ایدای من!
گرما یعنی نفسهای تو ، دستهای تو ، آغوش تو !
من به خورشید ایمان ندارم:)!
شاملو|هر انچه نگفتمـ:)
وقتی میشود دقایق عمرت را با آدمهای خوب بگذرانی
چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایی کنی
که یا دلهای کوچک شان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه اند...
یا مدام برای نبودنت، برای خط زدنت تلاش می کنند!
میدونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشت میسپری؟
یه جورایی بهت خوشامد میگه.!
دیگه نه دردی هست،
نه ترسی و
نه اشتیاق و
آرزویی.
مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود میاومد.
به زودی میتوانستم ادوارد رو ببینم
ما تو اون دنیا به هم میرسیدیم،
چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگز اون قدری بیرحم نیست که ما رو از تسکین تو اون دنیا محروم کنه!
⇧دخترے کھ رهایش ڪردۍ!⇧
کتابے ڪ نمیتوانید زمین بگذارید‼️
نویسندھ :جوجو مویز
مترجم:کتایون اسماعیلے
ساڵ انتشار:2012
وقتی میشود دقایق عمرت را با آدمهای خوب بگذرانی
چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایی کنی
که یا دلهای کوچک شان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه اند...
یا مدام برای نبودنت، برای خط زدنت تلاش می کنند!