eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
621 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
186 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
گل در بر و می در کف و معشوق فلان است اما چه توان کرد که است مهمان خداییم اگر چه همه، اما الحق و الانصاف که ارزاق گران است با شوق رسیدن به شب اول از اول ماه دل نگران است «آن یار کز او خانه‌ی ما جای پری بود» کرده‌ست فرار از رمضان، در همدان است! از بین عبادات در این ماه پر از فیض محبوب ترینش به‌یقین خواب گران است! هنگام زورچپان است به حلقوم که شد بار دگر زورچپان است یک دیس پر از در وسط ظهر قطعا که عذاب شکم و روح و روان است بی‌تاب بوَد این شکم خیر ندیده از صبح فقط منتظر وقت است در باقی ایام بود جاده‌ی باریک در ماه خدا جاده‌ی بخشش اتوبان است درهای همگی بسته و رحمت از جانب ایزد همه جا در فوران است چون «پورشه» بتازد همه‌ی سال، ولیکن لعین در رمضان مثل «ژیان» است در ماه خداوند شیاطین همه OFF اند این پدرسوخته‌ی ماست که ON است دیدم که یکی توی خیابان رهایی مشغول به لمباندن از راه دهان است گفتم علنی؟ روزه‌خوری؟ این که حرام است گفتا که خداوند خودش در جریان است! البته که فقط امساک شکم نیست برتر ز صیام شکم امساک لسان است چون مرد رسد با دهن روزه به خانه ارزنده‌ترین زینت زن حفظ زبان است یک روزه گرفتیم و طلبکار خداییم گوییم که پس جنت ما را که ضمان است؟! شک نیست که الطاف خداوند وسیع است «آن را که عیان است چه حاجت به بیان است؟» @shaeranehowzavi
پیشاپیش سال نو و احوال نو بر شما شاعران و همراهان عزیز و گرامی مبارک باد. @shaeranehowzavi
بهار می‌رسد ولی پر از غم و شکایتم شکایت از غمی بزرگ ، که داده رنج و محنتم اگر چه حال و بار دل ، گرفته بوی عید را غبار هجر یار من نشسته روی صورتم دعای " یا محولم " اثر نکرده تا کنون به امر نفس دون خود فتاده در مذّلتم هوای نفس بدشگون شده حجاب دیدنش همین دلیل آمده شده دلیل حسرتم هزار سال و اندی از فراق او گذشته است عزیز غائب از نظر ، امام مهر و رحمتم همیشه دلخوشم به او که بخششش خدایی است به یک نگاه می‌خرد ، مرا که بی‌هویتم @shaeranehowzavi
"غزل «بهار» بیا بیا که به بوی خوشت بهار بیاید قرار رفته به دلهای بی قرار بیاید نشسته ام به امیدی که بوی عطر نگاهت زپُشتِ پنجره ی خیسِ انتظار بیاید من از نگاه آینه چیدم غبار کهنه غم را که آن زلال ترین ایستاده در غبار بیاید! هزار لاله ی خونین به پیشواز ظهورش دوباره بشکفد و سوی لاله زار بیاید چه می شود که پس از سالها سکوت وسیاهی صدای پای عبورش به چشمه سار بیاید! غزل رسید به پایان ،خدا کند غزال دل من براین قرار بماند ،سرِ قرار بیاید @shaeranehowzavi
. تَتَوَدَّدُ إِلَيَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْكَ كَأَنَّ لِيَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ هم در عوض خوبی تو بد کردم هم دوستی و مهر تو را رد کردم گویی که به تو حق محبت دارم این‌گونه که راه لطف را سد کردم @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام سلام بر تو ای بهار خلایق و خرّمی روزگار🌺🍀 سلام و عرض ادب سال نو مبارک طاعات قبول🌺 @shaeranehowzavi
🌺🌺 سال نو آمد جدید و عید ما نوروز شد شادمانی بر تمام غصه ها پیروز شد آمد آمد آمد و تکرار آمد آمد و عید نوروزی که در بازی شب ها روز شد @shaeranehowzavi
ای باد صبا، صبحدمان است بیا ای مرغ سحر، وقت اذان است بیا در صحن بهار ،خوان رنگین پهن است افطاری عید و رمضان است بیا @shaeranehowzavi
لب ما و قصه‌ی زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی به جمال، وارث کوثری، به خدا! محمدِ دیگری به روایتی، خودِ حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی «بلغ العُلی به کمالِ» تو، «کشف الدُجی به جمال» تو به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی شده پُر، دو چشم تو از ازل، یکی از شراب و یکی عسل نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی تو که آینه، تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن، که قیامتی زد اگر کسی در خانه‌ات، دل ماست، کرده بهانه‌ات همه جا گرفته نشانه‌ات، به چه حسرتی، به چه حالتی غزلم اگر تو بسازی‌یَم، و نِی‌یَم اگر بنوازی‌یَم به نسیمِ یاد تو راضی‌یَم، نه گلایه‌ای، نه شکایتی نه! مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن ز درت، بیا و ردم نکن، تو که از تبار کرامتی @shaeranehowzavi
به مناسبت سالروز وفات (س) ◾️باغبان عترت◾️ بانوی مکه، گرچه خداوند مال بود در جستجوی موهبتی لایزال بود معشوق را چو یافت، به او‌ داد هرچه داشت آری، که کمترین هنرش بذل مال بود دلداده‌ی جمال مهی نو‌دمیده شد چون بدر كاملی كه خراب از هلال بود اعداد عاجزند ز درك حساب دل كی عشق پاك در گرو سن و سال بود؟ دوشیزگان به بنت خويلد حسد برند از بس که در سراچه ی حسنش جمال بود پیغمبری که خال و خطش رشک یوسف است مدهوش آن فضایل و آن خط و خال بود پیمان به جای دخترکان با خدیجه بست چون شرط وصل خاتم خوبان، کمال بود آباد، باغ عترت از آن ازدواج شد میلاد یاس در گرو آن وصال بود عمري پس از وفات غريبانه اش، رسول در حسرت خدیجه ی نیکوخصال بود... @shaeranehowzavi