امروزه امنیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دولتها و ملتها از طریق رسانه ها و شبکه فناوری اطلاعات، مورد هجوم قرار گرفته است.
برخلاف این ادعا که فناوری اطلاعات و شبکه های اطلاع رسانی جهان، به دنبال خدمت به مشتریان و مصرف کنندگان هستند و در این میان هیچ نفعی عاید مدیران آن فناوری ها نمی شود،
می توان دو لایه ی پنهانی را یافت که سود اصلی این شبکه اطلاع رسانی نصیب آنها می شود:
یکی از آنها نهادهای فرهنگی و شرکتهای اطلاع رسانی هستند که در مقابل اطلاع رسانی خود، خدمات ویژه ای دریافت می کنند و منافع اقتصادی شان تامین می شود.
لایه اصلی تر و مهمتر که سود این شبکه را از آنِ خود می کند، مدیرانی هستند که فرهنگ حاکم بر نرم افزارهای اطلاع رسانی را هدایت می کنند و همه نرم افزارها و اطلاع رسانی ها را بر محور آن شکل می دهند.
آنها فرهنگ حاکم بر تولید اطلاع و اطلاع رسانی را حتی در مقیاس ایجاد جامعه جهانی تغییر می دهند
و از این طریق می کوشند تا شتاب و جهشی به سوی وحدت جامعه جهانی پدید آورند و منافع خود را تامین کنند.
البته این جهانی سازی که از آن به «موج سوم استعمار» تعبیر شده، چنان پوشیده و پنهان است
که حتی برخی از اندیشمندان نیز به اشتباه افتاده و تصور کرده اند که این دوره، دوره ی مابعد استعمار یا عصر جهانی شدن است.