eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
678 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
273 ویدیو
16 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
از قلب صدف کشیده بیرون دُر را تا زنده کند رسم رضـا قلـدر را آینده به عمق درد پی خواهد برد نسلی که نداشت حـرمت چادر را @shaeranehowzavi
به یاد شهدای مدافع حرم در خان طومان در سالروز شهادت شان 🌹 بیا و از دل‌تنگم کمی نشانه بگیر سراغ دختر خود را به هر بهانه بگیر پناه امن منی توی قاب عکست هم بیا کنار من اینجا و آشیانه بگیر هنوز نام تو شیرین ترین کلام من ست بیا و از دل من شعر عاشقانه بگیر که چیده میوه ی لبخند را ز لب هایم؟ بیا سراغ مرا از غم زمانه بگیر همیشه موی تو را شانه می زدم با شوق بیا کنار من این بار را تو شانه بگیر @shaeranehowzavi
بسمه تعالی🌹 کنگره ملی ۱۵ خرداد با همکاری بنیاد ۱۵ خرداد و صدا و سیما؛ در رشته های شعر، خاطره، داستان، مستند رادیویی، مستند تلویزیونی و انیمیشن در حال برگزاری‌ست. موضوع: قیام ۱۵ خرداد. مهلت ارسال اثر: ۳ خرداد ۱۴۰۲ جوایز : ۱۵، ۱۲ و ۱۰ میلیون تومان برای نفر اول تا سوم و جوایز نقدی برای نفرات شایسته تقدیر. شاعران محترم می‌توانند اشعار خود را در همه بخش های شعری برای این شماره در ایتا یا بله بفرستند. 09195411261 دبیر بخش شعر کنگره: سرکار خانم عاطفه جوشقانیان @shaeranehowzavi
هدایت شده از ادبیات قم
آفرینش‌های ادبی حوزه هنری استان قم برگزار می‌کند: نشست تخصصی ترانه《سرناد》 با حضور: محمدجواد الهی پور صدرا کاوه زمان: چهارشنبه بیستم اردیبهشت ماه، ساعت ۱۶ مکان: خیابان انقلاب(چهارمردان)، کوچه ۱۷، حوزه هنری قم، سالن آسمان @adabqom
ناگفته‌های تلخ 🌹 باید نوشت از جریانی که دفن شد از شوق کودکان، هیجانی که دفن شد دنیا نشست نسل‌کشی را نگاه کرد زیتون نماد صلح جهانی که دفن شد گرگان رها و زوزه‌کشان نقشه ریختند آرامِ گله بود شبانی که دفن شد آخر گناه کودک غرق به خون چه بود؟ تنها سه ماه داشت زمانی که دفن شد مادر به خاک چنگ زد و سینه چاک کرد تازه عروس بود جوانی که دفن شد بابا که رفت نان بخرد آه برنگشت آن که گلوله خورد، همانی که دفن شد کودک از آن به بعد گرسنه به خواب رفت بعد از همان دو تکۀ نانی که دفن شد.. ناگفته‌های تلخ فراوان به سینه داشت لبریز زخم بود، دهانی که دفن شد باران گرفت و غزه دوباره بهار شد بعد از عبور فصل خزانی که دفن شد باید سرود از غم غزه که ما شدیم مدیون خون طبع روانی که دفن شد @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ لحظه ها لحظه های آخر بود آخرین ناله های خواهر بود خواهری که میان  بستر بود خنجری خشک و دیده ای تر بود چقدر سینه اش مکدر بود دستش رو به قبله تا کرده روی خود را به کربلا کرده مجلس روضه را بپا کرده باز هم یاد درد ها کرده یاد باغ گلی که پرپر بود پلکهایش کمی تکان دارد رعشه ای بین بازوان دارد پوست نیروی استخوان دارد یادگاری ز خیزران دارد چشم از صبح خیره بر در بود تا علی اکبرش اذان ندهد سروِ قدش تا نشان ندهد تا علمدار سایبان ندهد تا حسینش ندیده جان ندهد انتظارش چه گریه آور بود زیر این آفتاب می سوزد تنش از التهاب میسوزد یاد عباس و آب میسوزد مثل روی رباب میسوزد یاد لبهای خشک اصغر بود میزند شعله مرثیه خوانیش زنده ماندن شده پشیمانیش مانده زخمی به روی پیشانیش آه از روز کوچه گردانیش چقدر در مدینه بهتر بود سه برادر گرفته هر سورا و علی هم گرفته بازو را دور تا دور قد بانو را تا نبینند چادر او را آه از آن دم که پیش اکبر بود ناگهان یک سپاه خندیدند بر زنی بی پناه خندیدند او که شد تکیه گاه خدیدند مردمی با نگاه خندیدند بعد از آن نوبت برادر بود آن همه ازدهام یادش هست جمع کوفیُ شام یادش هست چشمهای حرام یادش هست حال و روز امام یادش هست چشمها روی چند دختر بود یک طرف دختری که رفته از حال یک طرف تل خاک در گودال زیر پای جماعتی خوشحال یک تن افتاده تا شود پامال باز دعوا میان لشکر بود جان او تا ز صدر زین افتاد خیمه ای شعله ور زمین افتاد نقش یک ضربه بر جبین افتاد گیسویی دست آن و این افتاد حرمله هم جلوتر رفت یک نفر گوئیا سر آورده زیر یک شال خنجر آورده ضربه ای که به حنجر آورده عرق شمر را در آورده وای سر روی دست مادر بود @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ از سوز و ساز و حسرت و از داغِ دل، پُرم! محزون‌تر از کمانچه‌ی "کیهان کلهر"م داغم چنان که شعله‌ی فریاد و دودِ داد پنهان نمی‌شود به قبای تظاهرم آبم! ولی به آتش خود نیستم جواب نانم! ولی به سفره‌ی  خود سخت آجرم شعرم که جز به روز سرودن نمی‌رسم بغضم که جز به درد شکستن نمی‌خورم نفرین به من که خلق، مرا رشته‌های مهر یک‌یک بریده‌اند، ولی من نمی‌بُرم من مثل اشک، منتظر پلک هم زدن .. مثل حباب منتظر یک تلنگرم! @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ مداح باید روضه‌فهمِ روضه‌خوان باشد تا بیشتر از خود به فکر دیگران باشد مداح یعنی چه؟‌ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هرچند که با اهل روضه مهربان باشد تزویر یعنی پیکر مولا ته گودال اما علمدار سپاهش در امان باشد! مداح در اوضاع فتنه کیست؟ چون عباس لعنت به مداحی که چون شمر و سنان باشد «یا لَیتَنا کُنا مَعَک» یعنی که هر مداح اهل عمل باشد، چرا تنها دهان باشد!؟ وقتی که از سرهای روی نیزه می‌خواند مداح باید سربلند از امتحان باشد ای وای اگر در فتنه‌ها بر زخم مولایش شمشیر باشد، نیزه و تیر و کمان باشد! باید تمام روضه را با آه سوزان خواند این سینه باید قلۀ آتشفشان باشد وقتی ابوموسی و عمروعاص می‌آیند مداح یعنی آنکه عمارِ زمان باشد دین خدا را با قیام خود به پا دارد پس می‌شود «قد قامتِ» بعد از اذان باشد از روضه‌های حاج قاسم می‌شود فهمید مداح باید قهرمان داستان باشد @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ باران به شوق بارش رحمت رسیده عیسای دیگر بهر این امّت رسیده از آسمان سمت دل تاریک این دشت یک آیت الکرسی پر از حکمت رسیده ای کوفه ای عقاب بی رحم و زمینگیر برخیز پر واکن ببین قسمت رسیده افسوس دست عدّه ای دزد دغلکار یک تاج یاقوتی با قیمت رسیده حالا همان شهری که مدیون حسین است در فکر حیله،تشنه ی خون حسین است @shaeranehowzavi
☘☘☘☘ به خانه می‌رسی و خسته هستی از سرکار به خانه می‌رسی و می‌وزد نسیم بهار به خانه می‌رسی و دخترت چه خوشحال است دو بوسه می‌برد از گونه‌ات شبیه انار تو کوه می‌شوی و از تو می‌رود بالا تو اسب می‌شوی و روی پشت توست سوار تو ریسه می‌روی از لحن کودکانه‌ی او دوباره وعده بگیرد عروسک از بازار سکوت می‌کند و روی سینه‌‌ی تو سرش به خواب می‌رود آغوش توست مثل حصار دوباره می‌پرد از خواب و نیستی اینجا دلش دوباره گرفته برای یک دیدار تو قهرمان قشنگِ جهان او هستی شهیدِ عشق ، شهیدِ اراده و ایثار @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا