دل هم تنگ میشه ،هم میشکنه حتی تیره و چرک مرده میشه
اما در شکل ظاهریش تغییری ایجاد نمیشه ؛
مثل ظاهرادما.
شاید خوب بنظر برسه ، بگه بخنده ولی روحش تنگ ،چروک و شکسته شده.
عشق مانند پیچک دور گلِ قلبت میپیچد و عرصه را تنگ تر میکند تا جایی که شیره جان گل کشیده شده و پژمرده حال شود.
و درنهایت تنها یادی از گل باقی میماند.
-رابطه مارو میتونی تشبیه کنی!؟
+یه دریاچه ودریا که با یه رود بهم وصلن.
-چرا همچین تشبیهی؟
+چونکه مکانن و بهم نمیرسن ولی هرچیزی داخل اعماقشون وجود داره و اصلی ترین جز تشکیل دهندشونه رو به وسیله کوچیک ترین مسیر ارتباطی باهم به اشتراک میزارن(((:
پ .ن :قشنگیترین توصیف لانگ دیستنس!
@anche_nagooftam
قلبش خوش رنگو لعاب بود. هر کی یه نگاه گذری بهش میکرد محو تماشاش میشد:)
انگاری که خدا اون قلبه خوش رنگ و پاکو فقط به اون هدیه داده بود
با این حال هنوز کسی شجاعت به خرج نداده بود برای به دست اوردنش..
کماکان افرادی هم که پا پیش میذاشتن با شکست مواجه میشدن.
ترسون لرزون به باد گفتم بوسمو به قلبش برسونه ،خداهم که پیشونی مارو بوسید ؛
قاصدک با عجله جواب بوسمو به گوش من رسوند
قاصدکو واسطه آرزوی من قرار داده بود و من شبیه مجنونی که به لیلا رسیده سر از پا نمیشناختم.
و من فاتح بهشت بودم !
حالا به جایی که واسطه بوسه من دست باد باشه ،روی گل گونه ابریشم بافتِ خداییش نقش میبنده .
پائیزه دیگه.
روز به روزش یه جمعه اس مغموم و دلگیر.
یه روز صبح ببند میشی میبینی درختا لخت شدنُ قشنگیشون دادن به زمین .
انگار پائیز بهاریه که معشوقش ترکش کرده و میخواد بقیه رو هم عاشق کنه.
از اشکای پاییز که نگم..
روز شبم نداره.
انگار که تو هر قطرش غم ودلتنگی ریختن.
ادما هم که پائیزو میکنن بهونه رفتن!
بوی پرتقالُ انارِ دل خونشم که هوش حواس برات نمیذاره.
با این حال خدا پاییزو آفرید برای عاشق ها:)