eitaa logo
شین حا الف...
558 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
496 ویدیو
50 فایل
مسیرهای طولانی را فقط شوق و علاقه درمان می‌کند و یک زمزمه‌ی آرام از تو گفتن و شنیدن و یک قلبِ‌زیبا برای تکیه دادن... #امام_زمان 📲 توسط ادمین اداره می‌شود. ✍️ انتقادات و پیشنهادات:
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدا جانم! کسی هست که شیرینی عشق تو را چشیده باشد و به جای تو دنبال کس دیگری رفته باشد؟! یا کسی هست که طعم انس با تو را چشیده باشد و خواسته باشد رهایت کند؟! پس خدای من! بگذار ما هم از آن‌هایی باشیم که انتخابشان کردی تا کنار تو و زیر پر و بال تو باشند و در رفاقت و دوستیِ خودت منحصرشان کرده‌ای همان‌ها که شوق دیدارت را در دلشان به‌پاکردی به حکم خودت راضیشان کردی به آن‌ها دیدن روی خودت و خشنودی‌ات را هدیه دادی و از دوری و دشمنی‌ات پناهشان دادی. @sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم 📖موضوع: بیعت اجباری امیرالمؤمنین علیه‌السلام 📌علی علیه‌السلام، از خانه تا مسجد: سپس علی علیه‌السلام را بردند و به شدت او را می‌کشیدند، تا آنکه نزد ابوبکر رسانیدند. و این در حالی بود که عمر بالای سر ابوبکر با شمشیر ایستاده بود و خالد بن ولید و ابو عبيدة بن جراح و سالم مولى ابی حذیفه و معاذ بن جبل و مغيرة بن شعبة و اسید بن حضیر و بشیر بن سعید و سایر مردم در اطراف ابوبکر نشسته بودند و اسلحه همراهشان بود.[۱] 📌ورود بی اجازه به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها: سلیم بن قیس می‌گويد: به سلمان گفتم: آیا بدون اجازه به خانه فاطمه وارد شدند؟! گفت: آری بخدا قسم، و این در حالی بود که خِمار[۲] نداشت. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها صدا زد: وا ابتاه! وا رسول الله! ای پدر! ابوبکر و عمر بعد از تو با بازماندگانت بد رفتاری کردند در حالیکه هنوز چشمان تو در قبرت باز نشده است.[۳] و این سخنان را حضرت با بلندترین صدایش ندا می‌نمود. 📚منبع: کتاب اسرار آل محمد علیهم‌السلام، ح۴، ب۴ ___پاورقی_______ [۱]. و شمشیرها را کشیده بودند. [۲].به معنای پوششِ همه سر، و یا پوشش صورت است. [۳]. ظاهرا نوعی کنایه است و معنی این است که وقتی انسان در قبر گذاشته می‌شود، دوباره زنده می‌شود، ولی ابوبکر و عمر آن‌قدر در جنایت خویش عجله داشتند که این اندازه هم مهلت ندادند. علیه‌السلام @sh_hosein
... جان به لب دارم و از درد كشم پا به زمین ای قرار دل من دلبر من ای پسرم خادم امام حسن عسکری میگه دیدم آقا یه نگاه به من كرد وقتی جیگر پاره پاره میشه، دیگه سخن گفتن سخت می‌شه، بعضی وقت‌ها با اشاره باید صحبت كنه. هر طوری بود امام عسكری به من فهموند: مقداری از این آب جوشانده برا من بیار. جیگرم داره از تشنگی میسوزه. میگه آب آوردم، داخل یه ظرفی ریختم، دادم دست امام عسكری، آنقدر ضعف به پیكر امام حسن هست. این امام هم در جوانی به شهادت رساندند. اختلافی كه از سن امام عسكری گفتند: بعضی ها ۲۹ سال گفتند، بعضی ها ۲۸ سال گفتند. اما میگه دیدم اینقدر ضعف بر پیكر امام عسكری هست، كه این ظرف آب و دستش دادم، هی می‌لرزید، اومد آب بخوره، این‌قدر این ظرف به دندان‌های آقا خورد نتونست آب و نوش جان كنه، آب از دستش رو زمین افتاد. فرمود: برو اتاق كناری، یه آقازاده‌ای رو می‌بینی سر به سجده گذاشته، اون پسرم مهدی است، برو صدا كن مهدی بیاد اون به من آب بده... میگه اومدم تو حجره بغل نگاه كردم، دیدم یه آقازاده‌ای سر به سجده گذاشته، انگشت سبابه‌اش را رو به آسمان گرفته، داره با خدا مناجات می‌كنه. ایستادم آقا نمازش رو تموم کرد، عرضه داشتم آقاجان، پدرتون شما رو احضار كردن، با عجله آقا اومد، تا نگاه امام حسن عسکری، به جمال مهدیش افتاد، دیدم این بابا داره اشك میریزه، صدا زد: یا سَیِّدَ اَهْلِ بَیْتِهِ، مهدی جان! إسْقِنِی الْمَاءَ، بیا به من آب بده فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی، من دیگه آماده سفرم، دارم میرم بابا. دیدم امام زمان آمد كنار بابا نشست، ظرف آب رو حجة بن الحسن تا كنار لبان مبارك امام حسن آورد، آقا لحظه‌های آخر، آب رو نوش جان كرد، یه نگاه تو صورت مهدیش كرد... صدا زد بابا، همه غصه من، غربت و تنهایی توست. همه غصه من، غربت و تنهایی توست این چنین گریه نكن در بر من ای پسرم با قد خم شده خویش مرا می‌خواند از جنان مادر غم پرور من ای پسرم بله این امام با جیگر پاره پاره، لب تشنه بود اما لب تشنه از دنیا نرفت، آب رو به لبان مباركش رسوندند. اما خود امام عسكری هم اون لحظه آخر، هی برا جد غریبش، حسین گریه می‌كرد. آی حسین... علیه‌السلام علیه‌السلام @sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۲ ⭕️ یکی از مسائلی که در این گونه رابطه ها وجود داره وعده‌هایی هست که دو طرف به همدیگه میدن و معمولاً هم دختران و زنان زودتر و بیشتر فریب این وعده‌ها رو میخورن. 💢 خیلی وقتا خانم‌ها به خاطر صفای باطن بیشتری که دارن، احساس گناه میکنن و میخوان که رابطه تموم بشه ولی آقایی که طرف مقابل هست وعده‌های مختلفی میده تا بتونه اون خانم رو توی رابطه نگه داره! 🔶 گاهی میگه من تا شرایطم برای ازدواج باهات جور بشه میام خواستگاریت! یا میگه فقط منم که میتونم تو رو خوشبخت کنم و صبر کن تا یک ماه دیگه میام میبرمت و... 💢 همه خانم های بزرگوار باید حواسشون باشه که فریب این وعده‌ها رو نخورن و هر چه زودتر به این رابطه خاتمه بدن. ✅ بله اگه اون طرف مقابل واقعاً راست بگه و عرضه داشته باشه خب باید بیاد و طبق رسومی که هست ازدواج کنه. اما اینکه بخواد با وعده‌های برجام گونه😶، آدم رو وسط گناه نگه داره اصلا منطقی نیست!😐 💢 حتی اگه یه نفر واقعاً هم خواستگار هست بهش بگو: اگه واقعاً منو میخوای باید مثل بقیه زحمت بکشی و شرایط رو فراهم کنی و بیای خواستگاریم. من دیگه ادامه این رابطه رو به صلاح خودم و شما نمی‌بینم. موفق باشید. ❇️ در همین حد هم که به طرف مقابل بگید اگه واقعاً عاشق شما باشه زحمت میکشه و شرایط رو فراهم میکنه و ازدواج سر میگیره. ولی این بی تکلیفی و توی گناه نگه داشتن از هر چیزی بدتره. پس مراقب وعده‌ها باشیم.... ✅ نشر این پیام‌ صدقه‌ جاریه‌ است. @sh_hosein
4_5989796601143495272.mp3
23.72M
السلام علیک ایها العسکری نوکرات رو آقا سامرا می‌بری 🎙کربلایی‌سید رضا نریمانی علیه‌السلام علیه‌السلام @sh_hosein
پاییز آمد تا جان فدای مهرت کنم... @sh_hosein
جایگاهی راستین را نزدیک خودت برایشان تعیین کردی از میان همه، آنان را با خودت آشنا کردی به آن‌ها لیاقت عبادت دادی دلشان را دیوانه خاطر خواهی‌ات کردی برای تماشایت انتخابشان کردی دلشان را برای خودت یکدله کردی و دلشان را برای عشقت خالی کردی کاری کردی خواهان چیزی شوند که پیش توست. یادت را به دلشان انداختی شور شکرگزاری از خودت را درونشان کاشتی به اطاعتت مشغولشان کردی آن‌ها را به آفریدگان نیکت تبدیل کردی برای حرف‌های درِگوشی با خودت انتخابشان کردی و از آنها گرفتی هر چیزی را که آن‌ها را از تو می‌گرفت. @sh_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم 📖موضوع: بیعت اجباری امیرالمؤمنین علیه‌السلام 📌سخنان امیرالمؤمنین به هنگام ورود به مسجد: سلمان می‌گوید: علی علیه‌السلام را نزد ابوبکر رسانیدند در حالی‌که می‌فرمود: به خدا قسم، اگر شمشیرم در دستم قرار می‌گرفت میدانستید که هرگز به این کار دست نمی‌یابید. به خدا قسم خود را در جهاد با شما سرزنش نمی‌کنم و اگر چهل نفر برایم ممکن می‌شد جمعیت شما را متفرق می‌ساختم، ولی خدا لعنت کند اقوامی را که با من بیعت کردند و سپس مرا خوار نمودند. ابوبکر تا چشمش به علی علیه‌السلام افتاد فریاد زد: او را رها کنید! علی علیه‌السلام فرمود: ای ابوبکر! چه زود جای پیامبر را ظالمانه غصب کردید! تو به چه حقی و با داشتن چه مقامی مردم را به بیعت خویش دعوت می‌نمایی؟ آیا دیروز به امر خدا و پیامبر با من بیعت نکردی؟ 📚منبع: کتاب اسرار آل محمد علیهم‌السلام، ح۴، ب۴ علیه‌السلام @sh_hosein