«راه سوم»
🔸ما همان طبقهای هستیم که تسلیم تفکیک حداکثری مالکیت و مدیریت شدیم و مشتاقانه وکالت پروردن اموالی را بهعهده گرفتهایم که سهمی در آن نداریم.
https://vrgl.ir/EFThs
اینکه جهاد دفاعی واجب عینی است،
یعنی روی خون،
هر تقسیم کاری باطل است.
هرقدر تکالیف ذاتی انسان برونسپاری گردد،
همانقدر دو طرف معامله از انسانیت تهی میشوند.
یکی به سبب ترک تکلیف،
دیگری به مکافات فساد نیت.
انحصار حقن دماء به نظامیان حرفهای،
همانقدر کژراهه است،
که انحصار عبادت و نیایش به کهنه و رهبان.
فردا اگر خدا بخواهد در حد دو سه اتوبوس راهی میشویم. فعلا به همراه دوستانی که استطاعت تامین هزینهها را دارند. بقیه هم تا یکشنبه ظهر بهتر است خودشان را بغداد برسانند تا در معیت جمعیت عراقی سمت اردن حرکت کنیم.
اما چند نکته که زیاد تکرار شده:
1-دوستان توجه کنند با حداکثر استعداد جمعیتی، باز ما در آن فضای عربی یک اقلیتِ میهمان هستیم. لذا باید بسنجیم کشش فضا چیست و نمیتوان از اکنون برنامهٔ روشنی برای اقدامات چید.
2-برای هماهنگی مخارج و وسیله و تدارکات و برنامهها، خود برادران باید داوطلب شوند. هیچ ستادی فعلا در کار نیست. اگر عزیزانی مسئولیت کل یا بخش یا کاروانی را بعهده گرفتند معرفی میکنم. البته در عراق تیمی عهده دار هماهنگی کارها شده است. کانال ارتباطی آنها را هم عرض میکنم.
3-در کل با حالوهوای سیاحت و اردو جنوب و جهادی و اربعین وارد شرایط بحران نشوید. روی حمایت نهادها و سازمانها هم حساب نکنید هرچند طبعا مذاکراتی پراکنده در جریان است. تماما مسئولیت حضور شما در آن شرایط با خودتان هست.
4-تنها کارکرد غیرنمادین آنجا بودن ما این است که در صورت وقوع تحرکات خارج از توقع، ما هم دم دست باشیم. تودهای که باید تصمیم بگیرند جریان این تحولات را تغییر دهند ما نیستیم. اما اگر ارادهٔ آنها منعقد شود ما کمکی راهبردی برایشان خواهیم بود.
از جهاد تا رباط
تا زمانی که مرجعیت عربی تن به مسئولیت امامت ندهد، جهاد شیعی در زنجیر دولتهای نامشروع است. در رکاب بعث و الدعوه و مارونیها نه میتوان جانانه تاخت و نه از توالی فاسد تاختن گریخت.
ادامه:
https://vrgl.ir/vEmRY
هدایت شده از اندیشکده مرصاد
📣 برای فلسطین یا فلسطینی؟
سیاسیسازی آرمان قدس
👤 نویسنده: حمید عظیمی
✂️برش هایی از متن
🔹هیچ شکی وجود ندارد که هستۀ سخت قدرت در ایران عمیقا و به طور سازشناپذیری با رژیم صهیونیستی ستیزه دارند. اما در مقابل این یقین سلبی، تردید دارم که سیاستگذار ایرانی بتواند با تخیل تشکیل دولت کامل فلسطینی به وجد بیاید. ما از ابتدا حتی با دولتمند شدن حماس مخالف بودیم. البته معمولا دلیل مخالفت خود را نگرانی نسبت به گرفتار شدن حماس در مسئولیت معیشت شهروندان و کند شدن رویۀ جهادی آن عنوان کرده ایم. در پس این بیان، تردیدهای مشروعی پنهان شده است که از نیم قرن تعامل نزدیک ما با مجاهدان فلسطینی سرچشمه گرفته است. منشأ این تردیدها از تجربۀ تلخ لغزیدن فتح در پرتگاه اسلو فراتر می رود و به ماورای سیاست می رسد.
🔹 «طوفان الاقصی» و پیش از آن «مسیرات العودة» به درستی نشان داد ما بدون مجاورت مرزی با سکونتگاههای فلسطینیان هم می توانیم نیروهای بسیار قدرتمندی را در عمق کلونی های فلسطینی تزریق کنیم. در عین حال باید بپذیریم این سطح از اثربخشی در جبهۀ غربی غزه و ضعف مفرط ما در جبهۀ شرقی کرانه نمی تواند تصادفی باشد. نامقارنۀ غرب و شرق فلسطینی واقعیتی است که به اندازۀ ارادۀ مقاومت و فلسطینی ها، به طراحی سیاسی رژیم نیز باز می گردد.
🔹 بنابر آنچه بیان شد، شاید کار غزاوی ها تمام شده باشد و آنها سهم خود را ادا کرده باشند، اما تازه نوبت به ما در مرکزیت محور مقاومت رسیده است. دشواری ماجرا آن است که نقد کردن بهای گزاف خونهای ریخته شده در غزه، به چیزی ورای میدان و دیپلماسی نیاز دارد. مسئلۀ فلسطینیان شرق نه موضوع ارضی است که مدخل نظامیان باشد و نه این گروه به معنای متعارف خود دولتمند هستند تا بتوانند موضوع دیپلماسی رسمی گردند. اینجا به روشنی باید به دنبال تلاش برای خلق یک حرکت سیاسی و انقلابی باشیم و نه سازمان شبهنظامی یا همپیمان دولتی.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
هدایت شده از الحرکة
۱. راننده نگه داشت که بخوابد. در این فاصله رفتم دستی به آب بزنم. دستشویی بسته بود. سر چرخاندم دیدم اتاقک نگهبان پارک باز است. نزدیک شدم خودش در را باز کرد: میخواهی بروی دستشویی؟
- مزاحم شدم.
نزدیکتر شدم. دیدم دستش قلمی است و کاغذ نقاشی. داشت تمرین بته جقه میزد. مثل نقشهای قالی. ماهرانه بود. ذوق کردم.
- احسنت به این هنر، برای قالی است؟
- نه منبتکار بودم. طرح میزدم. حالا دستگاههای سی ان سی آمده؟و دیگر برای مبلکارها نمیصرفد کار دست. بعد از دوازده سال کار شده ام نگهبان دستشویی.
پیشنهادهام دربرابر مشکلش خام بود.
توی راه کلی فکر توی سرم چرخید. دخترکی که دانشگاه آزاد یاسوج حسابداری میخواند و پول شهریه میخواهد و ندارد و بیکار است و نگران عفتش. راننده ای که کارگر ساندویچی بوده و بعدش کشاورزی در شهرستان و حالا راننده تاکسی بین شهری و.... مساله اقتصاد ملی و هزار و یکجور مشکل نزدیک زندگی روزمره.
توی راه قم هستیم. از مهران.
۲. نجف که بودیم فیلم سخنرانی ظریف را تماشا کردم که در جماران نشست کارشناسی رفته بود. اگر حرفهایش از سر خیانت نباشد از بلاهت سیاسی است. نه برای این که موضع نجنگیدن گرفت. برای این که این موضع را تصریح کرد و به نظام نسبت داد و این در این شرایط یعنی سیگنال به دشمن که تهدیدهای مقامات ما، و حتی حزب الله، جدی نیست! آخر از این بدتر چه میتوان کرد وسط این معرکه ناموسی؟!
اما حرفش در داخل کارگر میافتد برای مردم شهر و روستا. مردم زندگی و رفاه و ثبات و رشد میخواهند و حالا چه بود این وسط معرکه حماس؟!
و مشکل همین جاست. ما گمان میکنیم میتوانیم جهش اقتصادی و تولید و اشتغال داشته باشیم و کاری به جنگ نداشته باشیم. میتوانیم مقاومت را به امنیتیها و نظامیها و جهادیها بسپاریم و خودمان مشغول زندگی و اداره روزمره کشور و رشد اقتصادی؛ که هر چه هم خارج از مقاومت و جنگ دنبالش میگردیم کمتر پیدایش میکنیم.
۳. مساله همین است. جنگ آن طور که ظریف میگوید برای حمایت از فلسطینیها نیست. فقط برای این نیست. جنگ نتیجه اراده خروج از یک سلطه است. سلطه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامی. بیرون این سلطه است که زندگی ملتها ممکن است و ثبات و عدالت و رفاه به دست میآید. نمیبینند شریانهای اقتصادی را که تا مویرگهای زندگی روزمره نفوذ کرده و همه را اسیر و گرفتار خودش؟ نمیبینند تبعیضی را که نتیجه رانتخواری ناشی از خامفروشی و اقتصاد نامولد و بازار وارداتفروشی است؟ تا درکمان از تحول در چارچوب ملی درجا بزند، ارادهای به تصمیم برای تحول پیدا نمیکنیم؛ همان طور که در جنگیدن تردید و سستی میکنیم.
۴. برمیگردیم تهران. نه برای این که کارها در بغداد و نجف به پایان رسید. مهلتمان تمام شد؛ مهلت قانونی حضور در عراق به عنوان زائر و گردشگر. بر میگردیم تهران و تلاشها را دوباره از تهران آغاز میکنیم. برای دنبال کردن برنامهای ائتلافی و جمعیتساز. ائتلافی از نیروهای سیاسی و اقتصادی ارادهمند که در پهنهای جغرافیایی از آن سوی شرق فرارودان تا غرب شامات امتداد مییابد. ارادهای که رفع سلطه را تا آخرین باقیماندههاش دنبال میکند. ان شاء الله...
امان از عمارنماهایی که کمیل هم نیستند. در صفای نیت و نفوذ نفسشان گفتوگویی نیست؛ اما امان از مسئولیت گریزی. عثمان به حکم و فتوای علی کشته نشد؛ اجتهاد و ارادهٔ عمار بود که علی را بر تخت نشاند. برای علی ارادهٔ عمار از شمشیر مالک و زبان ابن عباس برندهتر بود. اگر بنا بود برای تصمیمش از علی زیرلفظی بگیرد که کار تا حکمیت کش نمیآمد. عمار خود را قربانی کرد و مسئولیت خون جائر را به عهده گرفت تا امروز علی ولی امر مسلمین جهان بماند. اما شگفت از زمانهای که عمارها دعاگو و فتوابگیر شده باشند.
هدایت شده از انسجام
🔴 بیانیۀ جمعی از نیروهای سیاسی در رابطه با خروج از انفعال نسبت به حماسه غزه
📜بخش هایی از بیانیه:
🔸 عملیات ۱۵ مهر ۱۴۰۲ در غزه، یک زلزله شدید بود. اما مهمترین پیامد طوفان الاقصی و حوادث پس از آن ایجاد یک فضای عمومی و انسانی علیه رژیم در سراسر جهان و بهویژه امریکا و اروپا بوده است. خشمی عمومی و ابراز شده، که نوید شکلگیری یک آرایش سیاسی و مردمی ضدّ رژیم و همپیمانان آن، یا همان بلوک جهانی غرب، میداد. کیست که نداند سرنوشت اسرائیل چقدر به تاثیر این خشم عمومی در سبدهای رای حامیان این رژیم گره خورده است؟
🔹 به گواهی رهبران محور مقاومت و شهادت آژانسهای غربی، این فضا چیزی نبوده که نتیجه مهندسی افکار عمومی یا هجمهٔ لشکرهای سایبری یا میانداری چهرهها و گروههای نزدیک به مقاومت باشد. این وضعیت بیش از هر چیز گویای فرصت بزرگی است که در برابر جبهه مقاومت پیدا شده است بی آنکه برای پدید آمدنش اقدامی مستقیم کرده باشد. اما آیا ما آماده استفاده از این فرصت هستیم؟!
🔹 این انفعال نتیجه چه وضعیتی است؟! گریبان کدام بخش از دستگاه توسعهٔ خارجی سیاسی جمهوری اسلامی ایران را باید گرفت؟
در بعد نظامی و امنیتی، نیروهای وفادار، مجاهد و مخلص نظام، در این چهار دههٔ پس از جنگ تحمیلی بیشترین هزینهها را برای مقابله با اسرائیل و آمریکا در منطقه داده اند و پاکترین جوانان و شجاعترین مردان امت را فدای مقاومت کرده اند؛ تا جایی که نفوذ نظامی و امنیتیشان قلب استکبار را نشانه گرفته است. اما آیا این مجاهدت پیوسته و طولانی و خالصانه، پشتیبانی سیاسی و اجتماعی کافی را داشته است؟ آیا فضای فکری و سیاسی و فرهنگی در منطقه، اروپا و آمریکا به شکل مشابهی شاهد تحرک نیروهای فرهنگی و سیاسی دستگاههای نظام بوده اند؟
🔹 آنچه با آن مواجهیم یک وضعیت روحی است. وضعیتی که مبارزه را پایانیافته تلقی میکند و مدتهاست خود را برای یک زندگی امن و عادی آماده کرده است. تمایل به عادیسازی روابط با امریکا، توافق با قطبهای بلوک سازش در منطقه، و تلقی از جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر عادی از نتایج چنین وضعیتی است. منحصر به چپ و راست هم نیست؛ آنچنان که مواضع سیاسیون اصولگرا، اصلاحطلب و نواصولگرا در این روزهای پس از ۱۵ مهر ۱۴۰۲ نشان میدهد. همان آرایشی که اکنون در حال آماده شدن برای پیروزی در انتخابات اسفندماه است.
🔹 واکنش به چنین وضعیتی نیازمند سیاستی بنیادیتر است. رویکردی باید در پیش گرفت که بتواند نیروی انقلابی را، نیرویی که مدعی شکلی از بودن انسان در این جهان است و نمیخواهد به مرزهای تاریخی و هویتی محدود بماند، جذب کند و به کار بیندازد.
🔶 متن کامل بیانیه را میتوانید در آدرس زیر مطالعه فرمایید:
https://vrgl.ir/e3XqL
✍برای پیوستن به جمع امضاکنندگان این بیانیه وارد لینک زیر شوید:
https://survey.porsline.ir/s/6trfUpps
🇮🇷@Ensejam_iri
⚖دولت علوی و تاسیس سیاست
تلاشی برای خروج از کلیشه «عدل علی»
🔗https://vrgl.ir/hh0KX
با محمد خادمی از اینجا رفیق شدیم.
رونمایی اطلس رهبران، 1394.
یاد سید مصطفی مدرس هم بخیر.
با هردو بعد از چندین سال جدایی تجدید دیدار کردم؛
ایامی قبل از فوتشان.
من سرتاپا تعجیل بودم و اضطرار؛
آنها آرام و دلسرد که با این دویدنها به مقصدی نمیرسیم.
به مأمنی رو فرصت شمر غنیمت وقت
که در کمینگه عمـــــــرند قاطعان طریق
خدایش بیامزد و به خانواده اش صبر دهد.
🖋️استاد ارجمندم، جناب موسوی نکاتی را در مورد یادداشت پیش مرقوم فرمودند که متضمن طرح یک ارزشگذاری از بیعت در برابر عدالت بود. مفید دانستم که در تعلیق بر آن و در تکمیل بحث چند بند بنویسم و هم نقد ایشان و هم تعلیقه را در اینجا تقدیم کنم: