یہ افسانہ هست کھ میگه انسان ها با چهار دست و چهار پا و یڪ و دوچهرھ به وجود اومدݩ . بعد الهه زئوس انسان رو دو قسمت کردهـ
که هر نیمه تو دنیا دنبال نیمه گمشدش بگردهـ و عاشق شه:)))))!!!!!
|هر انچه نگفتم|
••
میدونے چرا بغل ڪردن حس خوبے بہ آدم میده^^؟
سمٺ راسٺ بدن قلب نداره وجاش خالیہ وقتی ڪسی ڪه دوستش داری رو بغل میڪنی، قلبش اون جاے خالی رو پُر میکنہ وانگار تو صاحب دو تا قلب شدے…
|هر انچه نگفتم|
متاسفانه هیچ کاری از دست هیچکسی بعید نیست...
شاید مطلب ساده بنظر بیاد! ولی وحشتناکه!!
نیم ساعت پیش ،
خدا را دیدم قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد ،
آواز که خواند تازه فهمیدم ،
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام !
“حسین پناهی”
من کھ تسبیح نبودم ، تو مرا چرخاندے
مشت بر مهرھ تنهایێ من پـیچـاندی
مهر دستاݩ تو دنبال دعایۍ می گشت
بـارها دور زدے ذهݧ مرا گرداندی
ذکرها گـفتی و بر گفتہ خود خـندیدێ
از همین نـغمھ تاریڪ مرا تـرساندێ
بڕ لبت نام خدا بود ، خدا شاهد ماست
بر لبت نام خدا بود و مرا رقـصاندے!
دست ویرانـگر تو عادت چرخیدݧ داشت
عادتت را به غلط چرخھ ایمان خواندی!
قلب صد پارھ من مهره صد دانه نبود❌
تو ولی گشتۍ و این گمشده را لرزاندے
جمع ڪن: رشتہ ایمان دلم پـاره شدَست
من ڪہ تسبیـح نبودم ، تو چرا چرخاندے؟
#یکم شعر:)
هدایت شده از لفتبدین
زمان:
حجم:
346.9K
مࢪاسمشھیدحَسنعبدالݪھزادہ🌿
-بانواۍحسینطاهڕے(:!
لشڪرزینبیون