#جوادالائمه
عالم همه پست و پسر فاطمه بالاست
یک عمر شدم نوکرش، آنقدر که آقاست
از نسل علیّ و نوه ی حضرت موساست
مولام رضا، او علیِ اکبرِ مولاست
@seyyedebrahim
بخشی از کتاب اسم تو مصطفی است🌷
وسط حال نشسته و زل زده بودی به عکس ابو حامد.
- کجایی آقا مصطفی؟
- دیدی حاج حسین چطور به عکس ابو حامد نگاه می کرد؟
- خب مقصود؟
- دیدی چه سبک رفت؟
- خب؟
- اون بار باید می موند، ولی از کجا معلوم این بار...!
- نفوس بد نزن مرد! بلند شو بریم تا خیابونا شلوغ نشده، برای روز مادر خریدامون بکنیم!
همان طور خیره به عکس سر تکان دادی: باشه. اما باید برم و بیام!
- کجا؟ کی؟
نگاهت را از عکس کندی بلند شدی و لباس پوشیدی.
- ناهار آبگوشت گذاشتما زود بر گرد!
- باشه!
ظهر شد نیامدی، همیشه دوست داشتی آب و گوشت آبگوشت جدا باشد. گوشت را کوبیدم و آماده گذاشتم. نان سنگک، سبزی خوردن، پیاز ترشی و پارچ لبالب دوغ. در زدند و خاله و برادرم آمدند. سفره را انداختم و این دست آن دست کردم که برسی. ساعت دو شد و نان ها بیات و سبزی خوردن کمی پلاسیده. زنگ زدم: کجایی آقا مصطفی؟ مهمان هم رسید ولی هنوز ناهار نخوردیم!
- شما بخورین من میام!
- تا تو نیای من لب نمی زنم!
- لج نکن خانم! بخور.
غذای خاله و برادرم را دادم، اما خودم لب نزدم. عصر شد و نیامدی. زنگ زدی.
- کجایی تو اصلا؟
- کارم طول کشید شاید کمی دیر تر بیام.
ساعت پنج و بیست دقیقه با گوشی دوستت پیام دادی: مرا ببخش عزیزم توی پروازم و تا چند روز آینده هم نمی تونم باهات تماس داشته باشم.
@seyyedebrahim
🕊💞🕊💞🕊💞🕊💞
🍃وصال حیـدر و یارش مبارڪ
🍂وصال یاس و دلدارش مبارڪ
🍃از الطافـــ و عـنـایـاتــــ الهـے
🍂رسیده حق به حق دارش مبارڪ
❣❣❣❣❣❣❣❣
🍃دیدم ڪه به عرش شور و شوقے برپاستـــ
🍂برپا گر این بزم شَعَف ذاتـــ خداستـــ
🍃گفتم به خـدا چه اتفاق افتاده ستـــ
🍂فرمود عروسے #علے_و_زهرا ستـــ
🔅سالروز ازدواج پر برکتـــ حضرتـــ امیرالمٶمنین و حضرتـــ زهرا(سلام الله علیهما) تبریڪ و تهنیتـــ باد🔅
@seyyedebrahim
#علی_زهرا
از بال ملک به شانه شالی دارد
جبریل رسیده و سوالی دارد
سر برده به گوش مرتضی،میپرسد
داماد شدن چه حس و حالی دارد؟