eitaa logo
سید حسن منتظرین
455 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
329 فایل
ارسال نظرات مخاطبان محترم به مدیر: @montazerin110
مشاهده در ایتا
دانلود
یک پزشک با درآمد ماهیانه ۱۰۰ میلیون تومان یک کارگر مستضعف که اجاره نشین هم بود را زیر ضربات لگد کُشت..... این فتنه، هست . فتنه ی شکم پرها که بر سر سفره این انقلاب شده اند علیه مستضعفینی که جان خود را فدای این کشور و انقلاب کرده‌اند. خون شهید عجمیان گریبانگیر فتنه گران داعشی. 🆔 @sh_montazerin
🍃🌸صبح یکشنبه تون ‌معطر به ‌عطر خوش صلوات بر حضرت مُحَمَّد (ص) و خاندان مطهرش🌸🍃 🌺🍃🌸اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🌺🍃🌸مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🌺🍃🌸وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قبل از عملیات والفجر ۸ به لشکر امام حسین ع اعزام شدم. شهید محمّدرضا تورجى‌زاده براى گرفتن نیرو و تکمیل گردان یا زهرا س آمد و از بین نیروهاى اعزامى تعدادى را انتخاب کرد. من شنیدم گردان آن‌ها به‌نام حضرت زهرا س است. براى همین و به‌خاطر عشق و علاقه به اهل‌بیت، بدون این‌که مرا صدا بزند بلند شدم و به سوى نیروهایى که انتخاب کرده بود حرکت کردم. ♦️تورجى‌زاده گفت: من به تعداد کافى نیرو گرفته‌ام. شما نمى‌توانید با ما بیایید. گفتم: گردان مال ماست. گفت: چى؟ گفتم: گردان متعلق به مادر ماست. پرسید: مگر شما سیّدید؟ گفتم: بله. گفت: اشکالى ندارد. شما هم سوار شوید. 🌹تورجى‌زاده به‌خاطر عشق و ارادت فراوانى که به حضرت زهرا س داشت عنایت داشت که سادات را در گردان یا زهرا جمع کند. 🔹من در مدتى که در گردان یا زهرا بودم هیچ‌گاه براى رفتن به اهواز مرخصىِ موقت نمى‌گرفتم. تورجى‌زاده هم اصلاً مایل نبود بچه‌ها به اهواز بروند. زیرا شهر وضعیت مناسبى نداشت. 🔸در سال ۱۳۶۶ یک روز مى‌خواستم به مقر لشکر نجف اشرف بروم و یکى از دوستانم را ببینم. براى همین پیش محمّد رفتم و به او گفتم: یک برگ مرخصى بده مى‌خواهم به اهواز بروم. در آن روزها حاج اسماعیل صادقى فرمانده گردان حضور نداشت و محمّد که جانشین گردان بود باید موافقت مى‌کرد. تورجى‌زاده در پاسخ درخواست من گفت: نمى‌شود، آماده باش زده‌اند. گفتم: محمّد مى‌دانى که من تا به حال براى مرخصى به اهواز نرفته‌ام. تمایلى هم براى این کار ندارم. اما این‌بار واقعاً کار دارم. براى همین هم اصرار کردم تا موافقت کند. اما او یک کلام مى‌گفت: خیر نمى‌شود. من که دیدم قبول نمى‌کند گفتم: باشه مرخصى نده. و بدون هیچ غرض و منظورى گفتم: شکایتت را به مادرم فاطمه زهرا س مى‌کنم. و از چادر او بیرون آمدم. 💦هنوز چند قدمى از او دور نشده بودم که دیدم با پاى برهنه دنبالم مى‌دود. اشک چشم‌هایش را گرفته بود. شانه‌هایش مى‌لرزید. برگۀ سفید امضا شده‌اى را داد دست من و گفت: بیا این هم مرخصى. اما دیگه از این حرف‌ها نزن. من جا خوردم که چه مى‌گوید! گفتم: مگر چه گفتم؟ گفت: گفتى شکایتت را به مادرم مى‌کنم. گفتم: ولى من شوخى کردم و منظورى نداشتم. گفت: حرفت را پس بگیر و بگو که گله و شکایتى ندارى. من هم همان را که خواسته بود گفتم. تورجى‌زاده چند بار از من خواست تا رضایتم را تکرار کنم و من هم این کار را کردم. بعد هم از ماشین تدارکات خواست تا مرا به جاده آبادان - اهواز برساند. ولى باز هم سعى مى‌کرد تا دل مرا به دست آورد. وقتى هم برگشتم خیلى گرم مى‌گرفت تا من از صمیم قلب راضى شده باشم. با این‌که کار او کاملاً صحیح بود و من هیچ حقى نداشتم. 🌴گذشت تا شبى که شهید شد. آن شب قبل از شهادتش به من گفت: آن جمله‌اى را که آن روز گفتى پس گرفتى؟ پرسیدم: کدام جمله؟ گفت: شکایت را. گفتم: من که همان روز گفتم شوخى بود. گفت: شوخى‌اش را هم نمى‌خواهم بگویى.   دکتر سید احمد نواب. نقل از کتاب هنر اهلبیت ع  🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸ماجرای عکس دونفره شهادت 🍀بدون تعارف با خانواده شهید مدافع امنیت دانیال رضازاده 🆔 @sh_montazerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 صلوات دعاست و ✨بهترین عمل در روز قیامت. 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 🆔 @sh_montazerin
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 خدایا از این بغلها و بوسه ها هم نصیب ما کن. 🆔 @sh_montazerin
۳.mp3
8.19M
🌸شرح نهج‌البلاغه ✍نامه ۲۵ 1⃣قسمت اول سید حسن منتظرین 🆔 @sh_montazerin