eitaa logo
🌻لَبخْندِ هادے🌻
85 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
793 ویدیو
8 فایل
خنده ات طرح لطیفےست که دیدن دارد نگاهتان را گره بزنید به لبخند شهدا @shahadat313barayagha لطفا با ذکر صلوات وارد بشید هروز احادیث"زندگی نامه شهدا"داستانهای کوتاه شهدایی و..... با بیت الشهدا همراه باشید با ذکر صلوات🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ به خواب دیدم از اینجا نمای گنبدتان را عجیب نیست! اگر تشنه ای سراب ببیند . . .
●۱۵ سالش بود کہ برادرم از آلمان یک دست لباس مارک دار آدیداس برایش فرستاد. یک بار هم نپوشید گفتم چرا؟ بی درنـگ جـواب داد:« من نمی شوم» 🌷
خاکریز شهدا👇
👆خاکریز خاطرات۲ 🌸درخواستِ جالبِ شهید علم الهدی در زندانهای مخوف ساواک
امروز رو فراموش نکنید....
🎋یاالهی. تو کریم تر از آن هستی که کسی را که خودت تربیت کرده‌ای، تباه کنی...🌱🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢ابراهیم هادی کسی بود که دست دزد را گرفت و به خدا رساند.... 💢خاطره شنیدنی از شهید ابراهیم هادی 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
🔹دیدم داره در بدر دنبال می‌گرده، بهش گوشزد کردم که همه سربندها برای ما مقدس هستند... سید میرحسین گفت: "درست میگی، آفرین، اما بدان که هر کسی به فراخور حال و دلش... 🔹ما سادات، عاشق مادرمان حضرت فاطمه الزهرا(س) هستیم من دیشب خواب عجیبی دیدم، آقا امام زمان(عج) باشال سبز رنگی به گردن، سربند یا زهرا(س) را بسته به پیشانی ام و بهم گفتند: سلام من را به همرزمانت برسان، بگو قدر خودشان را بدانند" 🌷 شهادت: کربلای ۴ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💟 استاد رائفی پور : 🛑 شهید رضا اسماعیلی لحظه ذبح شدن توسط داعش چه میگفت⁉️ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
. سخی غلامی بعد سه دهه مجاهدت به یاران شهیدش پیوست، پدر شهید مدافع حرم، مجاهد دره پنج شیر افغانستان و مبارز علیه شوروی و طالبان، جزو ۲۲ نفر اول فاطمیون در سوریه و یک جانباز .... سخی فرزند محمد علی ... . فاتحه ای بخوانید ..... امروز دفنشان بود. تونستید براش نماز شب اول قبر بخونید🌹
محمد حسین اهل خوشحال ڪردن و سورپرایز کردن بود.😍 نامزدے ما هم شیرینے خاصی داشت😋 4 ماه دوست‌داشتنے!💞 دائماً حسین‌آقا سورپرایزم می‌کرد،مثلاً تماس مے‌گرفتم و با حالت دلتنگے‌ می‌پرسیدم «آخر هفته تهران می‌آیی؟» می‌گفت «باید ببینم چه می‌شود!» چند ثانیه بعد، آیفون به صدا در می‌آمد و حسین‌آقا پشت در ایستاده بود!😅 یادم هست یڪ‌بار دیگر می‌خواستم برای خرید به بیرون بروم پول نداشتم هرچه فکر کردم چه کنم، به نتیجه‌ای نرسیدم! 😞 خجالت می‌کشیدم از پدر و مادرم پول بخواهم. نشستم به مطالعه اما تمام فکرم به خرید بود. مشغول ورق ‌زدن کتابم بودم که دیدم 30 هزار تومن پول لاے آن است!😅😍 ☘از پدر و مادرم سوال کردم که آنها پول برایم گذاشته‌اند؟ گفتند نه! مامان گفت «احتمالاً کار حسین‌آقاست!» خریدم را انجام دادم و بعداً هرچه تماس گرفتم و از او پرسیدم، طفره می‌رفت. می‌گفت «نمی‌دونم! من؟ من پول بگذارم؟»🤔 حتی این مدل کارها را برای خانواده‌ام هم انجام می‌داد عادتی که بعدها هم ترک نشد. روایت همسر شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه🌹
ما جبهه‌ایها از لقاءالله جاموندیـم..! دهه شصتیا،دهه هفتادیا،دهه هشتادیا