@shabahengam•ོ  _ دعای تعجیل فرج دوای دردهای ماست، در روایــــت آمـــــده اســـــت کـــــه: در آخرالزمان همه هلاک می‌شوند، إِلا مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ؛ مگر کسانی که برای "تعجیل" فرج دعا کنند.🍀 ‌[در محضربهجت/ج۱/ص۳۶۳] ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  ••• تجربه نزدیک به مرگ؛ _ متوجه شدم که یک خانم با شخصیت و نورانی پشت سر من، البته کمی با فاصله ایستاده اند! از احترامی که بقیه به ایشان گذاشتند متوجه شدم که مادر ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند. وقتی صفحات آخر کتاب اعمال من بررسی می شد و خطا و اشتباهی در آن مشاهده می شد، خانم روی خودش را بر می گرداند. اما وقتی به عمل خوبی می رسیدیم، با لبخند رضایت ایشان همراه بود. تمام توجه من به مادرم حضرت زهرا (س) بود. من در دنیا ارادت ویژه ای به بانوی دو عالم داشتم. مرتب در ایام فاطمیه روضه خوانی داشتیم و سعی می کردم که همواره به یاد ایشان باشم. ناگفته نماند که جد مادری ما از علما و سادات بوده و ما نیز از اولاد حضرت زهرا (س) به حساب می آمدیم. حالا ایشان در کنار من حضور داشت و شاهد اعمال من بود. نه فقط ایشان که تمام معصومین را در آنجا مشاهده کردم! برای یک شیعه خیلی سخت است که در زمان بررسی اعمال، امامان معصوم (ع) در کنارش باشند و شاهد اشتباهات و گناهانش باشند. از اینکه برخی اعمال من، معصومین را ناراحت می‌کرد. می‌خواستم از خجالت آب شوم... [قسمتی از کتاب سه دقیقه در قیامت] ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  _ سلام من اولین نمازشبمو تو خونه مادربزرگم خوندم. دیدم عموم نصفه شب داره نماز میخونه تعجب کردم. ازش پرسیدم نمازت که قضا شد چرا الان خوندی؟؟؟ خندید وگفت نمازشب خوندم. به منم یاد داد که چجوری بخونم البته خیلی خلاصه. خیلی کوچیک بودم شاید ۸\۹ سالم بود. الان ۱۵ سال از اون شب میگذره و مادربزرگم تاحد زیادی قوه بیناییشو از دست داده. از همه شباهنگامیا میخوام که واسه خوب شدن چشما ی مادربزرگم دعا کنند. شباهنگام باعث شد بعد از سالها بازهم به سمت نمازشب برم. ممنون از همتون🌼 🖋• [ناشناس] #چالش_خاطره_نویسی🍀 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  + حتما گوش بدید🌱 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌قرارمون‌یادت‌نره

@shabahengam•ོ  + یکم بیشتر واسه روحت وقت بذار... گاهی از اعماق وجود دلم واسه روحم می‌سوزه... چکار کردم براش؟؟؟ همش به فکر کالبد این دنیاییم بودم که پس از مرگ از بندش رها میشم و من می‌مونم و روحم! باید یکم بیشتر به فکر روحمون باشیم. سخت نیست، فقط باید با نفسمون مقابله کنیم. ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  + یکی از راه های رسیدگی به روحمون، همین نمازشب خوندنه که خیلیا اهلشند و خیلیاهم فکر میکنند خیلی سخته... اونایی که نمازشب خونند که التماس‌دعا🌱 ولی مخاطب حرفام دسته دوم هستند؛ برادرِمن... خواهرِمن... سخت نیست! نمازشبخون شدنتون فقط در گرو همت خودتونه! اینکه بگیم لیاقت نداریم و دست روی دست بذاریم، درست نیست! نمازشب بخونیم و این حال خوشو از خودمون دریغ نکنیم. از امشب شروع کنید!🍀(: اللّٰـہ‌جآن منتظره♥️ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  _ باید اصلاً شهید می‌شد او تا به مردانگی مثل باشد و همیشه برای قاسم‌ها مرگ شیرین‌تر از عسل باشد... ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  _ "خجاݪٺ مےڪشم آقا بگویم یارتاݩ هستم" "ڪہ مےدانے و مےدانم فقط سربارتاݩ هستم" "وبا ایݩ بےوفایـےها وایݩ توبہ شڪستݩ ها" "حلاݪم ڪݩ ڪہ عمرے موجب آزارتاݩ هستم" #اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج🍀 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  _ سلام خاطره بگم براتون یادمه دبیرستان بودیم شبانه روزی ،تو خوابگاه یه دوست پایه داشتم که با هم برای نماز شب بلند میشدیم، یه سالن بزرگ بود با هشت تا اتاق تو هر اتاق حدودا بیست نفر بودن ساعت سه و چهار که بلند میشیدیم سکوت مطلق بود و همه جا تاریک فقط یه چراغی ته سالن سو سو میزد بعد باد میخورد به در اتاق ها جیر جیر میکرد خیلی وحشتناک بود خیلی میترسیدیم اما جالبه کم نمیاوردیم😄 با این ترس فاصله خوابگاه و روشویی رو هم که شب بود نمیشد بدویم با دوستم حرکت آهسته رو پنجه پا می‌رفتیم که سرو صدا نکنیم تا وضو بگیریم و بیایم ،سر نماز تو اتاق زبونمون اذکار نماز می‌گفت و گوشمون تیز بود نکنه کسی بیدار بشه ما رو تو این وضع ببینه و لو بریم همش تو استرس بودیم اما بعد اتمام نماز با آرامش دوباره می‌خوابیدیم و چه خواب دلچسبی میشد🙏 🖋• [مینا] #چالش_خاطره_نویسی🍀 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  _ سلام اولین باری که بانماز شب اشنا شدم 16 سالم بود از پدرم شنیده بودم پسری 16 ساله هم سن من در هنرستان در خوابگاه هر شب نماز شب میخونه وقتی این رو شنیدم هم خیلی حسودیم شد هم این که کلا دلم میخواست پسره رو خفه کنم تا یاد بگیره اخلاص داشته باشه اینطوری ما رو جلوی پدرمون ضایع نکنه خلاصه اولین شبی که نماز بش خوندم خیلی عجیب قریب بود مخصوصا نماز وتر که میخواستم برای 40 تا مومن دعا کنم وسطاش آدم کم آوردم برای یکی پسرای فامیل بااین که خیلی ازش بدم میومد دعا کردم فقط چون ادم کم اوردم و ایشون به ذهنم اومد وگرنه خواهش میکنم فکر بدی درموردم نکنین 🌹. بعد رسیدم به 300تا العفو که باید میگفتم شروع کردم به گفتن که وسطاش متوجه شدم که دارم میگم علف😂برای این که درست بشه محکم میگفتم ال عفو نهایتا دهانم خیلی خوشک شد 😂توصیه اکید میکنم قبل از شروع نماز وتر یک لیوان اب بخورید گِلوتون نگیره😂 چون زیاد زیاد اخلاص در نماز شبم نبود ویه سری حرفا نماز شبو ترک کردم وعشقی هر شبی بیدار میشدم میخوندم تا این که دیشب با کانالتون اشنا شدم ووقتی سیل عزیم نماز شب خونارو دیدم تصمیم گرفتم یهویی متحول شوم و به اغوش اسلام برگردم 😂 هیچ حکمت عجیب قریبی درش نبود. با تشکر از کانال خوبتون برامن که خیلی خوب بود 🖋• [ناشناس] #چالش_خاطره_نویسی🍀 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  _ بهش‌ گفتم چرا جوری لباس نمی‌پوشی که در شأن‌ و موقعیت اجتماعیت‌ باشه؟! یه کم بیشتر خرجِ خودت‌ کن! چرا همش‌ لباسایِ ساده و‌ ارزان‌ می‌پوشی تو که ‌وضعت خوبه گفت: شما بگو‌ چرا باید چیز‌هایی داشته ‌باشم‌ که بعضی‌ها حسرت داشتن‌ آن‌ها را بخورند؟! چرا باید زرق‌وبرق‌ دنیا چشم‌هایم را کور کند؟! دوست دارم مثل بقیه ‌مردم‌ زندگی کنم..:) #شهیده_اعظم_شفاهی🌹 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

@shabahengam•ོ  _ زمان بازرگان به ما برچسبِ چریک زدند زمان بنی‌صدر هم برچسب منافق! الان هم برچسب خشک مقدسی و تحجر! هر قدمی که در راهِ خدا و بندگان مستضعفِ او برداشتیم، برچسب بارانمان کردند! #شهید_محمدابراهیم_همت🌹 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام