•| شهید محمد حسین حدادیان |•
قسمتی ازمصاحبه خبرگزاری تسنیم بامادربزرگوارشهیدمحمدحسین حداديان 🌹🍃
فکرش را میکردید محمدحسین در خیابان پاسداران تهران به آرزوی همیشگیاش برسد؟
نه اصلاً تصور نمیکردم در تهران این اتفاق برای محمدحسینم بیفتد. فکر شهادتش را میکردم اما به این شکل نه، فکر نمیکردم. اگر این اتفاق برای محمدحسین در سوریه میافتاد برایم عجیب نبود. این همه صدمه و جراحت بر پیکرش اگر در سوریه و به دست داعش تکفیری اتفاق میافتاد جای تعجب نداشت.
آن روزی که من محمدحسین را به سوریه فرستادم، منتظر بودم . منتظر اسارت ، جانبازی و شهادتش. می دانستم آنها رحم ندارند. آمدهاند که اسلام را نابود کنند و شنیده و دیده بودم که چه بلایی سر مدافعان حرم میآورند، اما اینکه یک همچین اتفاقی در ایران، در تهران، در امنترین شهر اسلامی جهان برای پسرم بیفتد ، کمی غیرمنتظره بود. دراویش شقی با هر چه در دست داشتند به محمدحسین ضربه زده بودند. همه نیزه به دست به جان محمد افتادند.فکرش را نمیکردم در خود تهران داعشیها این مدلی لانه کرده باشند. البته لانه هم ندارند اینها مانند گرد هستند، مانند کاهی که با یک فوت به فنا میروند. فقط اراده میخواهد. شهادت جوانانمان را در تهران در زمان فتنهها شاهد بودیم، اما این نوع شهادت به این وحشتناکی نداشتهایم.
چه پیامی برای آن به اصطلاح دراویشی دارید که به بهانههای واهی به جان و مال مردم تعدی کرده و جوانان غیور ناجا و بسیج را به شهادت رساندند؟
«جاء الحق و ذهق الباطل ان الباطل کان ذهوقا» فقط همین یک جمله را به آنها میگویم. باطل رفتنی است. ما اینها را باطل میدانیم که نمیخواهیم از آنها صحبت کنیم. حالا هر از چند گاهی برای خودشان توهماتی ایجاد میکنند و برای این توهمات سروصدا به راه میاندازند که ماندگار نیست. ما اینها را باطل میدانیم.
#معرفی_شهید
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
برف آهسته میبارید ، زمین پیراهن سفید به تن کرده بود و هلهله کنان پذیرای #زمستان بود. مادر از پنجره زمستان را تماشا میکرد.
موهای سپید درخت پرتقال را مینگریست گیسوان او هم دست کمی از موهای درخت نداشت...زمین را نگاه میکرد هنوز رد پایش در حیاط به یادگار مانده بود بعد از سه سال صدای خنده ها و شیطنت های محمد حسین همان طراوت قبل را داشت. ذهنش به بیست و پنج سال پیش رفت آن زمان که صدای گریه نوزادی در خانه پیچید اذان و اقامه در گوشش خواندند و نامش را محمد حسین نهادند. لحظه ای را به یاد آورد که دردانه اش را به آغوش کشید و جاذبه #مهر_مادری کاری کرد که پیوندی وَرای پیوند مادر فرزندی میان او و محمد حسینش ایجاد شود
آرزوی مادر دیدن محمد حسین در لباس خادمی بود و خداوند چه زود مادر را به آرزویش رساند. به فراز بأبی أنتَ وَ اُمی و نَفسی و... زیارت عاشورایش جامه عمل پوشاند و به فرزندش که اذن پرواز میخواست این اجازه را داد پرواز به سوی#دمشق ، جایی که عباس های زینب گرد هم آمده بودند پسر او هم یکی...
و تقویم به اسفند نود و شش میرسد و#سوریهٔ دوباره را در تهران به تصویر میکشد ، هوا گرگ و میش است و صدای اذان صبح #شهادت_فاطمهٔ_زهرا در خیابان پاسداران میپیچد. تنی چاک چاک کف خیابان افتاده ، مادر این صحنه را میبیند و قتلگاه پیش چشمانش جان میگیرد ، تنی تیر باران که خون سرخش فرش خیابان شده ، کفتار ها بوی خون مشامشان را پر کرده و هیچ جوره نمیشود از دور پیکر دورشان کرد که با پنجه های تیزشان تنش را میدرند و آخرین نفس های خیسش به گوش میرسد که همراه اذان زمزمه میکند: أشهَدُأنلاإلهَإللّٰه وَ أشهَدُأنَّمُحَمَّدًرَسولُاللّٰه...
و آرام چشمانش را میبندد ، در اُمُّالقُری جهان اسلام ، خیابان پاسداران #کربلایی دوباره به پا شد و تولدی دوباره برای خادم رایتالعباس رقم خورد...
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
#شهید #محمدحسین_حدادیان
📅تاریخ تولد: ٢٣ دی ۱٣٧۴
📅تاریخ شهادت: ۱ اسفند ۱٣٩۶
🥀مزار شهید: امامزاده علی اکبر چیذر
『✨』
﴿بسماللهالرحمنالرحین﴾
••قرار روزانھ🌱
●دعایسلامتۍامـامزمـان(؏ج)↶
✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨
●سلام برحسین(؏)✋🏻
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
☆✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿☆
#کانالشهیدمحمدحسینحدادیان♡
@sh_hadadian74 ❄️
قسمتی ازمصاحبه خبرگزاری تسنیم بامادربزرگوار شهید محمدحسین حدادیان ✨ 🌹🦋🍃
محمدحسین وصیتی داشت؟
محمدحسین خیلی روی حجاب تأکید داشت. غیرتی بود. ما تذکر در مورد رعایت حجاب از طرف او نداشتیم اما اگر حتی اقوام را در بیرون از منزل میدید که حجاب درستی نداشتند توجه نمیکرد و گاهی آنها پیش من گله میکردند که محمدحسین ما را در خیابان دید و سلام نداد و توجهی نکرد. من هم میگفتم حجابتان را رعایت کنید تا محمدحسین به شما سلام کند. تا مادامی که اینطور هستید توجه نمیکند.
#معرفی_شهید
@sh_hadadian74 ❄️
#شهیدمحمدحسینحدادیان ❤️🌱
حاج حسین یکتا: بچهها من یه چیز به شما بگم؛ اِندِ تیپیولوژی شهدا هستن. آخرِ تیپزدن شهدا هستن. به اعتقاد من تیپ وقتی تیپه که خوشگلِ خوشگلا نگات کنه! و به اعتقاد من آخرِ تیپیولوژی شهدا هستن چون تیپِ لباسُالتقوا زدن و خوشگلِ خوشگلا یوسفِ زهرا(س) نگاشون کرد.
@Pelak_channel
@sh_hadadian74 ❄️
Clip-Panahian-EkhlasYaniChee-128k.mp3
4.34M
🔻اخلاص یعنی چی؟
👈🏼 اگر کاری رو به خاطر مزدش انجام بدیم، اخلاصش از بین میره؟
@sh_hadadian74 ❄️
🍃🥀🍃
🍃خصوصیات اخلاقی شهید محمد حسین حدادیان🍃
🦋مادر شهید محمّد حسین حدادیان ویژگی اخلاقی پسرش را اینگونه نقل میکند:
🦋شهید محمّد حسین حدادیان اهل نماز اول وقت ، زیارت عاشورا و هیئت بود. سینهزن امام حسین (علیه السّلام) بود.
🦋محمّد دنبال اجرایی کردن فرامین رهبری بود. دغدغهی حفظ دستاوردهای نظام را داشت .
🦋محمّدحسین با سنّ کمش، بصیرت داشت. جریانهای باطل را خوب میشناخت و آگاه به امور بود. او مانند کسی که از ناموسش غیورانه دفاع میکند، از انقلاب با غیرت دفاع میکرد.
🦋شهید محمّد حسین حدادیان همهی عمر بسیجی بود و بسیجی زندگی کرد. میگفت: مامان بصیرتی که آقا میگویند انشاءاللّه خدا نصیبمان کند و اگر بصیرت داشته باشیم انشاءالله این انقلاب به انقلاب صاحبالزمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) وصل خواهد شد.
@sh_hadadian74 ❄️
#شهیدانه🌿
افتخار نسل ما اینِ کہ
توی عصرے زندگے مےکنیم
کہ قراره اسرائیل ، توے اون دوره
بہ دستِ ما نـابود بشہ💣👊🏻
#شهید_حسین_ولایتی_فر
@sh_hadadian74 ❄️