eitaa logo
شهید عباس دانِشگَر ♡
673 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
112 فایل
♦️شهید مدافع حرم عباس دانشگر سردار اباذری: شهید عباس دانشگر نمونه بارز یک جوان مومن انقلابی بود👌🏻♥️ #نشر مطالب کانال باعث زنده نگهداشتن یاد شهدا می شود فوروارد زیباتره♡ ¹³⁹⁸.⁹.²⁴ (: ✨🎈
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 🌸🌱عزیزے: 🌸🥀در خواب 💚 علیه السلام را دیدم.... ڪه با مبارڪشان از شانه هایم گرفته و فرمودند: ☝️از جوانیت ڪن. 🌸🥀از ڪه بیدار شدم، بسیار فڪر ڪردم ڪه مے توانم از جوانیم استفاده کنم⁉️ 🏴 ایام بود و شب 🌜رفتم هیئت.روحانے هیئت در بین گفت:🌱 🌸🥀 جوانان از جوانیتان استفاده ڪنید، که یڪے از بهترین استفاده از جوانے خواندن‌ ❣ در هر روز است. بنده شدم ڪه منظور حضرت خواندن هر ی زیارت است.🍂 🏴 🖤   🤲🏽 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e ࿇࿐᪥✧🖤🕊🖤✧᪥࿐࿇
در میان خطوط زیارت عاشورا نگاهم بر کلماتی متوقف شد که سال ها می‌دیدم و نمی‌دیدم و دیدم آخر یافتم آن غایت بی انتها را سرانجام عشق را ام القاضایای زندگی را “عِنْدَکَ مَعَ الحُسَیْنِ” را و چه شکنجه شیرینی است فراق این معیت 🏴 🖤   🤲🏽 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e ࿇࿐᪥✧🖤🕊🖤✧᪥࿐࿇
💙 وَ یَبقے وَجھُ رَبَّڪَ ذُو الجَلَالِ وَ الإڪرَامِ🌱 مردم می‌آیند و می‌روند؛ این خداست که همیشه در تمام مراحل شیرین و تلخ با تو می‌ماند... :)✨ ◇
حُسِیْـن جـان دادمـ تو را قَسَـــــــم به نخ ِ چادرے ڪہ سوختــــ😭 شاید دلتـ❤️ــبسوزد و یڪ ڪربلا دهے...😭 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊✨ درنبرد‌سخت‌‌باداعش‌بودند اومدپیشش‌وگفت "فرمانده‌ تانکرآب‌بہ‌سمت‌داعشیا‌میره اگہ‌منفجرش‌نکنیم... داعش‌نفس‌تازه‌میکنہ‌و نبرد‌ماسخت‌ترمیشہ!!" درجواب‌گفت [امام‌حسین‌‌درکربلااسبان‌سپاه عمرسعدهم‌سیراب‌کرد...✨] •شهیـد‌جواد‌الله‌کرم 🖤   🤲🏽 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e ࿇࿐᪥✧🖤🕊🖤✧᪥࿐࿇
✨ گـرفتـه بـ❣ـوی 🕊 تمــام نـخ هایـ😌ـش🌺 بـه عشـ😍ـق زهـ💚ـرا (س) قیـ👊ـام خواهـم کـرد ...✌️ @dokhtranfatemye
نماز اول وقتش خوبه 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 زود خوندنش خوب 💐💐💐💐💐💐💐💐 زود رفتن با خدا حرف زدنش خوبه 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 با خدا بودنش خوبه 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 یعنی همه چی داغ داغش خوبه 🌱🌳🌱🌳🌱🌳🌱🌳🌿 حالا همه بدوید وضو بگیرد❤️❤️ التماس دعا 🖤   🤲🏽 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e ࿇࿐᪥✧🖤🕊🖤✧᪥࿐࿇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚| ❣| 1⃣ ✍🏻| قسمت اول داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو: ✨با من ازدواج می کنید؟✨ 🍃توی دانشگاه مشهور بود به اینکه نه به دختری نگاه می کنه و نه اینکه، تا مجبور بشه با دختری حرف می زنه ... هر چند، گاهی حرف های دیگه ای هم پشت سرش می زدن ... 🍃توی راهرو با دوست هام ایستاده بودیم و حرف می زدیم که اومد جلو و به اسم صدام کرد ... خانم همیلتون می تونم چند لحظه باهاتون صحبت کنم؟ ... 🍃کنجکاو شدم ... پسری که با هیچ دختری حرف نمی زد با من چه کار داشت؟ ... دنبالش راه افتادم و رفتیم توی حیاط دانشگاه ... بعد از چند لحظه این پا و اون پا کردن و رنگ به رنگ شدن؛ گفت: می خواستم ازتون درخواست ازدواج کنم؟ ... . 🍃چنان شوک بهم وارد شد که حتی نمی تونستم پلک بزنم ... ما تا قبل از این، یک بار با هم برخورد مستقیم نداشتیم ... حتی حرف نزده بودیم ... حالا یه باره پیشنهاد ازدواج ... ؟ پیشنهاد احمقانه ای بود ... اما به خاطر حفظ شخصیت و ظاهرم سعی کردم خودم رو کنترل کنم و محترمانه بهش جواب رد بدم ... 🍃بادی به غبغب انداختم و گفتم: می دونم من زیباترین دختر دانشگاه هستم اما ... پرید وسط حرفم ... به خاطر این نیست ... 🍃در حالی که دل دل می زد و نفسش از ته چاه در میومد ... دستی به پیشانی خیس از عرق و سرخ شده اش کشیده و ادامه داد: دانشگاه به شدت من رو تحت فشار گذاشته که یا باید یکی از موارد پیشنهادی شون رو قبول کنم یا اینجا رو ترک کنم ... برای همین تصمیم به ازدواج گرفتم ... شما بین تمام دخترهای دانشگاه رفتار و شخصیت متفاوتی دارید ... رفتار و نوع لباس پوشیدن تون هم ... 🍃همین طور صحبتش رو ادامه می داد و من مثل آتشفشان در حال فوران و آتش زیر خاکستر بودم ... تا اینکه این جمله رو گفت: طبیعتا در مدت ازدواج هم خرج شما با منه ... 🍃دیگه نتونستم طاقت بیارم و با تمام قدرت خوابوندم زیر گوشش ... 🌷•••{ادامہ دارد}••• 🖤   🤲🏽 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e ࿇࿐᪥✧🖤🕊🖤✧᪥࿐࿇