❤️•°
دعایِ هفتم صحیفه سجادیه ✨
#التماسدعا 🌾
جهت برآورده شدن حاجات🌱
#قرارروزانه ✨
توصیه مقام معظم رهبری
جهت رفعِ بلا✔️
{@sh_danesgar}
اِذاضَلَلتُمالطَّریقَ،فَاتَّبعُواالشُّهَداءَ
راهراکہگمکردید؛شهدارا
دنبالکنید...💛🌿
{@sh_danesgar}
🔰حجاب #آقایون❗️
🔸نمیدونم چرا بعضی ها فکر کردن حجاب
و حیا فقط مال خانم هاست🤨
آقای عزیزی که با شلوارک گل گلی میای
فروشگاه،😒
یا لب ساحل هرجور راحتی
میگردی!🚶♂️♂😶
یا تیشرت و شلوار خیلی جذب میپوشی !😏
🔸 باید بدونی در آیات حجاب اول به
مردان توصیه شده بعد به خانم ها...
👌درسته حدود پوشش متفاوته
🔸 اما به این معنی نیست شما آقای عزیز هرجور دلت خواست بزنی بیرون،پس توام موظفی برادرِ من،توم باید رعایت کنی،توشیعه ی امیرالمومنینی،حجاب فقط مختص خانم ها نیست😉
علی وار زندگی کن😊
{ @sh_danesgar}
#رهبرانـــــــه ❤️
#ماجراے_مناسبتے 🌹
✍🏻 دست خسته ات قصه ای داره؛ رحم الله عمّی العباس...
دکتر باقی روی سطحی از پوست بدن کار میکرد كه برای ترمیم و پیوند به قسمتهای آسیبدیده برداشته بودند. زخمها زیاد بودند. درد زخمها خیلی زیاد بود، اما دکترها میگفتند تحمل آقا زیادتر است. میگفتند «اصلاً مسکّنها به حساب نمیآیند.»
بحث دکترها این بود که بالاخره تکلیف این دست چه میشود؟ شکستگیش رو به بهبود بود، ولی هیچ علامت حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها بحث میکردند که دست قطع شود یا بماند.
امام مرتب پیغام میدادند و از اطرافیان میپرسیدند كه: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان ساعت دو بعد از ظهر پخش شد. دکتر میلانینیا رادیورا گذاشت بیخ گوش آقا. آن موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازهای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند.
حالشان بهتر بود، اما هنوز قضیهی هفتاد و دو تن را نمیدانستند. از تلویزیون آمدند كه گزارش تهیه کنند. یک ساعتی معطل شدند تا آقا به هوش آمد. پرسیدند حالتان چطور است؟ گفتند: «من بحمدالله حالم خیلی خوب است» و شعر رضوانی شیرازی را خطاب به امام خواندند:
«بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی»
آقای هاشمی میگفت....
{@sh_danesgar}
#رهبرانـــــــه ❤️
#ماجراے_مناسبتے 🌹
✍🏻 دست خسته ات قصه ای داره؛ رحم الله عمّی العباس...
آقای هاشمی میگفت «اگر یک روز از حال آقا باخبر نباشم، احساس میکنم چیزی کم دارم.» برای همین مرتب از ایشان احوالپرسی میکرد. حاج احمدآقا هم همینطور؛ مرتب احوال میپرسیدند و روزانه به حضرت امام خبر میدادند.
کمکم به اطرافیان فشار میآوردند که: «آقاجان من باید از وضع کشور اطلاع پیدا کنم. شما هم رادیو را از من گرفتهاید، هم تلویزیون را.» دکترها بهانه میآوردند که امواج رادیویی، دستگاههای درمانی ما را بههم میریزد و عملکردشان را مختل میکند!
خیلی از چهرههای انقلاب برای عیادت میآمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی میپرسیدند: «چرا همه میآیند، اما ایشان نمیآید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بریها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کمکم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یکی دو نفر شهید شدهاند.
آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانینیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟ دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان میشود؟ آنجا هم سر میزنید؟» بعد هم دکتر را سؤالپیچ کردند. دكتر میلانینیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره که آمد، آقا را دید که بچههای همراه را جمع کردهاند و ازشان بازجویی میکنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همهی شهدای حزب را به آقا گفت.
شیرینی عیدی گروهک فرقان، به کام مردم نشست. هر وقت كه در حزب جلسه بود، آقا آخرین نفری بود که از حزب میآمد بیرون.🥀
گزارشی از ماجرای ترور 6 تیر 1360
مصطفی غفاری
#شهید_زنده_حضرت_عشق
#شهید_بهشتی
{@sh_danesgar}
~|#برگی_از_خاطرات🌸|~
پیش از اعزام سه چهار ساعتی در فرودگاه بودیم. با هم میگفتیم و میخندیدیم. عباس هم بسیار شوخی میکرد. چهره دوستداشتنی و نشاط خاصش او را از دیگران متمایز میکرد.😇☘
بچههای فرودگاه که میدانستند این پروازِ اعزام مدافعان حرم به دمشق است به ما میگفتند: «مراقب این جوان باشید!»‼️
شهادت به چهره عباس میآمد. پس از رسیدن به محل اسکان در دمشق و پیش از تقسیم برای اعزام به حلب هم بچههای سوریه به ما میگفتند: «مراقب این جوان باشید؛ شهید میشود!»🙂💔
به محل اسکانمان در حلب هم که رسیدیم با بچههایی که آنجا بودند احوالپرسی کردیم.🤝
سر شوخی باز شد و گفتیم: «به کدوممون میخوره که شهید بشیم؟» دو تا از بچه ها را نام بردند که یکیشان عباس بود. آنها هم میگفتند: «مراقب عباس باشید، به شماها نمیآید که شهید بشوید!»☹️🚶🏻♂
از بین این همه آدم، حتی یک نفر محض رضای خدا نگفت که ممکن است تو هم شهید شوی! همه به عباس اشاره میکردند.🤔
ما هم همین احساس را داشتیم. حرکات، رفتار و چهرهاش به شهدا شباهت داشت و اگر خیلی با او رفیق میشدی میدیدی که اخلاقش هم شبیه شهداست.♥️✌️🏻
{@sh_danesgar}
دلانہ✨
دلتحرمباشهکفایتمیکنه،مثلامننجفمالان💚
زیرقبه،روبهروضریح
ازسمتآقایوننوایحیدرحیدرمیاد..
دستمکهبهشبکههاقفلمیشهیهقطرهازاشکهاراهشو سمتلبمکجمیکنه
یاامیرالمونینروحیفداک🌱✨...
کافیه دلتو راهی کنے
#دلانه
{@sh_danesgar}
#تلنگر
#کجایکاریم ..🌱
يه مذهبـۍ
باید بـدونه که رفیق شهـید داشتـن
فقـط واسهۍ
خوشگلۍ پروفـایل نیـس!
باید یاد بگیره حـرف شـهید رو
تـو زندگیش پیاده کنه
وگرنه از رفاقت
چیـزۍ نفهمیـده .. :)
{@sh_danesgar}
❤️•°
دعایِ هفتم صحیفه سجادیه ✨
#التماسدعا 🌾
جهت برآورده شدن حاجات🌱
#قرارروزانه ✨
توصیه مقام معظم رهبری
جهت رفعِ بلا✔️
{@sh_danesgar}
🦋•| #سخنبزرگاندربارهشهید |•🦋
حضور جوانان دهه هفتادی در میدان جنگ با تروریستهای تکفیری نشانی از پویایی انقلاب اسلامی است و گویای آن است که انقلابی بودن نیازمند درک زمان انقلاب ۵۷ نیست.🖐🏻
عباس دانشگر با اینکه زمان انقلاب را ندیده بود اما به معنی واقعی کلمه یک جوان مومن انقلابی بود. او آبروی دارالمومنین سمنان و جامعه ایرانی است.🌱
من افتخار میکنم که در کلاسم چنین جوانان رشیدی حضور پیدا میکردند. هرچند که شهادت زودهنگامش این امکان را برای ما فراهم نکرد که مدرک فارغ التحصیلی او از مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز را به او تقدیم کنیم...
🔖دکتر حسن عباسی
{@sh_danesgar}