🌸 سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت اول)
💠مقدمه:
نوشتار حاضر نوعی برداشت از تجسم و بازتاب اعمال آدمی در جهان آخرت است که با استفاده از آیات و روایات به تصویر ذهنی درآمدهاند و ان شاالله که منشأ تذکر و بیداری قرار گیرد.
🌻لازم به ذکر هست که ما از کتابی استفاده میکنیم که در آن از احادیث و روایات معتبر استفاده شده و مورد تایید عالم گرانقدر «آیت الله جعفر سبحانیست» و مورد استقبال قرار گرفته است...
✍قسمت اول:
🔴حالت احتضار:
💠چند روز بود که درد سراسر وجودم را فرا گرفته و به شدت آزارم میداد. سرانجام مقدمات مرگ من با فرا رسیدن حالت احتضار فراهم شد.
💥کم کم پاهایم را به سمت قبله چرخاندند. همسر، فرزندان، خویشان و برخی دوستان اطرافم را گرفته بعضی از آنها اشک در چشمهایشان حلقه بسته بود.
❄️چشمانم را به آرامی فرو بستم و در دریایی از افکار فرو رفتم. با خود اندیشیدم که عمرم را چگونه و در چه راهی صرف نموده و اموال هرچند اندک خود را از کدام راه به دست آورده و در کدامین مسیر خرج کردهام. فکرش به شدت آزارم میداد، از شدت اضطراب چشمانم را گشودم.
⚡️در این هنگام ناگاه متوجه سفید پوش بلند قامتی شدم که دستانش را بر نوک انگشتان پاهایم نهاده بود و آرام و آهسته به سمت بالا میکشاند،
🍀 در قسمت پاها هیچگونه دردی احساس نمیکردم اما هرچه دستش به طرف بالا میآمد درد بیشتری در ناحیه فوقانی بدنم احساس میکردم گویا همه دردهای وجودم به سمت بالا در حرکت بود.
🌾تا اینکه دستش به گلویم رسید. تمامی بدنم بی حس شده بود اما سرم چنان سنگینی میکرد که احساس میکردم هر آن ممکن است از شدت فشار بترکد و یا چشمانم از حدقه درآید.
🍃عمویم که پیرمردی ریش سفید بود جلو آمد و با چشمان اشک آلود گفت: عمو جان شهادت را بگو... 🌱من میگویم و تو تکرار کن:
اشهد ان لااله الاالله و اشهد انّ محمداً رسول الله و انّ علیاً ولی الله و ... او را میدیدم و صدایش را میشنیدم. 🔅لبهایم به آرامی تکانی خورد و چون خواستم شهادتین را بر زبان جاری کنم یکباره هیکلهای سیاه و زشتی مرا احاطه کردند و به اصرار از من خواستند شهادتین را نگویم
✅ شنیده بودم شیاطین هنگام مرگ برای گرفتن ایمان تلاش میکنند اما هرگز گمان نمیکردم آنها در اغفال من توفیقی داشته باشند....
✍ادامه دارد...
@seyyedebrahim
🌷رفیق...
واژه ی بزرگیست
که هرکسی لیاقت ،معرفت و وجودش
را ندارد
رفیق آن است که در هر شرایطی همراهت باشد
هوای تو را بی شرط داشته باشد
#رفیق یعنی #تو....❤️
#شهیدرسول_خلیلی
سلام روزتون منور به لبخند
#شهیدرسول_خلیلی 🌹
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@seyyedebrahim
┄┅─✵🕊✵─┅┄
همیشه حکایت ها
خواندنی نیستند
گاهی هم هقهق کردنی هستند...
یا اَبانااستغفرلنٰا ذنوبنٰا اِنا ڪُنٰا خاطٖئین
#بربادرفتدرمعصیتوگناهجوانیام...
🥀گر تو را با ما تعلق نیست
ما را شوق هست
ور تو را بی ما صبوری هست
ما را تاب نیست
مصطفی جان چقدر دلمان برایت تنگ شده ....
حقا که شهادت تولد دیگر تو بود .....
#سالروز_تولد
#سالروز_شهادت
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#کانال_شهید_سیدسجاد_خلیلی
@seyyedebrahim
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنجشنبه های دلتنگی یک #مادرشهید
هر چیزی با عشق درست بشه خوشمزه است...
من سی ساله اینجام و به همه چایی میدم
#شهید_رضا_برزگر
#کوچه_شهید
پیشنهاد میشه 👌
یه مادر سی سال باعشق میاد کنار مزار پسرش و به همه چایی میده، اما یه مسئولی هم میاد دستور میده شهربه شهر اسم شهید رو حذف کنند!
گیرم اسم شهید رو حذف کردین با رسم شهید چیکار میکنین؟✋
شادی روح اموات و شهدا #صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@seyyedebrahim