eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
620 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
171 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸رنگارنگ سیاست بازان ۲۴ بیت به یاد ۲۴ خرداد ۱۳۹۲، و روی کار آمدن که همۀ گفتار و رفتارش رنگ و و دارد 👇 رنگ است این بازار دنیا رنگ سرمایه‌ها شد رنگ و کالا رنگ سخت است تشخیص حق از باطل ازبس‌که شد باطل فریبا رنگ دنیای خود را کرده‌اند این قوم با هاله‌ای از جنس عقبی رنگ با طرحی از اندیشۀ شیطان پاشند بر پاکی دل‌ها رنگ دیگر اراذل را نمی‌بینیم زیرا شده هر بی‌سروپا رنگ هشتادوهشتی، فتنه‌گر هستند از نسل فتنه، نسل غوغارنگ آرامش ما را کنند از کین با فتنه و آشوب و بلوا رنگ بین مُلَوّن‌های لامذهب دارد یکی‌شان الفتی با رنگ نامش فریدون، گرچه ضحاک است تاریخ را هم کرده حاشا رنگ کرد از خباثت همچو شمر دون درس قیام کربلا را رنگ از دست لاری‌جانی و این شیخ قانونمان رنگ است و اجرا رنگ زور و زر و تزویر می‌گیرد از دولت سالوس اینها رنگ این دولت ما دولتی رنگی است عرضه فقط رنگ و تقاضا رنگ دولت فتاده دست اهریمن دارد ولی نقشی اهورارنگ چون انقلابی نیست، می‌گیرد از کدخدا و بی‌خداها رنگ اهل نفاق است و زده با کبر بر مدرک تحصیل و ویزا رنگ با منتقدها مهربان است او با سیل توهین‌های رنگارنگ کارش همه کذب و فریب و مکر دیروز رنگ، امروز و فردا رنگ بسته است با هم‌دستی دزدان بر سکه و بر ارز نیما رنگ برجام او ننگ است و می‌خواهد مخفی کند این ننگ را با رنگ کرده گلابی‌های کرمو را با وعده‌هایش این هیولا رنگ با بیستْ سی خواهد که برگیرد از عفت و ایمان و تقوا رنگ بر چهرۀ ایران اسلامی زد از فساد و فقر و فحشا رنگ ابلیس هست و می‌کند هر روز هم ریش خود هم کیش خود را رنگ ، ۱۳۹۹/۰۴/۲۶ @howzavian
💠 جهان میان قرنطینه اش چه می جوید؟ ✍ عاطفه جوشقانیان، شاعر حوزوی جهان جهان عبوسی جهان ویروسی جهان پرهیز از اشتیاق و روبوسی جهان ظلم و تباهی، جهان گمراهی جهان جهل به نام مدرن آگاهی به دست خویش اسارت چقدر عادی شد و خانه ها همه سلول انفرادی شد جهان میان قرنطینه اش چه می جوید؟ کثیف تر شده از خویش دست می شوید جهان شبیه جهنم شده ست، پس چه کنیم؟ و اقتدار بشر کم شده ست، پس چه کنیم؟ به چهره ها همه اندوه و ماتم آورده چقدر علم بشر در عمل کم آورده به روز واقعه نزدیک و از خدا دوریم به اعتبار چه چیزی به خویش مغروریم؟ چقدر هیچ و حقیریم در برابر او بزرگ اوست، صغیریم در برابر او جهان ظلمت و تهمت، جهان بی برکت جهان مرده جهانی که مانده از حرکت ولی تو شهر غیورم چه با اراده ای و به رغم اینهمه پاپوش ایستاده ای و.. چه ضربه ها که نخوردی میان این طوفان ولی تو کوهی و هرگز نریختی آسان به حرمت حرم و آن درِ شکسته قسم هنوز شهر پر است از مدافعان حرم هنوز هم شهدا دیده بان این شهرند و کوه خضر و شهیدان، نشان این شهرند اگرچه صحن حرم نیز مدتی بسته‌است چه خوب پنجره‌ی خانه رو به گلدسته‌ است برای پر زدنم بهتر از تو جایی نیست تو شهر حضرت معصومه ای، همین کافی ست به روی ما بگشا باز هم حریمت را دوباره پر بده این فوج یاکریمت را به آستان حرم اشک نم نم آوردیم همین بضاعت ما بود اگر کم آوردیم. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 📢 فرصتی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزه
اگرچه حوصله ای نیست، بی بهانه بخوان از این سکوت گذر کن کمی ترانه بخوان نزاده مادرِ دنیا به جز تو دلبرِ ناب پیاله بشکن و با لحن دلبرانه بخوان دلم گرفته بیا مثل مادران یک شب به یاد کودکی‌ام قصّه‌ای شبانه بخوان نداشت منزلِ دنیا برای ما خیری از آن جهانِ پس از مرگ و جاودانه بخوان سرِ مزارم اگر آمدی پس از قرآن به جای گریه دو خط شعر عاشقانه بخوان گذشته از سرِ من آبِ زندگی ای عشق! مرا به وسعتِ دریای بیکرانه بخوان ✍نوید نیّری @qalamhayeashegh @howzavian
✴️ یا امیرالمومنین جوشد از خُمخانه ی مولا شراب از شش جهت در نجف ریزد به پای ما ثواب از شش جهت هرکجا رفتیم غیر از مرتضی شاهی نبود در تجلّی باشد آن عالیجناب از شش جهت دل محال است از سر گیسوی او جایی رود بر سر هر موی خود افکنده تاب از شش جهت نیست پیغمبر ولی جبریل شاگردش بُوَد جوشد از یک خطبه ی او صد کتاب از شش جهت نور چشمان علی ما را ز تاریکی رهاند اینچنین تابیده بر ما آفتاب از شش جهت پرسش آور پیش مولای جهان از یک جهت تا بگوید ساقی ما هم جواب از شش جهت آنکه آتش بُرد سمت خانه مولای ما سخت سوزد روز محشر در عذاب از شش جهت ✍علی مقدم @howzavian
ای قلبِ خسته گرچه شکستی صبور باش دنیا همیشه با همه تزویر کرده است ✍ نوید نیّری @howzavian
🔅هوالکریم به مقام مرتضایت وَ به جان باصفایت نظـری نمـا بـه حـال نگران این گدایت ✍عباس بهمنی @chanddaneyaghot @howzavian
◼️🙏امشب به یاد شاعر فقید حجت الاسلام سید علی حسینی افتادم، حقیقتا روحانی صاف و زلال و اهل هنر و ادب بودند. این روحانی فاضل ۱۳اسفند ۹۸ به لقای الهی شتافت. سروده سید را به نیابت از ایشان بخوانیم و فاتحه ای برای این روحانی مخلص نثار کنیم👇👇 در آسمان شرف ماهپاره زینب بود به کهکشان صبوری ستاره زینب بود اگر چه داغ فراوان به سینه سنگین داشت برای درد دل خلق چاره زینب بود شبی که بار سفر بست هستی حیدر کسی که داشت دلی پر شراره زینب بود کنار سجده و محراب و رستگاری عشق کسی که خون به جگر شد دوباره زینب بود شرار زهر به جان حسن که می افتاد کنار تشت و جگرهای پاره زینب بود * خدا مرا بکشد ! این مسیر دشوار است چقدر سهم تو از زخم و درد بسیار است * تو ایستادی و گودال در برابر تو و شمر نعره زنان در پی برادر تو به دست شمر سری بود از قفا بی تن سر بریده ی خورشید بود یا سر تو؟ تو زینبی و فقط نیمی از تو زینب بود غریب کرببلا بود نیم دیگر تو نه ! اشتباه نوشتم - حسین نیم تو نیست تمام بود و نبود تو بود دلبر تو هجوم بارش خنجر به حلق اقیانوس چه کرد با دل پر درد و دیده ی تر تو! * خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است * به روی خاک که افتاد پیکر خورشید چه کرد خنجر یک گرگ با سر خورشید! چه آتشی که به جان خیامتان افتاد که پیش چشم تو شد شعله ور پر خورشید! کجاست او که عمود خیام و سقا بود کجاست - ساده بگویم - برادر خورشید؟ پلیده پنجه ی نامرد و سیلی شیطان چه کرد با گل رخسار دختر خورشید! شکست قلب قلم٬ شاعر از نفس افتاد - هجوم این همه شیطان به خواهر خورشید؟! * خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است چقدر سهم تو از زخم و درد بسیار است! * اگر چه زخم دلت را گریستی بانو! تو کوه ماندی و باید بایستی بانو! به رغم این همه توفان و تازیانه ی زخم چه با صلابت و نستوه زیستی ٬ بانو! چقدر در نفست صبر زندگی دارد ببینم آیا ایوب نیستی٬ بانو؟ تمام کوفه و شام است در اسارت تو اگر به خطبه سرایی بایستی٬ بانو؟ چگونه شعر بگویم تمام زینب را در ابتدای تو ماندیم٬ کیستی بانو؟ * خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است چقدر سهم تو از زخم و درد بسیار است! ✍سید علی حسینی ایمنی ◼️روحش شاد @HOWZAVIAN
چگونه شعر بگویم تمام زینب را در ابتدای تو ماندیم٬ کیستی بانو؟ * خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است چقدر سهم تو از زخم و درد بسیار است! ✍سید علی حسینی ایمنی ◼️روحش شاد @HOWZAVIAN
‼️شعر اختصاصی شاعر قرن دهمی برای رییسِ بدون جمهور ما😊 💐دوستان! در حال خواندن دیوان هلالی جغتایی بودم که به این بیت رسیدم: ترحمي بکن، اي پادشاه کشور حسن که غير ظلم و ستم نيست در زمانه تو 📌 کشورِ حُسن را اینگونه بخوانید فقط؛ ترحمی بکن ای پادشاه کشور، حَسَن (و برادران😊) تفاسیر دیگر با خودتان 🤺حالا زبان حالتان را بخوانید👇👇😉 نميکشيم سر از آستان خانه تو کجا رويم؟ سر ما و آستانه تو ترا بهانه چه حاجت براي کشتن من؟ مکن، مکن، که مرا ميکشد بهانه تو ترحمي بکن، اي پادشاه کشور حسن که غير ظلم و ستم نيست در زمانه تو از آن سمند تو برميجهد گه جولان که رقص ميکند از ذوق تازيانه تو سفيد گشت مرا استخوان و خوشحالم بدان اميد که روزي شود نشانه تو شب از فسانه بروز آورند و اين عجبست که روز خود بشب آرم من از فسانه تو 👈 سمند رو خوب اومده شاعر قصه و غصه ما😭😭 یعنی بازار خودرو😁 @pooyanevisi پویانویسی# https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
💢خدا داند چه ها می شد نمی شد پای داعش قطع؟ خدا از ما نگیرد در عزایت چشم بارانی که تا باشیم روزی چند دلخوش به مسلمانی بدان توفیق می خواهد! در این عرصه کجایی تو؟ برای چه بگیرد از دل ما چشم بارانی؟ اگر داریم توفیق عزای شاه دین، باشد به یُمن دستگیری عنایتهای رحمانی و شیران مدافع از حرم، در سوگ ایامی که داعش بود و اوضاع حرم رو به پریشانی خدا داند چه ها می شد نمی شد پای داعش قطع؟ و حتی کربلا را می زدند اینها به آسانی که غریدند شیرانی و کفتاران عقب راندند در این عرصه درخشیدند ابو مهدی، سلیمانی خدا رحمت کند آن رادمران راه عشق دمشق و کربلا را امنیت دادند. می دانی!؟ بله همواره باید در ثواب گریه های خود بدانی آن عزیزان را سهیم ای دل! شدی بانی؟ اگر اینگونه شد بی شک مقاوم می شد گریه چو آن سیلی که زد عین الاسد، برد آن را به ویرانی و شاید این همه تاکید بر گریه همین باشد که شیعه خیز بردارد برای روز پایانی برای عصر موعودی که با خورشید می آید به هم ریزد بساط شیشه ای شام ظلمانی کنون برگرد با این وصف، «سید» شعر ت از سر گیر خدا از ما نگیرد در عزایت چشم بارانی ✍️ سیدحسین سیدی @HOWZAVIAN
در اين حريم، هيچ‌كسی بی‌مراد نيست بازار اهل معرفت اینجا کساد نیست همواره بی‌حساب فقط لطف می‌كند بيهوده نام او كه امامِ "جواد " نيست ديدم كه در تمامی حاجت‌گرفته‌ها فرقی ميان مجتهد و بی‌سواد نيست از كشور امام رضاييم و بين ما كمتر كسی به لطف شما، خانه‌زاد نيست بغضی نشسته در دل شب‌های اين حرم برعكس مشهد است و زائر زياد نيست پرسيدم از حوائج و بين جواب‌ها حتی يكی‌ش، "حاجت ما را نداد"، نيست نامی برای درب ورودی مرقدش درخور تر از ورودی "باب المراد" نيست ✍نفیسه سادات موسوی @HOWZAVIAN
کنج زندانِ گناهان خودم جا مانده‌ام گفته‌اند اینجا بمان تا ضامنی پیدا شود با نگاهت اعتبار یک جهان را میخری قدرِ آهویی نگاهم کن که این در وا شود @MnOEmam @HOWZAVIAN
💐 امام حسن عسکری(علیه السلام): 💠 هر كس برادرش را در خلوت پند دهد، او را آراسته است، و هر كس برادرش را در جمع پند دهد، او را سرشكسته كرده است. 💐 میلاد یازدهمین حجت خدا مبارک باد. به روی بال ملائک سوار می‌آید برای آمدنِ آن سوار، می‌آید بگو به لب که برای گرفتن حاجت چقدر یا حسن امشب به کار می‌آید @HOWZAVIAN
💠 هنرنمایی آثار حوزویان (بخش اول) 🔸 شاید در میان علما و مراجع معاصر کمتر کسی به اندازه آیت الله خامنه ای در زمینه هنر دقیق و فنی سخن گفته باشد. هم به مضمون و محتوا اشاره داشته و هم مسائل موسیقایی را لحاظ کرده است. این موضوع را در بررسی بیانات ایشان در دیدار با اهالی صدا و سیما می توان دنبال کرد. 🔹ایشان در سال‌های 69 و 70 دو بار از یکی از شعرهایی که استاد شهرام ناظری خوانده است اشاره کرده و آن را از جهت مضمون و محتوا می‌ستاید. 📣 «شما نگاه کنید، آن آهنگی که مردم را به یاد معنویت و حقیقت و خدا می‌اندازد، آن را پخش کنید؛ یا با شعری همراهش کنید که آن شعر این خصوصیت را داشته باشد. مثلاً یکی از خواننده‌های خوب ما [آقای شهرام ناظری] غزل علامه‌ی طباطبایی را خوانده است - «همی گویم و گفته‌ام بارها / بود کیش من مهر دلدارها» - این غزلی است که عارفی، فیلسوفی، اهل معنایی گفته و پُر از معنویت است. یا مثلاً وقتی شعر آمیرزا حبیب خراسانی - «امروز امیر درِ میخانه تویی تو / فریادرس ناله‌ی مستانه تویی تو» - را پخش می‌کنند، مرد و زن مسلمان معاصر ما احساس تقرب و معنویتی می‌کنند؛ این درست است؛ اگر این‌طور نیست - یعنی شعری در عکس این جهت است، یا آهنگی در نقطه‌ی مقابل این جهت است - آن را پخش نکنید؛ معیارها را رعایت کنید.» https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
بانو سلام اي به جنان بانوي گلچين سلام بوي خوش باغ و بساتين سلام شافعه روز نفس گیر حشر آیت حق، ناشر آیین سلام دختر هفتم مه برج ولا رأيت افراشته دين سلام آينه روي نكوي رضا رايحه سوره ياسين سلام نور مبين، عمه سادات ارض زينت اشعار دواوين سلام روشني ديده حق باوران صاحب صد گفته شيرين سلام شیر زن ساوه و صحرای قم رنج کشیده ز ملاعین سلام بارگهت قبله اهل نیاز خاشع تو جمله سلاطین سلام داده به هر صبح و مسا بار عام ملجاء دلسوز مساکین سلام حب تو ما را كند اهل بهشت اي ز تو قم يافته آذين سلام. ✍بیژن شهرامی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
◼️تسلیت 🔅 در حد تعریفت ندارم حرف از این بهتر 🔅 معصومه‌ای معصومه‌ای معصومه، ای خواهر مِنّی اِلَیْکِ... نامه‌ای از غربت ایران در سینه دارم حرف‌هایی با تو خواهرجان ای باطنت با ظاهرت یک‌دست آیینه سنگ برادر را زدی یک عمر بر سینه هم‌پای اشکت می‌چکد تسبیحِ در دستم هر نیمه‌شب دلتنگ یارب یاربت هستم آن دستخط، آن آیه مکتوب یادم هست در حجره قرآن می‌نوشتی، خوب یادم هست هر وقت از دست زمانه غصه می‌خوردی بغض نهانت را سوی سجاده می‌بردی آن‌کس که قدر روح پاکت را بداند کیست؟ در هیچ‌جایی هیچ هم‌کفوی برایت نیست در حد تعریفت ندارم حرف از این بهتر معصومه‌ای معصومه‌ای معصومه، ای خواهر روی جوادم را ببوس و هم‌زبانش باش جان تو و جان جواد آرام جانش باش من حال و روزت را به چشم خویش می‌بینم اشک تو را همواره بیش از پیش می‌بینم باید سراپا صبر شد با رسم دنیا ساخت حتی اگر عمری جدایی بین ما انداخت دیگر گذشت آنچه گذشته،‌ بشنو از ما بعد لاخیر فی الدنیا و مافیها... و اما بعد ای فاطمه این‌بار هم دست علی بسته‌ست فرجام این جریان به تدبیر تو وابسته‌ست هجرت کن از شهر و دیار خود به این وادی منزل به منزل بگذر از ویرانه، آبادی هجرت هماره خیر دارد با خودش همراه آری به حکم «مَن یُهاجِر فی سبیل‌الله...» هر نقشه‌ای در طول این ترفند ناکام است هجرت همان زخم است زخمی که به هنگام است چیزی نمانده بشکند تندیس باورها با خود بیاور از برادرها و خواهرها اسلام در دشت و بیابان سبز خواهد شد با مقدم سادات، ایران سبز خواهد شد هر چند هستیم از غم دیدار هم لبریز برخیز تا قسمت چه باشد خواهرم برخیز تا باز هم روشن ببینم چشم‌هایت را پایان رقعه می‌زنم مهر رضایت را «الله زَیْنٌ و انا عبدٌ» مِن العُبّاد «فالله خَیْرٌ حافظا» پشت و پناهت باد ✍ عباس همتی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
بیهوده خویش را متدیّن شمرده‌ایم عمری‌ست از هوی' و هوس زخم خورده‌ایم خوشبخت آن کسی که تو آیی به دیدنش بیچاره ما که راه به کویَت نبرده‌ایم داریم روی لب همه عجّل فرج ولی دل را به دستِ بازی دنیا سپرده‌ایم زینت که هیچ،مایهٔ ننگِ شما شدیم شرمنده آبروی تو را نیز برده‌ایم این شهرِ بی حیا نفسِ عشق را برید ای شعرِ عاشقانه بیا تا نمرده‌ایم ✍نوید نیّری @HOWZAVIAN
سلام صبح حرم! صبح بی‌کدورتِ صاف! سلام حوض پر از نور! حوض آینه‌باف! دلم سپید به تن کرده است و می‌چرخد به دور حضرت جان با فرشتگان طواف کبوتری که به گنبد نشسته می‌داند که چیست لذت دعوت‌شدن به قله‌ی قاف «پدر فدای تو» این جمله را به قطعِ یقین حقیقتی‌ست وَ الّا امام و حرف گزاف؟ کنار مهر تو از چشم و سکه افتاده به خرج اگر بدهد ماه اندکی انصاف تو را که سوره‌ی نوری، میان کاشی‌ها نشسته‌اند به تفسیر آیه‌های عفاف تمام عمر بیفتیم اگر به پای ضریح برای عرض ارادت نکرده‌ایم اسراف نگاه کن که نگاهی به ما، می‌اندازد میان دوزخ و جنت هزار سال شکاف به هر طرف که نظر می‌کنم کنار ضریح به قبر مجتهدی خفته جامع‌الاطراف چه گویم از تو که در وصف برگی از کرمت قلم شوند درختان نمی‌کنند کفاف ✍ سعید مبشر https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔸 | عمامه سرخ 🔹جهان دوباره پر از شادی شیاطین شد به حکم شادی شیطان، فرشته غمگین شد قسم به آیه ی من یسفک الدماء، زمین به بی گناهی خونی زلال رنگین شد خدا به جای تفاخر به علم خود این بار سکوت کرد فضای زمانه سنگین شد ✍بشری صاحبی 🌐 rasanews.ir/002XJx 🆔 @rasanews_agency
| فیلسوفان را اشارات تو عاشق می‌کند 📌دم مسیحایی ✅با نگاه روشنت پلک سحر وا می‌شود تا تبسم می‌کنی خورشید پیدا می‌شود ✅خط به خطِّ صفحه‌ی پیشانی‌ات اشراقی است صبح صادق در همین تصویر معنا می‌شود ✅فیلسوفان را اشارات تو عاشق می‌کند آرزومند شفایت ابن‌سینا می‌شود ✍️ 🌐rasanews.ir/002Xvb 🆔 @rasanews_agency
✍️ علیرضا قزوه *کاسب تحریم لم داده ست بر سجاده ها می خورد تا هفت پشت از لقمه آماده ها اُف به این اصحاب فتنه، تُف به این تکرار شوم آن سلبریتی جماعت، وین مُخَنَّث ماده ها دستِ شان با توله های خرس در یک کاسه است می زنم چون شیر امشب، در صف واداده ها باده پنهان خورده اند و باده پنهان می کنند نعره اش باقی ست، داد از مستی آن باده ها روزگاری شد که در موج بلا افتاده است با گرفتاران دنیا، کارِ ما آزاده ها آن که از دیوار می ترساند مردم را، کجاست؟ بازیِ جمعی قُرُمساق است و مشتی ساده ها! تُف به این برجام و فرجام و به تَکرار دروغ سوخت ایرانم به دستِ از نفس افتاده ها شهریاری را شما تقدیم دشمن کرده اید حاج قاسم را شما کشتید! آقازاده ها!! این وزیران و وکیلان، نارسیده می روند «شهریاری» فخر ایران است و «فخری زاده»ها جاده ها باز است و راه رستگاری بازتر می رسد فردا سواری تازه از این جاده ها @shaeranehowzavi
✍️ محمدمهدی سیار غروب بود که از ره رسید مرگی سرخ در این زمانه مرگ سفید، مرگی سرخ! در این زمانه‌ی منع عبور و منع مرور خوشا گشایش راهی چنین به قلعه‌ی نور شکست صولت سرما...مگر بهار شده‌ست؟ که باز دامن البرز لاله‌زار شده ست چه شعله‌ای ست چنین پر شرر دماوندا! چه آتشی‌ست تو را در جگر دماوندا! چقدر لاله دمیده‌ست...داغ تازه کیست؟ گدازه‌های پراکنده‌ی جنازه‌ی کیست؟! چه سرخ می‌شکفد آتش سرازیرت گدازه‌های تن آرش کمانگیرت تو کوه نور شدی...تو حرا شدی کم کم دهان گشوده به إقرأ و ربک الأکرم «احد» شدی تو و رقصید «هند» و عصیانش که بر کشد جگر حمزه را به دندانش ... فغان اگر نرمانیم بدسگالان را برادران سگ زرد را...شغالان را به قاتل تو چه پیغامی و چه پسغامی؟! سخن مباد مگر دشنه‌ای و دشنامی @shaeranehowzavi
✍️میلاد عرفان پور امشب از داغی دوباره چشم تهران روشن است یوسفی رفته است ،آری وضع کنعان، روشن است گرچه در بزم حماسه ، هیچ جای گریه نیست در هجوم شعله ها، تکلیف باران، روشن است باز شمعی کشته شد با دست شب اما هنوز این شبستان کهن ، با نورایمان روشن است کی میان ابرهای تیره پنهان می شود؟ آسمان ما که با خون شهیدان ،روشن است مصطفی هم رفت، آری! او هم اینجایی نبود مردهای مرد را آغاز و پایان ، روشن است @shaeranehowzavi
✍️سیدمحمدمهدی شفیعی گمان بردی نوای نای و بانگ تار و چنگ است این تو در خواب و خیال بزمی و... شیپور جنگ است این به چشم نیمه‌بازت تار دیدی در کف مطرب ولیکن دشمن است ای دوست! در دستش تفنگ است این برای هرکه آمد سوی تو آغوش وا کردی ولی این بار آه ای آینه! سنگ است، سنگ است این نشانده گوشه‌ای مات تماشا مردمانی را ببین! سلول زندان است، کی شهر فرنگ است این؟ همان جنگ است اما رفته در پیراهن نیرنگ لباس فصل تزویر است اگر که رنگ رنگ است این دم تیغ تو گرم ای دوست! میدان را مکن خالی وگرنه می‌کشد دشمن تو را در خواب و... ننگ است این @shaeranehowzavi
🔅چشم تو روشن از چشم‌های تارمان اشک است جاری ای آسمان حق داری این‌گونه بباری هی داغ پشت داغ مهمان دل ماست هی زخم پشت زخم... ما و بی‌قراری قد راست کن ای میهنِ در خون نشسته هرچند آزرده تو را این زخمِ کاری از دست رفت امروز فرزند تو؟! هرگز او را به دست آورده‌ای امروز؛ آری! چشم تو روشن احمدی! بزمی به پا شد مهمان رسید آغوش وا کن شهریاری! ✍️ سیدعلیرضا شفیعی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6