قبلا خیلی بیشتر میدیدم اما با گذشت زمان و بیشتر شدن دلتنگی خوابها هم کمتر شده.
من در تمام لحظات، شب و روز، صبح و شام، در حال گفتگو با برادرم هستم بعصی وقتها شوخی😂 میکنم بعضی وقتها گله بعضی اوقات هم بخاطر دوری زهرا و فاطمه باهاشون دعوا میکنم☺️
سوال شانزدهم👇👇👇
🍀یکی از ویژگی های بارز شهدا اینه که اخلاص داشتن فقط برا خدا کار میکردن.
میشه از اخلاص آقا مرتضی بفرمایید.
نمیدونم چطور باید شرح بدم اما اخلاص و یکرنگی حاج مرتضی واقعا ملموس بود و همه کسانی که ایشون رو میشناختن قطعا از اولین خصوصیتهاشون به همین بیریا بودنشون اشاره میکنن
🍀آخرین سوال ما از شما خواهر بزرگوار اگر الان در باز بشه شهید عزیز از در بیان داخل فرصت هم کم باشه روبروتون بشینه
اولین کاری یا اولین چیزی که به شهید میگید چیه ؟
خیلی دلم میخواست هرطور شده سهمی داشته باشم در صحنه کارزار بین حق و باطل برای همین دنبال فرصت بودم که طوری همراه شدنم رو مطرح کنم که نه نیارن و من رو هم با خودشون به سوریه ببرن اشارههای کوچکی هم کرده بودم که حتما حضور خانمها هم لازمه یا سؤال میکردم آیا با رزمندههایی که از ایران میرن خانم هم هستن؟ فکر نمیکردم تحمل دور ماندن از ایشون رو داشته باشم هر روز به این امید بیدار میشم که بزودی به ایشون ملحق بشم. البته لیاقت شهادت رو ندارم ولی اگر الان از در بیان تو اول قول شفاعت میگیرم بعد هم میخوام من رو هم با خودشون برن یا حداقل کمکم کنن در مسیری باشم که خودشون رفتن.
هنوز فریاد همراه با گریهشون در مجلس روضه در گوشمه که میگفتن "وای مادر" ناله میزدن و گریه میکردن انگار همین الان باشه.
حاج مرتضی ارادت خاصی به حضرت زهرا داشتن.
یکی از بندهای وصیتشون شرکت در مجالس روضه اهل بیت بیاد ایشون هست.
خانم مسیب زاده خیلی خیلی لطف کردید که امشب وقتتون رو در اختیار ما گذاشتید خیلی استفاده کردیم.
انشاالله عاقبت بخیر بشید.
🌼🌼
از حضرتعالی و عزیزانی که همراه بودند و کسانیکه در آینده مطالب رو مطالعه خواهند کرد سپاسگزارم و عذرخواهم بدلیل پاسخهای طولانی و وقتیکه از دوستان گرفته شد.
و سپاسگزار که فرصت معرفی هرچند کوچک یکی از مدافعان ولایت رو در اختیارم قرار دادید.
دعاگوی و آرزومند عاقبت بخیری همه خواهران بزرگوار هستم و ملتمس دعای خیر برای ادای وظیفه سنگینی که شهدا بر دوشمون گذاشتن.