ایتا - 🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

چند نفر از فامیل به مادرم گفته بودند که ما یاد نداریم که محسن یک بار تو صورت ما نگاه کرده باشه . اگه باهاش هم سلام و علیک میکردند یا حرفی میزدن رو زمین نگاه میکرد و جوابشون را میداد ... یه دو سه مورد هم خودم شاهد بودم که به مادرم میگفت به فلانی بگو اینجا میاند با حجاب بیاند ..

473 مشاهده18:05

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

سوال سیزدهم 

👇👇👇👇👇

  نظر شهید حججی در مورد  ولایت فقیه چی بود؟ 

🌺🌺🌺

534 مشاهده18:06

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

یه دست نوشته دارند که : 
انشاءالله شهادتم صدق گفتارم را بیان میکند . که راه ولایت همان راه علیست رهبر برحق سید علیست ....

537 مشاهده18:07

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

سوال چهاردهم

👇👇👇👇👇

تما م لحظه ها خاطره هست 
خاطره ای که برا شما خیلی به یاد ماندنی بوده از شهید عزیز  برامون میفرمایید

🌺🌺🌺

613 مشاهده18:08

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

خاطره که زیاده ولی چیزی که تو ذهنم هست اینه که یه روز تو تیرماه هوا خیلی گرم بود میخواست بره قم و جمکران اومده بود پدرم را ببره .. اون روز روزه مستحبی گرفته بود مادرم نگران بود میگفت هوا گرمه میخوای چند صد کیلومتر رانندگی کنی اذیت میشی روزه ات را افطار کن قبول نمیکرد منم بغلش کردم و مادرم مقداری آب خوردش داد کلی خندیدیم ...

642 مشاهده18:09

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

سوال پانزدهم 

👇👇👇👇👇

چی شد که تصمیم گرفتند برن سوریه
وقتی شما و خانواده شنیدید عکس العملتون چی بود؟

🌺🌺🌺

666 مشاهده18:11

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

دو سه سالی بود که توفیق پیدا کرده بود و پاسدار لشگر زرهی شده بود ... زمزمه های جنگ سوریه بود و مدافعین حرم ... وقتی شنیدم که محسن عزم سفر به سوریه داره خیلی منقلب شدم خانواده هم خیلی نگران بودند .. ولی اون جوری صحبت میکرد که جای هیچ اما و اگری برا ما نمیزاشت ...

698 مشاهده18:13

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

سوال شانزدهم 
👇👇👇👇👇

 آمادگی خبر شهادت آقا محسن رو داشتید؟
چجوری متوجه شدید که اسیر شدن
😭😭

698 مشاهده18:15

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

بله آقا محسن سفر اولی که رفتند سوریه کسی خبر نداشت جز پدرم و خانومش ولی سفر دوم از همه خدا حافظی کرد در منزل تک تک اقوام رفت و حلالیت طلبید در منزل ما اومد و خدا حافظی کرد یه حسی میگفت این سفر محسن دیگه برگشتی نداره ... دو سه هفته اول دو روز یک بار زنگ میزد ولی یک هفته شد که دیگه تماسی نگرفت خیلی نگران بودیم تا یک شب خانومش تو یه سایت اینترنتی عکس اسارتش را دید بلافاصله اومد منزل پدرم همه جمع شدیم تا اینکه تماس گرفتیم با مرکز سپاه استان متوجه شدیم بله اسیر شده ...

690 مشاهده18:18

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

سوال هفدهم 

👇👇👇👇👇

حس و حالتون اون موقع چی بود موقع شنیدن این خبر...

579 مشاهده18:21

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

1 مشاهده18:21

🌼کـوچـه‌ شــهـدا🌼

اون روز که متوجه شدیم اسیر شده خیلی نگران و مضطرب بودیم مادرم و خواهرام خیلی بی تابی میکردند اصلا یه روز خیلی بدی بود همه گریه میکردیم دعا میخوندیم که آزاد بشه . خدا لعنت کنه داعش را چون میدونستیم این ملعونها چقدر با اسیر بد رفتاری میکنند ...

1 مشاهده18:23

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی