#تلنگر 😖
یه روز غضنفر•••
.
.
.
در کعبه متولد میشه😌
یه روز غضنفر دختر پیامبر رحمت و مهربانی رو به همسریـ💍 انتخاب میکنه😌
یه روز غضنفر در رختخواب پیامبر اکرم (ص) می خوابه و نقشه دشمنان اسلام را نابود میکنه😌
یه روز غضنفر درقلعه خیبر را از جا میکنه😌
یه روز غضنفر در رکوع بخشش میکنه 😔
غضنفر افطار سه شبانه روزش رو به فقیر میده و با آب افطار می کنه😔
یه روز غضنفر در محراب مسجد شهید میشه😔
بله غضنفر لقب مظلوم ترین و بزرگ مرد تاریخ بشریت و اسلام😓
آنقدر مظلوم که حتی وقتی خبر شهادتش در مسجد پخش شد می گفتند مگر علی (ع) هم نماز میخواند.😒
آنقدر مظلوم که ما شیعه های علوی هم با این لقب جوک میسازیم 😓
وای برما،وای برشیعه علوی،،،،،،،،
📣 هنوز دیر نشده بیایید بیدار شویمـ
/هر كس دوست داره اسم مبارک امیرالمؤمنین از فرهنگ طنزپردازی حذف بشه منتشر کنه.✔️
#عید_غدیر
.
.
.
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
باز شمعی کشته شد با دست شب اما هنوز ...💔
این شبستان کهن با نور ایمان روشن است 🕯
#فرج_نژاد
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_زیارتی_ارباب 🌙
#استوری
#پویانفر
دلم لک زده...
کربلا قسمتم کن❣
•═•••◈🌸◈•••═•
@sh_hadadian74
•═•••◈🌸◈•••═•
#حدیث
امام صادق علیه السلام :
مرده به خاطر طلب رحمت و آمرزشی که برای او میشود، شادمان می گردد، همانگونه که زنده با هدیه خوشحال می گردد.
(الفقیه، ج1، ص117)
پنجشنبه و یاد شهدا و اموات با فاتحه و صلوات
•═•••◈🌸◈•••═•
@sh_hadadian74
•═•••◈🌸◈•••═•
#داستان_واقعی
#عاشقانه_ای_برای_تو_۱۱
نویسنده: شهید مدافع حرم
#شهید_سید_طاها_ایمانی
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷
قسمت یازدهم داستان دنباله دار عاشقانه ای برای تو:
✨#زندگی_با_طعم_باروت✨
🍃از ایرانی های توی دانشگاه یا از قول شون زیاد شنیده بودم که امیرحسین رو مسخره می کردن و می گفتن: ماشین جنگیه ... بوی باروت میده ... توی عصر تحجر و شتر گیر کرده و ...
🍃ولی هیچ وقت حرف هاشون واسم مهم نبود ... امیرحسین اونقدر خوب بود که می تونستم قسم بخورم فرشته ای با تجسم مردانه است ...
🍃اما یه چیز آزارم می داد ... تنش پر از زخم بود ... بالاخره یه روز تصمیم گرفتم و ازش سوال کردم ... باورم نمی شد چند ماه با چنین مردی زندگی کرده بودم ...
🍃توی شانزده سالگی در جنگ، اسیر میشه ... به خاطر سرسختی، خیلی جلوی بعثی ها ایستاده بود و تمام اون زخم ها جای شلاق هایی بود که با کابل زده بودنش ... جای سوختگی ... و از همه عجیب تر زمانی بود که گفت؛ به خاطر سیلی های زیاد، از یه گوش هم ناشنواست ... و من اصلا متوجه نشده بودم ...
🍃باورم نمی شد امیرحسین آرام و مهربان من، جنگجوی سرسختی بوده که در نوجوانی این همه شکنجه شده باشه ... و تنها دردش و لحظه سخت زندگیش، آزادیش باشه ...
🍃زمانی که بعد از حدود ده سال اسارت، برمی گرده و می بینه رهبرش دیگه زنده نیست ... دردی که تحملش از اون همه شکنجه براش سخت تر بود ...
🍃وقتی این جملات رو می گفت، آرام آرام اشک می ریخت ... و این جلوه جدیدی بود که می دیدم ... جوان محکم، آرام، با محبت و سرسختی که بی پروا با اندوه سنگینی گریه می کرد ...
🍃اگر معنای تحجر، مردی مثل امیرحسین بود؛ من عاشق تحجر شده بودم ... عاشق بوی باروت ...
✍ادامــــــه دارد ....
@sh_hadadian74
#شهیدانه 🌫
وقتی شما از این و آن طعنه میخورید
و لاجرم به گوشه اتاق پناه میبرید
و با عکسهای ما سخن میگویید
و اشڪ میریزید..
به خدا قسم این جا کربلا میشود
و برای هر یڪ از غمهایِ دلتان
این جا تمام شهیدان زار میزنند..
#شهید_سیدمجتبیعلمدار 🕊
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🌹
༻﷽༺
[ أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا ]
تو اگر باشے ؛
جمعہ یآدش میرود دلگیر باشد...!
نظری کن
ای توانگر
که به دیدنت فقیرم .. :)💔
#یا_ایهاالعزیز💫
ⓙⓞⓘⓝ↴
❀|→@sh_hadadian74⃟🌹