زینب آواره ی صحراست، بیا گریه کنیم
دخترت گوشه ای تنهاست، بیا گریه کنیم
تیغ و شمشیر دو سر شمر برون آورده
بین گودال چه غوغاست، بیا گریه کنیم
ذوالجناحِ تو لهوف از نگهش میبارد
یال او سوخته-زیباست، بیا گریه کنیم
قد طفلی شده آن پیکر رعنای تو آه
سر تو بر سر نی هاست، بیا گریه کنیم
یا بنی زده ای از سر دل فریادی
کشتنت مثل معماست، بیا گریه کنیم
قد چل سال شدم پیر تر و بعد از تو
هر نمازم به فراداست، بیا گریه کنیم
#عبدالرحمن_رستمیان_جهرمی
@shaeranehowzavi
باران اشک و حضرت خورشید، در عطش
دریای خون و روضه ی جانسوزتر، عطش
فریاد تشنه کامی و امیدِ نا امید
شطّ وعمود وفرقِ دوتای قمر ،عطش
شش ماهه ،آب،حرمله،خون گریه کن غزل
تیر رها سه شعبه ،پدر یا پسر !؟،عطش
خورشید سرنگون وحرامی ، خدا کند
برخیزد از زمین شه خونین جگر، عطش
با نیزه، سنگ ،تیروکمان هرچه می رسید
همواره میزدند به بغض از پدر ،عطش
اصلا چرا زمین وزمان واژگون نشد
خنجر، قفا،قساوت جنس بشر، عطش
بر روی نیزه رفت سرش، روبروی ظلم
سر خم نکرد حضرت خورشیدِ در عطش
#محمدجواد_منوچهری
#عطش
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
@shaeranehowzavi
یک کهکشان سیاره از اصحاب عاشق
خورشید در میدان پی مهتاب عاشق
رود از خجالت شرمسار و بیقرار است
سرمست از آینده شد سرداب عاشق
قوس قمر در قاب قهر قصه افتاد
شد روضه خوانش منبرومحراب عاشق
جمع وجود عالم مجذوب امکان
حب الحسین آن گوهر نایاب عاشق
مُلک و مَلک مملوک و او مالک به عالم
عالم شده عاشق به این ارباب عاشق
عمری میان ظهر عاشورا نشستیم
دلداده و مغروق این گرداب عاشق
حیران وسرگردان وعطشانحسینایم
شاید نظر انداخت بر بی تاب عاشق
#امالبنین_بهرامی
#محرم
#عاشورا
@shaeranehowzavi
هر شب سوال میکنم از خود که کیستی
ای ماهِ شام تیره که هستیّ و نیستی
ای ماهِ شام تیره که بیتابی و اسیر
بیتابم از اسیریات ای دختر امیر
وقتی که نیستی چه کنم با شب سیاه
جانم فدای هستیات ای جان پناه ماه
باید ستارهها بدرخشند در شبام
وقتی که قطره قطره نواخوان زینبام
تا هر کجا قلم بکشد میشود نوشت
ای خطبهی تو آتش و ای روضهات بهشت
ماهِ منیرِ توست، به زیباییاش سلام
بر ساحت بلند شکیباییاش سلام
بانو سلام ای کلماتم نوای تو
ای خطِّ من کشیده به کرب و بلای تو
ای ندبهخوان روضهی دارالسّلام ما
بانوی ما و حاجب ما و امام ما
ما بانوانِ روضهنشین غمِ تو ایم
چادر به سر کشیده و در ماتم توایم
بانو سلام و شکر که خوب است حال ما
وقتی که زیر چادرمان همدم توایم
افتاده مثل قطرهای از چشمهای تو
ما طالبان زخم تو و مرهم توایم
بیچاره آن زنی که از این کوچه بگذرد
ما در پیِ نشان تو در عالم تو ایم
تنها به این خوشیم که بانویمان تویی
تا شاعر و ندیم تو و محرم تو ایم
اشکام که قطره قطرهی من کوکب شب است
شعرام که صفحه صفحهی من یاد زینب است
#مهتا_صانعی
#سلامعلیقلبِصبورالزینب
@shaeranehowzavi
شد نوکری حک روی جبینم، چه کنم
حالا من اگر حرم نبینم، چه کنم
با این همه رفت و آمده در روضه
من لنگ برات اربعینم، چه کنم
#عبدالرحمن_رستمیان_جهرمی
@shaeranehowzavi
#حدیث
🏴 پاداش اندوه و گریه در روز عاشورا
🔸امام رضا علیهالسلام:
مَن کانَ عاشورا یَوم مُصیبَته و بُکائه جَعَلَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ یَومَ القیامَة، یَومَ فَرَحه وَ سُروره
هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریهاش باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار میدهد.
📚 بحارالأنوار، ج ۴۴، ص۲۸۴.
@shaeranehowzavi
قسم به شب که شنیده است های های مرا
کسی نداشت در این شهر غم هوای مرا
میان گریه ی من روزگار می خندد
نشسته است به شادی چرا عزای مرا!؟
همیشه دست دلم در حنای تقدیر است
گره زده است به اندوه ماجرای مرا
درست لحظه ی آخر دَمِ سپیده ی صبح
گرفته یک نفر از ره رسیده جای مرا
چقدر در تب کوچم ولی نمی شنود
برای فیض شهادت خدا دعای مرا
دخیل بسته نگاهم در آرزوی وصال
حسین(ع) می دهد آخر شبی شفای مرا...
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسینعلیهالسلام
@shaeranehowzavi
هدایت شده از شرح آتش دل
🏴 یا حسین
تا از جهان پر کشیدی، رفتی در آغوش مولا
ای بیقرار شهادت، ای غرق دلبر سراپا
ما روضهها را شنیدیم، تو روضهها را چشیدی
تا کربلا بُرد ما را داغ تو سردار دلها
✍️#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۳/۰۴/۲۹
ساعت به وقت #حاجقاسم
۰۱:۲۰ 💔
هدیه به ارواح ملکوتی و بلندپرواز حاجقاسم سلیمانی و سیدابراهیم رئیسی صلوات
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
@SharheAtasheDel
در بین لغات... من بیایی خوب است
آقا به نجات...من بیایی خوب است
از دست تمام جمعه ها دلگیرم
تا قبل وفات... من بیایی خوب است
#عبدالرحمن_رستمیان_جهرمی
@shaeranehowzavi
▪️در سوگ جهادگر بسیجی و مسئول گروه جهادی مهاجر، خادمالحسین محمدحسین دریس
🕊 مرغ مهاجر
رفت از دل گروه مهاجر، مُظاهری
رفت از سرانِ مهرفروزان، مباشری
از حلقۀ نفیس نفوسِ عقیقفام
کم شد به دست حادثه یکتا جواهری
رفت از تبار دُردکشان مستِ عاقلی
رفت از شمار دَردکشان دستِ قادری
خاموش کرد شمع دل بیقرار را
افروخت جان به خلوت خورشیدِ نائری
بدرود گفت قُرب غریب غیاب را
تا گشت غرقِ شوقِ دلارامِ حاضری
پرپر شد از هجوم خزان لالهای نجیب
کم شد ز خیل لشکر ارباب، ناصری
رفت از بسیجیان جهادی سرآمدی
رفت از جهادیان بسیجی معاشری
جان مهاجران شده محزون که پر گشود
از همرهان قافله، مرغ مهاجری
یک عمر بود در سفر و هجر بیامان
اکنون به وصل دوست رسیده مسافری
بودی همیشه از دل و جان خادم حسین
حالا کنار دلبر و با او مجاوری
#محمدتقی_عارفیان
#خادمالحسین
#جهادگر_بسیجی
#محمدحسین_دریس
@shaeranehowzavi