✨📿✨📿✨📿✨📿✨
2
#داستان_عارفانه🌹
قسمت۳۲
#خبر_شهادت
سه ماه🌙 بود که احمد به جبهه رفته بود.به جزیکی دونامه📧,دیگرازاوخبری نداشتیم.نگران احمدبودم.به بچّه هاگفتم:خبری ازاحمدندارید?
یک روزدیدم رادیو📻مارش عملیات پخش می کند.نگرانی من بیشترشدضربان قلب ❤️من شدیدترشده بود.مردم ازخبرشروع عملیات خوشحال😌 بودند.امّاواقعاًهیچ کس نمی تواندحال وهوای مادری که از فرزندش بی خبر است را درک کند👌همه می دانستند احمد بهترین وکم آزارترین فرزندمن بود.
حالااین بی خبری خیلی من رانگران 😔کرده بود.مرتب دعا می خواندم و به یاد احمد بودم.
تااینکه یک شب🌃 درعالم خواب دیدم کبوتری🕊 سفید روی شانه ی من نشست.بعد کبوتر دیگری در کنار او قرار گرفت وهردو به سوی آسمان پرکشیدند.حیرت زده😨 ازخواب پریدم.
نکند که این دومین پرنده نشان ازدومین شهید🌷خانواده ی ماست!امانه,ان شاءالله احمدسالم برمی گردد.
دوباره خوابیدم😴این بار چیز عجیب تری دیدم.این بارمطمئن شدم که دیگرپسرم رانخواهم دید.درعالم رویامشاهده کردم 👀که ملائکه ی خدای متعال به زمین آمده بودند!
اتافکی زیبا که در روزگار قدیم توسط پادشاهان ازآن استفاده می شد,درمیان دستان ملائکه است😱آن هانزدیک ماآمدند و پسرم احمدعلی را در آن سوار کردند بعد هم همه ی ملائک به همراه احمدبه آسمان هارفتند.
روز بعد چند نفر از همسایه ها به خانه ی🏚 ما آمدند .
آن روز مادر شهید جمال محمدشاهی را دیدم 👀این مادرگرامی را از سال ها قبل در همین محل می شناختم.ایشان سراغ احمدعلی راگرفت,گفتم:بی خبرم نمی دانم کجاست😢سیده خانم, مادرشهید جمال هم رویای عجیبی دیده بودکه بعدهابرایم تعریف کرد.ایشان گفت:درعالم خواب 😴به نمازجمعه تهران رفته بودیم,آن قدرجمیعت آمده بودکه سابقه نداشت.بلنداعلام کردند🗣که امام زمان (عجل الله تعالی فرج الشریف)تشریف آورده اند و می خواهند به پیکر یکی ازشهدا نماز بخواند😳من باسختی جلومی رفتم وقتی خواستندنام شهید را بگویند خوب دقت کردم,از بلندگو📣 اعلام کردند:شهید احمدعلی نیری😱
👈 ادامه دارد... 🔜👉
#ظهور_نزدیکه
#مواظب_غربال_آخرالزمان_باشید
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه 🌹
قسمت ۳۳
*═✧❁﷽❁✧═*
#بوی_خوش
نوروز سال🗓۱۳۶۵ از راه رسید.مراسم چهلم احمدآقا نزدیک بود.برا همین به همراه سعید رفتیم برای سفارش سنگ قبر.عصر یکی ازروزهای وسط هفته باماشین🚙 راهی بهشت زهرا(سلام الله علیها)شدیم.
سنگ قبر و تابلوی آلمینیومی بالای مزار را تحویل گرفتیم.بعد کمی سیمان ومصالح خریدیم وسریع به قطعه ی ۲۴رفتیم.
کسی بهشت زهرا(سلام الله علیها)نبود🚫نم نم باران🌦 هم آغازشده بود.
باخودم گفتم:کاش یکی دونفردیگه برای کمک می آوردیم.همان موقع یک جوان👱,که شال سبزرنگ به گردن انداخته بود,جلوآمدوسلام ✋کرد!بعدگفت:اجازه می دید من هم کمک کنم?
ما هم خوشحال😍 شدیم و گفتیم :بفرماید. من همین طورکه مشغول کاربودم خاطراتی که با احمدآقا داشتم را مرور کردم.
من پسرعمو و دامادخانواده ی آنها بودم. از زمان کودکی هم با هم بودیم. هر بار که به روستای آیینه ورزان می رفتیم شب و روز با هم بودیم....
احمد در دوران کودکی خیلی جنب وجوش داشت و به راحتی ازدیواربالا می رفت.فوتبال⚽️ خوبی داشت و....امّاوقتی نوجوان شد درمسیرمعنویات قرار گرفت.
حاج آقاحق شناس به خوبی به زندگی احمد جهت داد واو را به قله های معنوی رساند💯
کار نصب سنگ قبرانجام شد.برای اینکه تابلوی بالای مزار را نصب کنم باید کمی از بالای قبر را گود می کردیم تاپایه های تابلو در زمین قرارگیرد.
باران شدید🌨شده بود.لحظات غروب🌄 بود.خاک آنجاهم سُست بود.من روی زمین نشستم وبادست مشغول کندن شدم. گودال عمیقی درست شد.دست من تا کف توی گودال می رفت وخاک هارابه بیرون می ریخت.امّادیدم 👀یک سنگ جلوی کارمراگرفته.اینقدرفکرم مشغول شدکه فکرنکردم گودال خیلی عمیق شده وممکن است به محل قبربرسم😱 دورسنگ راخالی کردم وآن رابیرون کشیدم درآن لحظات غروب یکدفعه دیدم زیرسنگ خالی شد😲باتعجب سرم راپایین آوردم دیدم سنگی که دردست من قراردارد ازسنگ های بالای لحداست واکنون یک راه به داخل قبرایجادشد!رنگم پریده😨 بود.چرامن دقت نکردم?برای چی اینجارواینقدگودکردم?من که خواستم سنگ رابه سرجایش قراردهم آن چنان بوی خوبی به مشامم خوردکه تاامروزهنوزشبیه آن راحس نکرده ام😍می خواستم همین طور سرم را داخل گودال نگه دارم.سرم رابالاگرفتم بیرون گودال هیچ بوی عطری نبودآن موقع اطراف قبر
گل🌹 کاری نشده بود.فقط بوی نم باران به مشام می آمد.باخودم گفتم:احمدچهل روزپیش شهیدشده مگرنمی گویندکه جنازه بعداز چند روز متعفن می شود⁉️ دوباره سرم را داخل قبر کردم گویی یک شیشه معطرخوش بوراداخل قبراوخالی کرده اند😳سنگ راسرجایش قراردادیم.تابلو را نصب کردیم ومزار احمدآقا برای مراسم چهلم آماده کردیم.
وقتی می خواستیم برگردیم دوباره ایستادم وبه قبرخیره👀 شدم.من اطمینان داشتم که پیکراحمدآقا مانند بقیه اولیاءالله سالم ومعطرمانده است✅باران شدیدشده بود من ایستاده بودم وحسابی خیس شدم.آقاحمیدصدایم🗣 کردوبه سمت ماشین بر گشتم.امّافکر🤔آن بوی خوش ازذهنم خارج نمی شد.بوی خوشی که باهیچ یک ازعطرهای دنیاقابل مقایسه نبود👌
👈 ادامه دارد... 🔜👉
#ظهور_نزدیکه
#مواظب_غربال_آخرالزمان_باشید
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی
#سلام_امام_زمانم 💚
بوینرگس میدهد
هرصبح
انگاری که یار
هر سحر
از کوچهی دلتنگیام
رد میشود
هرکه میخواند "فرج"را
تا سرآیدانتظار
شامل الطافِ
بیپایان ایزد میشود.
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
یکبارهدلمگفتکهبنویسکلامی
دروصفبلندمرتبهوشاهمقامی
دستیبهرویسینهنهادمونوشتم:
ازمنبهحسینبنعلیعرضسلامی..✋🏽
#صلےاللهعلیڪیااباعبدلله..
صبحتون حسینی💚🌤
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 ســـــلام آقـــــا ...
اول صبحی بریم کربلا...🌹
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
🌸🍃
آیت الله خامنه ای:
لذات این دنیا به طرفه العینی میگذرد
دنیا سریع میگذرد
زندگی وحیات آنجاست👌
برای آنجا مراقبت کنید
دنیای آخرت
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
#چادرانه
حفظ چادر زخم ها را مرحم است
دست رَد بر سینه نامحرم است
حفظ چادر التیام درد هاست
سد محکم در برابر نامردهاست
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
✍دوستیا توی جبهه طوری بود که
همدیگه رو از میون گلولهها بیرون میکشیدن ؛
سعی کنیم رفاقتایـے داشته باشیم
که همدیگه رو از گناه نجات بدیم
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
2_144139377657169708.mp3
5.74M
•
#بازنشر 🌱
عطر شال هاشمیت ... 😍✨
#مرآتمحمدی 🎤
#منجۍعالم🦋
#یامهدی💛
#روزشمارنیمهشعبان💐
6 روز تا ولادت حضرت مهدی عج🎈
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
____🍃🌸🍃____
🌹سلام ما بر پارہهای تن ملّت که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان حضرت زهـۜرا ندارند ...
🌷امام شهیدان حضرت روح الله
#تفحص
#باولایت_تاشهادت✌️
سلام صبحتون شهدایی✋
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
شب جمعه شب زیارتی ارباب😍
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ✋
حسین آقام
همه میرن تو میمونی برام...
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
🕊#خاطرات_شهید
●با ورود به سپاه منبع درآمدی پیدا کرد واو یاد گرفته بود که دست دیگران را بگیرد. به چند خانواده که فرزند یتیم داشتند کمک خرجی می رساند.
●اگر کسی مریض بود یا به وام نیاز داشت تا کسی ضامن شودحتما پیش قدم می شد ولی هیچ وقت از موقعیتش در محیط کار ودر جاهای دیگر سوء استفاده نمی کرد. همیشه راضی به حق خودش بود.
●در سال 1378 به عضویت رسمی سپاه شهید بروجردی درآمد ولی از کارها ومسئولیتش برای کسی حرفی نمی زد. در همان سال هیئت” یازینب(س)” را تاسیس کرد وخود مداحی و میانداری می کرد.
#شهیدتفحص_محمد_زمانی🌷
ولادت: ۱۳۵۵/۰۱/۲۰شهرری
شهادت: ۱۳۸۰/۰۹/۲۶ ،فکه
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
پاســدار
نمے ماند تا #ظهـور را ببینـد
شهید مےشود
تا ظـهور نزدیک شـــــود ...
😭ای جانم رفیق دلتنگ خنده هاتیم 😭
💐شادی روح شهید راه نابودی اسرائیل حاج داوود جعفری صلوات🌹
🌷#حاج_مالک
🌷#شهید_راه_نابودی_اسرائیل
🌷#سردار_شهید_داوود_جعفری
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
Abozar Roohi - Refighe Shahidam (320).mp3
2.71M
رفیق شهیدم...
#لبیک_یا_خامنه_ای
تقدیم به #شهدا
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
❗️در مراسمی برای شهدا ، سردار سلیمانی رو کرد به خانوادهها و گفت:
🙏 از همه تقاضا دارم دو دقیقه سقف را نگاه کنند.
دو دقیقه همه سقف را نگاه کردند و کم کم گردنها خسته شد.
همان زمان ، سردار سلیمانی گفت: خسته شدید؟
برخی از رزمندگان جانباز ما بیش از 30 سال است که به دلیل مجروحیت فقط میتوانند سقف را نگاه کنند.... 😔😭
🎤راوی: همسر شهید هادی کجباف
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
🌷#متن بند ۳۶ استغفار🌷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
۳۶-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ إِلَيْكَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فِيهِ وَ نَقَضْتُ الْعَهْدَ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ جُرْأَةً مِنِّي عَلَيْكَ لِمَعْرِفَتِي بِكَرَمِكَ وَ عَفْوِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند ۳۶: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که از آن به سویت توبه کردم و مجدّداً به سوی آن برگشتم، و عهدی را که بین من و تو بود با گستاخی و جرأت نقض کردم، زیرا با کَرَم و عفو تو آشنا بودم، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️درآتشعشقتواگرمستنسوزیم
سوزاندهشدنبادسزایهمهیما
#شبجمعهحرمتآرزوست♥️
#شب_جمعست_هوایت_نکنم_میمیرم
شبتون حسینی✋
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
🌷#خــاطـره_شــهــیــد
یک شب ، مجید به همراه شش نیروی دیگر برای شناسایی وارد خاک عراق می شود . در حین شناسایی ، نیرو های عراقی سرمی رسند .
به محض پیدا شدن سر و کله ی نیرو های عراقی ، همراهان مجید سلاح های خود را می گذارند و فرار می کنند ، اما مجید برای این که هم سلاح ها به دست دشمن نیفتد و هم این که کار شناسایی را تمام کند ، می ماند .
برای این که از چشم دشمن پنهان بماند ، وارد کانالی که در همان نزدیکی بوده می شود . کانالی که پر بوده از آب گندیده و جسد های بوگرفته ی عراقی ها . خودش را در کانال نگه می دارد و بالاخره عراقی ها دور می شوند . مجید هم پس از پایان کار شناسایی به همراه سلاح ها برمی گردد ، اما به خاطر قرار گرفتن در آب آلوده ی کانال تمام بدنش زخم می شود .
زمانی که به خانه برگشت دهان و حتی روده هایش تاول زده بود . به طوری که نمی توانست هیچ نوع غذایی را وارد دهانش کند و تنها مایعات را ، آن هم با سختی زیاد وارد دهانش می کردیم .
شهید مجید زین الدین ، جوان نوزده ساله ی ایرانی ، ترجمان شجاعت و گذشت ، مردانگی را با تمام وجود به اثبات رساند
مجید 15 ساله بود که آقا مهدی او را با خودش برد جبهه
ما از فعالیت های آقا مهدی خبر داشتیم اما از مجید نه . انگار که در ابرها زندگی میکرده که هیچ اسمی از او نیست .
هیچ وقت حاضر نشده از او فیلم و مصاحبه ای بگیرند
با اینکه در اطلاعات عملیات لشکر هم بوده و مدام هم جبهه بود
از این پنج سال جبهه مجید جز رنگین کمانی کم رنگ چیزی باقی نمانده .
مجید دلش می خواست بی نام و خالصانه باشد که همینطور هم شد .
روای :
مادر معزز شهیدان زین الدین
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و شهید مجید و مهدی زین الدین صـلوات🌼
🕊🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🕊
#سلام_ودرودخدابرشهدا
باذکر صلواتی شهدارادرشب جمعه یاد کنیم تا آنهامارانزد ارباب یاد کنند
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@shahcharagh
╚═-═••⊰🦋⊱••═-═╝
#مولا_جانم❤️
السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی
سلام مولای من ✋صبحت بخیر😍
بہ دنبال تو مےگردم شبــ وروز ازبرایتــ
اباصالح ڪجایے جان من بادا فدایتــ
بہ شوق روے تو این دل شده سرمستــ آواز
بیا با اشکــ دیده مي ڪنم آقا صدایتــ
#ظهور_نزدیکه
#مواظب_غربال_آخرالزمان_باشید
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
⛅️#داستانظهور☀️
🦋#قسمتبیستویکم🦋
🏳 #توبه_سفیانی🏳
✍در این مدتی که امام در کوفه بودند، هفتاد هزار نفر به لشکر او پیوستهاند.
هدف اصلی امام برقراری عدالت و امنیت است و برای همین امام تصمیم میگیرد تا به جنگ سفیانی برود.
این خبر به سفیانی میرسد.
سفیانی به فکر فرو میرود...
او به یاد سیصد هزار نفری میافتد که در سرزمین «بَیْدا» به دل زمین فرو رفتند. او میترسد که خودش هم به چنین سرنوشتی دچار شود.
اکنون، سفیانی تصمیم میگیرد توبه کند و جان خویش را نجات دهد.
به راستی آیا امام توبه او را میپذیرد؟
نگاه کن!
این سفیانی است که از لشکر خود جدا شده و تنهایِ تنها به سوی امام میآید.
چون او تنها آمده و سلاحی همراه خود ندارد، یاران به او اجازه میدهند تا نزدیک شود.
سفیانی نزد امام میرود و با او گفتگو میکند...
من بیصبرانه منتظر میمانم ببینم نتیجه چه میشود.
آیا امام او را میپذیرد؟!
هیچ کس فراموش نمیکند که سفیانی جنایتهای زیادی کرده است و هزاران نفر از شیعیان را به شهادت رسانده است.
آیا درست میبینم؟
این سفیانی است که با امام بیعت میکند!
امام توبه سفیانی را پذیرفته است.
جان به فدای تو ای امامِ مهربانیها!
تو آن قدر مهربانی که سفیانی را که قاتلِ هزاران نفر است را نیز میبخشی!
پس چرا عدّهای به دروغ مرا از شمشیر تو ترساندهاند؟
برای چه من این سخنان دروغ را باور کردهام؟
چرا؟
اکنون سفیانی که با امام بیعت کرده است، به سوی لشکر خود باز میگردد.
وقتی سفیانی به لشکر خود میرسد، سربازانش به او میگویند :
ــ جناب فرمانده!
سرانجام کار شما چه شد؟
ــ من تسلیم شدم و با امام بیعت کردم.
ــ چه کار اشتباهی کردید و ذلّت را برای خود خریدید.
ــ منظور شما چیست؟
ــ شما فرمانده لشکری بزرگ بودید و ما همه گوش به فرمان تو بودیم؛ امّا اکنون سربازی بیش نیستی که باید از فرمانده خود اطاعت کنی!
آری! سربازان سفیانی از نقطه ضعف او باخبرند و میدانند که او تشنه قدرت است. آنها این گونه با احساسات او بازی میکنند.
سفیانی ساعتی به فکر فرو میرود و متأسفانه، سخنان آنان کار خودش را میکند و سرانجام سفیانی را از تصمیم خود پشیمان میکند.
او اکنون بیعت خود را با امام میشکند و تصمیم میگیرد تا به شهر کوفه یورش ببرد و با امام بجنگد.
#ادامهدارد
📚کتاب داستان ظهور/مهدی خدامیان آرانی(برگرفته از روایات صحیح السند)
💚یاحسین💚
#ظهور_نزدیکه
#مواظب_غربال_آخرالزمان_باشید
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
⚘🌸̸🍃•.⚘.•´ 🍃🌸
✦࿐჻ᭂ🎀჻ᭂ࿐✦
@shahcharagh
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی