<🧡📙> برادرجان..(:💔 دلم‌یڪ‌جرعہ‌شھادت‌میخواهد بہ‌اعمالم‌ڪہ‌مینگرم‌لیاقتش‌راندارم.. ڪرم‌وعطایِ‌شھیدان‌راڪہ‌نگاه‌میکنم مصرترمیشوم! میشودمرابپذیرید؟ . . . 💌¦↫#شهیدانه💙! 📿¦↫داداش بابک(:❤️ ⌈.🌱.@sha_god ⌋

خاطرات‌هم‌هجره‌ای‌شهید↓ موتورآرمان‌رادزدیده‌بودند.چندروزقبل ازشهادتش‌دنبال‌وام‌بود‌تابرای‌خودش موتوربخرد؛برای‌ڪمڪ‌هزینہ‌هم میخواست‌انگشترش‌رابفروشد. هربارڪہ‌قصداین‌ڪاررامیڪرد می‌گفت؛[دلم‌نمیاداین‌انگشترروبفروشم. بہ‌همہ‌ضریح‌هامتبرڪش‌ڪردم] -آخرِسرهم‌باانگشترش‌روضہ‌هارا برای‌مازنده‌ڪرد. 💌¦↫#شهیدانه💙! 📿¦↫خاطرات داداش آرمان(:❤️ ⌈.🌱.@sha_god ⌋

نامـت‌امنیـت‌و لبخ‌ـندتوآرامش‌من مخلصیم‌آقا؎مـن😌🖐🏼

همیـن الاݩ یہویے: دستتـوبزاࢪ‌ روسینٺ‌یہ‌دقیقہ زماݩ‌بگیـࢪومـدام‌بگــۅ «یامہدۍ» حداقݪــش‌اینہ‌ڪھ روزِقیامٺ‌میگےقلبـم‌یہ‌ࢪوزۍ یہ‌دقیقہ‌بہ‌عشق‌ِآقـام‌زدھ..! «فقط روز های جمعه بیاد اقا نباشیم»

🌸دوست‌شہید میگفت🌸 ڪلاس های بسیج‌باهم بودیم وطولانۍ بودیه روز بحث تحلیل وتفسیرطول ڪشیدخوردیم‌به اذان مغرب گفتن پنج دیقه صبرڪنیدڪلاس تموم‌شہ ماهم قبول‌ڪردیم‌بعدازدودیقه صداے اذان بلندشدواستادمشغول صحبت‌بودڪه یڪ دفعہ بابڪ باصدای بلندگفت آقای فلانۍ،دارن اذان‌میگن بذاریدبرای بعدنمازهمہ برگشتیم یه نگاش‌ڪردیم و یہ نگاه به استاد بعدش بابڪ گفت خب چیہ اذانہ نمیاید! باشہ خودم میرم بلندشد خیلۍ راحت وشیڪ درو بازڪردو رفت‌برای وضو استادم بنده‌خدا دید اینجوریہ گفت باشه‌بریم نماز بخونیم. 💌¦↫#شهیدانه💙! 📿¦↫داداش بابک❤️ ⌈.🌱.@sha_god ⌋

سلام🙂 چقدر حرفاتون دلنشین بودند...!🇮🇷❤️ #حرفاتون

عالی بود، مرسی از پیام قشنگتون❤️

میشه برام دعا کنید؟!🙂💔

وقت نمازه رفقا! وقت هم صحبت شدن با خدا❤️ یه بار امتحان کن پشیمون نمیشی رفیق:)🍂💛