادت در راه خداست. گفت: نه صهاینه بدترین دشمنان خدا هستند و من می‌خواهم به دست بدترین دشمنان خدا کشته شوم فقط یک راه دارد که بپذیرم به دست داعشی ها شهید شوم گفتم: چه راهی!؟ گفت: تیغ بگذارند زیر گلویم و از من بخواهند از مقاومت دست بکشم و من در چشماشون نگاه کنم و بگویم من شیعه امیرالمومنین هستم و انها سرم را ببرند غیر از این فقط شهادت به دست صهاینه را میخواهم می گفت عاشق سیدحسن بود و معتقدم بعد از شهادت سید نتوانسته تحمل کند و به او ملحق شده... گفتم از چنین فرماندهی چنان سربازانی هم انتظار می رود... صحبت به اینجا ختم نشد. سال‌هاست می داند که مشتاق شنیدن از شهدا هستم. از شهیدش برایم گفت و کمی هم برایم روضه خواند. الآن حدود یک ساعتی هست که گفتگوی‌مان تمام شده اما هنوز اشک می ریزم و برای شما می‌نویسم کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046