بسم الله الرحمن الرحیم
*پرونده ویژه اربعین*
✔️ استقامت عملی(بخش دوم)
آنچه محرّک انسان به سوی عمل است، گرایشهای اوست؛ نه عقل و نه علم او. عقل و علم، تنها از مسیر حرکت مانع زدایی میکنند. بعنوان مثال هرقدر دانش یک فرد معتاد به مضرّات موادّ مخدّر افزایش یابد و عقل وی آنها را تصدیق نماید، تا آن هنگام که گرایش و علاقهی او به ترک اعتیاد تعلّق نگیرد، حرکتی نخواهد کرد.
باید در این جمله تجدیدنظر کرد: «ای برادر تو همان اندیشهای»؛ چراکه براساس انسانشناسی نادرستی بنا شده که انسان را در حدّ ساحت عقلی تقلیل می دهد. در حالیکه انسان، همه اراده است و اراده، آمیزهای از عقل و عاطفه.
عقل انسان از درک و احاطه یافتن بر برخی از امور عاجز است «إنّ اللهَ قَد إحتَجَبَ عَن العُقولِ کَما إحتَجَبَ عَن الأبصارِ؛ خداوند از عقلها پوشیده است همانطور که از چشمها پوشیده است»، لکن قلب میتواند همانها را مشاهده کند (ما کَذَبَ الفُؤادُ مَا رَأَی).
کربلا هر دو ساحت وجودی انسان را مخاطب قرار میدهد و به همین خاطرست که تنها حبّی است که شور آن بر شعور میافزاید و شعور آن بر شور؛ «إنّ فی قَتلِ الحسینِ حَرارَةٌ فی قلوبِ المُومِنینَ لاتَبرَد أبَداً؛ شهادت حسین علیه السلام حرارتی را در قلوب مومنان افروخته که تا ابد خنک نخواهد شد.» عشقی که حرارتش قلب را ذوب میکند و اشک شده، از چشم فرو میریزند، عملکردی متقن و تردیدناپذیر را به دنبال خواهد داشت.
به همین خاطرست که جنبشهای شیعی در طول تاریخ بسیار بیشتر از سایر جنبش ها اتّفاق افتاده و درصد موفّقیّت آنها نیز به مراتب بیشتر از سایرین بوده است. چراکه در بستر کربلا و خصوصاً فرهنگ اربعین، استعلای آرمانی را بوسیله ی استقامت عملی پیگیری کردهاند. نظیر آنچه در انقلاب اسلامی ایران رخ داد و کماکان در همان مسیر ادامه دارد...
🏴https://chat.whatsapp.com/LLasGIGW6irLAz69h1M5Mh
🏴@shab_amaliat
*گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم*
دلمون خوش بود که به یاد کاروان زینب کبری، چند روزی رو آوارهی بیابانها میشدیم...
هرچند کم بود و به پای غمها و سختیهای بچههای معصوم سیدالشهدا علیهالسلام نمیرسید... اما ذرهای رنگ و بوی حسینی پیدا کردن، آب حیات زندگیمون بود...
میگن اونی که یه بار اربعین بره دیگه نمیتونه نره...
اما امسال...به امیدی تحمل میکنیم...به امید بشارت آقامون..فرمودن امسال نزد ارباب شکوِه کنید تا نظری بکنند...
در این موکب مجازی گرد هم امدیم که به نسخهی آقامون عمل کنیم...
اینجا هرکسی هم زائره و هم خادم...
از معارف اربعین برای هم بگیم، از خاطراتی که داریم، از عکسها و فیلمها، از دلگویهها، از مناجاتهامون با سیدالشهدا علیهالسلام...
انشاءالله ارباب ما که رحمه الله الواسعه هستند، نظری بر اوضاعمون میکنند و ما رو از یتیمی در میارن...ما نسل ظهوریم انشاءالله اگر همت کنیم...
تشریف بیارید👇🏻👇🏻👇🏻
🏴 https://eitaa.com/joinchat/3380150340C210a65590d
بسم الله الرحمن الرحیم
*پرونده ویژه اربعین*
⚫️اعلان برتری مواضع جبهه حق
اهل جبههی حق باید همواره به امام خویش و موضعگیریهای او ایمان راستین داشته باشند؛ تا از سرافرازی حق بهره بگیرند. اعلان برتری تاریخی جبههی حق، کارویژهی کسانی است که در معرفت و عشق به ولیّ خدا ذوب گشتهاند و ارادهای جز ارادهی او در جان خویش ندارند؛ و هدفی جز اعتلای یاد او و گسترش آرمان او در زندگی جستجو نمیکنند. این همان حقیقتِ استشهاد است که شهید، میخواهد خودش نباشد امّا محبوبش باشد و ولایتش عالمگیر گردد؛ و او نیز مجرای ظهور ولایت در جهان باشد.
اعلان برتری جبههی حق یعنی به نمایش گذشتن اقتدار آن «الاسلامُ یَعلو و لایُعلَی؛ اسلام برتر است و چیزی بر آن برتری ندارد».
اسارت آل الله صلوات الله علیهم تماماً نمایشگاهی از اقتدار و فریاد بلند برتری مواضع جبهه حق بوده است. در واقع نفس حرکت سیّدالشهدا علیه السلام به سوی کربلا و عدم بیعت با استکبار و باطل، غلبهی ارزشهای متعالی را در تاریخ تضمین کرد. و کاروان آزادگان اهل بیت علیهم السلام که پیامآوران عاشورا بودند، به خوبی این برتری و غلبه را تا اعماق جان بشریّت نفوذ دادند.
هنگامی که از ایشان پیروز میدان را سوال میکنند، پاسخ میدهند: «هنگامی که وقت نماز داخل شد، اذان و اقامه بگو. در آن وقت خواهی فهمید که غالب کیست». بدین معنا که هدف از این همه ازخودگذشتگی، اعتلای نام خداوند و رسولش در زمین بود و بدان دست یافتیم؛ حتّی به قیمت فدای خون. چراکه حرکت در این راه، جز إحدی الحُسنَیَین را به ارمغان نخواهد آورد: یا به هدف میرسیم و در ظاهر نیز دشمن را از پای در میآوریم و یا به شهادت میرسیم و از مجرای تقدّس و مظلومیّت خون، هدف را تحقّق میبخشیم.
هنگامی که کاروان اهل بیت علیهم السلام را از کنار بدنها عبور میدادند تا به کوفه ببرند، زینب کبری سلام الله علیها دریافت که امام زین العابدین علیه السلام با مشاهدهی اوضاع ابدان مطهّر شهدا، جانشان در خطر است، نزد ایشان رفتند و چنین عرض کردند: «ای یادگار جد و پدر و برادرانم! چرا ناراحت هستی و جان خود را در معرض نابودی قرار دادهای؟ به خداوند سوگند این مصیبتها را جدّت و پدرت به ما خبر داده بودند و ما در انتظار این چنین روزی بودیم. خداوند از افرادی عهد و پیمان گرفته است که فرعونهای زمان از آن خبر ندارند ولیکن اهل آسمانها آنها را به خوبی میشناسند. افرادی خواهند آمد و این بدنهای قطعه قطعه شده را جمع خواهند کرد و به خاک خواهند سپرد.
در این سرزمین برای پدرت پرچمی نصب خواهد شد که گذشت قرنها آن را از پا در نخواهد آورد و آن عَلَم همچنان پیوسته در اهتزاز خواهد بود. جبابره روزگار و ستمگران خواهند کوشید این عَلَم را واژگون کنند، ولیکن او روز به روز در ترقّی و تعالی خواهد بود و از گزند حوادث و بدخواهان مصون و محفوظ خواهد ماند».
جالب توجّه است که زینب کبری سلام الله علیها امام را تنها یادگار سیّدالشهدا علیه السلام نمیخوانند بلکه یادگار همهی ائمّهی گذشته میدانند و به نظر میرسد این تعبیر نشان از عمق معرفتی دارد که باید در این فرهنگ بدان اهتمام ورزید.
شناختن ولیّ زمان و حضور گرداگرد او و بذل وجود خویش برای اعلان برتری مواضع او، عنصر اصلی فعّالیّتهای زینب کبری سلام الله علیها است که باید در فرهنگ زیارت اربعین کاملاً بدان عمل شود.
🏴https://chat.whatsapp.com/LLasGIGW6irLAz69h1M5Mh
🏴@shab_amaliat
اربابِ دلم!
هر اربعین محضر شما کوله بار خستگی و غربت دنیایمان را ورودی کربلایتان میگذاشتیم و پروازکنان دلمان را پایین پایتان مهمان دستی نوازشگر می یافتیم... دستی که گرمی حضورش التیام زخمهای یکساله بود... زخم هایی از جنس دلتنگی، غربت، فراق...
وقتی دلهایمان را شفا میدادید، آرام میکردید، صفا میدادید، رسالتی بزرگ به قدر یکسال ندیدنتان بر دوش دلهایمان میگذاشتید، رسالتی که چون نشان از شما داشت همه سختی اش را برای خاطر مبارکتان به جان میخریدیم.... اصلا اگر این رسالت از دست مبارکتان نبود، چطور دل از آن همه لطف حریمت می کندیم و به وطن نه، به غربتخانه دور از شما باز میگشتیم.....
رسالت اربعینی هر ساله مان بوی شما داشت، از دست شما آمده بود... پای انجامش اشکمان به یاد شما روان بود و دلمان به لبخند شما خوش...
امسال اما... اطمینان داریم زائران از راه دورتان را فراموش نمی فرمایید....
ارباب جان! فردا با سیّدی از سلاله پاکتان به زیارتتان خواهیم آمد... با خاکستر دلهایمان که از ندیدنتان، از بغض یکساله فراقتان، دیگر نای ناله زدن ندارد. خواهیم آمد باذن الله تعالی.
می آییم تا ماموریتمان دهید... بر دوش ناتوان دلمان باری بگذارید تا مثل شما با حقیقت ایمان و باور یقینی مان، با مجاری دیدگانمان، با راه های نفس کشیدنمان، با رگ های قلبمان، با همه اعضا و جوارح مان و آنچه داریم و همه از صدقه سر وجود مبارک شماست، آن ماموریت را انجام دهیم و به عهدمان وفا کنیم
به لطف نائب امام زمانمان و دعای مستجاب شان اطمینان داریم مارا هم میپذیرید.
مولاجان!برای ظهر عاشورایمان وفدای نگاهتان شدن بی تابیم.
کی وکجاوعده دیدارما...
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
#سردار_دلها چه حکمتی بود در اینکه چهلمین هفته از فراق شما مصادف شد با اربعین حسینی و فراق ما از کربلا
#سردار_دلها
#چه_فراقی
#۱:۲۰
بسم الله الرحمن الرحیم
#دهه_محسنیه به نفع کیست؟
#بخش_اول
هر ساله در چنین ایامی، بحث دههی محسنیه در محافل جریان مییابد...
اما نکاتی چند در این زمینه قابل ذکر است:
- هیچ شکی در این نیست که این ایام، ایامی است که سقیفه رخ داده، و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسیری که بارها مورد تاکید و تصریح ایشان قرار گرفته بود، منحرف گردید. جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، مانند رسالت و بعثت باید از سوی خداوند منصوب باشد نه اینکه با رایگیری و دموکراسی و صلاحدید بشر انتخاب گردد!
- همچنین هیچشکی نیست در اینکه هجمههای متعددی به خانه بانوی اسلام دختر نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم رخ داده و در آخرین هجمه، حوادث تلخی چون مجروحیت حضرت زهرا سلام الله علیها ، شهادت حضرت محسن علیه السلام ، ریسمان به دست و گردن امیرالمومنین علیه السلام انداختن و به زور به مسجد کشیدن و بیعت گرفتن و... رخ داد...
- اما تاریخ هجمهی آخر، قطعا در دهه اول ربیع الاول نبوده است.
دلایل تاریخی در این زمینه در جای خود موجود است که خواننده عزیز را به آنها ارجاع میدهیم؛ لکن در ورای این نقد و نظر تاریخی، تحلیلی وجود دارد که به آن اشاره میکنیم:
🏴 @shab_amaliat
#بخش_دوم
پس از رحلت جانگداز رسول خدا صلی الله علیه و آله، بلافاصله سقیفه رخ داد و روند غصب خلافت امیرالمومنین علیه السلام آغاز شد.
امیرالمومنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و اندکی از یاران نزدیکشان در برابر این روند، ساکت ننشستند و مخالفت خود را علنی کردند. شبها به در خانه مهاجر و انصار میرفتند و وقایعی چون غدیر خم و اخذ بیعت برای ولایت امیرالمومنین علیه السلام را یادآوری میکردند. برخی ابراز همراهی کردند ولی از ترس جریان سقیفه، کنار کشیدند و گفتند کاری است که شده و ما توان مخالفت نداریم وگرنه سهممان از بیتالمال قطع میشود!!
از این به بعد بود که حضرت زهرا سلام الله علیها روزها و شبها گریه میکردند و از این غربت و مظلومیت ولایت و انحراف مسیر اسلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت میبردند...
تا جاییکه مردم اعتراض کردند و امیرالمومنین علیه السلام جایی در بیرون شهر برای خانم ساختند که به بیت الاحزان معروف شد...حضرت زهرا سلام الله علیها در آنجا گریه میکردند و برای رهگذرانی که از علت این پریشانحالی سوال میکردند، شرح ماوقع را میفرمودند و از این طریق مبارزهی فرهنگی گسترده و پر قدرتی بر علیه سیستم حاکم آغاز کردند...
کارگزاران سقیفه وضعیت را به نفع خود نمیدیدند و خصوصا عدم بیعت امیرالمومنین علیه السلام برایشان سخت خطرناک بود، لذا چندین بار به خانه ایشان حمله بردند تا بیعت بگیرند ولی هر بار با مقاومت حضرت زهرا سلام الله علیها ، نتوانستند.
دریافته بودند که تا حضرت زهرا سلام الله علیها مدافع ولایت است نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
لذا ابتدا فدک را غصب کردند تا اولا پشتوانهی اقتصادی قیام حضرت زهرا سلام الله علیها را بشکنند و ثانیا اتهام بزرگی به خاندان عترت بزنند و آن اتهام این بود که براساس حکم شرعی که: فرزند پدر مسلمان، چنانچه از دین اسلام خارج شود، از پدرش ارث نمیبرد، حضرت زهرا سلام الله علیها به دستور خلیفه از پدرشان ارث نمیبرند زیرا بر ملت پدرش باقی نمانده!! العیاذبالله... و از این طریق تمامی سلسلهی امامت را غیرمشروع نشان دهند و منهدم سازند...به همین سادگی! این مطلب به وضوح در خطبهی فدکیه آمده است...
لذا خطبه فدکیه در دفاع از تمام اسلام انجام گرفت...
پس از این خطبهی پر از معارف و غراء و روشنگری عظیم حضرتشان، خلیفه اول مجبور شد که سند فدک را بنویسد و تحویل دهد... در راه بازگشت بود که خلیفه دوم، موضوع را فهمید و راه را بر حضرتش بست و با ضرب سیلی کاغذ را گرفت و پاره کرد...
و در هجوم آخر، طوری حمله بردند که حضرت زهرا سلام الله علیها به شدت مجروح شدند، درب خانهشان آتش زده شد، حضرت محسن علیه السلام را شهید کردند، حضرت امیرالمومنین علیه السلام را دست بسته تا مسجد کشیدند و ... .
آیا این دوره مبارزاتی حضرت زهرا سلام الله علیها در طول دو یا سه روز محقق میشود؟ چه کسانی از کوتاه کردن دوره مبارزاتی حضرت زهرا سلام الله علیها سود میبرند؟ چه حقایقی در این روزها رخ داده که کتمان میشوند؟
لذا شهادت حضرت محسن علیه السلام قطعا رخ داده ولی نه در دهه اول ربیع الاول...
اصرار بر این تاریخ، نه تنها از نظر تاریخی صحیح نیست، بلکه برخلاف اعتلای شیعه و کتمانکنندهی مبارزهی طولانی و مدبرانه و شجاعانه حضرت زهرا سلام الله علیها میباشد...
از طرف دیگر تاکید بر این دهه، برای کم رنگ کردن هفتهی وحدت است که پیشروی داریم...برخی مانند شیعه انگلیسی آنقدر در این دهه بر کوس اختلاف و توهین و فحاشی میکوبند که دیگر جایی برای هفته وحدت باقی نگذارند و اسلامی که با خون حضرت محسن علیه السلام زنده ماند را فدای منافع مادی و دنیوی خود میکنند...
مبارزه کنیم بر علیه هر جریانی که انحراف اسلام را نشانه رفته است؛ اما به سبک مبارزاتی حضرت زهرا سلام الله علیها...
#دهه_محسنیه
#هفته_وحدت
#شیعه_انگلیسی
#بصیرت
🏴 @shab_amaliat
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و ادب خدمت همراهان گرامی و آرزوی قبولی عرض ارادتها به ساحت مقدس حضرت ارباب علیه السلام
به اطلاع میرساند طبق قرار قبلی کانال، انشاءالله از امشب، شرح سند بالادستی وصیت نامه سردار دلها ادامه خواهد یافت.
امید که با شفاعت شهید عزیزمان، این خدمت ناچیز مقرون به رضایت و قبول مولای کریم باشد...انشاءالله
💌 @shab_amaliat
در ادامه بررسی وصیتنامه سردار دلها، شهید سلیمانی به فراز دوازدهم رسیدیم.
در این فقره، سردار رابطه عرفانی زیبای بین خود و خدایش را به رشته تحریر درآورده و از مراحل والای سیر و سلوک خود چند جمله ای می نویسد؛ از خطاب های عاشقانه به معبود، تا نثار همه امکانات و ظرفیت های وجودی خویش و تمنای محبت محبوب و آنگاه انقطاع از غیر و اتصال کامل به محبوب، به پاس این نثار....
می توان از این فراز، نکاتی را به یادگار برد:
۱. نحوه خطاب سردار شهید به خداوند متعال، نشان از رابطه عمیقاً عاشقانه و صادقانه دارد. آنچه که این رابطه ی زیبا را به ارمغان آورده است، شهود خداوند متعال با همه وجود و درآمیختن محبت الهی با همه ابعاد وجودی محبّ است... این شهود و این محبت، لحظه لحظه زندگی همه ما را در برگرفته؛ لکن غالبا از آن غافلیم و آنقدر توجه قلبمان به زینت های این دنیا، سرگرم است که پیامهای عاشقانه خدای بزرگمان را دریافت نمی کنیم یا بی تفاوت عبور می کنیم... حتی نماز واجبمان را گاهی خلاصه می کنیم که به کارمان برسیم؛ و نمی شنویم صدای خدای مهربانمان را: به کجا چنین شتابان بنده من؟ آیا کارهای دیگرت دست کس دیگری غیر من است؟ آرام باش، من خدای کارهای تو نیز هستم... با هم به کارهایت می رسیم... اما ما نمی شنویم، باور نداریم... اما در میان این هیاهو، حاج قاسم هایی هستند که پیامهای هیچ کس جز او را نمی بینند و باور نمی کنند...وه! که چه شیرین است زندگی با یگانه مهربان هستی...از چشم های حاج قاسم پیداست...
🦋 @shab_amaliat
۲. جسم و همه متعلقات آن، از مال و ثروت تا رفاه مادی و شهرت و جاه و منصب و ریاست، همگی زوال پذیرند، و نه تنها شایسته افتخار و تفاخر نیستند بلکه لایق اهتمام و عنایت انسان نیز نمی باشند. آنچه افتخارآفرین و تعیین کننده است، تنها و تنها لحظات ایستادن در محضر خداوند متعال است، تمام لحظاتی که انسان با همه امکانات وجودی خود، در مقام اقامه امر الهی ایستاده است و بدون عقب نشینی و ترس و عافیت طلبی، همه وجود خود را خرج جلب رضایت مولایش می کند، این ایستادگی در محضر محبوب و البته پذیرش محبوب، افتخار آفرین است و شایسته نثار همه ظرفیتها....
🦋 @shab_amaliat
۳. محبّت؛ این کشش و جاذبه بین محبّ و محبوب که از هنگامه آغاز تا اوج گرفتن و به غایت وصال رساندن محبّ، لحظه به لحظه حیات محبّ را مدیریت کرده و او را در آتش فراق به شوق وصال، با انواع ابتلائات می سوزاند و تطهیر می کند، تعلقاتش را می میراند و جز یاد دوست و محبّت محبوب را از دل محبّ می زداید.
محبّت غیرت آفرین است و محبّ غیور، لحظه ای غفلت از دوست را بر نمی تابد و به واسطه غیرت هوشیار می شود، ناشکیبا می شود و در تمنای وصال محبوب، آواره و حیران می گردد تا این بار، بدون منیّت ها و تعلقات دنیایی، به رسم محبوبش پیدا شود و با نشانه محبوبش شناخته شود و فانی در او و باقی به بقای او باشد.
🦋 @shab_amaliat