eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
182 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
انگــــار نــه انگـــــار نــه انگـــــار نــه انـــــگار يـک بـــار نـه ده بــــار نـه صـد بـــار کـه بسيار بــر مــا تـو وفـــا کــرده ولــي خيــــر نديــدي از جــانـب همسايــه ی ديــــوار بــــه ديــــوار مــا ايــل يهــودا و شمــــا يوســف زهــــــــرا بــا حيلــه ي اعــداء بــه دل چـــاه گرفتــــــار يک عمر چه ديدي؟ چه نديدي؟ چه کشيدي؟ از ايـن همه بي عـرضه ی بي همّتِ بي عار گِــل باد دهــانم، چــه بگـويـم کـــه بگـــويند: دست از سر ايــن مردم بي حــوصله بــردار آيينــه شکست است، بگـو از چه شده سَلب از ديــــده ی آلــوده ی مــا فـــرصت ديـــدار « گفتــي کــه بيــاييد ولــي خلــق نشستند » آقـــــــا نکــشد منّـــت ايـــن قـــوم طـلبکـــار يــک روز مي آيـــي و صدا مي زنـــي، امّـــــا مــا نيز همــه خــواب، ولــي خفتــه ي بـيـدار اصـلاً بـــه روي خـــويش نيـــاورده و شــايــد انگــــار نــه انگـــــار نــه انگـــــار نــه انـــــگار 💠 💠 @shaeranehowzavi
مثل یک کوه غمم، دارم کمر خم می‌کنم بی پناهم ضامن آهو! نگاهم می‌کنی؟ می بری مشهد مرا حال دلم بهتر شود؟ با هوای صحن؛قدری روبه‌راهم می‌کنی؟ 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 خدا وقتی نخواهد، عمر دنیا سر نخواهد شد گلوی خشک صحرایی به باران تر نخواهد شد و تا وقتی نخواهد برگی از شاخی نمی‌افتد و باغی از هجوم بادها پرپر نخواهد شد خدا وقتی نخواهد دانه‌ای کوچک‌تر از باران گلی بالارونده مثل نیلوفر نخواهد شد و کرم کوچکی... پروانه‌ای زیبا... و کوهی سخت، عقیق و شیشه و آیینه و مرمر نخواهد شد خدا وقتی بخواهد، می‌شود... وقتی نخواهد، نه... گلی بازیچۀ طوفان غارتگر نخواهد شد خدا وقتی بخواهد، غیر ممکن می‌شود ممکن ولی وقتی نخواهد، واقعاً دیگر نخواهد شد 💠 💠 @shaeranehowzavi
فرزند زمزم🍃🌹 ای خالق راز و نیاز عاشقانه در پیشگاه عشق مخلوقی یگانه ای آسمان پیشانی‌ات، ای ابر ای کوه سجادۀ تو دشت‌های بی‌کرانه دارند در دستانِ هنگامِ قنوتت گنجشک‌های بی‌شماری آشیانه تسبیح می‌گویی تمام طول شب را با اشک‌هایت دانه دانه دانه دانه فرزند زمزم! کیستی، اهل کجایی؟ در چشم‌هایت داری از کوثر نشانه فریاد عاشوراست موج پرچمی که وادی به وادی می‌بری بر روی شانه وقتی که در حال مرور کربلایی عالم سراسر می‌شود پروانه‌خانه این بیت آخر با خودش دارد درودی بر مادرت، آن شهربانوی زمانه 💠 💠 @shaeranehowzavi
چرا سکوت کنم؟🍃🌹 مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است چرا سکوت کنم سینه‌ام پر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جان به کف غزه نیز هموطن است هنوز هم که هنوز است خون‌نوشتۀ «قدس» برای پیکر اسلام نقش پیرهن است به آتشی که برافروخته‌ست باد خزان چه غنچه‌ها که زبان‌بسته گرم سوختن است ببین مقابلۀ تانک‌ها و انسان را کسی نگفت چرا! این چه جنگ تن به تن است؟ جوان سنگ به دستی به خط زد و دیدیم به روی شانۀ شهری شهید بی‌کفن است مگر پرندۀ ما از قفس چه می خواهد؟ تمام آرزویش لحظۀ رها شدن است 💠 💠 @shaeranehowzavi
به کدام واژه بخوانمت؟🍃🌹 به کدام واژه بخوانمت، به کدام واژۀ نارَسا؟ به کدام جلوه بجویمت؟ متعالیا و مقدّسا! همه‌جا نشان جمال تو، همه سو شکوه جلال تو همه در ثنای تو نغمه‌خوان، همه در حریم تو جبهه‌سا ورقی گشوده در این چمن، صفحات دفتر حُسن تو که شکفته بر لب هر گلی، به ستایشت غزلی رسا چه خوش است وقت موحدان، به حدیث قدسی زلف تو چه خوش است صحبت دوستان، به صفای سایۀ این کسا نه همین تبسم فطرتم، که هزار آینه حیرتم به کدام جذبه سفر کنم، به رواق مهر تو ذرّه‌سا چو نی از ترنّم حزن خود، چه ترانه‌ها که شنیده‌ام همه شب در این غم دل‌نشین، به صباح می‌رسم از مسا... سُبُحات روی تو دل‌نشان، نفحات کوی تو گل‌فشان فَبِنور وَجهِکَ غَشِّنی، لِیَصیرَ لیلیَ شامِسا بِسَماع ذِکرِکَ لَذّتی وَ اِلی هواکَ صَبابتی فَلَقد قَصَدتُکَ والهاً و لقد أتیتُکَ آنِسا... به مدیحۀ تو نمی‌رسم، نه به تازی و نه به پارسی مگر آن‌که وصف تو بشنوم، به زبان مردم پارسا سخنم تمام و هنوز هم عطشی نهفته به جان من کلمات افاقه نمی‌کند؛ به سکوت می‌رسم ای بسا! 💠 💠 @shaeranehowzavi
آهن شده‌ایم و دلمان سنگ شده دلسنگی ما بی تو هماهنگ شده گفتیم چرا جمعۀ ما دلگیر است؟ گفتی دل من برایتان تنگ شده! 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 اگر چه با تو پریدن خیال بالم بود غبارِ مانده‌ی روی تنم وبالم بود ولی تو پر زدی آن‌قدر که گذر کردی از آن چه دورترین نقطه‌ی خیالم بود ولی تو پر زدی آن‌گونه که به وقت وداع فقط به قدر خداحافظی مجالم بود نبین که هیچ نپرسیدمت سفر تا کی؟ دلِ پرِ چمدان پاسخ سوالم بود نبین که هیچ نگفتم، به چشم‌هات قسم هزار قطره《بمان》 لای دستمالم بود بیا که پر بزنم با تو، شسته شد با اشک همان غبار که بر بالم و وبالم بود 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 جز تویی که همیشه در سفری همه در فکر آمدن بودند دلخوشی‌های ساده‌ی دنیا همه یک روز مال من بودند هر طرف را نگاه می‌کردم همه از رفتن تو می‌گفتند پنجره، پله‌ها، در و دیوار همه با کوچه هم‌سخن بودند رفتی و قطره قطره آب شدم کوه بودم ولی خراب شدم گفته بودی که نسل در نسلت همه فرهاد کوهکن بودند گر چه دنیا برای من می‌بافت دستکش‌های تازه‌ای اما دست‌هایت نبود و هر پاییز دست‌هایم چه بی وطن بودند دست بر صورتم کشیدم باز من در آیینه پیرتر شده‌ام این لب و چشم و بینی و ابرو روزگاری چقدر زن بودند 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 قِسمَتَم نیست اگر زائرِ مشهد بشوم بگذارید پَری گوشه ‌ی گُنبد بشوم نَفَسی تازه کنم گوشه‌ ی ایوانِ طلا بینِ قُدس و رَضَوی باز مُردّد بشوم کاش یک کاسه‌ی گندم بشوم دستِ کسی تا که از بابِ جَوادَت بشود رَد بشوم عقل و احساسِ من اُفتاده به پایِ حرمت تا به هَر گوشه ی این خانه مُقیّد بشوم تا کنارِ تو به آرامشِ کامل برسم تا ابد دست به دامانِ تو باید بشوم می‌شود ضامنِ من هم بشوی آقاجان؟! بگذارند پَری گوشه ی گُنبد بشوم؟ 💠 💠 @shaeranehowzavi
✏️ما را به در میکده گفتی که رهی نیست! ای بی‌خبر از این دل عاشق به چه نازی؟! 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 در جان شما همت قنبر جـــاری است حق باوری و شور ابوذر جــاری است سلمان صفتان مکتب گمنامــــــی در رگ رگتان غیرت حیدر جاری است 💠 💠 @shaeranehowzavi