eitaa logo
شفای زندگی💫
3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
26 فایل
اینجا کاملآ تخصصی بهت یاد میدم😎 🔷اعتمادبه‌نفس وعزت نفست رو بالا ببری 🔷روابط عاطفیت رو بهبود ببخشی 🔷بیماری جسمی و روانیت رو شفا بدهی 🔷اینجا با تغییر نگرشت رنج هات به گنج تبدیل میشن 👈ارتباط با من😇 🕊️ @majid_arshi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. شادمانی 😃بدون دلیل را تمرین کنیدتا درآن استادشوید😊 همانطور که درغمگینی بدون دلیل به مهارت رسبده اید.... . 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi
. آنگاه که اندیشه ای از ذهن 🧠شما میگذرد درواقع ارتعاشی به کل کیهان ارسال می گردد، افکار و احساسات شما دارای ارتعاشاتی بسیار قوی هستند که در حکم درخواست شما به کائنات ارسال میشوند.📥 هر آرزویی که در دل دارید سرشار از ارتعاشاتی است که پیام خواستن شما را به گوش جهان 🌍هستی می رساند و به محض اینکه ارتعاشات شما با ارتعاشات آن آرزو به هماهنگی برسد و شما و آن آرزو در مدارهای 🪐یکسانی قرار بگیرید آنگاه زمان برآورده شدن آرزوی شماست.😇 آنگاه زمانی است که شما شایسته آن رابطه عاشــ💕ـــقانه، آن ثروت💎💰، آن سلامتی، آن شغل عالی میشوید و جهان هستی آنچه که هم لیاقت شماست را به زندگیتان دعوت💌 خواهد کرد و این قانون بی اندازه زیبا هر بار ، در هر زمان و برای هر کسی اجرا می شود بدون استثناء👌 . ✍جول‌اوستین 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. رها کن و آرام بگیر....🥰 . 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi
. حکایت آن درخت: در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند. عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت. بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟» ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی» . 🔮 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi
. قُوت قلب🫀 اونجا که خدا میگه: «لاتَخافاً إنَّني مَعکُما أسمَعُ وَأری» نتَرسید بندگانِ من. حواسم بهِتون هَست، می‌بینمتون، می‌شنومتون..!😍 . 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi
مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور وهیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدر نگاه کن، درخت‌ها حرکت می‌کنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند و از پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می‌کنند. زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می‌کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم‌هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران می‌بارد،‌ آب روی من چکید. زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: ‌چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی‌کنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر می‌گردیم، امروز اولین روزی است که پسرم می تواند ببیند... ✅ زود قضاوت نکنیم ... @shafayzndgi
. اگر میخوای دنیای بیرونت رو تغییر بدی ، اول باید دنیای درون خودت رو تغییر بدی همه چی از ذهن🧠 شروع میشه تو حاکم و مسئول افکارت هستی 👌 همایش : علاقمندان 😍تحول و تغییر پیشنهاد میکنم این همایش را شرکت کنید این جلسه برای و می‌باشد زمان :سه شنبه ۹ آبان ماه ساعت: ۴ عصر لطفاً به علاقمندان تغییر و تحول اطلاع رسانی کنید 🙏 مکان: نجف آباد آدرس خیابان 15خرداد مرکزی، ابتدای خیابان 17شهریور غربی، پلاک 302 . 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi
عصرتون پر از شادی های بی سبب قلبـــ🫀ـــتون مَملُو از مهربانی🥰 دستتون سرشار از بخشندگی آرزوهاتون مستجاب🙏 عصر زیباتون بخیریاران جان🌹 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi  
روی اینا سخت گیر باش... 🔴درباره اینکه اطرافت رو با چه کسانی پرکنی سخت گیر باش ، اینکه چه کسانی رو دوست خطاب میکنی. 🟠درباره اینکه اهداف و دستاوردات رو با چه کسی درمیون میذاری ، سخت گیر باش. همه توانایی خوشحالی برای خوشبختی دیگران رو ندارند. 🟡درباره انتخاب کسی که باهاش ازدواج میکنی یا در رابطه بلندمدت هستی سخت گیر باش ، اونایی که باهاشون زیاد وقت میگذرونی روی باور و تصمیمات تو تاثیر دارند. 🟢درباره اینکه راهنمایی ها و نظرات چه کسی رو قبول میکنی سخت گیر باش. همه میتونن تو رو نصیحت کنن. ولی باید بتونی انتخاب کنی کدوم ارزش این رو داره که در زندگیت ازش استفاده کنی. 🔵درباره اینکه وقتت رو صرف چه کاری میکنی سخت گیر باش. کمتر روی کارهای بی‌اهمیت وقت بذار و زمانت رو مدیریت کن... 💡اگه خودت سُکان کشتی⛴ رو به دست نگیری ، موج ها🌊 برات تصمیم میگیرن…👌 🔮 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. خدا کیست،چیست،کجاست🤔 این کلیپ به این سوال فراگیر جواب می دهد. ما بنده عشـــ💕ـــقیم و مسلمان به خداییم"❤️ تسلیم به اوییم و نگوییم چرا هست و چرا نیست"😊 . 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi  
. بایزید بسطامي را پرسيدند : اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده اي؛ چه خواهي گفت🤔 بايزيد فرمود : وقتي فقيري بر کريمي وارد ميشود ، به او نميگويند چه آورده اي. بلکه ميگويند چه ميخواهي ⁉️ زندگى يک پاداش است ،نه يک مکافات. فرصتى است کوتاه تا ببالى ،بيابى ، بدانى ، بينديشى ،بفهمى وزيبا بنگرى ودر نهايت در خاطره ها بمانی .😇 . 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ─═हई🍂🧡🍂ईह═─ @shafayzndgi