.
امروز و هر روز باید رشد کنیم و بهتر از دیروز خودمون باشیم،وگرنه ضرر کردیم❌
اگر میخواهی رشد کنی و بزرگ شوی
قدم به قدم باید از گذشته خود دور شوی.باید گذشته را رها کنی رفیق...
از شکست ها، نا امیدی ها، نتوانستن ها، اتفاقات بد درس بگیری؛
بعد با انها خداحافظی کنی.
آنها جزئی از زندگی شما بودند اما قرار نیست تا ابد با شما باشن
نترس! رهاشون کن...
شاید بگی 👇
سخته و نمیتونم ❌
آخه چطوری ؟🤨
راهشو بلد نیستم🧐
به عنوان یه برادر کوچیکتر
پیشنهاد میکنم حتما هر کدوم از این جلسه #رایگان رو که نزدیک هستی شرکت کنی چون تو باید به زمان حال بیایی و آینده ای روشن بسازی آینده ای که متعلق به شماست
آینده ای که حق شماست💪
👇👇👇
✅#سه_شنبه ۴ اردیبهشت ماه ساعت ۷ عصر
مکان: #نجف_اباد
خیابان 15خرداد مرکزی، ابتدای خیابان 17شهریور غربی، پلاک 302
✅#چهارشنبه ۵ اردیبهشت ماه ساعت ۷ عصر
مکان: #فلاورجان
خیابان شریعتی ،حسینیه بنی فاطمه
✅#شنبه ۸ اردیبهشت ماه ساعت ۴ بعدازظهر
مکان: #اصغراباد
خانه سالمندان اصغرآباد
لطفاً معجزه زندگی دیگران باشید و به دوستانتون اطلاع رسانی کنید که از این جلسه فوقالعاده استفاده کنند 👌
ارادتمند شما #مجیدعرشی ☺️
لینک کانال👈
@shafayzndgi
@shafayzndgi
.
.
خداوند میگوید :
من روح خود را در تو قرار دادم. روح حکمت، شجاعت و قدرت.
به این صدایی که به تو می گوید همه چیز تمام شده و تو تنها و بی ارزش هستی، گوش نده.
من تو را می بینم و تو را به نام خوانده ام.
بلند شو. به چشمان من نگاه کن، من اینجا هستم و هنوز بر تخت سلطنت نشسته ام و همه چیز در کنترل من است. تو را دوست دارم و با تو و در کنار تو هستم.
آن چه تو را می رنجاند و به تو درد وارد می کند را به من بسپار.
اجازه بده من تو را احیا کنم و بارهایت را حمل کنم.
خداوند می گوید: «تو را هدايت خواهم نمود و راهی را كه بايد بروی به تو تعليم خواهم داد؛ تو را نصيحت خواهم كرد و چشم از تو برنخواهم داشت!»
دوست من! صبور باش و تسلیم نشو!
شکر برای وجودت ... تو یک معجزه هستی!
پروردگارا؛ سپاسگزار نیرویی هستم که با آن رؤیاهای زیبایم را آفریدی که در آنها همه چیز ممکن است. با شروعِ امروز، از نیروی عشقم استفاده میکنم تا با آن شاهکاری هنری که همانا زندگیام است را بیافرینم.🤩
.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
─═हई🍂🧡🍂ईह═─
@shafayzndgi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه تلنگر خوبی بود👌
فقط کافیه یک اقــدام کـــوچولو
برای بهتر شدن شرایط برداریـم
و منتظر نمونیم همــه چیز
ســـر جاش قرار بگیـــره
تا کاری رو شروع کنیم.😇
گاهی یک صحبت کوتاه
تلنگر بزرگیه برای ما 👍
#تلنگر
#انرژی_مثبت
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
─═हई🍂🧡🍂ईह═─
@shafayzndgi
4_6037349598576511744.mp3
17.73M
📚 #قانون_توانگری
🖌 #کاترین_پاندر
🎧 #کتاب_صوتی
⛱ پارت ۷
#فصل_پنجم : قانون تخیل
#توانگریم
#کانال_شفای_زندگی🌷
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
─═हई🍂🧡🍂ईह═─
@shafayzndgi
سلام مجدد عزیزای خدا☺️
ظهرتون لبریز از آرامش الهی باشه🙏
الان تایمم آزاد شد و چندتا از پیامهای دوستان رو پاسخ دادم
اول عذرخواهی میکنم بابت تأخیر پاسخگویی پیامهاتون🙏😊
.
هدایت شده از شفای زندگی💫
.
ذکرها و تکنیک های که معجزه میکنه:
🔅برای بهتر کردن رابطتتون با همسر
🔆برای بهتر شدن مشکلات مالی
🔅برای سلامتی
🔅دعای افزایش مال و ثروت
🔅آیه افزایش مال وثروت
🔅تکنیک جذب پول وثروت
🔅ذکر خریدن طلا
.
برای پرداخت بها برای ده نفر ارسال کنید 👌
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
─═हई🍂🧡🍂ईह═─
@shafayzndgi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
عصرتـون پر از
شادی
قلبتـون مَملُو از محبت❤️
وسبدی پراز شادی و لبخند
نصیبتان بشود🙏
سلااااام✋
عصر زیبای بهاریتون بخیروشادی
یاران جان🌺
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
─═हई🍂🧡🍂ईह═─
@shafayzndgi
.
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی پرورش دهند تا هر کسی که از او کار نادرستی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند .
روزی یکی از وزرا سخنی گفت که پسند پادشاه نبود . دستور داد که او را جلوی سگها بیندازند .
وزیر گفت : من ده سال خدمت شما را کردهام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت میخواهم . پادشاه پذیرفت .
وزیر پیش نگهبان سگها رفت و گفت : میخواهم به مدت ده روز خدمت این سگها را بکنم .
نگهبان پرسید : از این کار چه سودی میبری ؟
وزیر گفت : به زودی خواهی فهمید .
نگهبان که از وزیر محبت فراوان دیده بود گفت : پس چنین کن .
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها کرد . غذای خوب ، شستشوی آنها و هر کاری که لازم بود را برای سگ ها انجام داد . ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند . پادشاه نظارهگر ماجرا بود ولی با صحنهی شگفتآوری روبرو شد . همهی سگها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخوردند .
پادشاه پرسید : ای وزیر . با این سگها چه کردهای ؟
وزیر پاسخ داد : ده روز خدمت این سگها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید . پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی وزیر داد .
احتمال دارد در زندگی ما کسانی باشند که خطای کوچکی کردهاند و مدتهاست به خود اجازه نمیدهیم آنها را ببخشیم . تنها کافیاست امروز به روزهای خوبی که با آنها داشتیم بیندیشیم . مطمئنم آنها را خواهیم بخشید .
.
#داستان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
─═हई🍂🧡🍂ईह═─
@shafayzndgi