روح!
گور بابای سختی. بیافرار کنیم. بلاخره یه جا پیدا میشه غم نباشه توش.
فرار کنیم به کجا بریم؟
با کی بریم؟
چرا بریم؟
کی تهش جز خودت میمونه برات؟
که اکثر مواقع همونم نیست،حتی سایت.
روح!
چالش نوشتن 30 روز روز اول: شخصیت خود را توصیف کنید روز دوم: چیزهایی که شما را خوشحال می کند. روز
خواهری لوس ، مهربون و پر حرف.
برادری مطیع، سر به هوا و رومخ.
کاش بتونم پیدات کنم رو کوچولوی من.
خیلی وقته تو من گم شدی،حل شدی و منو تنها گذاشتی با خودم.
فکر هایی که با گذشتن زمان صد چندان میشه مثل کتابای نیمه تمومِ تو کتابخونه.
دلم مرد از بس چشم انتظارت موندم که بیای و منو از این چار دیواری ِاتاق،شهر،دنیا نجاتم بدی.
ولی خب این روزای سردو خشک تهش بهارِ . .
روح!
زمین،دریاو حتی مریخ را گشتند. گشتند و گشتند تا پیدا اورا پیدا کردند. شاید بهتر است بگویم یادی از او
و طلسمی سیاه که یادگاری او تا اخرعمر کوتاه اش دنباله رو پری بود.
روح!
چالش نوشتن 30 روز روز اول: شخصیت خود را توصیف کنید روز دوم: چیزهایی که شما را خوشحال می کند. روز
سریالی با طعم قهوه قجری.
نامیالمات اجتماعی ، بی توجهی خانواده ها بهم و مغز های کور.
دنبال حقیقت یا بهشت ابدی .
'سارق روح'
من واقعا حسودم نسبت به یه یسری افراد و حس میکنم حق مالکیت دارم. با اینکه این اصلا درست نیست.
ولی من واقعا حسودی میکنم.
*تازه دارم درکش میکنم.
روز و شب دنبالِ بوی عطری که میداد.
گشتن پلی لیستت برای پیدا کردن اهنگ مورد علاقش.
گم کردن خودت لا به لای مسیجایی که ذوق بچگونت رو زنده کرده.
خریدن اون لباسی که رنگشو دوست داشت.
خوندن کتاب مورد علاقش.
+ما بهش میگیم خود کشی تدریجی شمارو نمیدونم.
او متوجه نشد اما روح مرا دزدیده بود.
من، منِ قبل او نیستم و نخواهم شد.
کاش که میفهمید و...
وقتی اینجارو میبینم جون میگیرم.
حسِ اون کلبه چوبیه کوچولو عه رو میده که یواشکی با هزار تا زحمت درستش کردی و کلی خوراکی توش قایم کردی: >